محمد تاجیک/دیپلماسی صله رحم را جدی بگیریم


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


Mohamadtajik

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


روایت شقایق عرفی نژاد در همشهری از حال و هوای فیلم بت ساخته حمید نعمت الله
هفتمین فیلم نعمت الله در راه جشنواره




گزارش همشهری درباره فیلمهای جشنواره فیلم فجر


اما و اگرهای جشنواره برای بهتر شدن /فرهیختگان


گزارش روزنامه شهر آرا از جشنواره فجر


گزارش روزنامه شهر آرا از جشنواره فجر


تذکره مولانا حسین انتظامی/نو آوران


گزارش روزنامه جمله از جشنواره فجر


واکنش روزنامه کیهان به انتصاب اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر

یادداشت آرش فهیم در کیهان روز دوشنبه


اگر او بتواند این توازن را برقرار کند، قطعاً فیلم جدیدش می‌تواند یکی از آثار مهم سینمای ایران در سال‌های آینده باشد.
باید منتظر ماند و دید که مهدویان چگونه موفق خواهد شد تا داستان رستم و سهراب را بر اساس دیدگاه‌ها و تجربیات خود بازآفرینی کند. آیا او قادر خواهد بود تا با استفاده از عناصر مدرن سینما، یک روایت جذاب و تأثیرگذار ارائه دهد؟ یا اینکه ممکن است نتواند از سایه عظیم شاهنامه فرار کند؟ پاسخ به این سوالات زمان خواهد برد، اما آنچه مسلم است این است که سینمای ایران همیشه نیازمند داستان‌هایی است که نه تنها ریشه در تاریخ داشته باشد بلکه بتواند با مخاطب امروز ارتباط برقرار کند.


بعد از شکسپیر نوبت فردوسی است؟!

