❤️بــاخــدا باش❤️


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


✅انواع #داستان و #حکایت_آموزنده
✅ #متن_زیبا و خواندنی
✅کلیپ های بسیار دیدنی و جالب
✅ #استوری #تکست_خاص #متن_کوتاه
📌با ما همراه باشید🙏🏻

Связанные каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: .
#سایه_شوم_عشق_قدیمی

چند سال از ازدواجم میگذشت و بچه دار نشده بودیم و اشکال ازمن بود.شوهرم قصد داشت یه بچه رو به سرپرستی بگیریم وبه مخالفت های مادرشوهرم اهمیتی نمیداد،ولی مادر شوهرم با نقشه شومش کاری کردکه شوهرم ۳۶۰ درجه نظرش عوض شد.
من موقعی متوجه شدم که مادرشوهرم،با حیله شوهرم رو وادار کرد منو بزاره خونه پدرم و همون شب،شوهرم رو به بهونه اینکه مریضه خونه خودش میکشونه و عشق قدیمی شوهرم روهم دعوت کرده بوده و اونارو روبه روی هم قرار داده بود.
شوهرم تا اون زن ر و...

ادامه داستان👉


پیش‌بینی یک پیشگوی عرب از آینده دولت پزشکیان که دقایقی بعد از انتشار با فشار زیاد پاک شد، اما کانال زیر اونو سریع منتشر کرده 😑😵‍💫

عاقبت ظریف و همتی رو پیش بینی کرده  ضربه بزنید


https://t.me/+avhYbJnCXHg5MGVi




‎‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🎋أَمَّنْ یُجِیبُ
✨الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَكْشِفُ السُّوءَ
🎋خدایا به حق این آیه
✨مبارکه
🎋هر عزیزی تو دلش هر
✨حاجتی دارد روا بفرما
🎋شب زیباتون متبرک به
✨گرمی نگاه خدا
🎋الــهی
✨دلخوشی‌هاتون افزون
🎋جمع خانواده‌تون پراز دلگرمی

✨شبتون بخیر
🎋و پُر از آرامش الهی🌙✨

💎@ba_khoodabaash💎

1k 0 15 4 12

Репост из: 🧚🏻‍♂️هانیل _ Hanil🧚🏻‍♀️
🧚🏻‍♀️ماه هاي حرام که باعث تغلیظ دیه می شود کدامند؟
Опрос
  •   💡رمضان – رجب – محرم – ذیحجه
  •   💡رجب – محرم – ذیقعده - ذیحجه
  •   💡صفر – رجب – رمضان – ذیحجه
  •   💡رمضان – محرم – ذیحجه - ذیقعده
67 голосов


