🔻سرالکس فرگوسن : رهبری، آری! مدیریت، خیر
⚽️🔻همواره کسانی اختیار، قدرت و اعمال کنترل را در دست داشتهاند که از اعتمادبهنفس این کار نیز برخوردار بودهاند. چناچه رهبری از سوی افراد تحت نظارتش، با این احساس مواجه شود که او اختیار کافی نداشته و در امور مربوط به زیرمجموعهاش، مسئولیتی ندارد، باید احساس خطر کند! زیرا برای بقا و حفظ قدرت شانسی نخواهد داشت. این اختیار و قدرت، در فوتبال در دستان مالکان باشگاه است. چناچه هیچ ابهام و شک و شبههای نسبت به اعتماد و حمایت از مربیشان نداشته باشند، بدون شک کار مربی بسیار راحتتر خواهد بود.
🔻سالها پیش کاریکاتور معروفی از من کشیده است که به طرز اغراقگونه، من را حاکمی مقتدر و تشنه قدرت نشان داده است؛ اما لازم است که ثابت کنم چنین چیزی درباره من صحت ندارد. میپذریم که برای دستیابی به پیروزی، به شدت مشتاقم و حفظ کنترل کامل موقعیت، از دل بستگیهای من است؛ اما این ویژگیهایی است که هر رهبری باید دارا باشد. اگر در یک کشتی ناخدا نتوانذ کنترل عرشه را در دست بگیرد یا آن را بهکلی رها کند و نیز سرعت حرکت کشتی در اختیار او نباشد، بدون شک نمیتواند کشتی را سالم به مقصد برساند.
🔻قدرت و کنترل دو عامل جدا از هم هستند و میانشان تفاوتها و تمایزهای زیادی وجود دارد. رهبری کردن در هر گروهی، قدرت به دنبال میآورد؛ اما ماهیت قدرت به گونهای است که به سرعت مورد سوء استفاده قرار میگیرد. یکی از همین سوء استفادهها زمانی است که قدرت دستاویزی میشود برای ترساندن و تهدید زیر دستان. در طول سالها توانستم یاد بگیرم که چطور خشم خود را کنترل کنم. بسیاری از موضوعات با گذر زمان یاد گرفته میشود؛ اما در کنار آنها فهمیدم گاهی بروز خشم و عصبانیت، میتواند تاثیرگذار باشد. این تصور که زیردستانتان از شما بترسند و وحشت داشته باشند، بهترین عملکرد را از از خود نشان خواهند داد، تصوب کاملا غلط و نابجایی است.
🔻معمولا موضوع ماهیت و ذات کارفا، رئیس و فضایی که برایمان در داخل سازمان ایجاد میشود، برایمان اهمیتی ندارد و به آن نمیاندیشیم؛ اما در فوتبال این موضوع به صورت مضاعف اهمیت مییابد زیرا تا دلتان بخواهد، مالک بد و ناشایست وجود دارد. چنانچه تفکر اندیشهها و هدفگذاری مالکان و سهمداران به کوتاه مدت محدود شود، باید خود را برای چرخه بیپایان یأس و بدبختی آماده کرد که گریبان همه را خواهد گرفت!
🔻در خلال پنجاه سال گذشته، بهمرور مالکیت به دست کسان دیگری افتاده است؛ برای مثال، دیگر نه یک بازرگان محلی، بلکه یک ثروتمند خارجی، همچون شیوخ عرب مالک تیم.ها شدهاند. همچین مدیران صندوقهای مالی که با افزایش درآمد تلویزیون از لیگ برتر، سهم خود را از این نهاد مطالبه میکنند. با ادامه یافتن چنین وضعی، مشکلات فوتبال روزبهروز شدیدتر و بدتر نیز میشود. مالکان باید توجه داشته باشند که قرار نیست فوتبال به کسبوکار پرسود آنها تبدیل شود. کار آنها و لذتی که در برابر موفقیتها و سودهای کلان خود میبرند، با دنیای فوتبال متفاوت است. ماهیت باشگاهها با فروشگاههای زنیجرهای یا بانک و عمدهفروش لوازم الکترونیکی فرق دارد
⚪️ دانلودر یوتیوب و اینستا
⚽️ @bistodo
⚽️🔻همواره کسانی اختیار، قدرت و اعمال کنترل را در دست داشتهاند که از اعتمادبهنفس این کار نیز برخوردار بودهاند. چناچه رهبری از سوی افراد تحت نظارتش، با این احساس مواجه شود که او اختیار کافی نداشته و در امور مربوط به زیرمجموعهاش، مسئولیتی ندارد، باید احساس خطر کند! زیرا برای بقا و حفظ قدرت شانسی نخواهد داشت. این اختیار و قدرت، در فوتبال در دستان مالکان باشگاه است. چناچه هیچ ابهام و شک و شبههای نسبت به اعتماد و حمایت از مربیشان نداشته باشند، بدون شک کار مربی بسیار راحتتر خواهد بود.
