Renani Mohsen / محسن رنانی


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


در این‌جا آخرین نوشته‌های محسن رنانی را می‌خوانید.
لینک تارنمای محسن رنانی:
www.renani.net

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


.
برخی مطالب بارگذاری شده در این کانال تلگرامی (@Renani_Mohsen) و سایت اینترنتی مرتبط با آن (www.renani.net)، از نظر مرجع قضایی مجرمانه تلقی شده و پرونده نویسنده آنها (دکتر محسن رنانی) در حال رسیدگی است و بنابر دستور قضایی از سایت حذف شده است. همچنین فعالیت این دو درگاه مجازی تا پایان مراحل رسیدگی قضایی به اتهامات مطروحه علیه نویسنده، تعلیق می‌‌شود.

ادمین کانال / ۱۵ دی ۱۴۰۳
.
❌❌❌❌❌❌❌❌

56.9k 6 1.3k 2.9k

.
👈 کودکان معمولی، شیوه‌های نامعمول

فایل صوتی سخنان محسن رنانی در نشست «خانه آ» 👆👆👆

«خانه آ» یک دعوت است؛ دعوتی برای خلق جهانی تازه در مواجهه با کودک و کودکانگی.

گزارش نشست «باز باران...» در «خانه آ» و فیلم سخنان من در این نشست را نیز می‌توانید در پیوند زیر ببینید:

https://a-school.ir/%d9%86%d8%b4%d8%b3%d8%aa-%d8%a8%d8%a7%d8%b2-%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d8%a7%d9%86/

.


.
👈 آمویش و معجزه معمولی بودن

سخنان محسن رنانی در مراسم رونمایی از کتاب «فراتر از مرزهای آموزشی» را در فایل صوتی بالا بشنوید.

همچنین مقدمه محسن رنانی بر کتاب را این‌جا بخوانید.

فیلم سخنان محسن رنانی در مراسم رونمایی را نیز این‌جا ببینید.

گزارش نوشتاری و فیلم کامل نشست رونمایی کتاب را هم (در موسسه دارالاکرام) این‌جا مشاهده کنید.

اطلاعات بیشتر درباره کتاب را هم این‌جا ببینید.
.

32k 0 433 118

.
👈 کانون‌های اثربخش

(معرفی کتاب «کارآمدی در محیط نهادی ناکارآمد»)

همه دنبال کارهای بزرگند؛ کارهایی از جنس انقلاب؛ با این امید که جهان را با سرعت و به‌یکباره درست کنند. حکومت یا دنبال انقلاب جهانی و برانداختن استکبار، از طریق سازماندهی نیروهای مقاومت است؛ یا دنبال نوشتن یک برنامه چشم‌انداز که ظرف مدت کوتاهی در همه چیز در منطقه اول شود. مخالفان و منتقدان حکومت نیز دنبال برانداختن حکومت از طریق سازماندهی اعتراضات فراگیرند تا کشور را یک شبه و با یک انقلاب درست کنند. اما جنگ‌ها دستاورد اصلی‌شان خون و ستمگری و دربدری بوده است و انقلاب‌ها نیز دستاورد اصلی‌شان تخریب زیرساخت‌های نهادی و فیزیکی جامعه و تعویق دموکراسی و توسعه برای چند نسل. واقعیت این است: جهان را تلاش‌های فردی سطح خُرد و کنش‌های جمعی متوسطْ مقیاسْ بهبود داده و به پیشرفت رسانده است.

ادامه مطلب را در پیوند زیر بخوانید:

https://renani.net/texts/renani-introduction/effective-centers/

اطلاعات بیشتر درباره این کتاب را هم این‌جا ببینید.
.


.
👈 شهر انقلابی

(معرفی کتاب)

ما هنوز درکی قدیمی و سنتی از انقلاب داریم. ماهیت انقلاب‌های قرن بیست‌ویکم کاملا متفاوت از انقلاب‌های قرن‌های پیش از آن است. شهری شدن، فناوری اطلاعات، و جهانی‌شدن، ماهیت و پویایی جنبش‌های انقلابی را تغییر داده‌ است. مارک بایسینگر در کتاب «شهر انقلابی» با تحلیل تحولات تاریخی و بررسی نمونه‌های اخیر انقلاب‌ها، چارچوبی نظری برای تحلیل انقلاب‌های مدنی شهری در عصر جدید ارائه می‌کند. محتوا و نظریه اصلی کتاب در دو نکته قابل خلاصه است. یکی «نظریه فضایی انقلاب» و دیگری «قدرت تعداد» به جای قدرت اسلحه.

ادامه مطلب را در پیوند زیر بخوانید:

https://renani.net/texts/notes/revolutionary-cuty/


اطلاعات بیشتر درباره این کتاب را هم این‌جا ببینید.
.

.


Репост из: سر نوشت
در وصفِ «برادرِ بزرگ‌تر»

فرزند اول خانواده که باشی، باید خودت «اولین بارها» را تجربه کنی؛ اولین خانه پیدا کردن و مستأجری، اولین اسباب‌کشی، اولین وام گرفتن و ضامن چک دار پیدا کردن، اولین ابلاغیه و دادگاه و «پرونده محرمانه»!

البته اولین بار نبود که دادگاه می‌رفتم با پرونده‌ای که اجازه نداشتم آن را بخوانم. سال‌ها پیش که کتاب «از ستایش تا پرستش» را نوشتم و چاپ کردم، پایم به دادگاه باز شد و سه جلسه بازپرسی.

