بخش سوم.
از دیگر صحبتهای مطرح شده در این روزها؛ «نقش مهاجرین در ایجاد مشکلات اقتصادی»، «کاهش فرصتهای شغلی برای نیروهای داخلی در رقابت با نیروی کار خارجی» و «استفاده از منابع داخلی توسط مهاجرین» بودن، که تمام این صحبتها رو مستقیم یا غیرمستقیم میشه به برنامهٔ فریبکارانهٔ اخیر ج.ا برای ایجاد موج نفرت و مهاجرستیزی ارتباط داد. برنامههای اقتصادی شبه-نئولیبرال و خصوصیسازیهای فراوان ج.ا که در سالهای اخیر با شدت بیشتری اجرایی میشن، امنیت شغلی و معیشتی بخش زیادی از جامعه رو بهخطر انداخته. در همچین وضعیتی؛ فرصتها و امنیت شغلی بهسبب قراردادهای کوتاهمدت و موقتی کاش پیدا کرده و افزایش تورم و کاهش نرخ دستمزدها باعث گسترش هرچه بیشتر فقر در جامعه شده. همونطور که گفته شد، مهاجرین افغانستانی یکی از آسیبپذیرترین گروهها نسبت به این شرایط هستند. در چنین شرایطی مقصر دونستن نیروهای کارگر مهاجر که خود تحت ستم مضاعف قرار دارند، بهمعنای نادیدهگرفتن نقش ج.ا در ایجاد این وضعیت فاجعهبار اقتصادیه. نیروی کار مهاجر، در کنار نیروی کار داخل چرخ اقتصادی این کشور رو بهگردش درمیآره و سود و بهرهٔ تولید حاصل از کار خودش رو وارد جریان اقتصادی کشور میکنه. همونطور که بسیاری از خانههای مسکونی بهدست کارگرهای مهاجر ساخته شده. طبقهٔ کارگر ایرانی و افغانستانی [مهاجر] جزئی از پیکرهٔ طبقهٔ کارگر جهانی هستند که تمام قدرتهای دنیا از اتحادشون وحشت دارن. طبقهٔ کارگر کشورهای مختلف در کنار همدیگرن و نه روبهرو و دشمن هم. به جای دامن زدن به رقابت بین کارگران داخلی و کارگران مهاجر، برای بهبود وضعیت طبقهٔ کارگر میشه به تقویت و بهبود وضعیت سندیکاها و اتحادیههای کارگری توجه داشت که میتونن قدرت بیشتری به کارگرها برای سازماندهی و مبارزه برای احقای حقوقشون در برابر صاحبان سرمایه و دولت ببخشن (هرچند که با وجود مافیای حاکم بر این تشکلها و سنگاندازیهای مختلف از جانب صاحبان سرمایه و دولت، مسیر سختی رو در پیشرو دارن).
ازسوی دیگه، استفاده از منابع و امکانات موجود، حق برابر همهٔ افراد ساکن در یک جغرافیاست که عنوان مهاجر "غیرقانونی" نمیتونه مانع از دسترسی افراد به این حق طبیعی بشه. فراموش نکنیم که بسیاری از نابرابریها و اعمال خشونتها توسط حکومتها به اسم "قانون" انجام میشن. از یاد نبریم که سلب آزادی از زنان با اسم "حجاب اجباری" و اعمال شدیدترین خشونتها نسبت به آنها توسط ج.ا تحت حمایت "قانون" انجام میشه و جنبش ژینا، با اعتراض به این "قانون" ظالمانه آغاز شد. قوانین میتونن تبدیل به سازوکاری برای اعمال انواع بیعدالتیها، ظلم و خشونت توسط حکومتها بشن؛ درنتیجه حکم به قانونی بودن یا نبودن یک امر توسط حکومت، نمیتونه معیاری برای سنجش آرمان برابریخواهانهٔ ما که محدود به هیچ مرز و دیوار سیاسی نیست، بسه. استفادهٔ مهاجرین و پناهجویان افغانستانی از منابع و امکانات این کشور، حقی بدیهی و مسلمه. همونطور که در هرکجای دنیا این حق باید جدی گرفته بشه. پناهجویان و مهاجرین آوارهای که همهساله در پشت دیوار بلند مرزها زندانی و تلف شده و یا در دریای ظلم حکومتها غرق میشن، بهیاد بیاوریم و از ج.ا در انجام چنین جنایاتی حمایت نکنیم.
پناهجویان و مهاجرین افغانستانی، نه از طالباناند و نه حامی اونها. این پناهجویان بهامید رهایی از ستم فراوان حکومت طالبان، کشور خودشون رو بهناچار ترک میکنن. یکسان پنداشتن طالبان و مردم افغانستان، تصور غلطیه که در این مدت رواج داده شده. همونطور که ج.ا نمایندهٔ مردم ایران نیست، حکومت طالبان هم نمایندهٔ مردم افغانستان نیست. معرفی این مهاجرین بهعنوان عضو یا حامی افکار طالبان، بهسبب تفاوتهای مذهبی نیز، از راهی دیگه به گسترش موج نفرت و دگرستیزانهٔ اخیر کمک میکنه.
