دیروز یکی از اینترن های خانم تو کشیک دوست پسرشو آورده بود بهش کمک کنه.
اینجوری بود که من بهش میسپردم بره فشار مریضو چک کنه اون به دوست پسرش میگفت برو فشار هر دو دست مریضو چک کن به اقای دکتر بگو.
میگفتم برو شرح حال بگیر اون به دوس پسرش میگفت برو با خط خوش و کامل یه شرح حال بگیر
برای شام هم پسر بدبخت گذاشت جای خودش و رفت .
برای شب هم اومد بهم گفت که اگه امکانش هست دوست پسرش وایسته این بره استراحت کنه.
دوست پسرم واقعا از حق نگذریم عین تراکتور کار میکرد که دختره راضی باشه!
@Twittfarsi