آخر تیرماه ۴۰۲ بود. از کارگزینی دانشگاه مرا خواسته بودند و نامه‌ای محرمانه که از کار تعلیق شده‌ای به دو اتهام توهین به مقدسات و ارتکاب اعمال مخالف مصالح نظام. تا ده روز هم فرصت دفاع داری!
گفتم: مستندات و شواهد اتهام؟!
گفتند: محرمانه است! جرم شما محرَز است!
سرم شلوغ شد و دلم درگیر و قلبم پرتپش... خرجی خانه و اجاره سر ماه و چک چاپخانه و دفاعیه نوشتن و قطع حقوق.

مراسم رونمایی از تفسیر افنان، پس از سخنرانی اساتید مهمان، پشت تریبون رفتم و چند دقیقه‌ای حرف زدم. اینکه قرآن چهارده قرن پیش، بر محمد مصطفی نازل شده است، و چه بسا هر روز و هر ساعت آیه و نشانه‌ای از آن بر من و شما هم «نازل» شود و اندیشه‌مان را استوار کند و قلبمان را آرام.

آقای دکتر تماس گرفت و کوه صُفه قرار گذاشتیم. یک جلیقه کوهنوردی پوشیده بود و چالاک می‌رفت، و من برایش گفتم.

و گاه آدمیزاد چقدر نیاز پیدا می‌کند که بگوید و یک دل مهربان بشنود و یک زبان دلجو پاسخش گوید. گویی که شانه زیر بار بر دوشت گذاشته، تا سنگین‌اش کمرت را خم نکند.

آقای دکتر حرف‌هایم را که شنید، پرسید: معیشتت را چه می‌کنی؟!
سرم را پایین انداختم، به شرم گفتم: نه صدقه می‌پذیرم، نه قرض می‌گیرم، کار می‌کنم...

آری، من هم یک ایرانی هستم، با همه دشواری‌هایِ ایرانی بودن! من برتر از آن کارگر نیستم که شش ماه حقوق نگرفته است، یا آن راننده که دیگر سرویس ندارد، یا آن کارخانه داری که برق ندارد، یا آن زندانی که هیچ ندارد...

مگر من کیستم، حال بگویند استاد، دکتر، عضو هیئت علمی، حجةالاسلام، آیةالله... نه، من هم یکی هستم مثل همه این آدم‌ها که اثاث خانه‌شان را حراج می‌کنند، که اسنپ کار می‌کنند، که سر ساختمان‌های نیمه‌کاره نگهبانی می‌دهند، که دست آخر کلیه می‌فروشند....

آقای دکتر، نامه به رییس دانشگاه نوشت و هزاران مهربان همانند او، پای نامه‌اش را امضا کردند. جناب رییس هم حقوق تیرماه را بازپس گرفت!! از کوزه همان ترآود که در اوست!

هفده ماه از آن روزها می‌گذرد، و آقای دکتر، «برادرِ بزرگ‌تر» من است. برادری از یک پدر: اندیشمندی، و از یک مادر: مهربانی. بیش از هر چیز، هنوز هم گوش شنوا دارد و زبان دلجو، در پی گشایش گره و بر کنار زدن کینه‌ها و کینه‌توزها...

دیشب که یادداشت «شیخ محمد» را برایم فرستاد، شیرینی داشتن یک «برادر بزرگ‌تر» را بیش از همیشه چشیدم...
محمد سلطانی رنانی 
سر  نوشت
https://t.me/soltanirenani600


Репост из: آینده (عباس عبدی)
🔴قضاوت فراتر از سیاست

🔺 اعتماد ۱۵ دی ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘هنگامی عدالت برقرار می‌شود که هم قانون عادلانه باشد و هم بی‌طرفانه و کامل اجرا شود. از آنجا که عدالت رکن مهم هر نظام سیاسی است و اگر نقض شود باید واکنش نشان داد، در طول مدیریت روسای قبلی قوه قضاییه، موارد زیادی پیش می‌آمد که در نقد آنها بنویسم. خوشبختانه در مدیریت جدید موارد آن به نحو‌ملموسی کمتر شده است. با این حال اخیرا مواردی را شاهدیم که باید نسبت به آن حساسیت نشان داد مبادا مسیر رسیدگی‌های قضایی دچار انحرافات گذشته شود. انتظار می‌رود که ریاست محترم قوه هم به منطق کلی این نوشته توجه کنند و هم موارد ذکر شده را دستور رسیدگی صادر نمایند.

🔘این موارد در باره آقایان دکتر محسن رنانی، دکتر محسن برهانی و محمد مهاجری و پیشتر هم دکتر احمد زیدآبادی است. که همه آنان در حوزه خود از بهترین‌ها هستند و حداقل بنده جز خیرخواهی از مطالب انها چیز دیگری ندیده‌ام. به نظر بنده این آقایان به دلایل نوشته‌های علمی و یا حقوقی و سیاسی خود در معرض رسیدگی‌های جانبدارانه قرار گرفته‌اند.

