کمّیت مهم است؛ به اندازهٔ کیفیتاین کمّیت است که نشان میدهد کاری را جدی گرفتهایم، نه کیفیت.
هیچکس با سرودن یک شعر، شاعر نمیشود؛ حتی اگر زیباترین شعر زمان خود را گفته باشد.
همچنانکه هیچکس با نوشتن یک کتاب، نویسنده نمیشود. و هیچکس با یک بار پای تخته ایستادن، معلم نمیشود. و هیچکس با یک سال نشستن پشت میز مدیریت، مدیر نمیشود.
این کمّیت بالاست که نشان میدهد یک فعالیت به بخشی از هویت ما تبدیل شده، یا قرار است بشود.
البته واضح است که تکرار و پیوستگی، به خودی خود نمیتوانند شاخص پیشبینیکنندهٔ موفقیت باشند. تکرار وقتی مفید است که در آن یادگیری هم وجود داشته باشد.
یادگیری در سادهترین تعریف، به این معناست که هر کاری را، فراتر از افتوخیزها و آزمونوخطاها، در بلندمدت و در طول زمان، بهتر از قبل انجام دهیم.
مسیر پیشرفت و موفقیت، مسیر بیرحمی است. پارهوقتها در آن، هر چقدر هم هوشمند یا نابغه باشند، زیر دستوپای آنها که تمام وقت خود را روی هدفشان گذاشتهاند، تکه تکه میشوند و از ادامهٔ مسیر باز میمانند.
پینوشت: یادم رفته بود این حرفها را هفت یا هشت سال پیش نوشتهام. امروز در اکانت منصور سجاد عزیز (
یک ناشر) دیدم. هنوز هم - با چند اما و اگر کوچک - با کلیت آن موافقم.