زهرا دلگرمي-باران (رمان عاصي)


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


🍃🌹
در انتهای خیابان نشسته ام
چتری از الیاف انتظار
بر سر کشیده ام
و در شوق دیدنت.
بسیار گریسته ام
#رمان_عاصي
بقلم:زهرا دلگرمي(باران)
⛔️كپي پيگرد قانوني دارد⛔️
اينستاگرام نويسنده:👇
https://www.instagram.com/zahradelgarmee/
🌹🍃🌹

Связанные каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


سلام عزیزای دلم
شبتون زیبا

پیشنهاد میکنم رمان فرزانه جان رو که برگرفته از یک داستان واقعیه بخونید
قلمش نوپا ولی گرم و دلنشینه و قطعا با نگاه پر مهر و حمایتگر شما شکوفا میشه

https://t.me/joinchat/z88eO9NspBI5M2U8

امیدوارم از خوندنش لذت ببرید❤️


Репост из: farzaneh
#پارت۳

پله ها را بالباس عروسش طی میکند راه رفتنش
سخت است اما بالاخره میرسد سه اتاق در نیم
طبقه ی بالاست درب اتاق وسطی را
بازمیکندبادکنکهای قرمزو گل رز را روی تخت
دونفره می بیندلبخندبرلبانش می نشیندمهران چه
خانواده ی باذوقی دارد
لباس عروسش را به سختی ازتنش جدا میکند
_میگفتی کمکت کنم
هینی میکشد
_وای مهران کی اومدی؟
خودش رامشغول خشک کردن موهای سرش میکند
_الان
_توهم برویه دوشی بگیر...
سری تکان میدهد
_راستی مهران به مامان اینا زنگ بزن...بگورسیدیم
_چشم
بالاخره بعدازنیم ساعت نسیم به حمامش پایان داد
با تن #پوشش بیرون آمدو رو ی تخت نشست
خواست #لباسهایش را ازچمدان برداردکه صدای
پرتعجب مهران راشنید
_لباس میپوشی؟!
_نپوشم؟!!
مهران روبرویش نشست
_نه...
لحن ونگاهش گویای همه چیز بود دستانش را
گرفت ونزدیکش شد هُرم نفس های گرمش حال
نسیم را عوض کردتمام تن دخترک یخ بست وقتی
حوله را ازتنش جدا کرد

_مهران
_#هیش...
دستانش مثل کوره بودند ونگاهش قرمز تمام وجود مهران خواستن بودونسیم استرس،آب دهانش خشک شده بودقراربراین بود تاروز عروسی تشنه ومشتاق هم باشند
با #اولین بوسه سرش را کج کردوصدایش کرد
_مهران!
ازاینکه مورمورش شد حرفی نزداما این شروع
یک دفعه ای را نپسندید
چشمانش را بسته بودچرا
نگاهش نمیکرد؟!
ازاین وضع ناراضی بودنوازشی درکار نبود مهران
رفته بود سراغ اصل کاری تنش مماس تن نسیم
بدنش کوره ی داغ اما ترس نسیم راندید؟!
دستان یخ دخترک برسینه ی برهنه ی مهران نشست
خواست فاصله اشان بیشترشود اما مهران تکانی
نخوردصدای لرزانش به گوش مهران رسید
_مهران...من...
دوباره صدایش میزند اصلا این پسر نسیم را می
بیند؟صدایش راچه،می شنود؟!
برای یک لحظه حس کرد جان از تنش جدا شد و بدون اینکه دست خودش باشد جیغ کشید
….
🍁🍁🍁🍁🍀🍀🍀🍀
عاشقانه ای نرم از دل قصه ای واقعی
#به_قلم_فرزانه_مرادی
https://t.me/joinchat/z88eO9NspBI5M2U8






سال نو مبارک❤️❤️❤️
در سال جدید براتون بهترینها رو آرزو دارم
امید که سال نو سرشار از سلامتی و عشق و آرامش و برکت باشه
❤️❤️❤️