محمدحسین مهدویان، کارگردانی که در ابتدای حضورش در سینما نشان داد از استعدادهای ذاتی برای خلق آثاری جذاب و مخاطب پسند برخوردار است. اما رفته رفته این استعداد رو به افول رفت.
مهدویان در ابتدای کار حرفه‌ای با همکاری سازمان اوج فیلم‌هایی همچون «ایستاده در غبار»، «ماجرای نیمروز» و «رد خون» را مقابل دوربین برد و نشان داد که می‌تواند با ورود به این ژانر آثار قابل توجهی را خلق کند.
قطعاً می توان اقرار کرد که این سه فصل در ژانر خودش از بهترین‌های سینمای ایران محسوب می‌شود و می‌تواند برای کارگردان‌های جدید الورود به عنوان متر و معیار کلاس درسی پر از خلاقیت باشد .
مهدویان با رویکردی خاص و نوآورانه نشان داده که می‌تواند از سوژه‌ای نه چندان عام، اثری عامه پسند ارائه بدهد به نحوی که حتی کسانی که مخالف تفکر مهدویان در ساخت آثاری همچون ماجرای نیمروز هستند نیز مجاب می‌شوند حتی برای یکبار هم که شده چنین فیلمی را به تماشا بنشینند و از نگاه مهدویان به اتفاق نگاه کنند.
محمدحسین مهدویان در سال‌های اخیر نامی بر سر زبان‌ها بوده و توانسته ریتم فیلم‌ سازی خود را حفظ کند و همیشه در صحنه باشد. او که با جدایی از سازمان اوج به یکباره طرز تفکرش از زمین تا آسمان فرق کرد، تصمیم گرفت بعد از ساخت آثاری همچون لاتاری، شیشلیک، درخت گردو و.... پا به عرصه سریال سازی برای پلتفرم‌ها بگذارد و سریال زخم کاری را بسازد. سریالی که فصل اول بسیار درخشانی داشت و همه را انگشت به دهان گذاشت ولی با ادامه، هدف انتقادات فراوانی قرار گرفت و بسیاری اعتقاد داشتند که صرفاً مهدویان برای تجارت و کسب درآمد، اقدام به ساخت فصل‌های بعدی زخم کاری کرده است. در حالی که به زودی قرار است فصل چهارم زخم کاری منتشر شود، برخی اخبار حاکی از آن است که ظاهراً محمدحسین مهدویان قرار است، با استناد به «شاهنامه» اثر جدید خود را مقابل دوربین ببرد.
مهدویان که علاقه خاصی به «شکسپیر» دارد و سریال زخم کاری را بر اساس نوشته‌های این نویسنده نامی مقابل دوربین برده است این بار قصد دارد با الهام گرفتن از شاعر پر آوازه ایرانی یعنی «فردوسی» اثر جدیدی را بسازد!
شاهنامه، اثر جاودانه فردوسی، نه تنها یک اثر ادبی بلکه بخشی از هویت فرهنگی و تاریخی ایران به شمار می‌رود و تعداد زیادی از مردم نسبت به اثر جاودانه حکیم ابوالقاسم فردوسی عِرق و غیرت فراوانی دارند و اعتقاد دارند که این کتاب یکی از کتاب‌هایی است که جهانیان ایران را به واسطه آن می شناسند و از ایرانی جماعت با شاهنامه فردوسی یاد می‌کنند. پس نتیجه می‌گیریم ورود به سریال سازی با الهام از این کتاب راه رفتن بر روی لبه تیغ است.
با سابقه‌ای که از مهدویان در سریال سازی سراغ داریم، به اندازه‌ای که در فیلم سازی موفق بود در سریال نبوده و نیست و ادامه زخم کاری باعث شد به زوایای پنهان رزومه او پی ببریم و برایمان واضح شود که مهدویان تجاری ساز خوبی است! قطعاً ورود به عرصه سریال سازی با الهام از کتابی همچون شاهنامه فردوسی نیازمند مطالعات فراوانی است که بتوان اقتباس درستی از یک اثر ملی را در سریال پیاده سازی کرد. مهدویان همواره با چالش‌های جدیدی روبرو بوده است و در تلاش بوده تا با تلفیق داستان‌های تاریخی با مسائل اجتماعی و سیاسی معاصر، آثاری جذاب و تأثیرگذار خلق کند.
او در گذشته تلاش کرده است تا داستان‌های کلاسیک را با رویکردی نوین به تصویر بکشد. اما آیا می‌توان انتظار داشت که او بتواند با داستان رستم و سهراب نیز همین کار را انجام دهد؟ آیا او واقعاً توانسته است از ابتدا تا انتها شاهنامه را بخواند و درک عمیقی از آن داشته باشد؟ این نگرانی وجود دارد که عطش او برای منگنه کردن خود به آثار شکسپیر و فردوسی، بیشتر بر پایه یک استراتژی تجاری و جذابیت بصری باشد تا یک درک عمیق از مفاهیم و ارزش‌های این آثار.
باید توجه داشت که هرگونه تغییر در داستان‌های کلاسیک نیازمند دقت و حساسیت ویژه‌ای است. تغییراتی که ممکن است در داستان رستم و سهراب ایجاد شود، باید به گونه‌ای باشد که نه تنها روح اصلی داستان حفظ شود بلکه بتواند پیام‌های جدیدی که البته منطبق با متن داستان است، نیز منتقل کند. این چالش نیازمند یک درک عمیق از متن اصلی و همچنین توانایی خلاقانه برای بازآفرینی آن است. مهدویان باید مراقب باشد که در تلاش برای نوآوری، از ارزش‌ها و مفاهیم اصلی داستان غافل نشود.
باید دید که آیا مهدویان قادر خواهد بود تا با این پروژه، نه تنها به غنای ادبیات فارسی احترام بگذارد بلکه داستانی تازه و معنادار ارائه دهد که همزمان با حفظ اصالت روایت‌های کلاسیک، به مسائل روز جامعه نیز بپردازد. او باید بتواند توازنی میان نوآوری و احترام به سنت برقرار کند تا بتواند یک اثر موفق و تأثیرگذار خلق کند.


روزنامه های منتقد و اصلاح طلب

سازندگی
شرق
هم میهن
اعتماد
جمهوری اسلامی
اطلاعات
شهروند
آرمان ملی
آرمان روابط عمومی


دسته دوم
ستاره صبح
نو آوران
همدلی
مردمسالاری
کاروکارگر
توسعه ایرانی


روزنامه های اصولگرا

کیهان
فرهیختگان
رسالت
وطن امروز
قدس
خراسان
جوان
سیاست روز
آگاه
عصر ایرانیان

روزنامه های دولتی
جام جم
همشهری
ایران


Репост из: Cinema 120
📌بلافاصله پس از اعلام جوایز جشن حافظ حاشیه‌ها و انتقادها شروع شد. حتی با لحاظ سلیقه داوران، نمی‌توان از جوایز چند بخش تعجب نکرد؛ نمونه آن بهترین بازیگر زن سریال‌های درام. این جایزه به ژیلا شاهی برای «داریوش» رسید؛ مبارکش باشد و توان و تلاش او را از یاد نمی‌بریم. منتها ۱۱ رقیب داشت که به نظر، برخی از آن‌ها مستحق تندیس بودند؛ از جمله هدی زین‌العابدین (در انتهای شب)، هنگامه قاضیانی و گلچهره سجادیه (سرزمین مادری) به همراه پانته‌آ پناهی‌ها (مرداب).

