قلمرو نقد


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: Искусство


🎞آن‌کس که مامنی ندارد، در «نوشتن» خانه کند ...
🎞قلمرو نقد

این مامن نویسندگیِ اکنونِ رضا درستکار است.
@Reza_Dorostkar :راه ارتباطی💠

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
Искусство
Статистика
Фильтр публикаций


کوته‌گویه/
📽️«مشاوران» و حقیر کردن "انتخاب" در دوران بازنده‌ها | ناترازی خوب‌های خودخوانده خودنگر خودبین بی‌خودی!

📽️۱-باید دید کی می‌گه «خوبه»، «خوب بود»؛ و چرا می‌گه!

سه سال گذشت، نه از «آن‌»هایی که گفتند خوب بود، خوب بودیم؛ اثری ماند، و نه از «فیلم‌»ها و «جشنواره»‌های خوب‌شان، خودی‌ها، نخودی‌ها، ما چقدر خوبیم!

۲-یک «گروه مشاوران»ِ من درآوردی‌ هم داشتند، که یکی به‌جای همه تصمیم می‌گرفت، آن‌هم که هیچ!

۳-به این طُرفه‌‌ها و شعبده‌ها، که می‌گویند «خوب»؛ خوب و «مستند» باید نگاه کرد، گاهی سکانس پایانی، هیچ فرقی با سکانس آغازین‌ ندارد، محبوبیت و موقعیت هنری که نباشد، آبی را ریخته‌ای در چشمه‌ی خشک، که نه‌تنها نمی‌جوشد که دوباره خشک می‌شود.
آمد شد تو اندر این جهان چیست؟ آمد... پدید و ناپیدا شد.

۴-چیزی نبود، کاری نشد، چیزی نماند، فقط اتلاف انرژی در دوره بازنده‌ها... ؛ تمام نمی‌شود! می‌شود.

@r_dorost


کوته‌گویه/
📽️دروغ محضه آقا

📽️اون شب که بارون اومد
شگفت اثر سینمای مستند واقعی ایران است. هزار سال پیش ساخته شده و سینمایش با اکنون ما هزار سال فاصله دارد. یعنی جلوتر است.
از این فیلم، یک جمله کلیدی برای همه دوران‌ها باقی مانده؛ «دروغ محضه آقا...». بگذارید جلوی همین رخدادها، مراسمات آبکی، تجلیل‌های...

کدام مستند؟ کدام حقیقت؟
کدام سینما؟ کدام جشنواره؟

@r_dorost


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
📽️نگاهی به نظارت در نشست «به کسی مربوط نیست؟!»

📽️نشست «به کسی مربوط نیست؟!» با موضوع مسائل حقوقی تولید و نشر محتوای سکوهای نمایش خانگی، با اجرای رضا درستکار و حضور وحید آگاه، مهدی کوهیان، محمدجعفر نعناکار، سیدامیر پروین حسینی و همراهی محمدمهدی عسگرپور در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

جزئیات بیش‌تر 👇👇👇
http://www.cinemaonline.ir/news/109

@r_dorost


آقای ساترا/
📽️ایراد الکی و الکی ایراد نگیرید!

📽️رضا درستکار، منتقد سینما و تحلیلگر مسائل فرهنگی گفت:
ما این همه کارشناس داریم، حداقل ۵۰۰ نویسنده و روزنامه‌نگار و منتقد در خانه سینما، پنج نفرشان را صدا کنید و نظرشان را بگیرید.

۳۲ صنف داریم، که بدترین عضو اینها قطعاً از بهترین فرد شما دریافت‌های فرهنگی بالاتری دارند، صدایشان کنید و از آنها بپرسید.

این قسم از جهان، یعنی حوزه فرهنگ، هنر، فیلم و سینما را باید از خیلی از موضوعات مستثنی کرد؛ چرا که حوزه‌هایی تفسیرپذیرند؛ و ای‌بسا که ملعبه‌ی دست سیاست‌کاران و سیاست‌بازان شوند. با هنرمند جماعت چرا رفتار سیاست‌پیشه!؟ چرا نیت‌خوانی!؟

مدیریت فرهنگی که نداریم، از سهم فرهنگ هم که کم کرده‌اند! چرا اشخاص باید پاسخ‌گوی سلیقه‌های فرسوده عده‌ای باشند که نمی‌خواهند حقیقت دنیای امروز را دریابند.

