محمد تاجیک/دیپلماسی صله رحم را جدی بگیریم


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


Mohamadtajik

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


سید محمد طباطبایی : افسردگی پیش تاجیک چون پشه است بر اندام شیر

مازیار رضا خانی : پرزیدنت ها آنهم ازنوع تاجیک هیچ گاه افسرده نمی‌شوند

مهدی قاسمی :
تو دیگه متعلق به خودت نیستی که افسرده باشی آخه


حمله موشکی ایران به اسرائیل و فوت بسیار تلخ دوست عزیزم مجید فروغی و چند اتفاق دیگر ، باعث شد دچار افسردگی شدیدی بشوم ....البته تعدادی از دوستان پیام دادند که آقا مادلمان برای تهدیدهای پرزیدنت تنگ شده است

و البته باز هم یک سری دوستان دیگر معتقد بودند پرزیدنت محبوب قلبها نباید افسرده شود و وای به روزی که پرزیدنت افسرده شود!


روایت منتقد روزنامه سازندگی از سریال افعی تهران

سریالی آشفته و فاقد انسجام کافی

ما اغلب با سریالی آشفته روبه‌رو هستیم که در سبک و روند دراماتیک انسجام کافی را ندارد و به همین علت صحنه‌های زائد و موقعیت‌های غیردراماتیک در آن زیاد است

علیرضا نراقی، منتقد سینما در روزنامه سازندگی نوشت :
سریال «افعی تهران» تازه‌ترین کار سامان مقدم به نویسندگی پیمان معادی و پویا مهدوی‌زاده که مدتی است در پلتفرم فیلم‌نت به نمایش در می‌آید، در نگاه اول درامی شخصیت‌محور است که مردی 50 ساله به نام آرمان بیانی را در بحران شغلی، زناشویی و هویتی نمایش می‌دهد. مرد میانسال ناکامی که در جامعه خود و موقعیت‌های خرد زندگی مدام دچار خلل و مانع می‌شود و این وضعیت او را به لحاظ روانی دچار اختلال کرده است. علاوه بر روند زندگی هر روزه آرمان، ما شاهد جلسات روان‌درمانی او نیز هستیم که به ‌نوعی بناست درونیات و التهابات روانی کمتر قابل مشاهده او را آشکار کند. آرمان یک منتقد پرخاشگر و خودمحور سینماست که سودای فیلم ساختن دارد و این آرزوی دور تبدیل به طلسمی معماگونه برای او شده است. او که قصد دارد، فیلمی درباره یک رخداد واقعی بسازد در قدم‌به‌قدم پیش‌تولید کارش دچار بحران می‌شود. اما لایه دیگر این سریال همین ماجرای واقعی و موضوعی است که بناست شخصیت اصلی بر مبنای آن فیلم بسازد. ماجرای یک قاتل زنجیره‌ای که به افعی تهران معروف شده است و ما بناست از منظر فیلمسازی و شخصیت فیلمساز، آن را تعقیب کنیم. از این منظر سریال مایه‌ای جنایی معمایی را در دل روایت اصلی خود می‌پرورد اما در عین حال این مایه جذاب دراماتیک مساله اصلی سریال نیست بلکه مساله اصلی سریال، همان تعقیب و نمایاندن زندگی پرمخاطره آرمان در بستر تهران امروز است؛ شهری بی‌تفاوت و بی‌رحم و شلوغ که گرفتاری و مشغله‌های روزمره آدم‌ها، احساس همدلی و زندگی آرام را از آن زدوده است.‌
«افعی تهران»، سریالی است با خرده‌داستان‌های متعدد و صحنه‌هایی پراکنده که گاه به سختی می‌توان باور کرد بر مبنای دیالوگ‌هایی مشخص و نوشته‌ای دقیق پدید آمده‌اند. ما اغلب با سریالی آشفته روبه‌رو هستیم که در سبک و روند دراماتیک انسجام کافی را ندارد و به همین علت صحنه‌های زائد و موقعیت‌های غیردراماتیک در آن زیاد است. با اینکه در اجرا گاه موقعیت‌های طنزآلود متعدد سریال شیرین و مفرح است اما در منطق و سبک کلی کار، گاه از اندازه خارج می‌شوند و علیه ساختار کلی درام کار می‌کنند. تا اینجا تقسیمات داستانی در تدوین نهایی سریال اغلب منتهی به تقلیل و دور شدن مساله جنایات افعی تهران می‌شود که می‌توانست سریال را جذاب‌تر و به لحاظ دراماتیک مستحکم و منسجم کند.
از بدترین صحنه‌های سریال آنجایی است که آرمان در قامت مدرس یا منتقد سینما ظاهر می‌شود. اینجا آرمان تصویری کاریکاتوری و شعاری پیدا کرده که از بیان متین تفکرات خود عاجز است و اطلاعاتی دستمالی شده و ابتدایی را بازگو می‌کند، بی‌آنکه در موقعیت شغلی خود بگنجد و باور شود. با این وجود تصویر آرمان، تصویر آشنایی است از فیلمسازی ورشکسته‌ که موقعیت‌های خرد و روزمره اجتماعی بازدارنده آرزوهای هنری اوست.


