۱۴ سال پیش، دوم دبیرستان بودم، یه روز میخواستیم با همکلاسیا بریم کافه و من زنگ زدم به دوستم که خواهرشو هم دعوت کنم، به محض اینکه خواهرش خواست با من صحبت کنه یهو بدون مقدمه و سلام گفت واااای فکر کردم یه مرد پشت تلفنه.
همون شد که تا این دو سه ماه اخیر من از تلفنی صحبت کردن و وویس و حتی صحبت کردن تو جمع متنفر شدم.
یه آدم بیاعتماد به نفس که حتی دوران دانشگاه جرات نداشتم جواب سوال سر کلاس بدم
روزای بدی بود
آدمی به شلوغی و هیجان من دیگه نمیتونست حرف بزنه.
این شد که دیگه همه مکالماتم شد چت :)
تا چند ماه پیش که با زیدی آشنا شدم و هنوز هیچ حسی این وسط نبود.
چندبار تو جمع و حتی وقتی خودم نبودم شنیدم که گفت: صدای خانم فلانی به درد گویندگی و پادکست میخوره
بخاطر موقعیت کارم تماس تلفنی خیلی داشتم و کمکم اعتماد به نفسم بیشتر شد و خیلی راحت دیگه کارامو انجام میدادم.
و الانم خیلی راحت برای بقیه وویس میفرستم.
تا عمر دارم بابت این حسی که بهم داد مدیونش هستم♥️
》نرگس《
همراه اول|
همراه اول|
همراه اولپروکسی|
پروکسی|
پروکسی|
پروکسیپروکسی|
پروکسی|
پروکسی|
پروکسیهمراه اول|پروکسیبرای آیفونJoin
@ara_proxy ✅
#تلگرام #پروکسی #ایران #proxy #vpn #فیلترشکن