💎داستان زندگی نادر شاه💎


نادرشاه افشار (زاده ۱۰۶۷ شمسی کلات نادری – مقتول ۱۱۲۶ در قوچان) که پیش از پادشاهی ، نادر قلی نام داشت. نادر شاه از ایل افشار خراسان که از ۱۱۱۴ تا ۱۱۲۶ خورشیدی پادشاه ایران و بنیان‌گذار دودمان افشاریه بود. او از مشهورترین پادشاهان ایران، پس از اسلام است. سرکوب افغان‌ها و بیرون راندن عثمانی و روسیه از کشور و تجدید استقلال ایران و نیز فتح دهلی و ترکستان و جنگ‌های پیروزمندانه او سبب شهرت بسیارش شد. همچنین او آخرین کشورگشا و فاتح آسیایی است.
ایل افشار قبل از مهاجرت به خراسان در منطقه افشار در جنوب آذربایجان غربی سکونت داشته‌اند که اکنون مرکز این منطقه شهرستان تکاب امروزی واقع در جنوب آذربایجان غربی می‌باشد. در فاصله ۵ کیلومتری شرق شهرستان «تکاب» روستای باستانی «قرخلو» واقع شده‌است که زادگاه اصلی پدران نادرشاه افشار است که نام قرخلو که در پسوند نادرشاه وجود دارد نیز از نام همین روستا برداشته شده‌است که شاه اسماعیل در زمان‌های دور آن‌ها را از «قرخلو» و «تکاب» به خراسان کوچاند.
نادر هنوز به ۱۸ سالگی نرسیده بود که همراه با مادرش در یکی از یورشهای ازبکان خوارزم به‌ اسارت درآمد. بعد از مرگ مادر از اسارت گریخت و به خراسان بازگشت و به خدمت حکمران ابیورد باباعلی بیگ درآمد. او گروه کوچکی را گرد خود جمع کرد و بعد از کنترل چند ناحیه خراسان خود را «نادرقلی بیگ» نامید.
در این هنگام افغان‌ها به رهبری محمود افغان اصفهان را تصرف کرده و شاه سلطان حسین صفوی را به قتل رسانده بودند. با سقوط اصفهان و قتل شاه، پسر او به نام شاه تهماسب دوم صفوی از اصفهان به قزوین گریخت و خود را پادشاه ایران خواند ولی حکام نواحی گوناگون حاضر به اطاعت از او نشدند. نادر که از میزان نفوذ خاندان صفوی در میان مردم آگاه بود، به شاه تهماسب دوم پیوست و سردار سپاه او شد. اولین اقدام نادر در خدمت شاه صفوی جنگ با ملک محمود سیستانی بود که مانعی بر سر یکپارچگی پادشاهی ایران به حساب می آمد. نادر در سال ۱۱۳۷ ق. توانست ملک محمود را شکست دهد و حاکمیت شاه ایران را در خراسان و سیستان برپا نماید. 
اشرف افغان که از پيشرفت هاي نادر سخت هراسيده بود لشکري فراهم آورد و به جنگ او شتافت. در مهماندوست دامغان ميان سپاه نادر و اشرف جنگي در گرفت و افغانان شکست خوردند و دو روزه خود را به تهران رساندند، و از آنجا شتابان به اصفهان گريختند تا سپاه بيشتري فراهم کنند. نادر به دنبال افغان ها به سمت اصفهان تاخت و در مورچه خورتِ اصفهان سپاه افغان ها شکست دیگری را متحمل شد، لشکر چنان درهم شکست که اصفهان را گذاشتند و به سوی شيراز گريختند. نادر افغانان را دنبال کرد و در زرقان فارس آنها را يکسره در هم کوبید و افغان ها به سمت هندوستان پراکنده شدند، اشرف افغان هم در بلوچستان کشته شد. شورش افغان که نزديک بود کشور ايران را برباد دهد پس از هفت سال فرو نشست.
نادر اکنون سپه سالار ایران زمین بود و کم‌کم قدرت او به جايی رسيد که حکومت خراسان و مازندران و سيستان و کرمان از جانب شاه به او سپرده شد.
شاه طهماسب صفوی از شهرت و اعتبار نادر در بین مردم دچار رشک و حسادت گشت و برای نشان دادن قدرت خود با لشکری بزرگ به سوی عثمانی تاخت و در آن جنگ هزاران سرباز ایرانی را در جنگ چالدران بدلیل عدم توانایی به کشتن داد و خود از میدان جنگ گریخت.
نادر با سپاهی اندک و خسته از جنگ از مشرق به سوی مغرب ایران تاخت و تا قلب کشور عثمانی پیش رفت و سرزمینهای بسیاری را به خاک ایران افزود و از آنجا به قفقاز تحت اشغال روس ها رفت که با کمال تعجب دید روسها خود پیش از روبرو شدن با او پا به فرار گذاشته اند در مسیر بر گشت در سال 1148 در دشت مغان در مجلس ریش سفیدان ایران از فرماندهی ارتش استعفا نمود و دلیلش اعمال پس پرده خاندان صفوی بود .
نادرشاه عازم مشهد شد در نزدیکی زنجان سوارانی نزدش آمدند و خبر آوردند که مجلس به لیاقت شما ایمان دارد و در این شراط بهتر است نادر همچنان ارتش دار ایران باقی بماند و کمر بند پادشاهی را بر کمرش بستند.
در سال ۱۱۲۶ خورشیدی، زمانی که نادر برای رفع یکی از شورش‌های مردم علیه مالیات زیاد به خراسان رفته بود، جمعی از سردارانش به رهبری علی قلی خان شبانه به چادر وی حمله کردند و او را به قتل رساندند.🌺

💎@ba_khoodabaash💎


Репост из: 🧚🏻‍♂️هانیل _ Hanil🧚🏻‍♀️
🧚🏻‍♀️ اولین رئیس قوه قضائیه چه کسی بود؟
Опрос
  •   💡شهید بهشتی
  •   💡شهید رجایی
  •   💡شهید باهنر
  •   💡شهید قدوسی
64 голосов


سوال جدید گذشتم بیاین حل کنیم👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻

https://t.me/Hanil1375


Репост из: .
داماد بی‌رحمی که عروس جوان سقزی را به آتش کشید ❤️

خانواده شیخی ۲۰ روزی است که به سوگ نشسته‌اند. به سوگ دختری که قرار بود تا پنج روز دیگر لباس سپید عروس به تن کند و به خانه بخت برود. اما مرگ شد هدیه گلاله شیخی عروس سقزی. کیومرث نفس را از عروس کردستان گرفت
هشت ماهی بود که ....