دفاع مشروع ایران و هیمنه فروریخته پروپاگاندای صهیونیست ها در رسانه و سینما
 صالح دلدم (فیلمساز و روزنامه نگار) در کیهان نوشت :
نیم قرن پس از جنگ «یوم کیپور» یا «جنگ اعراب با اسرائیل»، برای اولین بار ایران تنها کشوری بود که در اقدامی تلافی جویانه به خاطر حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری کشورمان در سوریه، جرات کرد تا به طور مستقیم به جغرافیای تحت اشغال رژیم صهیونیستی حمله کند. این حمله از چند جهت برای کشورمان حائز اهمیت بود:
نخست- پس از بارها جنایت صهیونیست ها در ترور شهروندان ایرانی مانند به شهادت رساندن دانشمندان هسته ای، حمله به نیروهای ایرانی در سوریه، خرابکاری در اماکن نظامی و هسته ای، ایران نشان داد که دوران بزن در رو تمام شده و از این پس رژیم صهیونیستی تاوان هر رفتار و حرکتی علیه منافع ایران را خواهد داد.
دوم- تهدید همزمان آمریکا و حامیان صهیونیست ها و همچنین رونمایی از قدرت موشکی ایران، توان بازدارنده ایران را نشان داد تا دیگر دولت و کشوری خیال خامی در سر نپروراند. در عین حال پاسخ منطقی و عقلانی و تحت کنترل ایران باعث شد ضمن واکنش و نشان دادن دست بالا در منطقه و حتی جهان، تنش و تشدید درگیری بالا نگیرد و کشور وارد جنگ و خرابی و هزینه اضافی نشود.
سوم- اما مهم ترین دستاورد، فروریختن هیمنه پوشالی رژیم اشغالگر قدس بود. سالهاست پروپاگاندای صهیونیست ها بر پایه سرمایه تاجران یهود، ابزارهایی مانند رسانه و سینما را در اختیار دارد و جای خیر و شر را عوض کرده است و هیمنه ای پوشالی با تولیدات هالیوودی از رژیم صهیونیستی و تصویری از فلاکت و توحش مسلمانان و در راس آن ایران به مخاطبان جهانی ارائه داده است. ایران با حمله وسیع اما مدیریت شده خود به صدر رسانه های جهان آمد و نشان داد حتی در برابر آمریکا و انگلیس هم می تواند عرض اندام کند. آنچه سیاسیون و نظامیان در این حمله یا بهتر بگوییم دفاع مشروع انجام دادند باید سرلوحه کار اهالی هنر و رسانه در داخل قرار گیرد. سینما و تلویزیون ایران و پلتفرم های آنلاین کشورمان می توانند با تولیداتی در سطح جهانی از فیلم و سریال با بهره گیری از زبان جهانی در تولید هنری، پروپاگاندای جریان صهیونیست در سینمای جهان را به چالش بکشند و به رقابت بپردازند. در جهان امروز توان نظامی برای صلح است که باعث می شود برخلاف عراق دوران صدام دولت بیگانه ای جرات حمله به کشورمان را نداشته باشد و بلایی هم که توسط آمریکا و انگلیس بر سر حزب بعث آمد سر ایران نیاید، اما حمله اصلی ایران می تواند حمله نرم با ابزار سینما و تلویزیون به افکار عمومی جهان باشد تا در جهت معرفی بیشتر صهیونیسم، این رژیم غاصب و جنایتکار را منزوی تر سازد تا با آسیب بیشتر به وجهه جهانی آن و جنگ روانی، جرات عرض اندام نظامی و سیاسی آن را بگیرد و در موضع ضعف قرار دهد. همان پروپاگاندایی که در جریان جنگ سرد توسط آمریکا علیه شوروی و بلوک شرق منجر به فروپاشی شد، امروز می تواند توسط ایران علیه صهیونیست ها و ایادی آنها به کار گرفته شود. البته به شرط سیاستگذاری و حمایت صحیح و حساب شده دستگاه های فرهنگی و به کارگیری فیلمسازان متخصص و متعهد.


