🍃🌸کانال رنگارنگــ🌸🍃


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


مطالب کانال رنگارنگ :
🌹فیلم های سینمایی و سریال های هفتگی
🌺داستان
💊نکته های پزشکی
🌸ترفند و دانستنیها

لینک کانال:
https://t.me/joinchat/AAAAAESAUVq6MCywiQNjcg
ارسال سوژه و تبلیغ:
@Masoumi_hassan
🎮 تعمیرات سونی Play ststion 4-3-2-1
ارسال با پیک

Связанные каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


ديشب اسم واي فايم رو گذاشتم:
اگه ميتوني هكش كن





صبح پاشدم ديدم اسمش شده:
ضایع شدی
‌🤣🤣
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@rangaaraaang 🍃🌸
¯\_(ツ)_/¯


دکتر بهم گفت استخوونات ضعیف شده چیز سنگین حمل میکنی؟ 😐


گفتم: بغض تو گلوم 😢

اگه پرستارا دکترو نمیگرفتن میخواست آمپول هوا بهم بزنه 😂😂
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@rangaaraaang 🍃🌸
¯\_(ツ)_/¯


به طرف میگن خودتو به انگلیسی معرفی کن ،


میگه : پاور گاد نیو دی اورجینال ،


میگن به فارسی بگو ،


میگه : قدرت الله نوروزی اصل ...😂😂
•••✾~🍃🌸🍃~✾•••
https://eitaa.com/joinchat/637731031C06e4e8e73a
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@rangaaraaang 🍃🌸
¯\_(ツ)_/¯


آیا می دانید: 😳

.
.ما با خوردن یه رانی ۱۰ کالری بدست میاریم☺️☺️





.
و برای خوردن دو تیکه ی آخر درون قوطی ۱۲ کالری مصرف میکنیم😂😁
•••✾~🍃🌸🍃~✾•••
https://eitaa.com/joinchat/637731031C06e4e8e73a
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@rangaaraaang 🍃🌸
¯\_(ツ)_/¯


یکی از تفریحات ایرانی ها اینه که میرن یه جنس می خرن






بعد میرن توی تک تک مغازه ها همونو قیمت میکنن ...

به این میگن تفریح سالم😂
•••✾~🍃🌸🍃~✾•••
https://eitaa.com/joinchat/637731031C06e4e8e73a
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@rangaaraaang 🍃🌸
¯\_(ツ)_/¯


اصل شعار زن زندگی آزادی از دید آقایون اینه 😂

یه ایرانی همیشه خلاقه

👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/637731031C06e4e8e73a

🔭🔮🔭🔮🔭🔮🔭🔮


🔺بیشتر مردم وقتی که یک هندوانه را به خانه می‌آورند، با کارد زدن و دیدن سفیدی آن، اولین کاری که میکنند، دور انداختن هندوانه سفید است🍉

🔹میخام یک راهکار جالب به شما آموزش بدم که تا حالا نمیدونستید👌

✅ اگر هندوانه را با کارد تکه کردید و دیدید سفید است، آنرا دور نیندازید.. ❌

🔸تکه‌ی جدا شده از هندوانه را به همان طریق که جدا کرده اید، سر جای خود قرار دهید. سپس یک عدد پلاستیک بزرگ(بهتر است سفره یکبار مصرف باشد) را به میزانی که بتوان کل هندوانه را در آن پیچید، تهیه فرمایید.
هندوانه را بصورت کامل در پلاستیک یا سفره یکبار مصرف بپیچید. برای مدت ۲۴ ساعت در جای گرم، مثل حیاط نگهدارید.
بعد از ۲۴ ساعت هندوانه را بیاورید و در سینی بزرگی باز کنید و دوباره با کارد تکه کنید. خواهید دید که هندوانه شما در کمال ناباوری، همچنان سفید است. حالا در این مرحله آنرا دور بیندازید.✋

واقعا فکر کردی هندوانه دوباره قرمز میشه؟☺️
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@rangaaraaang 🍃🌸
¯\_(ツ)_/¯


Репост из: 🍃🌸کانال رنگارنگــ🌸🍃
🔸اتوبوس كه حركت كرد پسر ٢٥ ساله رو به پدرش كرد و گفت: ببين پدر درختها با ما حركت مي كنند🌲😍

🔹بعد از مدتي پسر دوباره گفت : پدر خانه ها هم با ما حركت می كنند🏠😍

🔸زوج جوان بسيار كنجكاو شده بودند؛ كه پسر دستش را از پنجره بيرون برد و گفت: پدر باران روی دست من چكيد و پدر لبخندي ملیحی به او زد😊💧

🔹زوج جوان كه ديگر طاقت نداشتند اشک از چشمانشون داشت سرآزیر میشد رو به پدر كردند و گفتند : آيا پسر شما تازه بينايي خود را به دست آورده؟؟😇

🔸پدر گفت نه بابا، مواد میکشه کلنگ، سرویسمون کرده😑

🔻نتیجه اخلاقی: هیچ وقت زود قضاوت نکنید😂

برای دیدن بعدی👇اینجا رو بزن
🌸 @rangaaraaang 🌸


⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی


پادشاهی در بستر بیماری افتاد. پزشکی حاذق بر بالین وی حاضر کردند. پزشک گفت: باید کل خون پسر جوانی را در بدن تو تزریق کنند تا ضعف و کسالتت برطرف گردد.

