-گه خوردی به خدمتکار گفتی واست آب بیاره!از ترس گوشهی اتاق میلرزم، من هنوز از رد گاز و سیلیهای بیامانش روی تن و بدنم درد داشتم.
وحشی بود، رحم نمیدونست.
-باتوام زنیکهی چلاق... فکر کردی تخممو کاشتم تو شکمت، ارزششو داری که به خدمتکار خونهی من... دستور بدی؟!
بهجای من شیرین گریه میکرد که همهی روز بالای سر تن پر دردم مینشست.
-آقا، بهخدا خانم تقصیری نداره، خب حاملهست.
جون نداره روزانه سی تا پله بالا پایین کنه.
عربدهی بلندش شیرین رو هم ساکت کرد.
-به گور اون پدر بیشرفتر از خودش خندید که نمیتونه.
یه بچه دو کیلویی این همه عر زدن نداره!
دست رو کمر دردناکم گذاشتم.
همش چهارماهم بود ولی درد امونمو میبرید چون وحشی بود.
کتک میزد، تجاوز میکرد.
-نگاه کن... فتنههاشو میریزه بعد لال میشه یه جا میمونه همه چی سر من بشکنه.
گمشو ریختتو نبینم حرومزاده!
با لکنت و ترس لب زدم:
-چ چشم ولی... ک کجا برم؟!
این طبقه فقط همین یه اتاقش خالیه که مال شماست.
سمتم اومد و با حرص بازومو گرفت.
شیرین ترسیده خواست مداخله کنه.
-آقا نزنیدش... من میبرمش انباری...
میدونم خوشتون نمیاد ببینیدش.
میبرمش که چشمتون به خانم نیفته.
صدای داد بلندش، شیرین رو از اتاق بیرون کرد.
-شیرین برو بذار حرمتتو نگه دارم.
-ارس... ب بخدا من نگفتم برام آب بیاره، به جون خودم، جون این بچه...
مشتش بغل سرم رو دیوار کوبیده شد که با جیغ خفهای پلک بستم.
-قسم نخور به جون اون بچه... قسم نخور که زبونتو از حلقومت میکشم بیرون میدم خوراک سگای ولگرد شه.
دیگه آستانهی صبرم سر اومده بود. من چقدر جون داشتم؟!
-چرا ازم بدت میاد؟!
چرا میزنی؟! چرا با زور بهم تجاوز میکنی؟!
حتی... حتی اگه تحمل کنم و جیک نزنم، اونقدر کارتو ادامه میدی تا ضجه زدنمو ببینی.
ارسطو... چی... از... ج جونم میخوای؟!
نیشخند ترسناکی زد و هوای داغ دهنش رو پوست گردن و گوشم نشست.
-گندهتر از دهنت حرف میزنی...
ولی بذار دردمو بگم. بهت گفته بودم من عقیمم؟! این یعنی... تو...
با حرفش قلبم از کار افتاد. یعنی چی عقیم بود؟! پس... این بچه؟!
مگه نگفت تو رحمم یه نطفه کاشته؟!
دستش رو شکمم نشست!
-بچهی من نیست، خودتم خوب میدونی هرزه...
ولی بد نیست. بذار همه فکر کنن از منه... از منی که نتونستم یه زن رو حامله کنم ولی...
تو قرار نیست روز خوش ببینی.
سیلی محکمی تو صورتم کوبید و پخش زمین شدم. هاج و واج بودم. من خیانت نکرده بودم.
-تاوان خیانتتو میدی، ذره ذره...خواستم بگم من خیانت نکردم، این بچهی خودته ولی با لگدی که تو پهلوم زد....
https://t.me/+2cxuwfXoLUkzYWI8https://t.me/+2cxuwfXoLUkzYWI8