یادداشت سعید مروتی به مناسبت ۵۱ سالگی فیلم تنگنا امیر نادری

روزنامه سینما


Репост из: کانال راز قرآن
#داستان_حسینی

👌بسیار زیبا_حتما بخوانید

🌾حاج محمد مرزوق حائری نوحه خوانی است که نزدیک به ۱۳۰ سال پیش توسط هیئت بزاز از عراق به ایران می‎آید. برای بار اول هیئت بزاز از او درخواست می‌کند تا به ایران بیاید اما او قبول نمی‌کند. برای بار دوم او به درخواست هیئت بنی‌فاطمه برای مهاجرت به ایران پاسخ مثبت می‌دهد. خود او می‌گوید که در خواب امام حسین (علیه السلام) را می‌بیند که به او میفرماید: هرجا که باشی با ما در ارتباط هستی اما ما یک سری شیعیان در ایران داریم که بهتر است به آنجا بروی. در نتیجه حاج مرزوق درحدود سال ۱۲۷۰ به ایران می‌آید. او پدر نوحه‎خوانی معاصر در ایران است و بسیاری از آداب و رسوم‎هایی که اکنون در هیئت‎ها انجام می‎شود منتسب به ایشان است.

🌾سینه زنی تهرانی های قدیم تا قبل از نقل مکان مرحوم حاج مرزوق حائری از کربلا به تهران، اینگونه بود که اصطلاحا سه ضرب و بی وقفه سینه می زدند. بدین ترتیب اساسا « دم سرپا » و « زمینه خوانی »، در تهران رایج نبود. مرحوم حاج مرزوق بنیانگذار سینه زنی سنتی در تهران بوده است. اوج تکامل این سبک، در دوره مرحوم شاه حسین و مرحوم ناظم شکل گرفت. ایشان از بنیانگذاران سنت “چهارپایه” در شب های مسلمیه حرم عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)بودند.
حاج مرزوق، یکی از سوختگان وادی سیدالشهدا علیه السلام بود که عمری را در مقامات عالیه توسل و گریه به سر برده و مس گونه هایش به مدد کیمیای سرشک حسینی به طلای ناب مبدل گشته بود.

🌾هنگامی که فرزند مرحوم حاج مرزوق از دنیا رفت، خبر مرگ فرزند را در مجلس روضه‌خوانی امام حسین (علیه السلام) به او دادند، اما او به جای قطع روضه‌خوانی به ادامه آن پرداخت و این را مهم‌تر دانست. حاج مرزوق، وقتی به خانه برگشت فرزند مرحوم خود را در دست گرفته و از امام حسین(علیه السلام) خواست که به حرمتش، فرزندش را به او بازگرداند که در همان لحظه فرزند او با عنایات خاص سالار شهیدان چشم باز کرده و به زندگی برگشت.

🌾یک روز حاج مرزوق به یکی از دوستانش، به نام سیدحسن پیغام می دهد، که بیا حاج مرزوق با شما کار دارد، آن موقع حاج مرزوق در بستر بیماری بود.سیدحسن می گوید: رفتم دیدم به هم ریخته فرمود: من آخر عمرم است سید حسن! می خواهم یه رازی را با شما در میان بگذارم، دیروز مادرت زهرا (سلام الله علیها) را دیدم، در تب داشتم می سوختم، تو بیداری دیدم نه خواب.
گفت: تشنگی بر من غالب شد. سه تا دختر داشتم؛ راضیه، مرضیه و فاطمه. دختر اول را صدا زدم، راضیه مقداری آب به من بده، دیدم یک بانوی مجلله با روبند سبز پدیدار شد، حیا کردم، آب نخواستم. دختر دومم را صدا زدم: مرضیه! دوباره دیدم بی بی بلند شد آمد طرف من. دختر سومم را صدا زدم: فاطمه؛ بار سوم که شد خانم فرمود: حاج مرزوق سه بار من را صدا کردی؟ چی می خواهی ؟ گفتم بی بی جان! من حیا کردم حرف بزنم، فرمود: حاج مرزوق عمری نوکری کردی، حالا وقتش است ما جواب بدهیم، سرم را پایین انداختم،