شاه از قاضی شهر فتوی مرگ جوانی را برای زنده ماندن گرفت. پدر و مادری را نشانش دادند که از فقر در حال مرگ بودند. پولی دادند و پسر جوان آنها را خریدند.

پسر جوان را نزد پادشاه خواباندند تا خون او را در پادشاه تزریق کنند. جوان دستی بر آسمان برد و زیر لب دعایی کرد و اشکش سرازیر شد. شاه را لرزه بر جان افتاد و پرسید چه دعایی کردی که اشکت آمد؟

جوان گفت: در این لحظات آخر عمرم گفتم، خدایا، والدینم به پول شاه نیاز دارند و مرگ مرا رضایت دادند. و قاضی شهر به مقام شاه نیاز دارد که با فتوای مرگ من به آن می‌رسد، با مرگ من، پزشک به شهرت نیاز دارد که شاه را نجات می‌دهد و به آن می‌رسد. و شاه با خون من به زندگی نیاز دارد که کشتن من برایش نوشین شده است.

گفتم: خدایا تمام خلایقت برای نیازشان می‌بینی مرا می‌کشند تا با مرگ من به چیزی در این دنیای پست برسند. ای خالق من، تنها تو هستی که مرا برای نیاز خودت نیافریدی و از وجود بنده‌ات بی‌نیازی، تنها تو هستی که من هیچ سود و زیانی به تو اگر بخواهم هم، نمی‌توانم برسانم.

ای بی‌نیاز مرا به حق بی‌نیازی‌ات قسم می‌دهم، بر خودم ببخشی و از چنگ این نیازمندانت به بی‌نیازی‌ات سوگند می‌دهم رهایم کنی.

شاه چون دعای جوان را شنید زار زار گریست و گفت: برخیز و برو . من مردن را بر این گونه زنده ماندن ترجیح می‌دهم.

شاه با چشمانی اشک‌آلود سمت جوان آمده و گفت: دل پاکی داری دعا کن خدای بی‌نیاز مرا هم شفا داده و بی‌نیازم از خلایقش کند.

جوان دعا کرد و مدتی بعد شاه شفای کامل یافت !
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@rangaaraaang 🍃🌸
¯\_(ツ)_/¯


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
دمش گرم واقعا دزد حرفه‌ای بود🤣
خوبه بانک نمیزنه 😂

┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@rangaaraaang 🍃🌸
¯\_(ツ)_/¯


🌹داستان توبه علی گندابی

علی نامی که در محله فعلی که مصلای همدان نام دارد و در گذشته به آن گنداب میگفتند زندگی می کرد! به همین دلیل او را علی گندابی صدا می کردند. علی گندابی چهره ای زیبا بهمراه چشمهای زاغ و موهای بور داشت که یک کلاه پشمی خیلی زیبایی هم سرش میکرد.

لات بود اما یکجور مرام و معرفت ته دلش بود،برای مثال یکروز که تو قهوه خانه نشسته بود و یک تازه عروس به او نگاه میکرد، به خودش گفت علی پس غیرت کجارفته که زن مردم به تو نگاه میکنه؟ بعد کلاهش را درآورد و بعد از ژولیده کردن موهاش از قهوه خونه بیرون رفت.

یک روز آقای شیخ حسنی که از روضه خوان های همدان بود، برای روضه خوانی به یک روستا رفته بود. او تعریف کرده که: رفتم روضه را خواندم آمدم بیام که دیر وقت بود و دروازه های شهر رو بسته بودند و هنگامیکه خواستم به روستا برگردم، یادم افتاد که فردا در نماز جمعه سخنرانی دارم و گفتم اگر بمونم از دست حیوان های درنده در امان نخواهم ماند. زمانیکه خواستم در بزنم، دیدم علی گندابی با رفقاش عرق خورده و داره اربده کشی میکنه. دیگه گفتم خدایا توکل به تو و در زدم که دیدم علی گندابی درو باز کرد، اربده می کشید و قمه دست داشت.

گوشه عبای منو گرفت و کشون کشون برد و گفت: آق شیخ حسن این موقع شب اینجا چیکار میکنی ؟ گفتم: رفته بودم یه چند شبی یه جایی روضه بخونم که گفت: بابا شما هم نوبرشو آوردید، هر 12 ماه سال هی روضه هی روضه. گفتم: علی فرق میکنه و امشب، شب اول محرمه اما تا این رو بهش گفتم علی عرق خورده قمه به دست جا خورد، بطوریکه سرش را به دروازه می زد با خودش می گفت: علی این همه گناه توی ماه محرمم گناه.

