داستان ترسناک واقعی


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


🔞 داستان ترسناک واقعی 🔞

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций




Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
برای صباجون توله ببر گرفته بودن بعد بچه بزرگ شده دیدن عه نمی‌تونن نگهش دارن فرستادنش باغ وحش حالا صبا خانوم رفته دیدن بچه، آخییییی🥹 احمقای نفهم اون پدر مادری که این حیوون زبون بسته رو خریده بعنوان حیوون خونگی.

📓@dasctan📓


روزی گاندی به بمبیی برای بازدید رفت. در خیابان زن جوانی قصد داشت به او نزدیک شود و سخن بگوید که محافظان زن جوان را به گوشه ای پرت کردند.

گاندی این صحنه را دید و ناراحت شد و دستور داد آن زن را نزد او حاضر کردند. محافظان عنوان کردند این زن بدکاره است و نباید به شما نزدیک می شد.

گاندی گفت: آیا غیر از این است که شهوت سیری ناپذیر شما مردان، باعث شده است این زن خود را بفروشد؟ اگر مرد بودید و لقمه ای برای او فراهم می کردید، چنین او را به روز سیاهی نینداخته بودید.

تمام مردانی که ثروت داشتند و از این زن لذت بردند، اکنون در خانه های خود مورد احترام هستند و این زن باید به خاطر فقرش، گناهش دیده شود و هر کس هر چه خواست اهانت کند و مانند قوطی خالی زباله ای هرکس در خیابان گوشه ای با لگد پرتش کند. واقعا که پول چه گناهکاران را می پوشاند و بی پولی چه بی گناهان را که رسوا نمی کند؟؟

گاندی در پایان سخن نگاهی به محافظان خود کرد و جمله ای طلایی گفت: (( تفاوت من با شما این است که ، همیشه سعی کردم از گناه متنفر باشم نه از گناهکار))
📓@dasctan📓


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
سکونتگاه حیرت انگیز بز کوهی در دل کوه استان لرستان! امیر ولدی، طبیعت‌گرد، کوهنورد و عکاس حیات وحش ایران، ویدیویی اعجاب‌انگیز از محل سکونت بز کوهی در ارتفاعات استان لرستان با استفاده از کوادکوپتر ضبط کرده و آن را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده است...
📓@dasctan📓


۳۱ اکتبر / هالووین

جشن هالووین پس از کریسمس، دومین جشن بزرگ غربی‌ها و به‌ویژه آمریکایی‌ها محسوب می‌شود.
از آنجا که با فرارسیدن فصل سرما، مرگ و میر انسان‌ها در آن زمان بیشتر می‌شد، مردم در آن زمان باور داشتند که با برافروختن آتش و پوشیدن لباس‌های عجیب از پوست حیوانات و استفاده از صورتک‌های ترسناک یا قرار دادن سر بریده شده حیوانات بر روی سر خود می‌توانند ارواح سرگردان آنها را از خود دور کنند یا حداقل مانع از شناسایی خود توسط آنها شوند

📓@dasctan📓


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
10 فیلم برتر ترسناک تاریخ

#پیشنهاد_فیلم
📓@dasctan📓


اتاق فرار صلیب
پارت 1⃣

این ماجراخیلی وقت پیش برای دایی مادرم قبل از انقلاب و زمان شاه رخ داده این ماجرا را از زبان دایی مادرم تعریف می کنم :
یه روز زمستانی بعد از کلی خواهش و التماس از فرمانده گردان مرخصی چند روزه گرفتم و با خوشحالی به طرف خونه ، توی روستا حرکت کردم برای رفتن به روستا ابتدا رفتم ترمینال جنوب(خزانه) و بلیط اتوبوس برا تبریز گرفتم.
حدوده ساعت 7 عصر ماشین حرکت کرد، تمام راه پوشیده از برف بود و برف همه جا رو سفید پوش کرده بود. تمام مدت تو اتوبوس به روستا و خانواده ام فکر میکردم که مدتها دور از اونا بودم، چیزی حدوده چهار ماه ….
از یه طرف خوشحال بودم که میرم خونه و از یه طرف هم نگران شاید باید به حرف فرمانده گردان گوش می دادم وتوی این روز زمستانی و سرد ، کولاکی مرخصی نمی گرفتم…
چون من باید برای رفتن به روستا شهرستان بستان آباد پیاده شده و از همون جا هم اگه مسیر باز باشه باید با تراکتور یا مینی بوس برم روستا . تمام شب توی اتوبوس بیدار بودم و تمامی اهالی روستا یکی یکی جلوی چشمام می اومدن…
به پدرم فکر می کردم که الان باز مریض شده و گوشه خونه خوابیده یا مادرم اگه منو ببینه چه عکس العملی نشون میده یا خاله ام که بارداره و نمی دونم بچه اش دختره یا پسر و همچنین برادرم که می دونم این همه مدت که من نبودم حتما خیلی رنج کشیده و به دختر دایی ام که قراره باهاش ازدواج کنم.