ادامه ماجرارو اینجا بخونین👉🏼


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
ماموریت مادر زندگی
  بی مشکل زیستن
       نیست
با انگیزه زیستن
       است .
‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💎@ba_khoodabaash💎


َ
  زمان چیز عجیبیست ؛ می دود ...
  جلو میرود ...

  آدمهای دوست داشتنی زندگیت را
  یا میبرد یا عوض میکند !

  بعضی ها یا تغییر می کنند یا حقیقت
  درونشان مشخص می شود!

  زمان ؛ دیر یا زود به تو ثابت خواهد
  کرد که کدامشان ماندنی اند و کدامشان
  رفتنی!

  من دعا می کنم ...
  زمان بگذرد و دنیا پر شود از آدمهای
  واقعی...
  آدمهایی که نه زمان آنها را عوض میکند
  نه زمین!

💎@ba_khoodabaash💎


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
خنده بهترین درمان برای روزهای سخت هستش......🤣
زندگی به شرط خنده💦
       منتظرکلی جوکهای با مزه فیلمهای خنده دار و محتوای سرگرم کننده باشید

که لبخند را روی لبانتان می نشاند......😁

به پاس قدردانی از حضور شما کانالی معرفی میکنم که از بهترین هاست🍌🌟💥
https://t.me/+n28ToH-dq9A1Yjg0
https://t.me/+n28ToH-dq9A1Yjg0


يکى بود يکى نبود. تاجرى بود که زنى داشت. اين زن و شوهر همديگر را خيلى دوست داشتند. آنها چهار پسر داشتند. روزى يکى از پسرها با يک مشتري، که آمده بود جنس بخرد، دعوايش شد. دائى پسر از او پشتيبانى کرد و کار به زد و خورد کشيد. يک نفر هم به پشتيبانى مشترى وارد دعوا شد. تاجر هم به ناچار قاطى معرکه شد. اينها را گرفتند و به محکمه بردند.
مشترى از خانوادهٔ شاه بود. او را آزاد کردند، اما تاجر، پسر و دائى را حبس کردند. يک ماه در زندان بودند تا اينکه شاه حکم به قتل آنها داد. زن تاجر عريضه‌اى نوشت و از شاه خواست تا يکى از آن سه نفر را به او ببخشد. شاه قبول کرد.
در محبس را باز کردند تا زن يک نفر از آنها را با خود ببرد. تاجر با خود گفت: آمده است مرا ببرد. پسر با خود گفت: مادر من است آمده مرا ببرد. دائى با خود گفت: يعنى مى‌شود خواهرم مرا ببرد؟ زن رفت و دست برادرش را گرفت و با خود بيرون آورد. رفتند به حضور شاه. شاه پرسيد: ”اين پسر توست؟“ زن گفت: ”نه.“ گفت: ”شوهر توست؟“ گفت: ”نه“. شاه پرسيد: ”چطور اولاد و شوهر خودت را آزاد نکردى و برادرت را آزاد کردي؟“ زن گفت: ”اولاد چندتاى ديگر دارم. شوهر هم عوض دارد، ولى پدر و مادر ندارم که برايم برادر درست کنند. او را بيرون آوردم که عوض ندارد.“ شاه گفت: ”حالا که تو برادرت را اينقدر دوست دارى ما هم آن‌دو نفر را به او بخشيديم“. آنها را آزاد کردند. شوهر از زنش گله کرد. زن گفت: ”شما که آدم نکشته بوديد. قاطى دعوا بوديد. برادر من طرف را ناقص کرده بود. شاه اگر مى‌دانست که من او را بيرون مى‌آورم. به‌من چنين اجازه‌اى را نمى‌داد. من هم مى‌دانستم برادرم گناهکار است او را بيرون آوردم تا شاه، شما را که بى‌تقصير بوديد، آزاد کند...!


💎@ba_khoodabaash💎


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
کلماتی از جنس طلا که همه دنبالشین

یک نفر نان داشت اما بی‌نوا دندان نداشت
آن‌یکی بیچاره دندان داشت، اما نان نداشت... !