یادمان باشد رفتار و افکار فرهنگی با قدرت‌نمایی و فشارهای بی‌مورد نمی‌خواند، سازگار نیست.

مسئله‌ی فیلم «گاو» را یادتان هست!؟ ممیز‌ِ وقت گفته بود؛ «مَش اسلام»، مَش حسن را کتک می‌زند. توقیف!

بعدش فیلم بارها از تلویزیون پخش و اکران شد.
دستور آمده بود، ایراد الکی نگیرید!

@r_dorost


دو ادعا/
کسی جز ما اسیر این دو
راهی نیست

📽️برادر عزیزمان تا پایش به یک جشنواره در پیت رسید، مجتهد شد و فتوا داد!

آن برادر فوق عزیز دیگر هم که مرکزنشین است و جشنواره محفلی برگزار کرده، و دست به تجلیل هم زده، تجلیل شونده‌اش فرموده‌اند؛ «سینماحقیقت معرف سینمای ایران در خارج از کشور است»!
-------------------
والله! راست گفته‌اند؛ ما زیادی سخت می‌گیریم!
سخت‌گیری نمی‌خواهد در هر اقلیمی، برادران عزیز دارند کار خودشان را می‌کنند و حالش را می‌برند!

یاد ترانه‌ای از «مهدی ایوبی» افتادم که اتفاقا «رضا یزدانی» آن‌را خوانده است:
از این بالا که می‌بینم رکب خوردیم
کسی جز ما اسیر این دو راهی نیست
بجز راهی که ما تا آخرش رفتیم
تو دنیامون مسیر اشتباهی نیست
دارن از روی شهر رد می‌شن
مورچه‌هایی که حالا فیل شدن
حتی از مارمولک می‌ترسیدن
اونایی که کروکودیل شدن...


@r_dorost


کوته‌گویه/
📽️نظارت زیر ذره‌بین!

📽️سخت‌گیری‌ها‌ را ادامه، و به سخت‌کیشی بی‌حد و حصر تسری ندهید، در چهارمین ماه دولت جدید هستیم، هنوز بسیاری از مدیران دستگاه‌ها انتخاب نشده‌اند!
این‌طوری نه‌تنها رضایتمندی عمومی حاصل نمی‌شود، که برعکس‌اش...

@r_dorost


به کسی مربوط نیست/
📽️برپایی نشست تخصصی مسائل حقوقی سکوهای نمایش خانگی

📽️نشست تخصصی درباره مسائل حقوقی تولید و نشر محتوای سکوهای نمایش خانگی برگزار می‌شود.

انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدئوی برخط و «خانه هنرمندان ایران» در نشستی مشترک با عنوان «به کسی مربوط نیست!» که محوریت آن پیرامون مسائل حقوقی تولید و نشر محتوای سکوهای نمایش خانگی است، میزبان کارشناسان حقوقی و دست‌اندرکاران این عرصه خواهد بود.

این نشست با اجرای رضا درستکار (منتقد سینما) و با حضور دکتر وحید دل‌آگاه (وکیل دادگستری و استاد حقوق ارتباطات)، مهدی کوهیان (حقوقدان فرهنگ و رسانه)، مدیران و سازندگان آثار نمایش خانگی و احتمالا نماینده‌ای از ساترا برگزار می‌شود.

زمان و مکان نشست:
ساعت ۱۷ روز سه‌شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۳
سالن استاد جلیل شهناز، خانه هنرمندان ایران
.

@r_dorost


📽️تعارض منافع یا چگونه یاد گرفتم...

📽️سال‌ها قبل که به فستیوال کن فرانسه می‌رفتم، مدیری از یکی از نهادهای سینمایی هم می‌آمد و با خودش تعدادی فیلم را (به‌صورت CD یا DVD) می‌آورد و در سطل آشغالی (در بلوار کروآزت) خالی می‌کرد!