🔘ابتدا بخشی از دفاعیه خود در آخرین دادگاهم را در اینجا می‌آورم که قاضی محترم اجازه خواندن آن را با این استدلال که خارج از موضوع اتهام است نداد در حالی که از نظر بنده کاملا مرتبط بود. این بخش از دفاعیه من نشان می‌دهد که چرا این نوع رسیدگی‌های عادلانه نیست.

https://telegra.ph/قضاوت-فراتر-از-سیاست-01-03


.
👈 شیخ محمد

در دانشگاه دکتر محمد سلطانی رنانی است؛ در عالم دوستی، شیخ محمد است. ده سال پیش وقتی به دانشگاه اصفهان آمد، سری به دفتر من زد و خودش را معرفی کرد؛ گفت: هم‌ولایتی هستیم، همکار هم شدیم. خوش آمدش گفتم اما چون زندانی لباس (روحانی) بود و شناختی هم نداشتم، تحویلش نگرفتم.

ما دیگر همدیگر را ندیدیم تا ده سال بعد وقتی شنیدم که دانشگاه اصفهان برای دو استاد محبوب و دانشمند خود حکم تعلیق زده است (دکتر مهدی مطیع و دکتر محمد سلطانی)؛ اولی را به اتهام حرفهایی که در کلاس زده بود و جواسیس جن و انس نادرست منتقل کرده بودند و دومی را به اتهام پست‌هایی که در اینستاگرام گذاشته بود. دومی همین شیخ محمد ما بود. در روزهای پس از تعلیق، او را دیدم. انصافا باسواد، وارسته و متوکل بود. حالا چند سال بود که خودش، خودش را خلع لباس کرده بود و «جسمانی» شده بود. در این سالهای جسمانی، کتاب‌های «تفسیر افنان» (تفسیر قران) و «فقه دادگر» را نوشته بود. حالا جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد. یعنی آیاتی از قرآن و احادیثی از ائمه را در فرسته‌های اینستاگرامی‌اش می‌گذاشته و مطالبی زیر آنها می‌نوشته است! بهتر از ماها، آن آیات و احادیث و مطالب را «بودار» تشخیص داده بودند؛ پس برایش پرونده ساختند و به دادگاه فرستادند و از استادی دانشگاه تعلیق و حقوقش را هم قطع کردند. به وزیر وقت علوم در دولت سیزدهم هم گزارش دادند که این دو استاد را ما به خاطر داشتن پرونده قضایی تعلیق کرده‌ایم و منتظریم تا حکم دادگاه صادر شود.

از قضا دادگاه روحانیت این شیخ محمد را از عموم اتهاماتش تبرئه و فقط بابت یکی از اتهامات اندکی جریمه مالی تعلیقی کرد. اما همان دانشگاهی که به وزیرش گفته بود منتظر نظر دادگاه هستیم، حاضر نشد حکم دادگاه رسمی کشور را بپذیرد، پس اجازه نداد شیخ محمد به کارش برگردد. بعد هم برایش حکم اخراج از دانشگاه و انفصال دايم از خدمات دولتی زدند.

در همان زمان صدور حکم تعلیق، یادداشتی نوشتم با عنوان «شام غریبان دانشگاه» و درخواست کردم تا استادان و دانشگاهیان نامه‌ای در دفاع از این دو همکار تعلیقی‌ را خطاب به رئيس دانشگاه اصفهان امضا کنند. بیش از چهار هزار امضا جمع‌آوری شد. شاید تنها نامه ای در تاریخ ایران خطاب به یک رئيس دانشگاه باشد که این اندازه امضای دانشگاهی در پای خود داشته است. اما زورمان نرسید. آنها قانونا نمی‌توانستند بعد از یک سال، بدون حکم دادگاه، تعلیق را ادامه بدهند، اما ادامه دادند. دانشگاهی‌اند اما گویا نمی‌دانند که وقتی قانونْ ناموس نباشد، ناموس هم بی‌قانون می‌شود. بگذریم!

آن نامه‌ها و امضا‌ها که تاثیر نداشت، هیچ، بالگرد هم فروافتاد، انتخابات هم برگزار شد، شیخ محمد هم برای پزشکیان تبلیغ کرد، پزشکیان هم رئیس‌جمهور شد؛ به وزیرش هم دستور داد که استادان تعلیق یا اخراج شده به دانشگاه بازگردند اما هنوز زور کسی نرسیده است. حتی زور وزیر نمی‌رسد که روسای دانشگاههای حوزه خودش را تغییر دهد، چه رسد که استادان تعلیقی را برگرداند. من وقتی فهمیدم وفاق چقدر دغدغه نظام است و این حرف که «موفقیت دولت چهاردهم موفقیت نظام است» چقدر جدی است که دیدم قدح‌گردان وفاق به وزیر خود دستور داد که استادان تعلیقی و اخراجی به سر کار خود برگردند، اما وزیر هنوز نتوانسته است. ما صدهزار استاد دانشگاه داریم و شمار این استادان تعلیقی و اخراجی به صد نفر هم نمی‌رسد، یعنی یک هزارم کل استادان دانشگاههای کشور، اما حاضر نیستند اجازه دهند همین صد استاد هم برگردند تا ٰرئیس جمهوری که قرار است موفقیتش موفقیت نظام باشد آبرویش و حرمت دستورش و اقتدارش در جامعه حفظ شود تا بلکه بتواند گره‌ای بگشاید. با این کارهایشان وفاق را بی‌افق کرده‌‌اند، نتیجه‌اش را هم خواهند دید.

