#شاهین_فرهنگ
#نکات_آموزنده
#همسرانه
💟 پدر اون روز خیلی کار کرده بود و حسابی گرسنه بود.
مادر سفره رو انداخته بود و گفت :
عزیزم شام آماده است.
غذاشون نون بود و سیب زمینی آب پز.
مادر نون ها رو زیادی داغ کرده بود و سوزونده بود.
پدر اولین لقمه رو آماده خوردن کرد و گفت :
من از بچه گی عاشق نون برشته بودم!
و لقمه ها رو یکی یکی می خورد و می گفت حسابی داره لذت می بره.
بعد از شام، مادر بخاطر سوخته بودن نون ها عذرخواهی کرد.
و پدر گفت :
عزیزم من از هیچ چی اندازه خوردن نون برشته لذت نمی برم.
دختر کوچولو که همه ماجرا رو دیده بود یواشکی پرسید :
بابائی شما واقعا نون سوخته رو دوست دارید؟!
و جواب شنید :
عزیزم مادرت خیلی بیشتر از من کار می کنه و زحمت می کشه.
اون حسابی خسته است و بی انصافیه که بخوایم ازش ایراد بگیریم.
💟 آره عزیز دلم
یادمون باشه به محض دیدن یه عیب و ایراد کوچیک، لطف هائی که بهمون شده رو فراموش نکنیم.
و بدونیم :
اونی که زندگی ها رو متلاشی می کنه نون سوخته نیست.
ذهنیه که نمی تونه به یاد بیاره کرور کرور از خود گذشتگی و محبت رو.
@BanooMalakeBash