Репост из: جامعه شناسی در یک نگاه
🌐 درک آواز ادیب با نظری بر نظریه سرمایه فرهنگی بوردیو
✍ حسن مایلی
🔻 نسل پنجم پژوهش پیرامون جامعهشناسی موسیقی را میتوان شامل طرح مفاهیمی چون سبک زندگی و سرمایه فرهنگی از سوی بوردیو تلقی کرد. بوردیو معتقد است سرمایه فرهنگی بهعنوان تمایلات زیباشناختی به استعداد و توانایی درک، رمزگشایی و نیز توانایی ارزشگذاری آثار هنری اطلاق میشود. وی معتقد است آثار هنری دارای کدهایی هستند که رمزگشایی این کدها به میزان سرمایه فرهنگی فرد بازمیگردد. بوردیو معتقد است آثار هنری طبقات اجتماعی بالاتر دارای کدهای پیچیدهتری نسبت به کدهای موسیقی عامه است؛ در واقع بوردیو بین سرمایه فرهنگی و ذهنیت اشخاص با نوع موسیقی انتخابی رابطه مستقیم ایجاد میکند.
🔻 از این منظر میتوان مطابق نظریه بوردیو آواز ایرانی به خصوص مکتب آوازی اصفهان و بهویژه آواز ادیب را با توجه به خاستگاه دستگاهی و ردیفی آن از نوع موسیقی فاخر و دارای کدهای پیچیده توصیف کرد که رمزگشایی این پیچیدگیها نیازمند سرمایه فرهنگی بالایی است. حسین عمومی از مدرسان آواز، مکتب آوازی را مجموعهای از اندیشه و مهارتها میداند که مدلی منسجم ساخته و دارای پیروان و عاملانی باشد و بهعلاوه راه جذب اندیشهها و مهارتها را بر خود باز بگذارد. در بین مکاتب سهگانه آواز ایران (اصفهان، تبریز و تهران) مکتب اصفهان دارای جایگاه ممتازتری است که این امر را باید در ویژگیهای آن جستجو کرد. توجه و تاکید بر ادای صحیح شعر و بیان درست آن، استفاده مناسب از تحریر و ادوات آن، تلفیق مناسب شعر و آواز و مناسبخوانی از جمله ویژگیهای منحصر به فرد مکتب آواز اصفهان و بهتبع آن آواز ادیب بهعنوان یکی از قلل آن، به شمار میرود. مطابق آنچه بوردیو در نظریه سرمایه فرهنگی بیان میدارد رمزگشایی از این نوع موسیقی مستلزم سرمایه فرهنگی بالایی است. باری فهم آواز ادیب نیازمند شناخت دقیق شعر و اوزان شعر پارسی و نیز آشنایی با دستگاهها و ردیفهای موسیقی ایرانی است؛ گرچه صدای ادیب بهطور خاص و آواز ایرانی بهطور عام برآمده از پهنهی تاریخ ایران زمین است و دستگاههای موسیقی ایرانی در تارو پود هر ایرانی نهادینه شده است.
🔻 تئودور آدورنو معتقد است شنوندگان موسیقی به ۷ دسته تقسیم میشوند. با نظری بر نظریه سرمایه فرهنگی بوردیو میتوان مطابق تقسیمبندی آدورنو شنوندگان متخصص (دارای دانش و توجه به زوایای فنی) و شنونده خوب (موسیقی به مثابه زبان مادری اوست و اتفاقات درونی را دنبال میکند اما خاستگاه فنی آن را نمیداند) را با میزان سرمایه فرهنگی بالا توصیف کرد و شنوندگان دیگر نظیر: شنونده فرهنگی، احساساتی، متعصب و ... را در مراتب دیگر قرار داد. از این منظر شنوندگان متخصص و خوب به سبب سرمایه فرهنگی بالاتر توانایی بیشتری در رمزگشایی و فهم موسیقی فاخر دارند؛ از اینروی آواز ادیب را میتوان مناسب شنونده متخصص و شنونده خوب توصیف کرد؛ گرچه دستههای دیگر نیز به فراخور استعداد و سرمایه فرهنگی خود میتوانند رهتوشهای از آن بردارند و احتمالا حظی ببرند و مصداقی بر بیت آب دریا گر نتوان کشید پس به قدر تشنگی باید چشید، شوند!