🌾فرمود: تشنه هستی؟، از زیر چادر ظرف آبی بیرون آورد، نوشیدم، به گوارایی این آب، تا حالا نخورده بودم، طبق عادت بچگی، گفتم: صلّی الله علیک یا ابا عبدالله…، دیدم صدای گریه ی بی بی بلند شد، فرمود: حاج مرزوق! دلم گرفته برایم روضه بخوان، گفتم خانم، دکترها منعم کردند از روضه خواندن، ولی چون شما می فرمایید چشم. چه روضه ای بخوانم؟ فرمود: روضه ی علی اصغرِ حسین را بخوان …

🌾کربلایی احمد (میرزاحسینعلی تهرانی) و جناب شیخ رجبعلی خیاط در خصوص ویژگی های اخلاقی حاج مرزوق نکات بسیاری را بازگو کرده اند.
یکی از اهل معنا در خصوص برزخ ایشان می فرمود: حاج مرزوق را در جوار آقا بزرگ تهرانی دفن کردند. یکی از مؤمنان در عالم رویا آقا بزرگ را مشاهده می کند و به وی می گوید: چقدر خوب است که حاجی مرزوق را نزد شما دفن کرده اند! آقا بزرگ در پاسخ می فرماید: این گونه هم که فکر می کنی، نیست. به محض آنکه حاج مرزوق را اینجا دفن کردند، آقا امام حسین علیه السلام او را برداشتند و با خود بردند.

✍️منبع:جام و عقیق

📖 @raz_quran

اینستاگرام ما👇
Instagram.com/_u/raz_quran


مست عشق چرا اکران نشد ؟
Опрос
  •   به دلیل اینکه حسن فتحی عیدی تاجیک را نداده
  •   به دلیل مخالفت برخی از روحانیون در زمان تولید فیلم
  •   به خاطر آماده نشدن فیلم
  •   به خاطر اصلاحیه های فیلم
23 голосов


آثاری که تاکنون از مصطفی تقی زاده شاهد بودیم، به لحاظ کیفی دارای سطحی استاندارد بوده‌اند و «سال گربه» نیز از این قاعده مستثنی نیست. فیلمی که با وجود برخی ضعف‌های روایی در نیمه اول، فضایی پرتحرک و مفرح بر یک سوم پایانی آن حاکم است و درنهایت مخاطب ناراضی سالن نمایش را ترک نمی‌کند.


موفق در ترسیم یک اتمسفر خیال‌انگیز
محمدعرفان صدیقیان در خبرگزاری صبا نوشت : مصطفی تقی‌زاده نویسنده و کارگردان «سال گربه» تلاش کرده تا در مرحله اول، با نگارش فیلمنامه‌ای پرجزئیات و سرشار از کاشت و برداشت‌های لحظه‌ای که در قالب روایتی غیر خطی شکل گرفته‌اند، مصالح لازم را برای خلق یک کمدی متفاوت فراهم کند.