او ضمن آن‌که مدیر بخش بین‌الملل یکی از نهادهای سینمایی بود، در عین حال فیلمساز هم بود. با هزینه دولت (و ماموریت) می‌آمد در کن که سایر فیلمسازان هم‌وطن را پرزنت کرده و آثار را بفروشد، اما همیشه قبل‌تر فضا را برای فیلم و شخص خودش آماده می‌کرد و آثار رقیب را کنار می‌گذاشت و...

باور بفرمایید ایشان جوری جا انداخته بود که در طول سه سال انگار فقط او در این وادی، فیلم ساخته است و طبعا اغلب جشنواره‌ها هم که فیلم ایرانی می‌خواستند، فیلم او را می‌گرفتند و...

همه جا هم حضور داشت! یک سال هیات انتخاب می‌خواستند، او خودش را معرفی می‌کرد، داور می‌خواستند، او خودش را...و به هر روی هر دعوت و دادوستدی را هم برای حضور صاحبان جشنواره‌ها در ایران و...، به‌نام خود تمام می‌کرد. از گیفت‌های ایرانی نهاد سینمایی (پسته و آجیل و دست‌بافت‌ها) هم برای خودش مستمسکی می‌ساخت و...!

🪴بخشی از یک متن

@r_dorost


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
فصلِ اولِ رویانو/
📽جوهره فرهنگی ما در مسیر اضمحلال است

📽محسن بدرقه (نویسنده و منتقد) با یک برنامه تازه (رویانو) تجربه‌گر دیداری تازه با اهالی سخن شده است.

این‌جا در بخش سوم گفت‌وگوهایش با رضا درستکار به مسئله‌ی «هویت» و زیست مجازی جدید از سپهر تفکر غرب و شرق می‌پردازد.

درستکار درباره ترازوی تلویزیون این سال‌ها، آن‌را بکل شبکه گسست دانسته و معتقد است که ماجرای انهدام خیلی پیش رفته...

قابل مشاهده در کانال آپارات
مجمع فلاسفه ایران (اینجا)

@tamnaqd
@r_dorost


کوته‌گویه/
📽️سانسور

📽️استاد بهرام بیضایی:
در سینما و تئاتر ایران افرادی هستند که فکر می‌کنند اگر دیگران کار نکنند آن‌ها جلوه می‌کنند؛ و سانسور هم از این استفاده می‌کند.

@r_dorost


📽️این مردم نازنین

📽️به محضی که مردم فکر کنند شما برای سر پا نگه داشتن خود با سیستم ساخت‌وپاخت کرده‌اید، کارتان تمام است، ۲۰ فیلم هم بسازید از نظر مردم حذف شده‌اید.

🪴بهمن فرمان آرا، زندگی و آثار
سعید عقیقی-رضا درستکار

@r_dorost


📽️به خودت برگردد

📽️آدمی هرآنچه که می‌دهد،
باز پس می‌گیرد!
پندار، گفتار و کردار انسان
دیر یا زود با دقتی حیرت‌انگیز
به خودِ او باز می‌گردد.

فلورانس اسکاول شین

@r_dorost


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
فصلِ اولِ رویانو/
📽رویایی نو با رضا‌درستکار

🟦محسن بدرقه (نویسنده و منتقد) با یک برنامه تازه (رویانو) تجربه‌گر دیداری تازه با اهالی سخن شده است.

این‌جا در بخش سوم گفت‌وگوهایش با رضا درستکار به مسئله‌ی «هویت» و زیست مجازی جدید از سپهر تفکر غرب و شرق می‌پردازد.

قابل مشاهده در کانال آپارات
مجمع فلاسفه ایران (اینجا)

@tamnaqd
@r_dorost
🟦@fansalaranclub


📽️رازهای مستند و حقایق غیر سینمایی!

📽️خانم‌ها، آقایان!
بیایید یک «حقیقت» را با شما در جریان بگذارم.
تمام عملکرد تمام مدیران حوزه سینمای «مستند» و «کوتاه» به اندازه ارزش و اهمیت یک فیلمِ خوبِ یک فیلمساز نمی‌ارزند.
از آن‌ها؛ با همه‌ی ادعاها و آمارها و اعداد و ارقام عجیب‌‌شان؛ چیزی نماند، اما هر جا که یک فیلم خوب ساخته و یک فیلمساز خوب متولد شد، آن ماند. این را من نمی‌گویم تاریخ می‌گوید.
از منظر همه‌ی جهات مسئولیت، از دریچه‌ی همه سینما، مدیری که کاری برای فرهنگ کرده باشد، نداشتیم، نداریم هنوز هم، اما فیلم و سینماگر ماندگار چرا.