▫️در بخش بهترین بازیگر مرد سینما رضا عطاران برای «روشن» و میلاد کی‌مرام برای «آسمان غرب» جایزه بردند. با همه شایستگی‌های کی‌مرام، او هم رقبای موفق‌تری داشت؛ از جمله سعید پورصمیمی (پرویزخان)، نوید پورفرج (بی‌بدن)، هادی حجازی‌فر و بهرام رادان (صبحانه با زرافه‌ها)، شهرام حقیقت‌دوست (باغ کیانوش) و میرسعید مولویان (جنگل پرتقال).

▫️ما مشکلی با جایزه قدرت‌الله ایزدی به عنوان بهترین بازیگر مرد کمدی برای سریال «مگه تموم عمر چند تا بهاره» نداریم. اما رونامه هفت‌صبح عقیده دارد: او به شکلی غیرمنطقی برنده جایزه شد.

🌐https://cinema120.ir/
@cinema120ir


آقای پزشکیان مردم به شما رای دادند تا نیامده همه چیز را گران کنید ؟
مردم به شما رای دادند که نیامده برق را قطع کنید تا مردم را به جنون برسانید ؟


Репост из: محمد تاجیک/دیپلماسی صله رحم را جدی بگیریم
با محسن دلیلی ، محمد رضا مقدسیان و کامران ملکی در جشنواره سینما حقیقت


Репост из: محمد تاجیک/دیپلماسی صله رحم را جدی بگیریم
مستند کودکی ناتمام که به محسن دلیلی کادو دادم


از روزنامه شرق بعید بود که چنین رپرتاژ عجیب و غریبی و با ادبیات عجیب و غریب تر منتشر کنه ...اصلا عصر اینجور رپرتاژ و آگهی رفتن تمام شده!


Репост из: قزوین آباد
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
تو مشهد پیکان آتیش گرفته، خودش استارت میزنه و حرکت میکنه! سیستم خودران داشته ما قدر ندونستیم😂
join👇
@qazvin_abad


