🎯 جهان تبدیل شده است به مُشتی اطلاعات پراکنده و چندتایی پیامک خرید
🔴 کافی است یک شب هوس کنید اینترنتی ساندویچ سفارش دهید، تا انبوهی پیام و اطلاعات به سویتان روانه شود. بانک با چندین پیامک خبردارتان میکند که چقدر پول از حسابتان کم شده، اپلیکیشن سفارش غذا نشانتان میدهد غذایتان در چه مرحلهای از آماده شدن است، یا چند دقیقۀ دیگر به دستتان میرسد، در نهایت از شما تشکر میکند که از آنجا خرید کردهاید و تا مدتها بعد هم گاهی از شما میپرسد که دوباره دلتان ساندویچ میخواهد یا نه. این خردهاطلاعات، چیزهایی مانند آمار، اندازهگیریها، پیشبینیها و تخمینهای کوچک، مثل مگسهای ریز در یک شب تابستانی گرم دور ما را گرفتهاند.
🔴 نیکولاس کار میگوید همۀ ما با این خردهاطلاعات به مدیر لجستیک و مهندس کنترل فرایند و هواشناس و متصدی آزمایشگاه تبدیل شدهایم و آنچه که با این جزئیات دقیق اندازهگیری و رصد میکنیم «وجود خودمان» است. در واقع ما با این دادهها، تأثیر خودمان بر جهان و متقابلاً تأثیر جهان بر خودمان را درک میکنیم.
🔴 بهاینترتیب، قدم به قدم به این تکنولوژیها وابسته میشویم. البته وابستگی به تکنولوژی چیز جدیدی نیست. تئودور آدورنو، فیلسوف آلمانی، میگوید: ماشینها ارباب ما نیستند. آنها حتی جدا از ما نیز نیستند. ما آنها را میسازیم و خواستهها و آرزوهایمان را به آنها منتقل میکنیم. آنها دوستان ما هستند، ما نیز دوست آنهاییم. هر چه ارتباطات ما و ماشینها قویتر میشود، خواستههایمان یکی میشود. با ریتم یکسانی حرکت میکنیم و دیدگاه یکسانی را نسبت به جهان میپذیریم. آدورنو متناسب با ماشینهای زمانۀ خودش، فکر میکرد این ابزارها باعث میشوند مردم یکنواخت و یکسان و تکراری شوند.
🔴 بااینحال، ماشینهای دورۀ آدورنو، از ابزارهای صنعتی بگیرید تا وسایل خانگی، همیشه در زندگی افراد حضور نداشتند. کارگران بعد از ساعت کاری، از ماشین جدا میشدند. جاروبرقی را پس از جاروکشیدن فرشها سر جایش میگذاشتند. اما اینترنت فرق دارد و، به لطف حضور دائمی گوشیهای هوشمند، همیشه با ماست.
🔴 به عبارت دقیقتر، اینترنت، بیش از آنکه ابزار باشد، نوعی سکونتگاه است و بیشتر یکجور محیط است تا دستگاه. ما از اینترنت فقط برای انجام کار استفاده نمیکنیم. ما به اجزای آن تبدیل شدهایم و مثل گرههایی هستیم که مدام سیگنالهایی را دریافت کرده و منتقل میکنیم و چون این سیستم بر مستندسازی و بازنمایی تکیه دارد، ما همه با هم درحالِ ساختن نسخهای شبیهسازیشده از جهان واقعی هستیم. به تعبیر دیوید گلرنتر، «جهانی آینهای» که کاملاً از اطلاعات تشکیل شده است. و ما در این دنیای شبیهسازیشده زندگی میکنیم.
🔴 دنیای آینهای دنیایی شستهرفته، منظم و کاربردی است و باعث میشود زندگی راحتتر پیش برود. اگر قرار باشد هنگام تحویلگرفتن بسته امضا بزنم، خوب است از زمان رسیدنش مطلع شوم. اگر در بزرگراه باشم و باخبر شوم که جلوتر تصادف شده، میتوانم قبل از اینکه در ترافیک بمانم از بزرگراه خارج شوم. اگر بدانم هفده دقیقۀ دیگر باران میگیرد، پیادهرویام را عقب میاندازم. اما تصویری که دادههای کوچک از واقعیت ارائه میدهند، محدود و تحریفشده است. اما تصویرْ درون آینه وضوح کمی دارد. چیزهایی که از نظر ما دور میمانَد بیشتر از چیزهایی است که میبینیم.
🔴 هرچیزی که نشود به صفر و یک تقلیلش داد و در کامپیوتر اجرایش کرد، حذف میشود. وقتی جهان را صرفاً مُشتی اطلاعات بدانیم، چیزهایی مثل ابهام، تصادف، رمزوراز و زیبایی را نمیبینیم. درک این امور نیازمند عمق عاطفی و ادراکی و درگیرشدن کامل حواس و تخیل ماست. اما این درگیری عاطفی و ذهنی برای ما اضطراب و تشویش هم دارد. پس ترجیح میدهیم در سفرهایمان، به جای تلاش برای پیداکردن بهترین مسیر، همهچیز را به یک اپلیکیشن مسیریابی بسپاریم. در این صورت، گم نمیشویم، بااینحال چیزهای خیلی زیادی را از دست میدهیم.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «جهان مُشتی اطلاعات پراکنده شده است و چندتایی پیامک خرید» که در سیوچهارمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۱۵ دی ۱۴۰۳ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ نیکلاس کار است و آمنه محبوبینیا آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخۀ کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/g08578@tarjomaanweb