ادامه دارد...
📓@dasctan📓


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
اگه روز عروسی فهمیدی انتخابت اشتباه بوده، یه تاکسی بگیر و برگرد خونه.
بشکنه اون دستت 😡

📓@dasctan📓


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
در دامنه‌ی کوههای پیر و مُندرسِ خُرد شده از بارِ قرون، ستونهای تخت جمشید برپاست، چون ساعدهای سترگی که به دعا برداشته شده باشند.
هیچ خرابه‌ای در سـراسرِ کره‌ی خاک به عظمت و حشمت و عبرتِ این چند ستون و چند دیوارِ فرو ریخته نیست.

در هیچ نقطه‌ی کره‌ی خاک، خرابه‌ای با این غربت و حشمت، و تا این حد گویا از خاموشی چون [تخت جمشید] دیده نشده است.
ما در اعتباری که هنوز داریم، نانِ تمدّنِ باستانیِ خود را می‌خوریم.


👤 دکتر محمّد‌علی اسلامی نُدوشن

هفت آبان روز کوروش کبیر گرامی باد♥️

📓@dasctan📓


🐍داستان آموزنده چوپان و مار

ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﮐﺎﺳﻪ ﺷﯿﺮﯼ ﺟﻠﻮی ﺳﻮﺭﺍﺧﯽ می‌گذاشت. ﻣﺎﺭﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ‌آمد، شیر را می‌خورد ﻭ سکه‌اﯼ ﺩﺭ ﺁﻥ می‌انداخت.
ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪ. ﺑﻪ ﭘﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﺪ. ﭘﺴﺮ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺎﺭ ﺭﺍ بکشد ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺳﮑﻪﻫﺎ ﺭا ﺑﺮﺩﺍﺭﺩ. ﻫﻤﯿﻦ ﮐﺎﺭ را ﮐﺮﺩ. ﻭﻟﯽ ﻣﺎﺭ ﺯﺧﻤﯽ ﺷﺪ و ﭘﺴﺮ را نیش زد و ﭘﺴﺮ ﻣﺮﺩ.
ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻣﺪﺗﯽ ﺑﻌﺪ ﺑﯽﭘﻮﻝ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﻗﺪﯾﻢ، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺎﺳﻪ ﺷﯿﺮﯼ ﺟﻠﻮی ﺳﻮﺭﺍﺥ ﮔﺬﺍﺷﺖ. ﻣﺎﺭ ﺷﯿﺮ را ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺳﮑﻪﺍﯼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: «دیگر ﺑﺮﺍیم ﺷﯿﺮ ﻧﯿﺎور، ﭼﻮﻥ ﻧﻪ ﺗﻮ ﻣﺮﮒ ﭘﺴﺮﺕ را فراموش می‌کنی و ﻧﻪ ﻣﻦ ﺩﻡ ﺑﺮﯾﺪﻩام را.»

ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻝ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﺯﺧﻢ ﮐﻬﻨﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﺷﻮﺩ.

‌‌‎‌‌
‎‌‎‌📓@dasctan📓


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
عجیب اما واقعی

📓@dasctan📓


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
نیکبخت و زنش داشتن با هم چصی عاشقونه میومدن که اینجوری تصادف کردن !


📓@dasctan📓


هالووین فقط اونجا که شهرداری تهران برای یادبود حادثه منا ماکت اجساد رو شبانه ریخته بودن وسط پارک.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌📓@dasctan📓


کانال‌های ایرانی زدن سید جواد هاشمی شهید شده بعد کانال های اسراییلی همینو برداشتن به عنوان خبر زدن🤣
📓@dasctan📓


دو گدا در خیابان نزدیک کُلوسیُو شهر رم کنار هم نشسته بودند. یکی از انها روی زمین صلیبی گذاشته بودو دیگری یک ستاره داوود. مردمی کـه از آنجا رد می شدند بـه هردو نگاه میکردند ولی فقط در کلاه گدائی کـه صلیب داشت پول مینداختند…
کشیشی از آنجا میگذشت؛ مدتی ایستاد و دید کـه مردم بـه گدائی کـه ستاره داوود دارد کمکی نمی کنند.
جلو رفت و گفت: رفیق بیچاره من، متوجه نیستی؟ این جا یک کشور کاتولیکه، تازه مرکز مذهب کاتولیک جهان هم هست. پس مردم بـه تو کـه ستاره داوود داری بـه خصوص کـه درست نشستی بغل دست گدائی کـه صلیب دارد چیزی نمیدهد. در واقع از روی لجبازی هم شده بـه او پول می‌دهند نه بـه تو !
گدائی کـه ستاره داوود داشت بعد از شنیدن حرفهای کشیش رو کرد بـه گدای صاحب صلیب و گفت:
هی “موشه” نگاه کن ببین کی آمده بـه برادران “گلدشتین” بازاریابی یاد میده؟
«خانواده گلدشتین؛ خاندانى ثروتمند و یهودى تبار بودند»

📓@dasctan📓


"پرستار خوب" روایت تازه‌ای از یک درام جنایی بر اساس پرونده‌ای واقعی‌ست با دو بازی خوب و قابل تامل. فیلم یک بازجویی کوتاه دارد که می‌شود آن را گذاشت در کفه‌ی ترازویی که سمت دیگرش تمام بازجویی‌های تاریخ سینما و تلویزیون ما باشد.

