Репост из: Неизвестно
اگر تا آخر فیلم را ندیده اید لطفا کپشن را نخوانید ،اولین سوالی که پیش می آید این است که افراد آیا در دفعه اولی که برای پرش اقدام کردند ، تمام توان خود را استفاده نکرده بودند؟
قطعا پاسخ واضحی برای این پرسش نداریم ، چون وقتی به هر کدام از آنها نگاه میکنیم با تمام همت و تلاششان پرش اول را انجام میدهند ، اما وقتی نفر بعد ارتفاعی بلند تر را ثبت میکند به نظر می آید فرد یکبار دیگر خود را آزمون میکند و انکار قدرتی را در خود کشف کرده که تا پیش از این به علت امتحان نکردن آن وجود نداشته.
در تحقیقی جامع که جردن پیترسون از آن روایت میکند ، بررسی ها نشان داده که انسانها در زمان چالش و درگیری های جدی به توانهای درونی دسترسی پیدا میکنند که تا به آن لحظه نه از آن باخبر بودند ونه در دسترس آنها قرار داشته ، و حالا عبارت یونگ هم عمیق تر بر ما آشکار میشود که روزی نوشت ، انسان موجودی است که مدام برای خود اتفاق می افتد ! این عبارت برای من به شدت شعف برانگیز و دلهره آور است ، چون این اتفاق افتادن میتواند تولد توانها وافقهای تازه باشد و از سوی دیگر میتواند ملاقات و بروز سیاهی و تباهی های عمیق باشد ، در کتاب راهبری زندگی با شهود درونی، رابرت آلکس جانسون می نویسد انسانها در ملاقات با فلاکت خود بسیار راحتتر از ملاقات با عظمت خویشند ، بنابراین برای یافتن حال بهتر بعد از ۳۰ سالگی چاره ای نیست که آمادگی آنرا پیدا کنیم که از قفسهای روانی خود بیرون بزنیم ،دوستی های جدید خلق کنیم تا برای ما محیط و شهامت تجربه فراهم شود ،سری به کودکی بزنیم و ببینیم رویای ما از زندگی چه بود والان کجای زندگی هستیم ؟ و ازهمه مهمتر بپرسیم این زندگی که درحال تجربه آن هستیم متعلق به ماست یازندگی زیست نشده دیگری است که ما دنبال تحقق آن هستیم ؟
به ما بپيونديد:
👇👇👇
@zehnkhalagh
قطعا پاسخ واضحی برای این پرسش نداریم ، چون وقتی به هر کدام از آنها نگاه میکنیم با تمام همت و تلاششان پرش اول را انجام میدهند ، اما وقتی نفر بعد ارتفاعی بلند تر را ثبت میکند به نظر می آید فرد یکبار دیگر خود را آزمون میکند و انکار قدرتی را در خود کشف کرده که تا پیش از این به علت امتحان نکردن آن وجود نداشته.
در تحقیقی جامع که جردن پیترسون از آن روایت میکند ، بررسی ها نشان داده که انسانها در زمان چالش و درگیری های جدی به توانهای درونی دسترسی پیدا میکنند که تا به آن لحظه نه از آن باخبر بودند ونه در دسترس آنها قرار داشته ، و حالا عبارت یونگ هم عمیق تر بر ما آشکار میشود که روزی نوشت ، انسان موجودی است که مدام برای خود اتفاق می افتد ! این عبارت برای من به شدت شعف برانگیز و دلهره آور است ، چون این اتفاق افتادن میتواند تولد توانها وافقهای تازه باشد و از سوی دیگر میتواند ملاقات و بروز سیاهی و تباهی های عمیق باشد ، در کتاب راهبری زندگی با شهود درونی، رابرت آلکس جانسون می نویسد انسانها در ملاقات با فلاکت خود بسیار راحتتر از ملاقات با عظمت خویشند ، بنابراین برای یافتن حال بهتر بعد از ۳۰ سالگی چاره ای نیست که آمادگی آنرا پیدا کنیم که از قفسهای روانی خود بیرون بزنیم ،دوستی های جدید خلق کنیم تا برای ما محیط و شهامت تجربه فراهم شود ،سری به کودکی بزنیم و ببینیم رویای ما از زندگی چه بود والان کجای زندگی هستیم ؟ و ازهمه مهمتر بپرسیم این زندگی که درحال تجربه آن هستیم متعلق به ماست یازندگی زیست نشده دیگری است که ما دنبال تحقق آن هستیم ؟
به ما بپيونديد:
👇👇👇
@zehnkhalagh