پسرعموم سی روز کما بود بهوش که اومد ننش رفت بالا سرش گفت نذر کرده بودم اگه بهوش اومدی سه سال روزه بگیری، ۳۰۰ فقیر رو نون بدی و برای سه نفرم که خونه ندارن خونه اجاره کنی، دو سه ساعت بعد پسر عموم فوت کرد،
فکر کنم نشسته با خودش حساب کتاب کرده دیده اصلا نمیصرفه زنده باشه
خلافکار@zhazhva