پیج ما در اینستاگرام😍👇
https://instagram.com/jomalatenabvziba
کانال ما در تلگرام👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEasIbe5y2RmWKioiw


Репост из: 🧚🏻‍♂️هانیل _ Hanil🧚🏻‍♀️
🧚🏻‍♀️املای کدامیک صحیح میباشد؟؟
Опрос
  •   🔘 مشغول ظمه
  •   🔘 مشغول الضمه
  •   🔘 مشغول الذمه
  •   🔘 مشغول زمه
126 голосов


💠نکاتی در مورد حضرت ادم(ع)

1- بعد از رحلت آدم، ابلیس پای درخت انگور و خرما ادرار کرد. و به همین خاطر است که بعد از تخمیر آنها بوی نامطلوبی دارد و خداوند هر شراب مست کننده ای را حرام ساخته، چرا که مایع جریان یافته در آنها همان ادرار ابلیس است.

2- تعیین وقت نماز عصر به این علت است که آدم در آن ساعت از درخت ممنوعه تناول کرد و از بهشت رانده شد و نماز مغرب ساعتی است که خداوند توبه آدم را پذیرفت. رکعت اول نماز مغربی که آدم به جای آورد برای خطایی بود که مرتکب گشت، رکعت دوم بخاطر خطای حوا و رکعت سوم به جهت توبه اش اَدا شد.

3- بعد از مرگ آدم، ابلیس و قابیل به شماتت او پرداختند و به لودگی و نواختن مشغول شدند. شدیدترین شکنجه ها به هفت نفر اختصاص دارد که یکی از آن هفت نفر قابیل است. دوم، نمرود. سوم، دو نفری که در میان بنی اسرائیل مردم را به یهودیت فرا خواندند. چهارم، فرعون که گفت؛ (من پروردگارم). پنجم، دو نفر از میان این امّت.

4- آدم هنگامی که بر زمین فرود آمد، بر نگین انگشتری خود، این جمله را نقش نمود؛ محمّد رسول اللّه و علی ولی اللّه .

5- کنیه آدم ابومحمّد بود.

6- طول قامت آدم و حوا وقتی که به زمین آمدند بسیار بلند بود، آدم هفتاد ذراع و حوا سی و پنج ذراع بود.

7- آدم هزار مرتبه پیاده به زیارت بیت الحرام رفت که هفتصد بار آن حج واجب بود.

8- راهنمای آدم از سراندیب تا جده، پرنده ای بنام (صُرِد) بود و آن اولین پرنده ای است که عبادت خداوند را کرد.

9- هنگامی که فرشتگان به خلقت آدم به خاطر فساد در روی زمین خرده گرفتند، هفت هزار سال از فیض نور الهی محروم شدند و خداوند (بیتِ المعمور) را در آسمان چهارم برای عبادت فرشتگان و (بیتِ الحرام) را در زمین برای عبادت انسانها آفرید.

10- آدم به زبان عربی صحبت می کرد اما بعد از ارتکاب به گناه و آمدن به زمین لهجه او به (سریانی) تغییر یافت.

11- اسم اعظم خداوند 73 حرف می باشد که خداوند 25 حرف از آن را به آدم آموخت.
💎@ba_khoodabaash💎


Репост из: 🧚🏻‍♂️هانیل _ Hanil🧚🏻‍♀️
🧚🏻‍♀️پایتخت سفال و سرامیک‌ایران کدام است؟؟
Опрос
  •   🔘 شیراز
  •   🔘 بیرجند
  •   🔘 لالجین
  •   🔘 هندیجان
93 голосов


💢ویــــژه💢

هفت پیغمبر هفت کلمه گفتند و هر یک به سعادتی رسیدند:

1️⃣آدم👈✨الحمدلله✨ گفت، فرمان رسید که☘️یرحمک ربک☘️

2️⃣نوح👈✨بسم الله✨گفت،حق او را از طوفان نجات داد.

3️⃣ابراهیم✨حسبی الله✨گفت، حق او را از آتش نمرود نگاه داشت.

4️⃣اسماعیل👈✨ان شاءالله✨گفت، از بریده شدن گلو نجات یافت.

5️⃣موسی👈✨لا حول ولا قوت الا بالله✨
گفت، از شر فرعون نجات یافت.