شیخ محمد ما روزها به نوشتن تفسیر افنان و ترجمه متون عربی اشتغال دارد و شب‌ها نیز به مسجد می‌رود و با لباس جسمانی، پیش‌نمازی می‌کند. همسر هنرمندش (بانو زهرا اسعدی) نیز احوال این روزگار را با طرح و رنگ، نقش می‌کند (این‌جا ببینید). روزگارشان سخت است، اما با ایمان و عشق، شیرینش کرده‌اند. و من همچنان در حیرتم از این ساختار که اگر از ظلم فرو نریزد، از بی‌خردی فرو خواهد ریخت.

شیخ محمد ما هر روز چیزی می‌نوشت و برای من می‌فرستاد. قلمش انصافا شیرین است. فقط تفسیر قرآن نمی‌نویسد، مشاهده‌گر و روایتگر خوبی هم هست. چند هفته پیش به او گفتم یا شیخ، در کوی تلگرام دکه‌ای بزن و نوشته‌هایت را عرضه کن. حیف این قلم است که دیده و خوانده نشود. کانالش را راه انداخت و از آن روز، هر روز می نویسد. با طنزی نمکین حرفهایی سخت را لابه‌لای جمله‌هایی لطیف می‌پیچد؛ که گاهی به لطیفه می‌ماند.

شیخ محمد ما را در پیوند زیر بخوانید:

https://t.me/soltanirenani600

و عضو کانالش شوید و ترویجش کنید. در این هوای ابری، هوای هم را داشته باشیم.

محسن رنانی / ۱۴ دی ۱۴۰۳
.


جغرافیای شخصی.pdf
2.8Мб
.
فایل کتاب 👆👆👆



👈 جغرافیای شخصی


دکتر مرتضی نعمتی، استاد مستعفی دانشگاه شهید چمران اهواز، یکی از منتقدان سرسخت من در فضای مجازی است. او معتقد است روش‌های امثال من که مبتنی بر گفت‌وگو و تفاهم، به قصد تحول آرام و کم‌هزینه در وضع موجود است، در شرایط امروز ایران نه تنها بی‌ثمر است بلکه موجب تحکیم ساختارهای ظالمانه می‌شود.

ادامه مطلب 👇👇👇
https://t.me/Renani_Mohsen/727
.


.
👈 جغرافیای شخصی

(معرفی کتاب)

دکتر مرتضی نعمتی، استاد مستعفی دانشگاه شهید چمران اهواز، یکی از منتقدان سرسخت من در فضای مجازی است. او معتقد است روش‌های امثال من که مبتنی بر گفت‌وگو و تفاهم، به قصد تحول آرام و کم‌هزینه در وضع موجود است، در شرایط امروز ایران نه تنها بی‌ثمر است بلکه موجب تحکیم ساختارهای ظالمانه می‌شود. یکی از نقدهای او را این‌جا ببینید:

https://t.me/MortezaNemati1/233

او در آذر ۱۴۰۲ مدرک دکتری خودش را که سال ۱۳۸۹ از دانشگاه تهران گرفته بود، در اعتراض به اعطای دکترای افتخاری دانشگاه تهران به بشار اسد، در جلوی دوربین پاره کرد. فیلم این اقدام نمادین او را در پیوند زیر ببینید:

https://t.me/MortezaNemati1/115

یک سال پیش از آن نیز پس از دوازده سال تدریس در دانشگاه شهید چمران اهواز، در اعتراض به روندهای غیرعلمی و غیرشفاف و تبعیض آمیز در فرایند گزینش و ارتقاء اعضای هیات علمی، از عضویت هیات علمی آن دانشگاه استعفا داده بود. طی این سالها، برای گذران زندگی شرافتمندانه خود، رستوران راه انداخت، نقاشی کرد،‌ نانوایی کرد و خیلی کارهای دیگر؛ و حالا هم دارد در شهر زادگاه خود (آبدانان) یک آموزشگاه کوچک سنگ‌نوردی برای نوجوانان راه اندازی می‌کند.

اکنون او تجربه خود را در این سالهای فشار و تبعیض و تنهایی و عسرت، در دانشگاه و در جامعه، در کتابی با عنوان «جغرافیای شخصی» نوشته است. کتابش اجازه چاپ نگرفته است و اکنون آن را به صورت دیجیتال با ما به اشتراک گذاشته است. قلمش گزنده است، زبانش بی‌پرده است، نقدش پی‌پروا است و گاهی به اهانت پهلو می‌زند. اما من به این گفته جان مینارد کینز باور دارم که «مگر نه‌آن‌که واژگان مظهر تهاجم عقل علیه جهلند؟ پس بگذار اندکی خشن باشند».

کتاب «جغرافیای شخصی» را در پیوند زیر بخوانید:

https://t.me/Renani_Mohsen/728


------------------------
https://www.renani.net/
https://t.me/Renani_Mohsen

.


How to Steal a Country. Bahman Amouee.pdf
5.6Мб
.
(معرفی کتاب 👆👆👆)


👈 چگونه می‌توان یک کشور را دزدید؟


این کتاب پس از دو سال که در نوبت انتشار ماند و مجوز نگرفت، سرانجام توسط نویسنده به صورت دیجیتال منتشر شد. کتاب، اطلاعات، تاریخچه و تحلیل خوبی از فرایندها و پیامدهای خصوصی‌سازی در کل دوران پساانقلاب را ارائه می‌کند. با خوانش این کتاب درمی‌یابیم که چرا خصوصی‌سازی در ایران به شکل‌گیری یک اقتصاد رقابتی و پویا نینجامید و تنها منجر به شکل‌گیری «طبقه جدید»ی از سرمایه‌داران رانتی شد.

