⚠️
هیولای نوروز کوردستان و ٨٠٠ شکارچی از اهالی ...
✍د.سردار فتوحی
نور در تاریخ ایران همواره مرکز توجە بوده است. خدا نورالانوار یا نور مطلق (خورشید عالم) است. همه نور را از خدا میگیرند. هر چقدر به مرکز نور (خدا) نزدیک باشید کامل و بینقض خواهید بود زیرا خدا بیعیب و نقض است و هر چقدر از این نورالانوار (خدا) دور شویم به کفر نزدیکتر میشویم.
این اندیشه که مبنای تاریخی ایران بود سکولار شد، خدا از مرکزیت افتاد و قومیت (فارس) جای آن را گرفت. فارسی تبدیل به نورالانوار شد و سایر قومیتها با فواصل مختلف از آنها نزدیک و دور قلمداد شدند. قوم فارس مترادف با ایران شد، آنها خود را بیعیب و نقض تلقی کردند همه ایدههای خوب، فرهنگ خوب، هنر و تاریخ خوب از آن خودشان تصور کردند و حاشیه باید به پیرو آنان (مرکز) باشد.
در نظر آنان حاشیه برای خندیدن است، برای تماشاکردن فقر (کولبری، سوختبری و ...)، بدبختی، رنج و داستانهاست. حاشیهها سوژههای تماشایی هستند. از آنها باید جوک ساخت (جوک قومیتی)، فیلم جذاب ساخت (درخت گردو، نون خ، پایتخت و ...)، یا در نهایت به آنها ترحم کرد تا بزرگی و مرکزیت خود را استوار و حفظ کنند، زیرا ترحم سایر ملیت/قومیتها را حقیر میکند. هر وقت نتوان به آنها خندید یا نتوان به آنها ترحم کرد مرکز احساس خطر میکنند.
در این نگرش، فارسها مرکز ایده (نور)، شادی، فکرِبِکر، رسوم انسانی هستند و از آنجا باید راهی حاشیهها شود ولی نباید از نورالانوار (فارس) قویتر باشند. هر کجا حاشیه بخواهد تاریخ بزرگی خود را بنویسد (غیر از تاریخ مرکز) یا فرهنگی انسانیتر از خود نشان دهد مرکز نگران از دست رفتن خود میشود، زیرا کفر (در اینجا تجزیهطلبی و مخدوش کردن ایران) تلقی میشود و تازیانه را بر دست میگیرند (به نیروهای نظامی متوسل میشوند). حتی اگر نیروی فرهنگی و روشنفکر باشند چماق بهدست میگیرند یا دست به دامان نیروهای نظامی میشوند. لذا مسئله فرهنگی را با ترس و وحشت پاسخ خواهند داد. روشنفکر ایرانی در یک دست کتاب و در دست دیگر اسلحه دارد و بر حسب موقعیت از آنها استفاده میکند.
لذا بیانیه ٨٠٠ نفر از چهرههای مشهور تنها ادامه این تفکر تاریخی بوده است. با برگزاری نوروز طی سالهای پیشین، ابتدا با تئوریها و هنرها خواستند آن را ذیل و دنباله رسوم خود قرار دهند ولی از آنجایی که مرکزگرایان چیزی برای ارائه در نوروز ندارند آن را کفران خواندند و چماق (اسلحه) بهدست گرفتند. آنها همواره ضعف خود را زیر مفاهیمی همچون وحدت ملی و ... پنهان میکنند. آنان با انتشار این بیانیه در پی آن هستند که ضعفها و ترسهای خود را تبدیل به قانون کنند (همانند آنچه دوره پهلوی رخ داد).
چیزی که آنان را به وحشت انداخته است نوروز میخواهد سراپا کنش باشد، میخواهد تاریخ بسازد زیرا در نوروز، شادیِ تهرانیزهشده توسط کوردها مصرف نشده است، کوردها رسوم بستهبندیشده ایرانشهری را خریداری نکردهاند و ایدههای آنها توسط کوردها اجرایی نشد (مثلا در پاسارگاد حضور یابند و...). بهعبارت کلی، کوردها دنبالهرو آنان نبودهاند و از شادی، ایده و رسوم مرکززدایی کردهاند.
نکتە قابل توجە آن است اکثر امضاکنندههای این بیانیه، لیبرالهای منتقد جمهوری اسلامی هستند که همانند سلطنتطلبان مشکل آنها در مقداری تساهل و مدارای جمهوری اسلامی در برخورد با اتنیکهاست ( جهت نوروز، زبان مادری و ...). آنچه باید تاکید داشت اپوزیسیونهای جایگزین جمهوری اسلامی، به سایر ملیت/قومیتها حتی اجازه سخن گفتن به زبان تاریخی/مادری را نخواهند داد.
@fotuhi98👥 تلگرام علوم اجتماعی، مسائلروز👥
.
👉
@SOCIAL_SCIENCE 👉🏿
@SOCIAL_SCIENCE.
🆔 Instagram:
@Social.Sciences1