همه‌ی ما بارها در طول تمامی این سال‌ها دیده‌ایم که آن مدیران پر مدعا هر گاه سر کار آمدند (دماغ سر بالا!)، تاراندند و تازیدند، و همه‌ی مدیران پیش از خودشان را به فساد و کم‌کاری و بی‌تدبیری و چه و چه و چه متهم کردند و...
حالیا غافل از این‌که، این همان سرنوشت خودشان بود که تقریر می‌کردند در ابتدای حیات‌شان.

برای این مدیران، این صندلی‌ها، یا حفره‌ای از حفره‌های جهنم است و یا اساسا درِ هیچ بهشتی برایشان باز نیست، زیرا «رنج» ارمغان‌شان بود.

کدام مستند!؟
کدام حقیقت؟


@r_dorost


📽️عزم‌داشتن می‌دانی؟

📽️ببین! تو می‌تونی منو مسخره کنی و حتی سعی کنی و راهم رو ببندی! اما اینو بدون، هرگز نمی‌تونی متوقفم کنی...

پدرخوانده - فرانسیس فورد کوپولا

@r_dorost


📽زندگی و له شدن و پیش رفتن ...

📽ضربه زدن رو فراموش کن!
یاد بگیر ضربه‌هایی سخت‌تر بخوری، اما پیش بری...

💠Rocky (۱۹۷۶)
John G. Avildsen

@r_dorost


📽️تا دوباره تو را دیدم...

📽️چطوری می‌تونی به يکی بگی خداحافظ؛ وقتی حتی نمی‌تونی بدون اون چیزی رو تصور کنی؟

من نگفتم خداحافظ! من چیزی نگفتم! من فقط رفتم...

🪴شب‌های زغال اخته‌ای من
(ونگ کار وای)

@r_dorost


کوته‌گویه/
📽️تجلی اراده ملی | خشم عزیزان غیر ملی!


📽️جشنواره بین‌المللی را نمی‌دانستند چطوری می‌توان برگزارش کرد! کسی هم البته دعوتِ احتمالی‌شان را قبول نمی‌کرد، پس بکل زدند و تعطیل‌اش کردند!

حاصل عرض اندام آن سه سال‌شان هم که تاریخی و ثبت است و گریزی از نتایج آن نیست.

حالا حداقل می‌توان «آزاده» بود و سکوت کرد و به‌جای چوب گذاشتن لای چرخ‌ها، از افزایش احتمالی ظرفیت‌های فرهنگی و هنری کشور لذت برد.
این‌طوری برای آن‌ها هم بهتر است که!

👈معرفی دبیر جدید جشنواره و تفکیک داخلی از بین‌الملل، هر دو اقداماتی خوب بود، بیش باد.

@r_dorost


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
📽️سرمایه

📽️برای رسیدن، برای شدن؛ یه وقت‌هایی نداشتن سرمایه‌ بهتر است از داشتن‌اش.

@r_dorost


صبحانه با زرافه‌ها/بخش پایانی
📽️آنچه در پایان است

📽️کجا بودیم!؟ این دقیقا یکی از روش‌های صحت است، کجا بودیم!؟ فرم در روایت‌های او این‌طوری شکل می‌گیرد، A B ناگهان یک پرش و D و بعد دوباره A B و C و این خط را بگیر و بیا...

در میانه همین صبحانه با... دو تا ماشین راه افتاده‌اند و به مقصد رسیده‌اند و سرنشینان هر دو‌ ماشین به‌خاطر آن نفری سفر را شروع کرده‌اند که بکل از یادشان رفته است که سوارش کنند! فلذا می‌فهمند و برمی‌گردند و...

