این سیاق ترجمه سبب میشود که متن ترجمه به ادبیات رایج در دورهای که متن درآن تحریر شده نزدیکتر گردد هرچند که در عوض مطالعة متن را صعبمی نماید.
همچنین مترجم گرامی در مقدمه ترجمه اهم موارد حائز اهمیت را اشاره و اظهار داشتهاند که تمام موارد ذکر شده در ترجمه اعمال و مد نظر قرار گرفته است. ایشان آوردهاند که برای جلوگیری از انحراف معانی ترجمه وهمچنین کاستن از اغلاط و خطاءهای متنوع مراحل زیر برای ترجمه درنظر گرفته شد:
۱- نوشتار دستی ترجمه به صورت ترجمة تحت اللفظی خشک و عاری ازشیوائی و روانی زبان فارسی.
۲- تایپ متن ترجمه.
۳- اصلاح تایپ و تطبیق دو متن مبدأ و مقصد توسط مترجم.
۴- بازخوانی کلّی و تطبیق مجدّد ترجمه با متن عربی.
۵- تطبیق ترجمه با متن عربی توسط بازخوانهای مستقل.
۶- درج و اعمال اصلاحات پیشنهادی بازخوانان.
۷- تطبیق ترجمه با متن عربی توسط یک بازخوان برای تمام متن.
۸- درج و اعمال اصلاحات پیشنهادی بازخوان.
۹- اعمال خصوصیّات شیوائی و روانی زبان فارسی.
۱۰- روخوانی و اعمال اصلاحات لازم.
۱۱- استخراج ترجمة قرآن از متن ترجمه شدة تفسیر و روان سازی ترجمة قرآن.
۱۲- بازخوانی ترجمة مستخرجة قرآن از تفسیر و کنترل یکپارچگی واصلاح ترجمههای قرآن در متن ترجمة تفسیر.
۱۳- ویرایش ادبی فارسی.
۱۴- اعمال اصلاحات ادبی فارسی و ویرایش نهائی.
در ادامه مقدمه، مترجم محترم به این نکته اشاره داشتهاند که از پیشنهادبرخی از علاقمندان به این تفسیر شریف این بود که تفسیر به زبان ساده ترجمه شود ولی موافقت نشد. از یک سو باید توجّه نمود که زبانی که پارسی زبانان با آن تکلّم مینمایند در همة مناطقی که زبان فارسی رایج است یک شکل و همسان نیست و لغات و قواعد و دستور زبان فارسی دراین مناطق متفاوت است و شاید فهم تکلّم فارسی زبانان مقیم برخیکشورهای مجاور برای ساکنان ایران و بالعکس سهل نباشد حتّی برخی کشورها نیز حروف فارسی را به حروف دیگر تغییر دادهاند و از حروففارسی به رسم الخطّ نیاکان خود نام میبرند. مضاف بر این سبک وعادت تکلّم و بیان و کتابت در برخی گروههای زبانی و مناطق، مفهومی، اجمالی و خلاصه، و در برخی توضیحی، مبسوط و مشروح است. ازاینرو هر چه متن به فارسی کلاسیک نزدیکتر باشد به دلیل اینکه تمامزبانهای فارسی رایج مشتقّ از آن هستند به منشاء وحدت زبان فارسی نزدیکتر میشود. از سوی دیگر خود متن عربی تفسیر برای همه اقشارخوانندگان نوشته نشده و فقط خوانندگانی که تسلّط کافی به اصطلاحات علمی علوم مرتبط دارند میتوانند از آن بهرة وافی ببرند هرچند دیگران نیز به قدر سعة علمی و حالی خود از مطالعة آن بیبهره نخواهند شد. همینطور ترجمة تفسیر هم مخاطبان خاصّ خود را دارد که از این خصوصیّات برخوردارند. لذا گروهی دیگر معمولاً این نوع متون را برای افراد غیر متخصّص شرح مینمایند. از اینرو ترجمه به سبک متون رایج در همان دوره نگارش عربی تفسیر که غالباً علمای آن دوره به آن سبک مینوشتند انجام شده و مسلّماً نباید انتظار داشت که مطالعه آن برای خواننده امروزی روان باشد.
در پایان و به زعم نگارنده این سطور، آنچه مسلم و مبرهن است آن که جای ترجمهای چنین با دقت و فاخر بر این اثر عظیم و شریف خالی بود و همه مشتاقان این صحیفه نورانی، با برکت و با منزلت را خواندن و مطالعه این صحیفه شوق و وجدی وافر جهت بهره از مائدههای الهی و فیوضات ربانی خواهد رسیده و از معنویت مفسر عظیم الشان و خامه نورانی ایشان، تفسیر شریف بیان السعاده، فیض کثیر برده و به مصداق «إقْرَأ وَ ارْقَ» (بخوان و بالا برو) جان و روان خوانندگان محترم از زلال وحی و برکات بیمنتهای آن سیراب و متنعم گردد. انشاء الله المعین.