به شیخ حسن گفت شیخ به خدا تیکه تیکت میکنم اگه برام همینجا روضه نخونی که شیخ میگه: آخه حسن روضه منبر میخواد . روضه چایی میخواد، مستمع میخواد. گفت: من این حرفاحالیم نیست منبر میخوای باشه من خودم میشم منبرت. چهار دست و پا نشست تو خاک ها بشین رو شونه من روضه بخون، اومدم نشستم رو شونه های علی شروع کردم به روضه خوندن که علی گفت: آهای شیخ این تجهیزات رو بزار زمین منو معطل نکن صاف منو ببر سر خونه آقا ابولفضل عباس و بهش بگو آقا علیت اومده. من هم روضه رو شروع کردم: "ای اهل حرم پیر علمدار نیامد/ سقای حسین نیامد" دیدم یک دفعه دارم بالا و پایین میرم و دیدم علی گندابی از شدت گریه یک گوشه صورتش را گذاشته رو زمینو اشک میریزه.

روضه که تموم شد، علی گندابی گفت: شیخ ازت ممنونم میشم یک کار دیگه هم برام انجام بدی؟ رویت رو بکنی به سمت نجف امیر المومنین به آقا بگی علی قول میده دیگه عرق نخوره. گفتم باشه و رفتیم خونه. فردا که در مسجد بالای منبر رفتم، گفتم : آهای مردم به گوش باشید که علی گندابی توبه کرده. روضه که تموم شد مستقیم به در خونه علی گندابی رفتیم، در که زدیم زنش در رو باز کرد، گفتیم با علی گندابی کار داریم که زنش گفت علی گندابی رفت، دیشب که اومد خونه حال عجیبی داشت گفت باید برم، جایی جز کربلا ندارم یا علی آدم میشه بر میگرده یا دیگه بر نمیگرده.

علی گندابی رفت مدتی مقیم کربلا شد و کم کم که دیگه خالی شده بود رفت نجف اشرف. میرزای شیرازی که به مسجد میومد تا علی رو نمی دید نماز نمیخوند، تاعلی هم خودش رو برسونه. یک روز که با هم تو مسجد نشسته بودن و علی داشته نماز میخونده به میرزای شیرازی خبر میدن که فلان عالم در نجف به رحمت خدا رفته، گفت: باشه همینجا یه قبری بکنید نمازشو میخونم بعد خاکش میکنیم. خبر اومد که قبر حاضره اما مرده زنده شد و قلبش به کار افتاده که میرزا گفت: قبر رو نپوشونید که حتما حکمتی در کاره. نماز دوم شروع کردن تموم که شد گفتن میرزا هر کاری میکنیم علی از سجده بلند نمیشه، اومدن دیدن علی رفته، علی تموم کرده بود .

میرزا گفت: میدونید علی تو سجده چی گفته؟ خدا رو به حق امام علی قسم داد و گفت: خدایا یک قبر زیر قدم زائرای امام علی(ع) خالیه میزاری برم اونجا....

┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@rangaaraaang 🍃🌸
¯\_(ツ)_/¯


Репост из: 🍃🌸کانال رنگارنگــ🌸🍃
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
موش پر رو☺️😁


*خییییییلی جالبه*
حتما بخونید*
همه‌ی ما کارتون زیبای پینوکیو رو دیدیم و از اون خاطرات خوبی داریم.
ولی حالا فهمیدم که من هیچ‌چیز جز داستان سطحی از این اثر فوق‌العاده رو نفهمیده بودم.

کارلو کلودی می‌گفت که هدف ازخلق شخصیت پدر ژپتو، نشان دادن شخصیت خداوند “آفریدگار و خالق” بوده که با چه عشق و علاقه‌ای پینوکیو رو خلق کرده بوده و در هر شرایطی از پینوکیو حمایت میکرده. حتی وقتی که پینوکیو از پدر ژپتو دور میشده اما باز از حمایت و عشق خالقش بهره‌مند بوده.
هدف نویسنده به تصویر کشیدن عشق همیشگی پروردگار نسبت به بنده‌اش توسط پدر ژپتو بوده است.

هدف از خلق جوجه‌اردک ”جینا” نشون دادن عقل، قلب و روح پاک پینوکیو بوده که در هر شرایطی پینوکیو رو از انجام کارهای اشتباه منع میکرده و این جوجه‌اردک پاک و معصوم رو خداوند در وجود همه‌ی بندگانش به ودیعه گذاشته اما انسان‌ها هم مثل پینوکیو بعضا" به الهامات و حرفای این جوجه‌اردکشون گوش نمیکنن و کار خودشونو میکنن و بعضا" دچار سردرگمی و عذاب میشن همون‌طور که پینوکیو هیچ‌وقت به الهامات قلبش گوش نمی‌داد و همیشه دچار خسران می‌شد.

