چرا امروز جانب حکومت بودن اینهمه هزینه دارد؟
✍حبیب رمضانخانی
دیروز در جریان سفر آقای رییسی به استان کردستان و دیدار از بازار سنندج، یک شهروند ایرانی کرد بی اختیار شیرینی از مغازه خود به ایشان تعارف و همان تبدیل به تصویر و تیتر اول بسیاری از خبرگزاری ها و روزنامه های اصولگرا می شود.
در ادامه موضع گیری منفی در فضای مجازی نسبت به این اقدام و شخص آنقدر شدید می شود که این شهروند تنها بعد از چند ساعت، یک فیلمی از خود منتشر و در توضیخی آن اقدام را کاملا بدون برنامه ریزی قبلی و اشتیاق و ارادت خاصی ذکر و تلویحا از اقدام خود نادم و سعی در زدودن تبعات آن کرده و از مردم عذرخواهی می کند.
این واکنش منفی و سریع مردم و آن شهروند، بسیار قابل تامل است که چه شد، آن مردمی که برای دست تکان دادن برای رییس جمهور و قرار گرفتن در قاب تصویر صداوسیما در کنار مسئولان سرو دست می شکستند و با فخر فروشی آن را در رزومه خود قرار می دادند، اینگونه از آن تبری می جویند؟ قابل تاملتر چه بر جامعه و مردم رفته که روزنامه های اصولگرا در نبود سوژه، همگی این تصویر را کار کرده و منعکس می کنند؟
از طرفی این واکنش ها خاص مردم عادی نبوده و در این سال ها شاهد بودیم انتساب ورزشکاران و هنرمندان به حکومت، چگونه باعث ریزش مخاطب و طرفداران آن ها گشته است. مثلا در یک مورد مقایسه دو همشهری، علی دایی و حسین رضازاده، دو ورزشکار برجسته ایرانی هستند. به دلیل فعالیت ها و انتساب حکومتی، رضا زاده کاملا محو و در جهت مخالف، موضع گیری مستقل از حکومت علی دایی باعث محبوبیت بسیار بالای او شده است. یا مقایسه علیرضا دبیر با رسول خادم محبوب!
فراتر از این، حتی امروز شاهد این رویه در میان شرکت ها و سازمان ها نیز هستیم. مثلا انتساب شرکت هایی چون «گروه میهن»، «پیام رسان روبیکا»، دیجی کالا» و... به حکومت چنان باعث موضع گیری منفی مردم گشته که این شرکت ها به هر در و دیواری می زنند که ثابت کنند هیچ رابطه و نسبتی با حکومت ندارند.
آری زمانی بین مردم نسبت فامیلی، خانوادگی و حتی همشهری بودن با فلان مسئول دولتی مایه افتخار بود و ارج و قربی داشت. ولی الان مردم تلاش می کنند حتی اشتراک نام خانوادگی خود با فلان مسئول را نیز با توضیح و تکذیب از دامن خود بزدایند! نگاه و رویه ای که باعث شده بعد از این هنرمند و ورزشکاری، میلی و جراتی به شرکت در یک جلسه و همایش حکومتی نداشته باشند، چون می خواهند جانب مردم تعریف شوند.
📚@nasiri42
✍حبیب رمضانخانی
دیروز در جریان سفر آقای رییسی به استان کردستان و دیدار از بازار سنندج، یک شهروند ایرانی کرد بی اختیار شیرینی از مغازه خود به ایشان تعارف و همان تبدیل به تصویر و تیتر اول بسیاری از خبرگزاری ها و روزنامه های اصولگرا می شود.
در ادامه موضع گیری منفی در فضای مجازی نسبت به این اقدام و شخص آنقدر شدید می شود که این شهروند تنها بعد از چند ساعت، یک فیلمی از خود منتشر و در توضیخی آن اقدام را کاملا بدون برنامه ریزی قبلی و اشتیاق و ارادت خاصی ذکر و تلویحا از اقدام خود نادم و سعی در زدودن تبعات آن کرده و از مردم عذرخواهی می کند.
این واکنش منفی و سریع مردم و آن شهروند، بسیار قابل تامل است که چه شد، آن مردمی که برای دست تکان دادن برای رییس جمهور و قرار گرفتن در قاب تصویر صداوسیما در کنار مسئولان سرو دست می شکستند و با فخر فروشی آن را در رزومه خود قرار می دادند، اینگونه از آن تبری می جویند؟ قابل تاملتر چه بر جامعه و مردم رفته که روزنامه های اصولگرا در نبود سوژه، همگی این تصویر را کار کرده و منعکس می کنند؟
از طرفی این واکنش ها خاص مردم عادی نبوده و در این سال ها شاهد بودیم انتساب ورزشکاران و هنرمندان به حکومت، چگونه باعث ریزش مخاطب و طرفداران آن ها گشته است. مثلا در یک مورد مقایسه دو همشهری، علی دایی و حسین رضازاده، دو ورزشکار برجسته ایرانی هستند. به دلیل فعالیت ها و انتساب حکومتی، رضا زاده کاملا محو و در جهت مخالف، موضع گیری مستقل از حکومت علی دایی باعث محبوبیت بسیار بالای او شده است. یا مقایسه علیرضا دبیر با رسول خادم محبوب!
فراتر از این، حتی امروز شاهد این رویه در میان شرکت ها و سازمان ها نیز هستیم. مثلا انتساب شرکت هایی چون «گروه میهن»، «پیام رسان روبیکا»، دیجی کالا» و... به حکومت چنان باعث موضع گیری منفی مردم گشته که این شرکت ها به هر در و دیواری می زنند که ثابت کنند هیچ رابطه و نسبتی با حکومت ندارند.
آری زمانی بین مردم نسبت فامیلی، خانوادگی و حتی همشهری بودن با فلان مسئول دولتی مایه افتخار بود و ارج و قربی داشت. ولی الان مردم تلاش می کنند حتی اشتراک نام خانوادگی خود با فلان مسئول را نیز با توضیح و تکذیب از دامن خود بزدایند! نگاه و رویه ای که باعث شده بعد از این هنرمند و ورزشکاری، میلی و جراتی به شرکت در یک جلسه و همایش حکومتی نداشته باشند، چون می خواهند جانب مردم تعریف شوند.
📚@nasiri42