به گمان من جمهوری اسلامی، از طریق خصوصی‌سازی رفاقتی، نخست به تُیول‌داری اقتصادی تبدیل شد و سپس طبقه جدیدِ برآمده از تیولداری اقتصادی، ساختار سیاسی حکمرانی را نیز به سوی تیولداری سیاسی برد. اکنون اقتصاد و سیاست ایران به تیول‌های مختلف در دستان گروههای سیاسی-اقتصادی خاص تبدیل شده است. تجربه روسیه و برخی کشورهای دیگر نیز نشان می‌دهد که این تیولداری‌ها در بی‌ثباتی‌ها و بحران‌های بلندمدت سیاسی-اقتصادی به گانستگریسم اقتصادی و سیاسی تبدیل می‌شوند.

خوانش این کتاب برای علاقه‌مندان فهم علل زمین‌گیری امروز اقتصاد ایران، می‌تواند مفید باشد.

https://t.me/Renani_Mohsen

.


asnade ghanon asasiye jomhoriye eslamiye iran( 1399).pdf
10.9Мб
فایل کتاب 👆👆👆

اسناد قانون اساسی
(معرفی کتاب)

بی‌گمان جمهوری اسلامی به «بزنگاه تحول» نزدیک می‌شود. تحول رخ خواهد داد؛ فقط شکلش را نمی‌دانیم. آیا هسته مرکزی قدرت، آگاهانه و مسئولانه تحول را خواهد پذیرفت و راه را بر آن خواهد گشود؟ یا آن انداز دستْ‌دستْ خواهد کرد تا جامعه، بویژه نسل هزاره، خود دست به تحول بزند؟ در‌این‌صورت، نتیجه و شکل تحول بستگی به این خواهد داشت که در هنگامه رخ‌نمودن تحول، کنش حکمرانان چیست و واکنش جامعه چه خواهد بود.

ادامه مطلب ..... 👇👇👇
https://t.me/Renani_Mohsen/724
.


.
👈 اسناد قانون اساسی
(معرفی کتاب)

بی‌گمان جمهوری اسلامی به «بزنگاه تحول» نزدیک می‌شود. تحول رخ خواهد داد؛ فقط شکلش را نمی‌دانیم. آیا هسته مرکزی قدرت، آگاهانه و مسئولانه تحول را خواهد پذیرفت و راه را بر آن خواهد گشود؟ یا آن انداز دستْ‌دستْ خواهد کرد تا جامعه، بویژه نسل هزاره، خود دست به تحول بزند؟ در‌این‌صورت، نتیجه و شکل تحول بستگی به این خواهد داشت که در هنگامه رخ‌نمودن تحول، کنش حکمرانان چیست و واکنش جامعه چه خواهد بود.

بدیهی است، چه این ساختار، خود، تحول را بپذیرد چه تحول بر او تحمیل شود، هر دو مستلزم تغییر قانون اساسی است. اما نگرانی آن‌جاست که وقتی تحول آغاز شد، دیگر آنچه فضا را پُرمی‌کند هیجان است نه عقلانیت؛ شتاب است نه آهستگی؛ گفتن است نه شنیدن؛ فریاد است نه تأمل؛ نفرت است نه همدلی؛ بدگمانی است نه اعتماد؛ و دشمنی است نه دوستی. و در این هیاهوست که دیگر صدا‌به‌صدا نمی‌رسد و «دیکتاتوری جو» فضا را از ترس می‌آکند. از اکنون باید در اندیشه آن لحظه باشیم.

تجربه قانون اساسی جمهوری اسلامی پیش چشم ماست. «هیجان نسل انقلابی»، «شتاب وقایع» و «دیکتاتوری جو» نگذاشت تا یک قانون اساسی منسجم و زمینی و سازگار و متناسب با روح دموکراسی‌خواه قرن بیستم تدوین و مصوب شود. و اکنون بازخوانی تجربه تدوین و تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی، برای همه نخبگانی که نگران آینده ایرانند، یک ضرورت است. اگر آن تجربه‌ها را نبینیم و درباره آنها گفت‌وگو نکنیم، تکرارشان خواهیم کرد.

کتاب مستطاب «اسناد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران» که در بیش از هزاروهشتصد صفحه توسط دکتر سیدناصر سلطانی، استاد حقوق دانشگاه تهران، جمع‌آوری و تنظیم شده است، کار سترگی است که بازخوانی آن تجربه پرهزینه را بر ما آسان می‌کند. بیش از پانصد سند (شامل مقاله و یادداشت و نامه و بیانیه و مصاحبه و...) از نخبگان، کنشگران، سیاست‌مداران، اندیشمندان، مقامات، گروهها، احزاب و مانند آنها که از پیش از پیروزی انقلاب تا ماههای منتهی به تصویب قانون اساسی، در رسانه‌ها و مطبوعات کشور منتشر شده است، در این مجموعه گردآوری شده است. اسنادی که بسیاری از آنها دیگر در دسترس عموم نیست و یافتن هریک از آنها رنج فراوان می‌طلبد.