هدف از خلق شخصیت روباه و گربه‌نره به تصویر کشیدن نفس پینوکیو بوده که همیشه با وعده‌های پوچ و توخالی پینوکیو رو به گمراهی میکشوندن و مایه‌ی دوری پینوکیو از پدر ژپتو میشدن، همون‌طور که انسانها با پیروی از نفس درونشون از خداوند دور میشن.

اگه یادتون باشه توی یه قسمتی از داستان، پینوکیو دروغ که می‌گفت دماغش دراز می‌شد و توی عذاب شدیدی قرار می‌گرفت و پری مهربون اونو می‌بخشید و دوباره دماغش خوب می‌شد. نویسنده می‌گفت منظور من از خلق این سکانس این بوده که به بیننده بگم که دروغ توازن و تعادل روح پاک آدمی رو به هم میریزه و مجبور بودم اینو توی جسم پینوکیو نشون بدم و همه‌ی انسان‌ها همیشه یه پری مهربون در وجودشون دارن که به محض بازگشت از گناه اونا رو میبخشه و در آغوش میگیره.

اگه یادتون باشه توی یه قسمتی روباه و گربه‌نره با تعاریف آن‌چنانی از یک شهربازی پینوکیو رو گول میزنن و سوار بر یک کالسکه‌ی بزک‌شده میشن و میرن به شهر آرزوهاشون. وقتی صبح بیدار میشن تبدیل به یه حیوان درازگوش میشن و اینجا پینوکیو میفهمه که اشتباه کرده.
کارلو کلودی میگه اغلب انسان‌ها گول نفس خودشونو میخورن و در پی زرق و برق دنیا، سوار بر این کالسکه‌ها میشن و وقتی به مقصد میرسن متوجه میشن که گوششون دراز شده و اشتباه کردن.

سرتونو درد نیارم نویسنده میگه بعد از اینکه پینوکیو تمام دنیا رو گشت و تمام اشتباهاتشو کرد آخرش تصمیم میگیره که پیش پدر ژپتو برگرده و وقتی میرسه از ژپتوی پیر میخواد که اونو تبدیل به یه انسان واقعی کنه چون دیگه از چوبی‌بودن خسته شده بوده و صبح بیدار میشه میبینه که آرزوش برآورده شده و تبدیل به یه انسان واقعی شده.
کارلو کلودی میگه هدفم از خلق این سکانس این بوده که به مخاطب بگم که اگه به سوی خالق خودت برگردی یک انسان واقعی میشی وگرنه پینوکیوی چوبی‌ای بیش نیستی.


بهرام ناصری فرد ، میلیاردر ایرانی
بزرگ ترین نخلستان خصوصی جهان در دشتستان برازجان را با‌ بیش از ۲۰۰ هزار نخل، وقف خیریه نموده است. خرماهای این نخلستان در زمان افطار ماه رمضان، در سفره های بوشهری ها به وفور یافت می‌شود.

♦️ او داستان جالبی از زمانی که در فقر زندگی کرده است، بازگو می‌کند.
🔸 می‌گويد: " من در خانواده‌ای بسیار فقیر در روستای «شول برازجان» زندگی می‌کردم به حدی که، هنگامی که از بچه‌های مدرسه خواستند که برای رفتن به اردو یک ریال بیاورند، خانواده‌ام به رغم گریه‌های شدید من، از پرداخت آن عاجز ماندند. یک روز قبل از اردو، در کلاس به یک سؤال درست جواب دادم و معلم من که برازجانی بود، به عنوان جایزه، به من یک ریال داد و از بچه‌ها خواست برایم کف بزنند. غم وغصه من، تبدیل به شادی شد و به سرعت با همان یک ریال در اردوی مدرسه ثبت نام نمودم. دوران مدرسه تمام شد و من بزرگ شدم و وارد زندگی و کسب و کار شدم و به فضل پروردگار، ثروت زیادی به دست آوردم و بخشی از آن را وارد اعمال خیریه نمودم. در این زمان به یاد آن «معلم برازجانی» افتادم و با خود فکر می‌کردم که آیا آن یک ریالی که به من داد، صدقه بود یا جایزه؟
به جواب این سئوال نرسیدم و با خود گفتم: نیتش هرچه بود، من را خیلی خوشحال کرد و باعث شد دیگر دانش آموزان هم نفهمند که دلیل واقعی دادن آن یک ریال، چه بود. تصمیم گرفتم که او را پیدا کنم و پس از جستجوی زیاد، او را یافتم در حالی که در زندگی سختی به سر می‌برد و قصد داشت که از آن مکان کوچ کند. بعد از سلام و احوال پرسی به او گفتم: "استاد عزیز، تو حق بزرگی به گردن من داری". او گفت : " اصلاً به گردن کسی حقی ندارم." من داستان کودکی خود را برایش بازگو نمودم و او به سختی به یاد آورد و خندید و گفت : " لابد آمده‌ای که آن یک ریال را پس بدهی". من گفتم : " آری" و با اصرار زیاد، او را سوار بر ماشین خود نموده و به سمت یکی از ویلاهایم حرکت کردم. هنگامی که به ویلا رسیدم، به استادم گفتم : " استاد، این ویلا و این ماشین را باید به جزای آن یک ریال، از من قبول کنی و مادام العمر حقوق ماهیانه ای نزد من داری. " استاد خیلی شگفت زده شد و گفت: "اما این خیلی زیاد است."
من گفتم: "به اندازه آن شادی و سروری که در کودکی در دل من انداختی، نیست". من هنوز هم لذت آن شادی را در درونِ خود احساس می‌کنم‌.
🍅 مرد شدن‌، شاید تصادفی باشد، اما مرد ماندن و مردانگی کردن، کار هر کسی نیست.
🍅 ﻫﻤﻪ ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ...
ﻭﻟﯽ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ "ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ" ﺷﻮﻧﺪ
ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭت است.
ﻭ ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ.