6️⃣یونس👈✨لا اله الا انت، سبحانک انی کنت من الظالمین✨گفت، از شکم ماهی نجات یافت.

7️⃣و رسول خدا(ص) صاحب اسم سلام و ذکر سلام بود👈
✨سلام قولا من رب رحیم✨که در معراج خطاب آمد:
✨السلام علیک ایها النبی و رحمت الله و برکاته✨که صاحب شفاعت کلیه شد.
💎@ba_khoodabaash💎


حاکمی در قصر نشسته بود که از بیرون قصر صدای سیب فروش را شنید که فریاد میزد :
“سیب بخرید! سیب !!!”
حاکم بیرون را نگاه کرد و دید که مرد دهاتی، حاصلات باغش را  بار الاغی نموده و روانه‌ای بازار است.حاکم میل و هوس سیب کرد  و به وزیر دربارش گفت:
۵ سکه طلا از خزانه بردار و برایم سیب بیار!
- وزیر ۵ سکه را از خزانه برداشت و به دستیارش گفت:
-این ۴ سکه طلا را بگیر و سیب بیار!
دستیار وزیر فرمانده قصر صدا زد و گفت:
-این ۳ سکه طلا را بگیر و سیب بیار!
فرمانده قصر افسر دروازه قصر را صدا زد و گفت:
-این ۲ سکه طلا را بگیر و سیب بیار!
افسر  عسگر  را صدا کرد و گفت:
این ۱ سکه طلا را بگیر و سیب بیار!
عسگر   دنبال مرد دست فروش رفته و از یخنش گرفته گفت:
های مرد دهاتی! چرا اینقدر سر صدا میکنی؟ خبر نداری که  اینجا قصر  حاکم  است و با صدای دلخراش ات خواب جناب عالی را اشفته کرده ای.اکنون به من دستور داه تا تو را زندانی کنم.
مردم باغدار به پاهای عسکر قصر افتاد و گفت:
اشتباه کردم قربان!
این بار الاغ حاصل‌ یک سال زحمت من است، این را بگیرید، ولی از خیر زندانی کردن من بگذرید!
عسکر نصف بار سیب را برای خودش گرفت
و نصف ديگر را برای افسر برده و گفت:
-این هم  این سیب ها با ۱ سکه طلا.
افسر نیمی از ان سیب‌ها را به فرمانده قصر داده، گفت:
این سیب ها به قیمت ۲ سکه طلا!
فرمانده نیمی از سیب‌ها  را برای خود برداشت و نیمی به دستیار وزیر داد و گفت:
-این  سیب ها به قیمت ۳ سکه طلا!
دستیار وزیر، نیمی از سیب ها را برداشت و نزد وزیر رفته و گفت:
-این  سیب ها به قیمت ۴ سکه طلا!
وزیر نیمی از سیب ها را برای خود برداشت و بدین ترتیب تنها پنج عدد سیب ماند و نزد حاکم رفت و گفت:
- این هم ۵ عداد سیب به ارزش ۵ سکه طلا!

حاکم پیش خود فکر کرده و پنداشت که  مردم واقعا در قلمرو تحت حاکمیت او پولدار و مرفعه هستند. که کشاورزش پنج   عدد  سیب را به پنج سکه طلا می فروشد هر سیب یک سکه طلا
و مردم هم یک عدد سیب را به  یک سکه طلا میخرد!  یعنی ثروتمندند
پس بهتر است ماليات را افزايش دهم و خزانه قصر پرتر بسازم.

در نتيجه مردم فقیر تر شدند و شریکان حلقه فساد قصر سرمایه دار تر
‌‌‎‌
💎@ba_khoodabaash💎


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🔮طلسم دفع بیماری🪄
💒بازگشت معشوق و بخت گشایی و رضایت خانواده💍
💵طلسم مفتاح النقود جذب ثروت و مشتری 💎
🧿باطل السحر اعظم و دفع همزاد و چشم زخم
❤️‍🔥زبانبند و شهوت بند در برابر خیانت❤️‍🔥

✅تمامی کارها با ضمانت نامه کتبی و مهر فروشگاه
🔴 لینک کانال و ارتباط با استاد👇
https://t.me/telesmohajat
💫گره گشایی،حاجت روایی و درمان ناباروری زوجین در سریعترین زمان ə🦋¹⁹
👤مشاوره رایگان با استاد سید حسینی👇
🆔@ostad_seyed_hoseyni
☎️  09213313730
@telesmohajat

Показано 20 последних публикаций.