جمع‌آوری این مجموعه ده سال پیش شروع شده است و این تنها جلد اول آن است که در سال ۱۳۹۷ آماده انتشار بوده است اما حدود یک سال در وزارت ارشاد معطل مانده تا سرانجام گفته‌اند حدود سیصد صفحه از کتاب باید حذف شود تا مجوز انتشار داده شود (و هنوز هم نمی‌دانند که همین ممیزی و گزینش و فیلترینگ و گشت ارشاد و نظارت استصوابی و مانند آنها بوده این ساختار را به زمینِ فساد و ناکارآمدی زده است!).

و البته مولف به حذف آن سیصد صفحه رضایت نمی‌دهد و چه خوب که رضایت نداد. بنابراین انتشار کتاب، زمین می‌ماند تا کرونا بیاید و مولف تصمیم بگیرد که فایل کتاب را انتشار عمومی دهد تا همگان بهره ببرند. دستمریزاد می‌گوییم به دکتر سلطانی عزیز و امیدواریم جلدهای بعدی کتاب را هم آماده کند و در دسترس ایرانیان و نسل‌های آینده قرار دهد.

وقتی کتاب را ورق می‌زنیم حیرت می‌کنیم که همان زمان هم بزرگان و اندیشمندان فراوانی بوده‌اند که مشکلات و خطاهای فکری حاکم بر شکل و محتوای پیش‌نویس قانون اساسی را دیده‌اند و تذکر داده‌اند. چه پیرانی که همچون آئینه، در خشت خام آن پیش‌نویس، روزگار امروز ما را دیده‌اند و پیش‌بینی کرده‌اند؛ اما هیجان نسل انقلابی چنان فضا را پرکرده بود که فریاد‌های آن بزرگان را در گلو خشکانده بود. آیا ما دوباره آن تجربه را تکرار خواهیم کرد؟ اگر چنین کنیم، بدین معنی است که ما هنوز ملتی شایسته توسعه‌یافتن نیستیم. چنین مباد.

فایل کتاب را در پیوند زیر ببینید و بخوانید و به اشتراک بگذارید و ترویج کنید:

https://t.me/Renani_Mohsen/725

محسن رنانی / ۲۳ دی ۱۴۰۳

--------------------

www.renani.net

https://t.me/Renani_Mohsen

.


.
👈 انیمیشن و زیستِ جنسی

حدود پنج سال پیش در مجموعه «خرد جنسی» شرکت کردم و درباره «توسعه و زیست جنسی» صحبت کردم. چرا که گمانم بر این بود که باید پرهیزه (تابو)‌های غیرعقلانی را شکست و راه را برعقلانیت جمعی گشود. آن مجموعه بدون حمایت نهادهای رسمی، مجموعه‌ای موفق بود و مباحث مهمی را به خانواده‌ها برد. مصاحبه من با آن مجموعه را در این جا ببینید:

https://www.aparat.com/v/LV4U5

اکنون پس از پنج سال فصل تازه‌ای از آن مجموعه با عنوان «انیمیشن و زیست‌جنسی» تولید شده است که می‌تواند آگاهی‌های مهمی را به خانواده‌هایی بدهد که کودک دارند و پویانمایی (انیمیشن) بخش بزرگی از وقت کودکانشان را می‌گیرد.

مراقبت از داده‌هایی که ناخودآگاه و در فرایند زندگی روزمره به ذهن کودکانمان وارد می‌شود وظیفه بزرگی است که بر دوش پِرْمار (پدرومادر) است. انگاره‌هایی که در کودکی از طریق دیدن فیلم و پویانمایی در ذهن کودک نقش می‌بندد به تدریج کهن الگوهایی را می‌سازد که تا پایان عمر بر ذهن و زبان فرد سایه می‌افکند.

بخش بزرگی از وقت کودکان ما بدون هرگونه غربالگری پای گیرنده‌های تصویری می‌گذرد و این مهم‌ترین دریچه آسیب به کودکان است. شنیدن و دیدن مجموعه «انیمیشن و زیست جنسی» می‌تواند پِرْمار را نسبت به انتخاب فیلم‌ها و انیمیشن‌هایی که کودکان می‌بینند حساس کند.

این مجموعه از این بابت شایسته ترویج است که نه تنها از سوی نهادهای رسمی فرهنگی حمایت نشده است بلکه حتی به علت تنگ‌نظری‌های حاصل از رسوبات فرهنگی مردسالارانه، به آن مجوز رسمی انتشار هم داده نشده است. بنابراین زیبنده است که توانگران دلبسته به توسعه، از این‌گونه تولیدات حمایت کنند.

این مجموعه را در پیوند زیر ببینید:

https://www.youtube.com/@kheradjensi

محسن رنانی / ۱۳ دی ۱۴۰۳

--------------------

www.renani.net

https://t.me/Renani_Mohsen

.
خرد جنسی13/ دکتر محسن رنانی/ تاثیر توسعه در زیست جنسی ما
مجموعه ی خرد جنسی.فصل توصیف. گفتگو و ارائه ی مددکاران، اساتید و محققان زیست جنسی جامعه ی ما.کاری از:یاسر عرب.قسمت سیزدهم. ارائه ی دکتر محسن رنانی (جامعه شناس) با موضوع تاثیر توسعه در زیست جنسی ما.