فقرا فراموش نشوند!

‎‌ ‌‌ ‌ ‎ ‎ ‎ ‌ ‎ ‌ ‎ ‌


قابل توجه خانمهای خوش سلیقه

🔱بیرون قابلمه تفلون که زرد وقهوه ای میشه با گاز پاکن راحت میره

🔱وسایل سفید اشپزخانه مثل یخچال که به مرور زمان تیره میشه با وایتکس سفید میشه

🔱پیاز رو برای خورشت رنده کنید لعاب خوبی میده

🔱دستتون بو سیر گرفت با خمیر دندون اثری ازش باقی نمی مونه

🔱ته دیگ سیب زمینی رو یه طرف شو سرخ کنید بعد برگردونید وبرنج رو روش بریزید

🔱ته دیگ نان لواش کمی زردچوبه به روغن بریزید خیلی خوش رنگ میشه

🔱برای غذاها از چوب دارچین استفاده کنید خوشمزه تر میشه

🔱داخل خورشت قیمه یه گوجه رنده کنید خوش طعم میشه

🔱دارچین وزیره برای عدس پلو خوب میشه

🔱پخت مرغ که حتما یه جوش بخوره وابشو خالی کنید

🔱مرغ رو با اب گرم ونمک در اول وگوشت قرمز رو در اب سرد ونمک دراخر

🔱برای بو ی بد کلم موقع پخت بهش زنجبیل اضافه کنید

🔱غذاتون تند شد بهش یه قاشق ابلیمو واگه شور شد یه قاشق نوشابه بزنید

🔱برای کاکائو تو کیک اول با روغن مخلوط کرده رنگش تیره تر میشه

🔱برای گلو درد وسرفه اویشن وانجیر وشنبلیله دم کنید

🔱کله پاچه پختیدروش رو با سلیفون کامل بپوشونید ویه سوراخ وسطش بزنید بوش نمی پیچه

🔱برای شوید نزارید کامل خشک بشه بعد از یک یا دو روزفریز کنید برای باقالا عالی میشه

