Репост из: فصل پنجم
- چه شده پسر جان چرا گريه ميكنى!؟
* با من بازى نمى كنند...
- كى؟!
* ان دو تا، اسمشان قلم و كاغذ است.
- چرا باهات بازى نميكنند؟!
* اخه من دلم ميخواهد قلم و بگيرم و روى كاغذ پيچ و تابش دهم و بنويسم دوستش دارم ولى قلم هر بار سر باز ميزند و من هم سرش فرياد ميزنم كه دوستش دارم و او هربار مى گويد دوستت ندارد بفهم........
#پارسا_مدركيان
#ماضى
* با من بازى نمى كنند...
- كى؟!
* ان دو تا، اسمشان قلم و كاغذ است.
- چرا باهات بازى نميكنند؟!
* اخه من دلم ميخواهد قلم و بگيرم و روى كاغذ پيچ و تابش دهم و بنويسم دوستش دارم ولى قلم هر بار سر باز ميزند و من هم سرش فرياد ميزنم كه دوستش دارم و او هربار مى گويد دوستت ندارد بفهم........
#پارسا_مدركيان
#ماضى