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram


اینستاگرام نویسنده
جهت فالو و همراهی بیشتر ❤️



https://www.instagram.com/zahradelgarmei






❤️❤️❤️
دوستان نازنینم سلام
بعد مدتها وارد فضای تلگرام شدم😊
امیدوارم حال خودتونو دل‌های مهربونتون خوب خوب باشه
عزیزای دلم من خیلی کم میتونم ب تلگرام وصل بشم و اگر پیامهاتون بی جواب میمونه حمل بر بی ادبی نباشه
ممنون محبت تک تکتونم و بی شک از خوندن پیام های شما خوشحال میشم
اما هم تعدادشون زیاده هم اینکه متاسفانه دیر ب دیر میام تلگرام.
اکثر دوستان در مورد شروع رمان جدید سوال داشتن
بله انشالله در اولین فرصت با یک شروع جذاب و خوندنی مهمون خونه ی دلتون خواهم شد و قصه جدید رو آغاز خواهم کرد
فقط دعا کنید از پس درس‌های مجازی پسرک کلاس اولیم سربلند بیرون بیام بعدش در خدمت شما و چشمای منتظر و قشنگتون خواهم بود😊❤️

خیلی دوستون دارم
کلی دلم براتون تنگ شده بود
بوس ب لپای خوشگلتون😘😘😘

باران(دلگرمی)




به پایان آمد این دفتر
حکایت همچنان باقیست
عاصی بلاخره ب ثمر نشست و دختر قصه ما به خونه ی امنش رسید.
سپاس از همراهی گرم و لطف شما دوستان عزیز که در طول این مدت همراهم بودین و با پیامهای پر مهرتون حمایتم کردین

قبلا گفتم باز هم تکرار میکنم ب هیچ عنوان راضی نیستم داستانم کپی بشه و از حق الناسم نمیگذرم
پس ب حقوق هم احترام بذاریم🙏

پستهای عاصی ظرف سه روز آینده از کانال حذف خواهند شد پس لطفا هر چه سریعتر بخونید که بعدا گله و دلخوری بینمون پیش نیاد.
عاصی پایان کار ما نیست و به امید خدا به زودی با داستانی جدید در خدمتتون خواهم بود.
اگر نقدی نظری حرف نگفته ای در مورد عاصی داشتین خوشحال میشم برام بنویسید😊❤️
@zdelgarmei

البته حجم پیامها زیاده و تمام تلاشم رو میکنم تا ب موقع پاسخگوی مهر تک تکتون باشم❤️
پایدار باشید و سربلند
دوستون دارم
جاتون اینجاست👈❤️


#زهرادلگرمی(باران)


مرسی از فرزانه عزیزم برای ارسال این کلیپ زیبا🙏😘❤️



#تاشکوفه_سرخ_لبخندت
#زهرادلگرمی(باران)


Репост из: farzaneh
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram


Репост из: نشر علی
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram


جهت سفارش هر دو رمان
یک شب و دیگر هیچ و تا شکوفه‌ سرخ لبخندت
از این سه جا میتونید کتاب رو بخرید و با خیال راحت سفارش بدید
👇👇👇

فروشگاه نشر علی(اینستاگرام)
@alipub_shop

نشرعلی در تلگرام:
@romankade_r

کتابفروشی رفیقی(در اینستاگرام)👇👇👇
@rafighibookstor1

رفیقی در واتس اپ:
+98 922 602 3807

کتابفروشی جمعه(در اینستاگرام)👇👇👇

@ketabforoshi

جمعه در تلگرام:
@bookafzali


یک شب و دیگر هیچ
و
تا شکوفه سرخ لبخندت

هر دو از پر فروش های انتشارات علی هستن❤️

مرسی از اعتماد و حمایتتون🙏🙏❤️


Репост из: نشر علی
پرفروش های شهریور 99


Репост из: نشر علی


Репост из: نشر علی

Показано 20 последних публикаций.

3 834

подписчиков
Статистика канала