🔺
سریال معاویه و معمای هویت در خاورمیانههمزمانی تصادفی پخش درام تاریخی معاویه از شبکەی mbc عربستان با شورش های علویان در ساحل شمال غربی سوریه، محملی خوب برای تامل در رابطەی دین و تاریخ با دولت های خاورمیانه است.
احتمالا تنها جایی در جهان که بازیگران دولتی در آن از طریق ساخت و پخش سریال های دارای مضامین تاریخی به هم آوردی یکدیگر بر می خیزند.
ایران در دهەی هفتاد با ساخت سریال پرهزینه و پرمخاطب امام علی در این زمینه پیشگام بود.
پس از این سریال که می کوشید روایت شیعیان را دربارەی رخدادهای صدر اسلام مسلط سازد، ساخت مجموعه های تلویزیونی دربارەی پیامبران بنی اسرائیل در دستور کار قرار گرفت.
اهداف سیاسی پشت ماجرا احتمالا تنش روزافزون میان ایران و اسرائیل به عنوان دو قدرت برتر خاورمیانه بود.
ترکیه بازیگر تازه نفس دیگر خاورمیانه در دو دهەی اخیر بیش از دیگران به صنعت فیلم سازی رو کرد. ساخت درام های تاریخی دربارەی دورەی عثمانی با مضامینی نوستالژیک و هم دلانه به بخشی از وجه نرم قدرت ترکیه بدل شد.
وجهی که مکمل سیاست های اقتصادی و اقدامات سیاسی آن برای نفوذ در آسیای مرکزی و خاور نزدیک به شمار می رود.
قطر و عربستان هم بیکار نماندند و با پرداختن به شخصیت های تاریخ اسلام نظیر عمر بن خطاب و صلاح الدین ایوبی کوشیدند از قافله عقب نمانند.
از این رو سریال معاویه را باید در این چارچوب دید.
همانگونه که اشاره شد، همزمان شدن پخش آن با سقوط خاندان اسد و روی کار آمدن حکومتی اسلام گرا که بخشی از مشروعیت خود را در گذشتەی طلایی شام در دوران امپراتوری اموی می جوید، به حساسیت آن افزوده است.
معاویه یک شخصیت کلیدی و مناقشه ساز در تاریخ اسلام است که شیعیان و سنیان داوری متناقض دربارەی او دارند.
هرچند چالشی که اکنون تمام دولت های اسلامی اعم از شیعه و سنی با آن روبرویند، به صورت کلی همان دشوارەی معاویە در 1400 سال قبل است؛
تاسیس سازمان حکومتی مدرن با داشتن مشروعیت راستین دینی.
معاویه می بایست در سرزمینی به مساحت تمام خاورمیانەی امروز سازوکاری کارآمد و در عین حال مشروع بنا نهد.
توفیق یا عدم توفیق وی بحثی مجزاست، اما به جرات می توان گفت فلسفەی سیاسی حکومت در دولت های کنونی که بازماندەی امپراتوری اسلامی اولیه هستند، همچنان با انسداد روبروست و از مشروعیت دمکراتیک خبری نیست.
صد البته این امر، عامل اصلی احضارهای مکرر تاریخ به امروز و تکاپوهای مصادره کننده علیه آنست.
احتمالا هیچ جای جهان به اندازەی خاورمیانه در بند گذشته نیست، تاریخ در این وادی مفری برای رهایی از ناکامی های روزگار و مرهمی جهت التیام زخم عقب ماندگی و درماندگی است.
ارجاع به صدر اسلام و شبیه سازی رخدادهای امروز با حوادث 1400 سال پیش که اغلب به نیت مشروعیت سازی انجام می شود، متدی آشنا و البته غیرروشمند و خالی از بصیرت و ریزبینی های تحلیلی است.
همانگونه که گفته شد، حضور مداوم همیشگی تاریخ در خاورمیانه، پاسخی روان شناختی به حس تحقیر و اندوه حاشیه نشینی در برابر غرب پیشرفته و قرار گرفته در کانون جهان هست.
به قول امین معلوف از آخرین پیروزی های شرقیان مسلمان در نبردی بزرگ دستکم 500 سال گذشته و از خاموشی فروغ تمدن و دستاوردهای علمی و فرهنگی شایستە مان هم چیزی حدود هزاز سال می گذرد.
در حالی که انسان غربی نشسته در اروپا و شمال آمریکا و قارەی اقیانوسیه ضرورتی نمی بیند که هر روز به واترلو و نرماندی افتخار کند.
یا مدام نام جیمز وات و گراهام بل و ادیسون را بر زبان بیاورد.
چه هر روز از طریق صفحەی تلفن همراه از آخرین نوآوری ها و دستاوردها مطلع و نام هایی تازه چون ایلان ماسک و زاکربرگ و جف بزوس جلو چشمش رژه می روند.
دوستی با تاریخ اگر به عشقی یک طرفه و مرگبار منتهی نشود، لزوما بد نیست. تاریخ علمی بی بدیل برای کشف منطق درونی تحولات گوناگون و افزودن به خرد و بصیرت است.
اما تلاش برای تکرار آن و رفتن در جلد گذشته می تواند به ناکامی های غمبار منتهی شود.
عصر آل عثمان و صفویان و بنی امیه سپری شده و خیال پردازی دربارەی آنها مانند راه رفتن در خواب است.
هویت های فرهنگی و سیاسی که سازندگان مجموعه های تلویزیونی در دولت های اقتدارگرا در صدد ساخت و بالادستی آنها هستند، از استعدادی شگرف برای تقابل های مرگبار برخوردارند.
هر انسان به مثابەی عنصری هویتی، عموما میراث بر و امانتدار دو مولفەی عمودی و افقی است.
هویت عمودی چیزی است که از نیاکان و اجتماع دینی اش بدو به ارث می رسد و افقی آنی است که از دوران خود و معاصرانش به او می رسد.
نیک می دانیم که در روزگار پرشتاب کنونی که زمان و مکان دچار بهم فشردگی های باورنکردنی است، اهمیت دومی از اولی بیشتر است.
مولفەی افڤی شامل حدی از عام گرایی برای همزیستی است.
اگر بجای تاریخ و سیاست به اقتصاد و پیشرفت توجه می شد، خاورمیانه هم می توانست مانند شرق آسیا شود.
#صلاحالدین_خدیو
@sharname1