#پیشنهاد_فیلم

📓@dasctan📓


ظاهراً یک مجموعه زیرزمینی کاملاً مخفی در زیر صخره Archuleta Mesa در Dulce نیومکزیکو ساخته شده است. ادعاها مبنی بر این است که این پایگاه یک آزمایشگاه ژنتیک است که در آن انسان ها و موجودات فرازمینی با همکاری مشترک، آزمایش های نگران کننده‌ای را انجام می‌دهند که توسط اسناد مختلف و گزارش های شاهد و حتی یک کارمند سابق فاش شده است.
صداهای زمزمه‌ای عجیب و غریبی که به نظر می رسد از زمین در نزدیکی شهر دالس بیرون می آید، و همچنین وجود هلی کوپترهای نظامی که در اطراف منطقه مشاهده شده‌اند ، به گمانه زنی های مربوط به تأسیسات زیرزمینی قوت می‌بخشد.
نویسنده ای با نام اصلی برانتون ادعا می کند که با کارگران سابق پایگاه مصاحبه کرده است که می گویند: "آزمایشاتی روی ماهی‌ها ،پرندگان و موش ها انجام شده است که به شدت از اشکال اصلی آن‌ها تفاوت پیدا کرده‌اند. در آنجا انسان‌هایی با چند دست و چند پا و چندین قفس از موجوداتی چون خفاش انسان نما تا قد هفت فوت وجود دارد. بیگانگان چیزهای مفید و خطرناک زیادی در مورد ژنتیک به انسان ها آموخته اند." دولت آمریكا وجود پایگاه را انكار می كند اما این مانع گمانه زنی ها نمی شود
📓@dasctan📓


🔹ملانصرالدین برای خرید کفش نو راهی شهر شد. در راسته کفش فروشان انواع مختلفی از کفش ها وجود داشت که او می توانست هر کدام را که می خواهد انتخاب کند.

🔹فروشنده حتی چند جفت هم از انبار آورد تا ملا آزادی بیشتری برای تهیه کفش دلخواهش داشته باشد. ملا یکی یکی کفش ها را امتحان کرد؛ اما هیچ کدام را باب میلش نیافت.

🔹هر کدام را که می پوشید ایرادی بر آن وارد می کرد! بیش از ده جفت کفش دور و بر ملا چیده شده بود و فرشنده با صبر و حوصله هر چه تمام به کار خود ادامه می داد.

🔹ملا دیگر داشت از خریدن کفش ناامید می شد که ناگهان متوجه یک جفت کفش زیبا شد! آنها را پوشید.

🔹دید کفش ها درست اندازه پایش هستند، چند قدمی در مغازه راه رفت و احساس رضایت کرد. بالاخره تصمیم خود را گرفت، می دانست که باید این کفشها را بخرد.

🔹از فروشنده پرسید: قیمت این یک جفت کفش چقدر است؟! فروشنده جواب داد: این کفش ها، قیمتی ندارند!

🔹ملا گفت: چه طور چنین چیزی ممکن است؟! مرا مسخره می کنی؟!

🔹فروشنده گفت: ابدا، این کفش ها واقعا قیمتی ندارند؛ چون کفش های خودت است که هنگام وارد شدن به مغازه به پا داشتی...!

♦این داستان زندگی اکثر ما انسان هاست...!
"همیشه نگاه مان به دنیای بیرون است!
ایده آل ها و زیبایی ها را در دنیای بیرون جست و جو می کنیم...! خوشبختی و آرامش را از دیگران می خواهیم، فکر می کنیم مرغ همسایه غاز است...!"


📓@dasctan📓


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
انقد تمیز آخه؟! 🤌

📓@dasctan📓


ملا نصرالدین از همسایه‌اش دیگی قرض گرفت، پس از چند روز دیگ را به همراه دیگ کوچکی به او پس داد.
وقتی همسایه قضیه دیگ اضافی را پرسید، ملا گفت: دیگ شما درخانه ما وضع حمل کرد.
چند روز بعد، ملا دوباره برای قرض گرفتن دیگ به سراغ همسایه رفت و همسایه خوش‌خیال این بار دیگی بزرگتر به ملا داد به این امید که دیگچه بزرگتری نصیبش شود.
تا مدتی از ملانصرالدین خبری نشد، همسایه به در خانه او رفت و سراغ دیگ خود را گرفت. ملا گفت: دیگ شما موقع وضع حمل در خانه ما فوت کرد😊
همسایه گفت: مگر دیگ هم میمیرد؟ چرا مزخرف می گویی!!!
ملا گفت: چرا روزی که گفتم دیگ تو زاییده نگفتی دیگ نمیزاید. دیگی که میزاید حتما مردن هم دارد😄
این حکایت بعضی از ماست که هرجا به نفعمان باشد عجیب‌ترین دروغ‌ها و داستان‌ها را باور میکنیم اما کوچکترین ضررها را بر نمی‌تابیم.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌📓@dasctan📓

Показано 20 последних публикаций.