برنامه‌ای مانند جوکر را نمی‌شود با خانواده تماشا کرد


افشین علیار :
با روی کار آمدن پلتفرم‌ها در کنار ساختن سریال‌های داستانی، رئالیتی‌شو‌هایی با مضامین مختلف مثل جوکر، شام ایرانی، اسکار، صداتو، و مافیا ساخته شده‌اند. نکته مهم در این رئالتی‌شو‌ها این است که تمامی این برنامه‌ها که صرفاً جهت سرگرمی مخاطب ساخته شده و ابداً موضوع تقویت فرهنگ خودی در آنها موضوعیت ندارد، اساساً ایرانی نیستند، به طوری که تناقض فرهنگی در این آثار احساس می‌شود. برنامه‌سازان فارغ از در نظر گرفتن نیاز مخاطب از تاک‌شو‌های غربی یا ترکی کپی نعل به نعل می‌کنند. حتی تغییری هم در مضمون نمی‌دهند و تصور می‌کنند که مخاطب متوجه این کپی نمی‌شود، حتی در برنامه‌ای مانند هم‌رفیق که آن را شهاب حسینی اجرا می‌کرد، هیچ تلاشی نشده بود که دکور برنامه تفاوتی با نسخه غربی‌اش داشته باشد. 
در این برهه زمانی به واسطه دنیای مجازی و ماهواره برنامه‌های این‌چنینی قابل دسترس هستند چه لزومی دارد برنامه‌ساز ایرانی دست به تقلب بزند و برنامه‌ای بسازد، مثل شام ایرانی که نسخه اصلی‌اش در شبکه معاند من و تو پخش می‌شد.‌ای کاش دست‌کم این برنامه‌ها ایرانیزه می‌شد و محتوای آن با فرهنگ خودی مطابقت پیدا می‌کرد. حالا چه اصراری است که هنرمندان دور هم جمع شوند، غذا بخورند و امتیاز بدهند! یا در جوکر که آن هم کپی‌برداری از یک تاک‌شوی خارجی است بازیگران جمع می‌شوند با هزار الفاظ زشت و زننده و اروتیک با حرکات یا واکنش‌های جنسی مخاطب نوجوان یا جوان را بخندانند. اساساً شوخی‌هایی که در جوکر دیده می‌شود به هیچ وجه نمی‌تواند به فرهنگ ایرانی تنه بزند. اگر قرار است مخاطب به واسطه این برنامه بخندد باید یک اصولی داشته باشد. این شوخی‌های زننده حتی در قسمت‌های زنانه جوکر هم احساس می‌شد. 
اضافه کنید که در برنامه اسکار که مهران مدیری و نیما شعبان‌نژاد آن را اجرا می‌کردند با شوخی‌های چندپهلوی جنسی مواجه بودیم. درج هشدار سنی برای این تاک‌شو‌ها کارکرد ندارد، چراکه بیشتر دیالوگ‌های جنسی یا اروتیک در فضای مجازی به‌طور تک‌پلان پست می‌شوند و خیلی راحت در دسترس افراد زیر ۱۵ سال هم قرار می‌گیرند. به نظر می‌رسد کارگردانان تلویزیونی فقط به دو دلیل مهم به سراغ ساختن سریال یا تاک‌شو در پلتفرم‌ها می‌روند؛ دلیل اول دستمزد‌های کلان و استفاده از اسپانسر و دلیل دوم هم دور زدن خطوط قرمز و ممیزی‌هایی است که در تلویزیون وجود دارد. ساترا به عنوان یک سازمان باید نگاه دقیق به آثار ساخته شده پلتفرم‌ها داشته باشد، اما انگار زور سازندگان از مسئولان ساترا بیشتر است. زمانی که نظارتی صورت نگیرد و جلوی ابتذال گرفته نشود، آدم‌های بیشتری به اینگونه برنامه یا سریال‌سازی روی می‌آورند، چراکه به هر جهت تلویزیون چارچوب‌های خاص خودش را دارد و کوتاه نمی‌آید، اما مالکان پلتفرم‌ها از ساخت چنین آثاری راضی هستند، چراکه این برنامه‌ها پول‌ساز هستند.
در این میان تنها نکته‌ای که برای برنامه‌ساز و مالک پلتفرم اهمیت ندارد تنزل فرهنگ غنی ایرانی است، زمانی که تهاجم فرهنگی صورت بگیرد دیگر نمی‌شود جلوی آن را گرفت. آثاری که امروزه در پلتفرم‌ها ساخته می‌شوند تأثیر مخربی در رشد فرهنگی جوانان دارند. در این میان کسی نیست که فرهنگ ایرانی را به یک تاک‌شو یا سریال تبدیل کند. یادمان رفته که ما می‌توانیم و توانش را داریم سریال‌هایی بسازیم که جوان ایرانی بتواند در کنار سرگرمی چیز‌هایی هم یاد بگیرد. سرگرمی با چاشنی شوخی‌های زننده نه می‌تواند کمدی باشد و نه جریان‌ساز. این را به یاد داشته باشیم که اگر در این زمان جلوی این حجم از بی‌فرهنگی به ظاهر هنری را نگیریم دیگر شاید نتوانیم به آینده جوانان ایرانی امیدوار باشیم.
روزنامه جوان


Репост из: ماهنامهٔ سینمایی فیلم امروز
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
مستند داستانی «کوچه پاییز». نویسنده، تدوینگر و کارگردان: خسرو سینایی. فیلم‌بردار: علی لقمانی. ٨٩ دقیقه، ۱۳۷۶. با حضور: ژازه تباتبایی، خسرو سینایی، گیزلا وارگا، مهدی احمدی، محمدابراهیم جعفری،‌ محمدعلی کشاورز، علی‌اکبر صادقی، جواد مجابی و...
داستان تأسیس «گالری هنر جدید» توسط ژازه تباتبایی، نقاش و مجسمه‌ساز، شاعر و نمایش‌نامه‌نویس. این فیلم توسط مهدی احمدی روایت می‌شود که پیش از بازیگری، ابتدا نقاش بوده است.


@filmemrooz_official

Показано 20 последних публикаций.