🔱برای ته دیگ کمی زعفران و دارچین بزنید عالی میشه

🔱بعد اب لیمو گیری گوشت ها شو گرد گرد کرده فریز کنید برای قیمه وقرمه عالی میشه

🔱سیب زمینی میخواهید سیاه نشه تو اب نمک بخوابونید
🎄🐾🎄🐾🎄🐾🎄🐾🎄🐾

: ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻌﻄﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﻟﻮﺑﯿﺎ ﭘﻠﻮ ﺍﺯ ﺯﯾﺮﻩ ﺳﯿﺎﻩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪ .
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻌﻄﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﻋﺪﺱ ﭘﻠﻮ ﺍﺯ ﺩﺍﺭﭼﯿﻦ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪ
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻌﻄﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺗﻪ ﺩﯾﮓ ﺯﻋﻔﺮﺍﻧﯽ ﺍﺯ ﻫﻞ ﺳﺎﺋﯿﺪﻩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪ
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺻﻊ ﭘﻠﻮ ﺍﺯ ﻫﻞ ﺳﺎﯾﯿﺪﻩ ﻻﯾﻪ ﺑﺮﻧﺠﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺩﻡ
ﺑﮑﺸﺪ ﺑﭙﺎﺷﯿﺪ .
ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺒﺰﯼ ﭘﻠﻮﻣﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﺗﺨﻢ ﮔﺸﻨﯿﺰ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪ
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻌﻄﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺳﻮﭖ ﺷﯿﺮ ﮐﻤﯽ ﺁﻭﯾﺸﻦ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪ
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻌﻄﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺎ ﮐﺎﺭﺍﻧﯽ ﻻﺯﺍﻧﺒﺎ ﺁﻭﯾﺸﻦ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪ
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻌﻄﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﻗﯿﻤﻪ، ﻓﺴﻨﺠﻮﻥ، ﺧﻮﺭﺷﺖ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﯾﮏ ﻗﺎﺷﻖ
ﭼﺎﯾﺨﻮﺭﯼ ﻫﻞ ﻭﻧﺼﻒ ﺍﺳﺘﮑﺎﻥ ﮔﻼﺏ ﺑﺮﯾﺰﯾﺪ . ﯾﮏ ﺟﻮﺵ ﺯﺩ ﺳﺮﯾﻊ
ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﻨﯿﺪ
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻌﻄﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺧﻮﺭﺷﺖ ﺑﺎﻣﯿﻪ ﺳﯿﺮ ﻭﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﯾﮏ ﭘﯿﺎﺯ ﺭﻧﺪﻩ ﺷﺪﻩ
ﺳﺮﺥ ﺷﺪﻩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﯾﮏ ﻗﺎﺷﻖ ﻣﺮﺑﺎﺧﻮﺭﯼ ﺩﺍﺭﭼﯿﻦ ﺗﻔﺖ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﺮﯾﺰﯾﺪ
ﻭﻣﻌﻄﺮ ﮐﻨﯿﺪ .
ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮﺥ ﺷﺪﻥ ﻣﺎﻫﯽ ﺣﺘﻤﺎ ﺩﺭ ﭘﻮﺩﺭ ﺳﻮﺧﺎﺭﯼ ﮐﻤﯽ ﺗﺨﻢ ﮔﺸﻨﯿﺰ
ﻭﭘﻮﺩﺭ ﺳﯿﺮ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﻨﯿﺪ
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻌﻄﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺮﻍ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﮐﻪ ﻣﺮﻍ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﯾﮏ ﻗﺎﺷﻖ ﭼﺎﯾﺨﻮﺭﯼ
ﻫﻞ ﻭﮔﻼﺏ ﻧﯿﻢ ﺍﺳﺘﮑﺎﻥ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺯﻋﻔﺮﺍﻥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪ
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻌﻄﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﺵ ﺍﺯ ﭼﻬﺎﺭ ﺯﯾﺮﻩ ﻭﺩﺍﺭﭼﯿﻦ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪ
🌺رازﻫﺎی ﮐﺘﻠﺖ

🍴آب ﺳﯿﺐزﻣﯿﻨﯽ ﺧﺎم را ﺑﺮای آﻧﮑﻪ ﺑﻮی ﮐﺘﻠﺖﻧﺎﻣﻄﺒﻮع ﻧﺸﻮد، ﺣﺘﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﺮﻓﺖ

🍴ﺳﯿﺐزﻣﯿﻨﯽ ﭘﺨﺘﻪ را ﺣﺘﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ رﻧﺪﻩ ﮐﺮد و ﻧﺒﺎﯾﺪ آن را ﻫﻤﺮاﻩ ﮔﻮﺷﺖ، ﭼﺮخ ﮐﺮد
🍴ﺳﯿﺐزﻣﯿﻨﯽ ﺧﺎم را ﻣﯽﺗﻮان ﭼﺮخ ﮐﺮد ﺑﻪ ﺷﺮط آﻧﮑﻪ آب ﺳﯿﺐزﻣﯿﻨﯽ ﺑﺎ ﮔﻮﺷﺖ
ﻣﺨﻠﻮط ﻧﺸﻮد

🍴در ﮐﺘﻠﺖ ﮔﻮﺷﺖ ﺑﻬﺘﺮ اﺳﺖ از آرد ﻧﺨﻮدﭼﯽ اﺳﺘﻔﺎدﻩ ﺷﻮد، ﭼﻮن ﮐﺘﻠﺖ ﭘﻮک ﻣﯽﺷﻮد و در ﺻﻮرت اﺳﺘﻔﺎدﻩ از آرد ﺳﻮﺧﺎری و آرد ﮔﻨﺪم، ﮐﺘﻠﺖ، ﺧﻤﯿﺮ ﻣﯽﺷﻮد و ﭘﻮﮐﯽ ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ ﻧﺨﻮاﻫﺪ داﺷﺖ

🍴ﮐﺘﻠﺖ ﺑﺎ ﺳﯿﺐزﻣﯿﻨﯽ ﺧﺎم ﻫﻨﮕﺎم ﺳﺮخ ﺷﺪن، روﻏﻦ ﮐﻤﺘﺮی ﻣﯽﺑﺮد و ﺑﺮای
ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ در ﻣﺼﺮف روﻏﻦ اﺣﺘﯿﺎط ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ﻣﻨﺎﺳﺐﺗﺮ اﺳﺖ

🍴ﺑﺮای ﺳﺮخ ﮐﺮدن ﮐﺘﻠﺖ ﺑﺎ ﺳﯿﺐزﻣﯿﻨﯽ ﭘﺨﺘﻪ ﺑﺎﯾﺪ در ﺗﺎﺑﻪ روﻏﻦ زﯾﺎد ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﮐﺘﻠﺖ
روﻏﻦ ﮐﻤﺘﺮی ﺑﻪ ﺧﻮد ﺑﮕﯿﺮد و ﺑﻌﺪ ﻫﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺘﻠﺖ را روی ﮐﺎﻏﺬ روﻏﻦﮔﯿﺮ ﮔﺬاﺷﺖ ﺗﺎ
روﻏﻦ اﺿﺎﻓﯽ آن ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮد.