به گزارش خبرنگار سینما صبا، مصطفی تقی زاده با وجود علاقه به فعالیت در سینمای جریان اصلی، دارای روحیه‌ای تجربه‌‌گرا و ذائقه‌ای غیر قابل پیش‌بینی است. در سال‌های اخیر از او فیلم «زرد» با بازی بهرام رادان و مهرداد صدیقیان به روی پرده رفته است. اثری اجتماعی که لحنی تلخ و گزنده داشت. پس از آن، او با «حرفه‌ای» ساخت سریال برای شبکه نمایش خانگی را تجربه کرد. حضور سیروان و زانیار خسروی باعث شد تا این مجموعه جنایی و معمایی که از قصه‌ای متفاوت سود می‌برد، در مرکز توجه قرار بگیرد.
فیلم تازه تقی زاده اما، یک کمدی سرخوشانه با زمینه‌های پررنگ فانتزی است. وسوسه ساخت چنین آثاری احتمالا با توجه به موج تازه ساخت فیلم‌های کمدی در سال‌های اخیر و موفقیت‌های تجاری این آثار به کارگردانان جوان و تجربه‌گرا نیز سرایت کرده است.
«سال گربه» یک کمدی متفاوت در سینمای ایران است و برای ساخت آن ظرافت و دقتی ویژه صرف شده است. فیلم درباره جوانی است که در سال گربه متولد شده است و نحسی این سال‌ که هر ۱۲ سال یک‌بار اتفاق می‌افتد، باعث نابود شدن اطرافیان او می‌شود! به علاوه هدف اصلی او در زندگی، کسب شهرت به هر قیمتی است و تلاقی این دو موضوع، موقعیت‌های دراماتیک فیلم را شکل می‌دهد.
فیلمساز برای روایت قصه خود در یک فضای نامأنوس، در چینش ترکیب بازیگران دست به انتخاب‌هایی هوشمندانه زده است. «سال گربه» دارای فضایی انتزاعی و شمایلی فانتزی است و در باورپذیر جلوه کردن چنین آثاری، توانایی و قدرت بازیگران در خلق اتمسفری رئال و منطبق بر تجربه زیسته مخاطبان، نقشی مهم و اساسی دارد. فیلم بیش از آنکه متکی بر درامی سرراست و روایتی خطی باشد، دارای موقعیت‌های کمدی منطبق بر خرده پیرنگ است که هر یک از آن‌ها در کنار یکدیگر قصه فیلم را به صورتی پازل‌گونه شکل می‌دهند.

به علاوه گروه بازیگران فرعی این اثر نظیر هومن برق نورد و لادن ژافه‌ وند در عین حضور کوتاه خود، ارائه‌ای گرم، باورپذیر و جالب توجه دارند. مصطفی تقی‌زاده به عنوان نویسنده این اثر تلاش کرده تا در مرحله اول، با نگارش فیلمنامه‌ای پرجزئیات و سرشار از کاشت و برداشت‌های لحظه‌ای که در قالب روایتی غیر خطی شکل گرفته‌اند، مصالح لازم را برای خلق یک کمدی متفاوت فراهم کند. با وجود آنکه فیلم تازه او یک کمدی موقعیت به حساب می‌آید، اما دیالوگ‌‌های بازیگران و خصوصا کاراکتر جهانگیر غزنوی که بهرام افشاری آن را ایفا کرده، نقش اصلی را در خنده گرفتن از مخاطب برعهده دارد.
فیلمساز با به کارگیری ترفندهایی خاص و خلاقانه باعث شکل گیری یک روایت منسجم در قالب خرده روایت‌ها شده است. همچنین انتخاب‌های درست در زمینه طراحی صحنه و انتخاب پالت رنگی مناسب خصوصا در فصل‌هایی از فیلم که دارای بار فانتزی بیشتری است، با خلاقیتی ویژه صورت گرفته و بروز این عوامل در فضاسازی مطلوب قصه و انتقال اتمسفر خیال انگیز اثر به مخاطب بسیار موثر است.
«سال گربه» با وجود آنکه از طرح روایی و شیوه داستان گویی متفاوتی سود می‌برد اما از انجام بازی‌های پیچیده و زائد ساختاری و فرمی در طراحی فیلمنامه و کارگردانی در امان بوده و در تمام جنبه‌ها به هدف اصلی خود یعنی سرگرم کردن مخاطب، پایبند باقی مانده است. اگرچه کارگردان تلاش خود را به کار برده تا «سال گربه» شباهتی به سایر آثار کمدی در سینمای ایران نداشته باشد، اما به صورتی هوشمندانه و با توجه به اقبال تماشاگران به فیلم‌هایی با حال و هوای دهه شصت، قصه خود را به صورت موازی در آن مقطع و زمان حال روایت می‌کند.
به علاوه بهره بردن از بهرام افشاری به عنوان نقش اصلی این فیلم که سال گذشته «فسیل»، پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را بر پرده داشت از مواردی است که می‌تواند به راحتی فروش چند ده میلیاردی اثر را تضمین کند. افشاری دارای ظاهر فیزیکی خاصی بوده و بازیگر بسیار باهوشی است. او می‌تواند با توانمندی‌های خود نقش‌های متفاوتی را ایفا کند، موضوعی که پیش از این نیز بارها آن را ثابت کرده است. با این وجود، در «سال گربه» نوع ارائه نقش توسط این بازیگر چندان دور از کارهای اخیر او نیست و شمایی از کاراکتر‌های پیشین او را به یاد می‌آورد و این مسئله می‌تواند در حکم زنگ خطری برای او باشد تا در انتخاب‌های خود مواردی را لحاظ کند و از افتادن در ورطه تکرار در امان بماند.


