مردمان روینار، بخش دوم
تاریخ روینار
روینارهای شهری در کنار روینارهای اهل رودخانه زندگی میکردند و ارتباطات گستردهای داشتند.
این شهرها شامل آرنوی، کرویان، گویان، دروئه، نایسار، سارمِل و سارهوی میشدند. عمر تمدن روین به قدمت امپراطوری گِیس قدیم است.
روینها به آندالها میآموختند که چهطور با آهن کار کنند. هرچند که ستاره هفتپر و "مذهب هفت" اشاره میکند که روینها این مهارت را از اسمیت یاد گرفتهاند. روینار همچنین جادوی آب را برای دفاع از خود در برابر دشمنان استفاده میکردند. گفته شده پرنسِ نایسار، گریسِ خاکستری، مردان کرکین را به رودخانه نوین کشانده است.
هرچند که گسترش ممالک مستقلِ والریا، روینارها را تهدید میکرد. این اتفاقات مربوط به صدها سال پیش از ورود اگان فاتح به وستروس است. به مدت دو قرن و نیم، نبردهای روین میان والریا و روینار برقرار بود. در نبرد آخر، پرنس کرویان، یعنی گَرین بزرگ، باعث مرگ ۲۵۰ هزار روینار شد.
نایمریا، پرنسس نایسار، بازماندهها را که بیشتر زن و بچه بودند، در حین فرار از اِسوس با ده هزار کشتی هدایت کرد. در هنگام و پس از تخلیهی روینار، والرینها شهرهای بزرگ سرزمین روینها را تخریب کردند؛ هرچند که خرابههایشان همچنان قابل تشخیص هست.
روینار در دورن
نایمریا پیروانش را به سفرهای خطرناکی هدایت میکرد. ابتدا به جزایر باسیلیسک، سوتوریوس، نث، جزایر تابستان، استپاستونز و در نهایت دورن که واقع در جنوب وستروس بود. نایمریا با لردی از دورن به نام مورس مارتل از سندشیپ ازدواج کرد. نایمریا به همسرش کمک کرد تا دورن را تحت حکومتش در طی جنگهای نایمریا، یکپارچه کند. مردم روینار از آن موقع زندگیشان را تحت حکمرانی خاندان نایمروس مارتل از سانسپیر، ادامه دادند و با مردمان دورن پیوند داشتند. پس از ترک روین، بسیاری از مردم روینار در وستروس به مذهب هفت روی آوردند. در زمان فتح دورن، پادشاه دیرون تارگرین اول، تفاوتی میان سه گروه از دورنها قائل بود. این سه گروه تقسیم میشدند به دورنها سنگی، شنی و نمکی. دورنهای نمکی نزدیکترین به خون روین بودند. با موهای تیره و پوستهای زیتونی و استقرار در نزدیکیِ ساحل. دورنهای نمکی دیگر به زبان روین باستان حرف نمیزنند، هرچند که زبان مرسوم را با حالتی آهسته و کشیده حرف میزنند. برخلاف بقیهی قسمتهای هفت پادشاهی، برابری جنسیتی در مسئله جانشینی همچنان اجرا در دورن میشود، همانطور که در فرهنگ روینها چنین بود.
برخی از نوادهگان روین خود را در فرهنگ جدید همانند نساختند و به رسم و رسومات اجدادشان ادامه دادند. یتیمهای گرینبلاد، در قایقهایی در کناره رودخانه گرینبلاد زندگی میکنند و خود را یتیم شده از روین مادر میبینند. آنها خون خالص روین را دارند و همچنان به شکل مخفیانه به زبان یورنی صحبت میکنند.
#ویکی
#مقاله
#Wiki
@Westerosir
تاریخ روینار
روینارهای شهری در کنار روینارهای اهل رودخانه زندگی میکردند و ارتباطات گستردهای داشتند.
این شهرها شامل آرنوی، کرویان، گویان، دروئه، نایسار، سارمِل و سارهوی میشدند. عمر تمدن روین به قدمت امپراطوری گِیس قدیم است.
روینها به آندالها میآموختند که چهطور با آهن کار کنند. هرچند که ستاره هفتپر و "مذهب هفت" اشاره میکند که روینها این مهارت را از اسمیت یاد گرفتهاند. روینار همچنین جادوی آب را برای دفاع از خود در برابر دشمنان استفاده میکردند. گفته شده پرنسِ نایسار، گریسِ خاکستری، مردان کرکین را به رودخانه نوین کشانده است.
هرچند که گسترش ممالک مستقلِ والریا، روینارها را تهدید میکرد. این اتفاقات مربوط به صدها سال پیش از ورود اگان فاتح به وستروس است. به مدت دو قرن و نیم، نبردهای روین میان والریا و روینار برقرار بود. در نبرد آخر، پرنس کرویان، یعنی گَرین بزرگ، باعث مرگ ۲۵۰ هزار روینار شد.
نایمریا، پرنسس نایسار، بازماندهها را که بیشتر زن و بچه بودند، در حین فرار از اِسوس با ده هزار کشتی هدایت کرد. در هنگام و پس از تخلیهی روینار، والرینها شهرهای بزرگ سرزمین روینها را تخریب کردند؛ هرچند که خرابههایشان همچنان قابل تشخیص هست.
روینار در دورن
نایمریا پیروانش را به سفرهای خطرناکی هدایت میکرد. ابتدا به جزایر باسیلیسک، سوتوریوس، نث، جزایر تابستان، استپاستونز و در نهایت دورن که واقع در جنوب وستروس بود. نایمریا با لردی از دورن به نام مورس مارتل از سندشیپ ازدواج کرد. نایمریا به همسرش کمک کرد تا دورن را تحت حکومتش در طی جنگهای نایمریا، یکپارچه کند. مردم روینار از آن موقع زندگیشان را تحت حکمرانی خاندان نایمروس مارتل از سانسپیر، ادامه دادند و با مردمان دورن پیوند داشتند. پس از ترک روین، بسیاری از مردم روینار در وستروس به مذهب هفت روی آوردند. در زمان فتح دورن، پادشاه دیرون تارگرین اول، تفاوتی میان سه گروه از دورنها قائل بود. این سه گروه تقسیم میشدند به دورنها سنگی، شنی و نمکی. دورنهای نمکی نزدیکترین به خون روین بودند. با موهای تیره و پوستهای زیتونی و استقرار در نزدیکیِ ساحل. دورنهای نمکی دیگر به زبان روین باستان حرف نمیزنند، هرچند که زبان مرسوم را با حالتی آهسته و کشیده حرف میزنند. برخلاف بقیهی قسمتهای هفت پادشاهی، برابری جنسیتی در مسئله جانشینی همچنان اجرا در دورن میشود، همانطور که در فرهنگ روینها چنین بود.
برخی از نوادهگان روین خود را در فرهنگ جدید همانند نساختند و به رسم و رسومات اجدادشان ادامه دادند. یتیمهای گرینبلاد، در قایقهایی در کناره رودخانه گرینبلاد زندگی میکنند و خود را یتیم شده از روین مادر میبینند. آنها خون خالص روین را دارند و همچنان به شکل مخفیانه به زبان یورنی صحبت میکنند.
#ویکی
#مقاله
#Wiki
@Westerosir