27k 1 604 203

Репост из: پویش فکری توسعه
📺 انتشار درس‌گفتارهای توسعه دکتر محسن رنانی

🎙مدرس: محسن رنانی
☑️ دبیر: امیرحسین پوره
🎬 همکار اجرایی: مریم فتحیان


🔸 آنچه آغازگر حرکت یک جامعه به سوی نردبان توسعه است، و آنچه انرژی لازم برای بالا رفتن از پله‌های این نردبان سخت را فراهم می‌کند، چیزی جز «فهم مشترک» و «مطالبه مشترک» مردم از توسعه نیست.

🔸 همه چیز از «خواستن» آغاز می‌شود و محال است مردم، هدفی مشترک را بخواهند و به آن دست نیابند و محال است هیچ حکومتی هرچند قدرتمند، انرژی کافی برای مقابله با خواست مشترک مردم را داشته باشد.

🔸 در این روزها که آلودگی هوای بسیاری از شهر‌های کشور نفسمان را می‌گیرد، و سنگینی سرب سینه‌هایمان را تنگ می‌کند، می‌خواهیم ذهنمان را باز کنیم و در آسمان صاف و زیبای توسعه پرواز کنیم. تلاش کنیم تا فهم مشترکی از توسعه پیدا کنیم و بدانیم چه چیز را مطالبه‌گری کنیم.

🔸 «درس‌گفتارهای توسعه» مجموعه‌ ویدئویی بدیع و ساختارمندی است، که قصد دارد مفهوم توسعه را برای همه توسعه‌خواهان ایرانی تبیین نماید.

🔸 این مجموعه بنا دارد هم با نگاه به مرز دانش حوزه توسعه، و هم با تمرکز بر ویژگی‌های بومی کشورمان ایران، فرایند توسعه را تبیین و مسیر آینده‌ آن را پیش‌بینی کند.

🔸 این مجموعه شامل فصل‌های مختلفی است که فصل اول آن آماده انتشار شده و فصول بعدی هم در حال آماده سازی است.

🔸 درس‌گفتارهای توسعه کمک می‌کند تا با فهم دقیق‌تر مفهوم، گذشته و آینده توسعه، مسیر بهتر و کارآمد‌تری برای توسعه‌خواهی در ایران برداریم.

📺 دسترسی به فصل اول درس‌گفتارهای توسعه محسن رنانی


.
عشق و توسعه (فیلم کامل)

سخنان محسن رنانی در سلسله نشست‌های ماهانه صبح امید (موسسه سپهر مهر)
(خانه اندیشمندان علوم انسانی / ۷ آبان ۱۴۰۳)

در آپارات ببینید: 👇👇
https://www.aparat.com/v/vsl3b6l

در یوتیوب ببینید: 👇👇
https://www.youtube.com/watch?v=7fFLLAzofYc

فایل صوتی این سخنرانی را در یپوندهای زیر بشنوید:

https://t.me/Renani_Mohsen/695

https://renani.net/sayings/lectures/love-development01/
.


.

👈 از وفاق تا افق (فیلم کامل)
.
(نگاهی به چشم‌انداز اقتصاد ایران)

سخنرانی محسن رنانی
در انجمن اقتصاد ایران
(۹ آبان ۱۴۰۳)


در آپارات ببینید: 👇👇

https://www.aparat.com/v/jvy98b4

در یوتیوب ببینید: 👇👇

https://www.youtube.com/watch?v=HHx6hwouxEc


.


.
👈 حسین یا سنوار؟

✍️ محسن رنانی

در یادداشت و سخنرانی «حکمرانی بی‌قصه» (در پیوند پایین ببینید) گفتم که قصه انقلاب را بنیان‌گذار از سال ۴۲ شکل‌داد و دکتر شریعتی نیز نسخه مدرن‌ آن را تدوین کرد. بنیانگذار اما برای آن‌که قصه‌اش پذیرش حداکثری یابد هیچ‌کس را حذف نکرد. گفتار او چنان بود که در انقلاب اسلامی حتی توده‌ای‌ها و چریک‌های فدایی خلق را نیز زیر عبای خود جا می‌داد و آنان نیز قصه‌ آیة‌آلله را باور کردند و نقش خود را به خوبی بازی کردند. بعد از انقلاب و قبضه قدرت،‌ رفتار او البته تغییر کرد و حذف‌ها آغاز شد.

قصه بنیان‌گذار اما چنان قوی و جذاب بود، و نقش او چنان در قصه‌اش جاافتاده بود، که تا پایان عمرِ او، آن قصه در ذهن و زبان اکثریت ایرانیان جاری بود. چنان قوی که حتی قانون اساسی‌ای که خود آیه‌الله تایید کرده بود و به رای مردم گذاشته بود نیز هیچگاه نتوانست در برابر قصه او، رنگ و معنایی پیدا کند. این که قانون اساسی در ایران تا این‌پایه خوار شده است، برای این است که در سایه حضور بنیانگذار، قانون اساسی هیچگاه فرصت نکرد تا قصه خودش را خلق کند. سکوتِ تقریبا همه شخصیت‌های سیاسی، علمی، فرهنگی و هنری داخلی (به جز یک نفر) در برابر اعدام‌های سال ۶۷ الزاما به علت ترسشان نبود بلکه به علت آن بود که هنوز قصه آیه‌الله بر دلها مسلط بود، در حالی که قانون اساسی هنوز قصه نداشت. به گمان من اعدام‌های ۶۷ به‌‌مانند شلیک به قلب قانون اساسی و پایان یافتن امکان خلق قصه برای آن بود.