بعد از همین فصل، روز شده و همین نفر پنجم از حالت قبلی خارج می‌شود و بالای سر دکتر می‌آید و اولین سوالش این‌است، این دیگه کیه!؟

بنابراین ما با یک فرم نسبتا پیش‌رونده شبه دراماتیک طرفیم که شمایلی از یک بیان ابزورد را به‌خود می‌گیرد و ویژگی‌اش این‌است که به قراردادهای پوک سینمای طنز تن در نمی‌دهد.

آن قراردادها که طرف خودش را باید آن‌قدر مچاله کند تا یه نمه ته‌لبخندی از مخاطب بگیرد، لباس‌های جیغ بپوشد، شورتک و شلوارک، رفتار مشمئزکننده جلف، دیالوگ‌های حال‌بهم‌زن مثلا عاشقانه، برداشتن نعل به نعل از قصه و فیلم‌های فارسی دوران گذشته و یا استمداد از فعلی جنسی را به تماشا بگذارد تا در GEM خودشان را بابت شجاعت نشان دادن موضوعات ممنوعه در سینمای مملکت، پاره کنند؛ این‌جا نمی‌بینیم. می‌بینید چقدر خوب است؟
(بعد هم ژست کارآفرین برتر سینما را به خود بگیرند!)

اساسا مهم‌ترین ارزش فیلم‌های صحت آن‌جاست که از جهان رئال خودش فاصله نمی‌گیرد و لحن آدم‌ها از مسخره‌بازی فیلم‌های قلابی طنز خیلی فاصله دارد، شما انگار خودت را می‌بینی با همان درون‌مایه‌های جالب بیخ گوش زندگی‌ات.

عروسی است، رقص هم هست! (توجیه غم‌انگیز خود صحت از رقص را هم دیدیم که چقدر بد حرف می‌زد!) و اما جهان فیلم سرد و نقادانه است. هزار سال گذشته، اما قراردادها توگویی همان است، بخشی از جامعه ما همان است که بود و انگار هزار سال بعد هم همان می‌ماند که هست.

در صبحانه با... ما آن‌را می‌بینیم؛ و فیلم «تغییر» را هم به ما نشان می‌دهد، ساده گرفتن اسطوره‌هایی که ساخته‌ایم، خبری نیست؛ ولو مرگ هم سر برسد، مرگ هم از قراردادها بگذرد و کسی را دریابد که انتظارش را نداشتم و...

این نگاه فیلم واقعا غریب‌ترین و یونیک‌ترین و شگفت‌ترین نگاهی است که در تمام جهان نسبت به زندگی (و بی‌تفاوتی درخصوص مرگ) دیده‌ایم. این‌جاست که فیلم برخلاف سلف خود، قائم به روزگار خودش می‌شود، آن شکل به سخره گرفتن عناوین، مثلا دکتر، مهندس و... این‌جا و در این حال معنا پیدا می‌کند، و حتی تماشای گاوی در این جاده باری می‌گیرد، و توگویی زبانی نهفته کشف می‌شود، در خیال خود زرافه‌ای می‌بینی و راه گشودگی چشم هموار می‌شود، اگر این زندگی از چشم‌ها افتاده است، شخصیت‌های صبحانه با... راهی یافته‌اند تا نشان دهند اگر زندگی را بگیرید، چیزی در انتظار است که فراتر از زندگی است، خوشا آن دم که جهان سرودی شود و...
*
همان‌گونه که مشت بسته، قادر به دریافت هیچ هدیه‌ای نیست، به همان ترتیب هم اندیشه و ذهن بسته نمی‌تواند هیچ درسی را بیاموزد. سال‌ها نقد را به مرخصی فرستادند و به منتقد لکه و انگ چسباندند، و وقتی بیدار شدند از جایگاه‌شان چیزی باقی نمانده بود.
(کابوس این سه سال...)

فیلم‌های صحت نقد و نظر جدی می‌گیرند، این ودیعه‌ای نیست که نصیب هر آدمی شاغل در این وادی شود. اگر نقدمان کردند، خوشحال می‌شویم، در این وادی‌ِهیچ، لابد به حساب آمده‌ایم، خیلی‌ها در حال آن سال‌ها اساسا به‌حساب...

ادامه ندارد، تمام.

@r_dorost

Показано 20 последних публикаций.