از دیگر صحبتهای مطرح شده در این روزها؛ «نقش مهاجرین در ایجاد مشکلات اقتصادی»، «کاهش فرصتهای شغلی برای نیروهای داخلی در رقابت با نیروی کار خارجی» و «استفاده از منابع داخلی توسط مهاجرین» بودن، که تمام این صحبتها رو مستقیم یا غیرمستقیم میشه به برنامهٔ فریبکارانهٔ اخیر ج.ا برای ایجاد موج نفرت و مهاجرستیزی ارتباط داد. برنامههای اقتصادی شبه-نئولیبرال و خصوصیسازیهای فراوان ج.ا که در سالهای اخیر با شدت بیشتری اجرایی میشن، امنیت شغلی و معیشتی بخش زیادی از جامعه رو بهخطر انداخته. در همچین وضعیتی؛ فرصتها و امنیت شغلی بهسبب قراردادهای کوتاهمدت و موقتی کاش پیدا کرده و افزایش تورم و کاهش نرخ دستمزدها باعث گسترش هرچه بیشتر فقر در جامعه شده. همونطور که گفته شد، مهاجرین افغانستانی یکی از آسیبپذیرترین گروهها نسبت به این شرایط هستند. در چنین شرایطی مقصر دونستن نیروهای کارگر مهاجر که خود تحت ستم مضاعف قرار دارند، بهمعنای نادیدهگرفتن نقش ج.ا در ایجاد این وضعیت فاجعهبار اقتصادیه. نیروی کار مهاجر، در کنار نیروی کار داخل چرخ اقتصادی این کشور رو بهگردش درمیآره و سود و بهرهٔ تولید حاصل از کار خودش رو وارد جریان اقتصادی کشور میکنه. همونطور که بسیاری از خانههای مسکونی بهدست کارگرهای مهاجر ساخته شده. طبقهٔ کارگر ایرانی و افغانستانی [مهاجر] جزئی از پیکرهٔ طبقهٔ کارگر جهانی هستند که تمام قدرتهای دنیا از اتحادشون وحشت دارن. طبقهٔ کارگر کشورهای مختلف در کنار همدیگرن و نه روبهرو و دشمن هم. به جای دامن زدن به رقابت بین کارگران داخلی و کارگران مهاجر، برای بهبود وضعیت طبقهٔ کارگر میشه به تقویت و بهبود وضعیت سندیکاها و اتحادیههای کارگری توجه داشت که میتونن قدرت بیشتری به کارگرها برای سازماندهی و مبارزه برای احقای حقوقشون در برابر صاحبان سرمایه و دولت ببخشن (هرچند که با وجود مافیای حاکم بر این تشکلها و سنگاندازیهای مختلف از جانب صاحبان سرمایه و دولت، مسیر سختی رو در پیشرو دارن).
ازسوی دیگه، استفاده از منابع و امکانات موجود، حق برابر همهٔ افراد ساکن در یک جغرافیاست که عنوان مهاجر "غیرقانونی" نمیتونه مانع از دسترسی افراد به این حق طبیعی بشه. فراموش نکنیم که بسیاری از نابرابریها و اعمال خشونتها توسط حکومتها به اسم "قانون" انجام میشن. از یاد نبریم که سلب آزادی از زنان با اسم "حجاب اجباری" و اعمال شدیدترین خشونتها نسبت به آنها توسط ج.ا تحت حمایت "قانون" انجام میشه و جنبش ژینا، با اعتراض به این "قانون" ظالمانه آغاز شد. قوانین میتونن تبدیل به سازوکاری برای اعمال انواع بیعدالتیها، ظلم و خشونت توسط حکومتها بشن؛ درنتیجه حکم به قانونی بودن یا نبودن یک امر توسط حکومت، نمیتونه معیاری برای سنجش آرمان برابریخواهانهٔ ما که محدود به هیچ مرز و دیوار سیاسی نیست، بسه. استفادهٔ مهاجرین و پناهجویان افغانستانی از منابع و امکانات این کشور، حقی بدیهی و مسلمه. همونطور که در هرکجای دنیا این حق باید جدی گرفته بشه. پناهجویان و مهاجرین آوارهای که همهساله در پشت دیوار بلند مرزها زندانی و تلف شده و یا در دریای ظلم حکومتها غرق میشن، بهیاد بیاوریم و از ج.ا در انجام چنین جنایاتی حمایت نکنیم.
پناهجویان و مهاجرین افغانستانی، نه از طالباناند و نه حامی اونها. این پناهجویان بهامید رهایی از ستم فراوان حکومت طالبان، کشور خودشون رو بهناچار ترک میکنن. یکسان پنداشتن طالبان و مردم افغانستان، تصور غلطیه که در این مدت رواج داده شده. همونطور که ج.ا نمایندهٔ مردم ایران نیست، حکومت طالبان هم نمایندهٔ مردم افغانستان نیست. معرفی این مهاجرین بهعنوان عضو یا حامی افکار طالبان، بهسبب تفاوتهای مذهبی نیز، از راهی دیگه به گسترش موج نفرت و دگرستیزانهٔ اخیر کمک میکنه.