با تقدیم احترام و ادب
مهرداد مصوری
سی و یکم تیرماه یک هزار و چهار صد و سه شمسی
همچنین مترجم گرامی در مقدمه ترجمه اهم موارد حائز اهمیت را اشاره و اظهار داشتهاند که تمام موارد ذکر شده در ترجمه اعمال و مد نظر قرار گرفته است. ایشان آوردهاند که برای جلوگیری از انحراف معانی ترجمه وهمچنین کاستن از اغلاط و خطاءهای متنوع مراحل زیر برای ترجمه درنظر گرفته شد:
۱- نوشتار دستی ترجمه به صورت ترجمة تحت اللفظی خشک و عاری ازشیوائی و روانی زبان فارسی.
۲- تایپ متن ترجمه.
۳- اصلاح تایپ و تطبیق دو متن مبدأ و مقصد توسط مترجم.
۴- بازخوانی کلّی و تطبیق مجدّد ترجمه با متن عربی.
۵- تطبیق ترجمه با متن عربی توسط بازخوانهای مستقل.
۶- درج و اعمال اصلاحات پیشنهادی بازخوانان.
۷- تطبیق ترجمه با متن عربی توسط یک بازخوان برای تمام متن.
۸- درج و اعمال اصلاحات پیشنهادی بازخوان.
۹- اعمال خصوصیّات شیوائی و روانی زبان فارسی.
۱۰- روخوانی و اعمال اصلاحات لازم.
۱۱- استخراج ترجمة قرآن از متن ترجمه شدة تفسیر و روان سازی ترجمة قرآن.
۱۲- بازخوانی ترجمة مستخرجة قرآن از تفسیر و کنترل یکپارچگی واصلاح ترجمههای قرآن در متن ترجمة تفسیر.
۱۳- ویرایش ادبی فارسی.
۱۴- اعمال اصلاحات ادبی فارسی و ویرایش نهائی.
در ادامه مقدمه، مترجم محترم به این نکته اشاره داشتهاند که از پیشنهادبرخی از علاقمندان به این تفسیر شریف این بود که تفسیر به زبان ساده ترجمه شود ولی موافقت نشد. از یک سو باید توجّه نمود که زبانی که پارسی زبانان با آن تکلّم مینمایند در همة مناطقی که زبان فارسی رایج است یک شکل و همسان نیست و لغات و قواعد و دستور زبان فارسی دراین مناطق متفاوت است و شاید فهم تکلّم فارسی زبانان مقیم برخیکشورهای مجاور برای ساکنان ایران و بالعکس سهل نباشد حتّی برخی کشورها نیز حروف فارسی را به حروف دیگر تغییر دادهاند و از حروففارسی به رسم الخطّ نیاکان خود نام میبرند. مضاف بر این سبک وعادت تکلّم و بیان و کتابت در برخی گروههای زبانی و مناطق، مفهومی، اجمالی و خلاصه، و در برخی توضیحی، مبسوط و مشروح است. ازاینرو هر چه متن به فارسی کلاسیک نزدیکتر باشد به دلیل اینکه تمامزبانهای فارسی رایج مشتقّ از آن هستند به منشاء وحدت زبان فارسی نزدیکتر میشود. از سوی دیگر خود متن عربی تفسیر برای همه اقشارخوانندگان نوشته نشده و فقط خوانندگانی که تسلّط کافی به اصطلاحات علمی علوم مرتبط دارند میتوانند از آن بهرة وافی ببرند هرچند دیگران نیز به قدر سعة علمی و حالی خود از مطالعة آن بیبهره نخواهند شد. همینطور ترجمة تفسیر هم مخاطبان خاصّ خود را دارد که از این خصوصیّات برخوردارند. لذا گروهی دیگر معمولاً این نوع متون را برای افراد غیر متخصّص شرح مینمایند. از اینرو ترجمه به سبک متون رایج در همان دوره نگارش عربی تفسیر که غالباً علمای آن دوره به آن سبک مینوشتند انجام شده و مسلّماً نباید انتظار داشت که مطالعه آن برای خواننده امروزی روان باشد.
در پایان و به زعم نگارنده این سطور، آنچه مسلم و مبرهن است آن که جای ترجمهای چنین با دقت و فاخر بر این اثر عظیم و شریف خالی بود و همه مشتاقان این صحیفه نورانی، با برکت و با منزلت را خواندن و مطالعه این صحیفه شوق و وجدی وافر جهت بهره از مائدههای الهی و فیوضات ربانی خواهد رسیده و از معنویت مفسر عظیم الشان و خامه نورانی ایشان، تفسیر شریف بیان السعاده، فیض کثیر برده و به مصداق «إقْرَأ وَ ارْقَ» (بخوان و بالا برو) جان و روان خوانندگان محترم از زلال وحی و برکات بیمنتهای آن سیراب و متنعم گردد. انشاء الله المعین.
با تقدیم احترام و ادب
مهرداد مصوری
سی و یکم تیرماه یک هزار و چهار صد و سه شمسی