درواقع نه در حضور و نه بعداز بنیانگذار، حاکمان، قانون‌اساسی را پیمان مقدسی ندانستند؛ پس هر جا به نفع‌شان بود از آن بهره بردند و هر جا نبود آن را تفسیر کردند و بنابراین ناموس قانون را ضایع کردند و راه تبدیل آن به یک قصه ملی را بستند. به‌این‌خاطر است که به گمانم از دل این قانون دیگر نمی‌توان قصه جمعی دیگری برای آینده ایرانیان خلق کرد. هر چیزی که باورپذیری قصه‌اش زایل شود، مثل برندی است که اعتبارش را از دست بدهد، دیگر همان برند را نمی‌توان بازسازی کرد.

هر گام حذفیِ پس از انقلاب، بخشی از قصه بنیانگذار را کم‌رنگ می‌کرد. قصه‌ آیة‌الله وقتی دیگر باورپذیری خود را از دست داد که نسل نو متوجه شد که در قصه‌ آیةالله، نقشی برای او دیده نشده و فرصتی برای آن که دنیای خودش را خلق کند به او داده نمی‌شود. این همان نقطه‌ای بود که نسل نو فریاد زد: «اصلاح طلب، اصول‌گرا، دیگه تمومه ماجرا». اگر حاکمان در سال‌های ۹۶ و ۹۸ گوش شنوایی داشتند، پیش‌ازآن‌که دیر شود، به فکر خلق قصه‌ای تازه و باورپذیر برای خودشان و برای آینده ایران می‌افتادند.

حاکمان امروز اما هنوز می‌خواهند نسخه‌های جدیدی از قصه بنیان‌گذار را بازتولید کنند. بگذارید بی‌پرده بگویم: از این پس، و بویژه بعداز تحولات شام، دیگر هر قصه‌ای که در آن اکثریت مردم ایران بازیگر نباشند، باورپذیر نخواهد بود و در نطفه شکست می‌خورد. جمهوری اسلامی نمی‌تواند قصه‌ای باورپذیر خلق‌کند که جنبش مهسا و خواسته‌های آن و بازیگران آن را نبیند؛ نمی‌تواند قصه‌ای بنویسد که روشنفکران منتقد، زندانیان سیاسی، میلیون‌ها ایرانی مهاجر، ایرانیان غیرشیعه و سایر حذف شدگان را نبیند؛ حتی نمی‌تواند در قصه خود براندازان و طرفداران سلطنت را نبیند. قصه آینده ایران را همه ایرانیان با هم خواهند نوشت و جمهوری اسلامی اگر فرصتی داشته باشد فقط آن است که یک قصه فراگیر تازه و باورپذیر خلق کند که در آن امکان بازیگری و نقش‌آفرینی برای همه ایرانیان با هر زبان و مذهب و گرایش و اندیشه وجود داشته باشد.

جمهوری اسلامی در نقطه خطیری قرار گرفته است. می‌تواند انتخاب کند که سنواری عمل کند یا حسینی. یحیی سنوار، بدون آن که رضایت مردم غزه را گرفته باشد، قصه خودش را به کل مردم غزه تحمیل کرد و آنان را گرفتار مصیبتی کرد که تا نسل‌ها و حتی قرن‌ها پیامدهایش هم برای فلسطینیان، هم برای مسلمانان منطقه خواهد ماند.

حسین (ع) اما چه کرد؟ شب عاشورا، یارانش را فراخواند و قصه‌ی فردای خودش را برای آنان روایت کرد. آنگاه گفت هر کس می‌خواهد، بماند و در این قصه بازی کند، هر کس نمی‌خواهد، آزاد است و دیگر تعهدی به من ندارد. حسن (ع) نیز چنین کرد؛ وقتی دید امتش با قصه او همداستان نیستند، قصه‌اش را فرونهاد و صلح کرد. و پیش از او علی (ع) نیز به قول مرحوم مطهری، نشان داد که نخستین مسلمان لیبرال است؛ یعنی پس از شورای سقیفه و انتخاب نشدنش به خلافت، وقتی دید قصه او در میان اکثریت خریداری ندارد، تمکین کرد و با سه خلیفه همکاری کرد. وقتی هم که خلیفه شد آنگاه که دید در جنگ با معاویه، مردمان خودش تمایلی به ادامه بازی در قصه او را ندارند، صلح کرد.
راستی ما کیستیم؟ شیعه حسینی یا شیعه سنواری؟

«حکمرانی بی‌قصه» را این‌جا بخوانید و بشنوید:
https://renani.net/sayings/lectures/governing-without-story/

محسن رنانی / ۲۹ آذر ۱۴۰۳

.

86.3k 1 2.4k 1.2k

.

👈 رقصِ با خویشتن (فیلم کامل)

گفت‌وگوی علی درستگار با محسن رنانی در برنامه سپنج
(۲۵ خرداد ۱۴۰۳)

در آپارات ببینید: 👇👇

https://www.aparat.com/v/all05hu
.
.
رقص با خویشتن
گفت‌وگوی علی درستگار با محسن رنانی در برنامه سپنج (۲۵ خرداد ۱۴۰۳) تارنمای رسمی محسن رنانی: www.renani.net


.
به اصفهان سلام کنیم
👇👇👇

https://t.me/Renani_Mohsen/715
.

https://renani.net/texts/notes/hello-esfahan/

Показано 20 последних публикаций.