Репост из: کانال خبری صبا
🎬 «قولچاق» و نقش آن در معرفی فرهنگ بومی

🔹اکران فیلم «قولچاق/عروسک» دومین و آخرین اثر زنده‌یاد اصغر یوسفی‌نژاد که به زبان ترکی تبریزی ساخته شده، نقطه‌ عطفی در صنعت سینمای ایران به شمار می‌آید. این فیلم نه تنها به عنوان یک اثر هنری توجهات را به خود جلب کرده بلکه به عنوان یک پدیده فرهنگی امکانی برای آشنایی بیشتر با فرهنگ و زبان آذری تبریزی را فراهم آورده است.

sabakhabar.ir/430498

@sabakhabar


🎬 «قولچاق» و نقش آن در معرفی فرهنگ بومی

🔹اکران فیلم «قولچاق/عروسک» دومین و آخرین اثر زنده‌یاد اصغر یوسفی‌نژاد که به زبان ترکی تبریزی ساخته شده، نقطه‌ عطفی در صنعت سینمای ایران به شمار می‌آید. این فیلم نه تنها به عنوان یک اثر هنری توجهات را به خود جلب کرده بلکه به عنوان یک پدیده فرهنگی امکانی برای آشنایی بیشتر با فرهنگ و زبان آذری تبریزی را فراهم آورده است.

sabakhabar.ir/430498

@sabakhabar


«مسعود نجابتی» چهره هنر انقلاب در سال ۱۴۰۲
انیمیشن «بچه زرنگ» به عنوان پروژه برگزیده انتخاب شد

🔹مراسم گرامیداشت هفته هنر انقلاب اسلامی و معرفی «چهره سال ۱۴۰۲ هنر انقلاب اسلامی» امروز برگزار شد.

🔹در این مراسم مسعود نجابتی به عنوان چهره هنر انقلاب اسلامی در سال ۱۴۰۲ انتخاب شد.

🔹مسعود نجابتی، هنرمند، طراح گرافیک و خوشنویس معاصر است.

🔹انیمیشن «بچه زرنگ» به عنوان پروژه برگزیده انتخاب شد.

alef_news
alef.ir


Репост из: محمد تاجیک/دیپلماسی صله رحم را جدی بگیریم
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
با سارا فیض و فرناز آهوری


Репост из: محمد تاجیک/دیپلماسی صله رحم را جدی بگیریم
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
با سارا فیض و سارا توکلی


Репост из: محمد تاجیک/دیپلماسی صله رحم را جدی بگیریم
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
با سارا فیض و سارا محمدی عزیز


Репост из: محمد تاجیک/دیپلماسی صله رحم را جدی بگیریم
ستایش ابوالفضل جلیلی کارگردان مطرح سینما از صدای سارا فیض دوبلور ، گوینده و بازیگر


Репост из: محمد تاجیک/دیپلماسی صله رحم را جدی بگیریم
با بهروز نشان ، سارا محمدی ، سارا فیض


Репост из: محمد تاجیک/دیپلماسی صله رحم را جدی بگیریم
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
با سارا فیض عزیز


Репост из: محمد تاجیک/دیپلماسی صله رحم را جدی بگیریم
اهدا کتابی درباره کیارستمی به خانم سارا فیض عزیز


Репост из: محمد تاجیک/دیپلماسی صله رحم را جدی بگیریم
اهدا کتاب فیلمنامه بدوک نوشته مجید مجیدی و سید مهدی شجاعی به سارا فیض

Показано 20 последних публикаций.