🍴ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺳﺒﺰی ﺑﺮای ﮐﺘﻠﺖ ، ﺗﺮﺧﻮن و ﻣﺮزﻩ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﻄﺮ ﺑﯽﻧﻈﯿﺮی ﺑﻪ ﮐﺘﻠﺖ

ﻣﯽدﻫﺪ. ﻣﯽﺗﻮاﻧﯿﺪ ﯾﮏ ﺑﺎر ﻫﻢ زﯾﺮﻩ را اﻣﺘﺤﺎن ﮐﻨﯿﺪ.
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@rangaaraaang 🍃🌸
¯\_(ツ)_/¯




✅ تهیه دمنوش کاهش درد مفصل

🔻سیب: یک عدد
▫️هل:۸ عدد
▫️دارچین: یک قاشق مرباخوری
▫️عسل: ۲ قاشق مرباخوری برای هر
▫️لیوان
🔺زنجبیل: یک دوم قاشق مرباخوری

✍️ طرز تهیه
سیب‌ها را نگینی یا رنده می‌کنیم و همراه دارچین، هل و زنجبیل داخل قوری چینی می‌ریزیم. سپس سه لیوان آب جوش به قوری اضافه می‌کنیم و قوری را به مدت ۳۰ دقیقه روی حرارت ملایم می‌گذاریم تا دم بکشد.پس از آماده‌شدن دمنوش آن را در یک لیوان یا فنجان بزرگ بریزید، عسل را به آن اضافه کنید و هم بزنید تا عسل کاملاً حل شود.
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@rangaaraaang 🍃🌸
¯\_(ツ)_/¯


*لطفا بخونین اما با دقت که متوجه بشین چی گفته.*
*چکیده از کتاب:*
*اینکارونکن ، اینکارو بکن*
*نویسنده : احمد فارسی*
********************
*١- اگه میخوای راحت باشی ، کمتر بدون ؛ و اگه میخوای خوشبخت باشی ، بیشتر بخون.*
__________________
*٢- تا پایان کار، از موفقیت در آن ، با کسی صحبت نکن.*
__________________
*٣- برای حضور در جلسات ، حتی یک دقيقه هم تأخير نكن.*
__________________
*٤- قبل از عاشق شدن ،ابتدا فکر کن ، که آیا طاقت دوری ، جدایی و سختى رو دارى يا نه؟؟؟*
__________________
*٥- "سکوت" تنها پاسخی است که اصلا ضرر ندارد.*
__________________
*٦- نصیحت کردن ، فقط زمانی اثر دارد که 2 نفر باشید.( در بين جمع كسى را نصيحت نكن )*
__________________
*٧- در مورد همسر کسی اظهار نظر نکن ، نه مثبت نه منفی.*
__________________
*٨- نوشیدنی های داخل لیوان و یا فنجان را تا آخر ننوش.*
_________________
*٩- در اختلاف خانوادگی حتی اگر حق با تو است ، شجاع باش و تو از همسرت عذر خواهی کن.*
__________________
*١٠- برای کودکان اسباب بازی های جنگی هدیه نبر.*
__________________
*١١- نه آنقدر کم بخور که ضعیف شوی ، و نه آنقدر زیاد بخور که مریض شوی.*
__________________
*١٢- بدترین شکل دل تنگی آن است ، که در میان جمع باشی و تنها باشی.*
__________________
*١٣- شخص محترمی باش ، و بدون اطلاع به خانه و محل کار کسی نرو.*
__________________
*١٥- وجدانت را گول نزن، چون درستی و نادرستی کارت را به تو اعلام می کند.*
__________________
*١٦- موقع عطسه کردن ، حتما از دیگران فاصله بگیر و از دستمال استفاده کن ولی با تمام وجود عطسه کن.*
__________________
*١٧- عاشق همسرت باش تا بهشت را ببینی.*
__________________
*١٨- کثیف نکن، اگر حوصله تمیز کردن نداری.*
__________________
*١٩- بخشیدن خطای دیگران بسیار قشنگ است،،، تجربه کردنش را به تو پیشنهاد می کنم.*
__________________
*٢٠- همه جا از همسرت تعریف و تمجید کن، حتی در جهنم.*
__________________
*٢١- با کارمندانت مهربان، ولی قاطع باش.*
__________________
*٢٢- غرور کسی رو نشکن، چون مثل شیشه ی شکسته برای تو، خطر آفرین است.*
__________________
*٢٣- عمل خلاف را، نه تجربه کن، نه تکرار.*
__________________
*٢٤- در جايى كه اشتباهى ازت سر زد ، با شجاعت اقرار کن که اشتباه کردی.*
__________________
*٢٥- هنر نواختن را یاد بگیر، نواختن موسیقی در هیچ کشوری گدایی نیست.*
__________________
*٢٦- هنگام صحبت کردن با دیگران ، به چشم آنها نگاه کن تا پیام و کلام تو را درک کنند.*
__________________
*٢٧- با دندان، میخ نکش.*
__________________
*٢٨- کسی را که به تو امیدوار است ، نا امید نکن.*
__________________
*٢٩- برای کسی که دوستش داری ، در روز تولدش پیام تبریک ارسال کن.*
_________________
*٣٠- اولین خیّر باش.*
__________________
*٣١- با داشتن همسری خوب وخوش اخلاق، همه کس و همه چیز را یکجا داری.*
__________________
*٣٢- در دفتر و منزل، گل های زیبا داشته باش.*
__________________
*٣٣- حسابداری و روشهای آنرا یاد بگیر.*
__________________
*٣٤- تزریق سرم وآمپول را یاد بگیر.*
__________________
*٣٥- وارد سیاست نشو.*
__________________
*٣٦- به سفر و همسفر فکر کن.*
__________________
*٣٧- تا ندانی ، نمی توانی ؛پس بدان ، تا بتوانی*
_________________
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@rangaaraaang 🍃🌸
¯\_(ツ)_/¯