#جامعه_شناسی
📍متن کامل این یادداشت
✍ حسن مایلی
🔻 نسل پنجم پژوهش پیرامون جامعهشناسی موسیقی را میتوان شامل طرح مفاهیمی چون سبک زندگی و سرمایه فرهنگی از سوی بوردیو تلقی کرد. بوردیو معتقد است سرمایه فرهنگی بهعنوان تمایلات زیباشناختی به استعداد و توانایی درک، رمزگشایی و نیز توانایی ارزشگذاری آثار هنری اطلاق میشود. وی معتقد است آثار هنری دارای کدهایی هستند که رمزگشایی این کدها به میزان سرمایه فرهنگی فرد بازمیگردد. بوردیو معتقد است آثار هنری طبقات اجتماعی بالاتر دارای کدهای پیچیدهتری نسبت به کدهای موسیقی عامه است؛ در واقع بوردیو بین سرمایه فرهنگی و ذهنیت اشخاص با نوع موسیقی انتخابی رابطه مستقیم ایجاد میکند.
🔻 از این منظر میتوان مطابق نظریه بوردیو آواز ایرانی به خصوص مکتب آوازی اصفهان و بهویژه آواز ادیب را با توجه به خاستگاه دستگاهی و ردیفی آن از نوع موسیقی فاخر و دارای کدهای پیچیده توصیف کرد که رمزگشایی این پیچیدگیها نیازمند سرمایه فرهنگی بالایی است. حسین عمومی از مدرسان آواز، مکتب آوازی را مجموعهای از اندیشه و مهارتها میداند که مدلی منسجم ساخته و دارای پیروان و عاملانی باشد و بهعلاوه راه جذب اندیشهها و مهارتها را بر خود باز بگذارد. در بین مکاتب سهگانه آواز ایران (اصفهان، تبریز و تهران) مکتب اصفهان دارای جایگاه ممتازتری است که این امر را باید در ویژگیهای آن جستجو کرد. توجه و تاکید بر ادای صحیح شعر و بیان درست آن، استفاده مناسب از تحریر و ادوات آن، تلفیق مناسب شعر و آواز و مناسبخوانی از جمله ویژگیهای منحصر به فرد مکتب آواز اصفهان و بهتبع آن آواز ادیب بهعنوان یکی از قلل آن، به شمار میرود. مطابق آنچه بوردیو در نظریه سرمایه فرهنگی بیان میدارد رمزگشایی از این نوع موسیقی مستلزم سرمایه فرهنگی بالایی است. باری فهم آواز ادیب نیازمند شناخت دقیق شعر و اوزان شعر پارسی و نیز آشنایی با دستگاهها و ردیفهای موسیقی ایرانی است؛ گرچه صدای ادیب بهطور خاص و آواز ایرانی بهطور عام برآمده از پهنهی تاریخ ایران زمین است و دستگاههای موسیقی ایرانی در تارو پود هر ایرانی نهادینه شده است.
🔻 تئودور آدورنو معتقد است شنوندگان موسیقی به ۷ دسته تقسیم میشوند. با نظری بر نظریه سرمایه فرهنگی بوردیو میتوان مطابق تقسیمبندی آدورنو شنوندگان متخصص (دارای دانش و توجه به زوایای فنی) و شنونده خوب (موسیقی به مثابه زبان مادری اوست و اتفاقات درونی را دنبال میکند اما خاستگاه فنی آن را نمیداند) را با میزان سرمایه فرهنگی بالا توصیف کرد و شنوندگان دیگر نظیر: شنونده فرهنگی، احساساتی، متعصب و ... را در مراتب دیگر قرار داد. از این منظر شنوندگان متخصص و خوب به سبب سرمایه فرهنگی بالاتر توانایی بیشتری در رمزگشایی و فهم موسیقی فاخر دارند؛ از اینروی آواز ادیب را میتوان مناسب شنونده متخصص و شنونده خوب توصیف کرد؛ گرچه دستههای دیگر نیز به فراخور استعداد و سرمایه فرهنگی خود میتوانند رهتوشهای از آن بردارند و احتمالا حظی ببرند و مصداقی بر بیت آب دریا گر نتوان کشید پس به قدر تشنگی باید چشید، شوند!
#جامعه_شناسی
📍متن کامل این یادداشت