🔻سالها پیش کاریکاتور معروفی از من کشیده است که به طرز اغراقگونه، من را حاکمی مقتدر و تشنه قدرت نشان داده است؛ اما لازم است که ثابت کنم چنین چیزی درباره من صحت ندارد. میپذریم که برای دستیابی به پیروزی، به شدت مشتاقم و حفظ کنترل کامل موقعیت، از دل بستگیهای من است؛ اما این ویژگیهایی است که هر رهبری باید دارا باشد. اگر در یک کشتی ناخدا نتوانذ کنترل عرشه را در دست بگیرد یا آن را بهکلی رها کند و نیز سرعت حرکت کشتی در اختیار او نباشد، بدون شک نمیتواند کشتی را سالم به مقصد برساند.
🔻قدرت و کنترل دو عامل جدا از هم هستند و میانشان تفاوتها و تمایزهای زیادی وجود دارد. رهبری کردن در هر گروهی، قدرت به دنبال میآورد؛ اما ماهیت قدرت به گونهای است که به سرعت مورد سوء استفاده قرار میگیرد. یکی از همین سوء استفادهها زمانی است که قدرت دستاویزی میشود برای ترساندن و تهدید زیر دستان. در طول سالها توانستم یاد بگیرم که چطور خشم خود را کنترل کنم. بسیاری از موضوعات با گذر زمان یاد گرفته میشود؛ اما در کنار آنها فهمیدم گاهی بروز خشم و عصبانیت، میتواند تاثیرگذار باشد. این تصور که زیردستانتان از شما بترسند و وحشت داشته باشند، بهترین عملکرد را از از خود نشان خواهند داد، تصوب کاملا غلط و نابجایی است.
🔻معمولا موضوع ماهیت و ذات کارفا، رئیس و فضایی که برایمان در داخل سازمان ایجاد میشود، برایمان اهمیتی ندارد و به آن نمیاندیشیم؛ اما در فوتبال این موضوع به صورت مضاعف اهمیت مییابد زیرا تا دلتان بخواهد، مالک بد و ناشایست وجود دارد. چنانچه تفکر اندیشهها و هدفگذاری مالکان و سهمداران به کوتاه مدت محدود شود، باید خود را برای چرخه بیپایان یأس و بدبختی آماده کرد که گریبان همه را خواهد گرفت!
🔻در خلال پنجاه سال گذشته، بهمرور مالکیت به دست کسان دیگری افتاده است؛ برای مثال، دیگر نه یک بازرگان محلی، بلکه یک ثروتمند خارجی، همچون شیوخ عرب مالک تیم.ها شدهاند. همچین مدیران صندوقهای مالی که با افزایش درآمد تلویزیون از لیگ برتر، سهم خود را از این نهاد مطالبه میکنند. با ادامه یافتن چنین وضعی، مشکلات فوتبال روزبهروز شدیدتر و بدتر نیز میشود. مالکان باید توجه داشته باشند که قرار نیست فوتبال به کسبوکار پرسود آنها تبدیل شود. کار آنها و لذتی که در برابر موفقیتها و سودهای کلان خود میبرند، با دنیای فوتبال متفاوت است. ماهیت باشگاهها با فروشگاههای زنیجرهای یا بانک و عمدهفروش لوازم الکترونیکی فرق دارد
⚪️ دانلودر یوتیوب و اینستا
⚽️ @bistodo