زنی ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ، ﺩﺭﺳﺖ ﺟﻠﻮﯼ ﺣﻴﺎﻁ ﻳﮏ ﺗﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﭘﻨﭽﺮ ﺷﺪ ﻭ ﻣﺠﺒﻮﺭﺷﺪ ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﺗﻌﻮﻳﺾ ﻻﺳﺘﻴﮏ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﺩ .
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺳﺮﮔﺮﻡ ﺍﻳﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻮﺩ، ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺩﻳﮕﺮﯼ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻣﻬﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﭼﺮﺥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮔﺬﺷﺖ ﻭﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺟﻮﯼ ﺁﺏ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺁﺏ ﻣﻬﺮﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺩ .
زن ﺣﻴﺮﺍﻥ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭼﮑﺎﺭ ﮐﻨﺪ. ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﮐﻪ ﻣﺎﺷﻴﻨﺶ ﺭﺍ ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ ﺭﻫﺎ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺮﻳﺪ ﻣﻬﺮﻩ ﭼﺮﺥ ﺑﺮﻭﺩ .
ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﻴﻦ، ﻳﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﻧﺮﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺣﻴﺎﻁ ﺗﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻧﻈﺎﺭﻩ ﮔﺮ ﺍﻳﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺑﻮﺩ ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ ﻭ گفت:
ﺍﺯ ٣ ﭼﺮﺥ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺎﺷﻴﻦ، ﺍﺯ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﻳﮏ ﻣﻬﺮﻩ ﺑﺎﺯﮐﻦ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻻﺳﺘﻴﮏ ﺭﺍ ﺑﺎ ٣ ﻣﻬﺮﻩ ﺑﺒﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﻭ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺗﻌﻤﻴﺮﮔﺎﻩ ﺑﺮﺳﯽ.
ﺁﻥ زن ﺍﻭﻝ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺣﺮﻑ ﻧﮑﺮﺩ ﻭﻟﯽ ﺑﻌﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﺩﻳﺪ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯽ ﮔﻮﻳﺪ ﻭ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﻫﻤﻴﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﺪ ﭘﺲ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﻳﯽ ﺍﻭ ﻋﻤﻞ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻻﺳﺘﻴﮏ ﺯﺍﭘﺎﺱ ﺭﺍ بست!!!
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﻨﺪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: « ﺧﻴﻠﯽ ﻓﮑﺮ ﺟﺎﻟﺐ ﻭ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﺑﻮﺩ . ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺗﻮﯼﺗﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ انداختنت؟؟؟

ﺩﻳـــﻮﺍﻧــــﻪ ﻟـــﺒــﺨــﻨـــﺪﯼ ﺯﺩ گــفــت:
ﻣـــﻦ ﮐــﺎﺭﻣــﻨـــﺪ ﺍﻳـــﻨــﺠــﺎﻡ ﺩﻳـﻮﻧــﻪ ﺑــاباته !!!

.. یادتون نره زود قضاوت نکنید...
❤️
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@rangaaraaang 🍃🌸
¯\_(ツ)_/¯


در تمام طول رودخانه آمازون حتی یک پل از سمتی به سمت دیگر آن وجود ندارد.


🔜https://chat.whatsapp.com/FeJf22Bh1RnGT42KS1Kjs1

Показано 20 последних публикаций.

100

подписчиков
Статистика канала