Фильтр публикаций


این روزا با سکوت میرم جلو
صداشو بعدا می‌شنوید


میلیون‌ها نفر در آرزوی جاودانگی به سر می‌برند، در حالی که نمی‌دانند با بعد از ظهر بارانیِ یک روزِ تعطیل خود چه کنند.


شلیک هر گلوله خشمی است
که از تفنگ کم میشود
سینه‌ام را آماده کرده‌ام
تا تو مهربان‌تر شوی


دارنده‌ی اصل و نسب حتی در دشمنی هم بزرگوار است...


دنیا همه را می‌شکند
عده‌ای از همان جا که می‌شکنند قوی می‌شوند




من به دنیا اومدم تا عشق بورزم
نه اینکه عشق دریافت کنم


از غریزه مقداری هیزم بیاور
تا جشن بگیریم آسمانی را
که از صورتِ خیسش خجالت نمی‌کشد




آن نخل ناخلف که تبر شد ز ما نبود
مارا زمانه گر شکند ساز می‌شویم


کوهِ من گریه نمی‌کرد و نمی‌دانستم
کوه ها اشک ندارند، فرو میریزند


ای آنکه طبیب دردهای مایی
این درد ز حد رفت
چه می‌فرمایی؟


یجور پاشیدم انگار کردم هروئین ترک




کسی که درد و اندوه مرا نداشته باشد
نمی‌تواند به من پند بدهد
نه نصیحتم نکن.
درد من از پند تو بلند آوازتر است.


در مهر تفاوت نکند بُعد مسافت




شبی شاید رها کردم جهان پر اضطرابم را...


آدم‌هایی که هیچوقت حوصله ندارند
بیشتر از همه انتظار کشیده‌اند.



Показано 20 последних публикаций.