نشر نیماژ


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


آدرس دفتر مرکزی:
تهران، خیابان انقلاب، خیابان لبافی‌نژاد، حدفاصل خیابان دانشگاه و خیابان فخر رازی، پلاک 184، طبقه‌ی دوم
شماره تماس:
۰۲۱۶۶۴۰۲۳۴۳
۰۲۱۶۶۴۰۲۳۴۴
اینستاگرام:
www.instagram.com/nimajpublication
توئیتر:
https://twitter.com/Nimajpublishing?s=08

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


بهشان بگو من با آخرین توان حنجره‌ام فریاد می‌زنم، به‌جای همه‌ی کسانی‌که جرئت نکردند فریاد بزنند فریاد می‌زنم، به‌تنهایی فریاد می‌زنم، زیر زمین فریاد می‌زنم، برایم مهم نیست گلوله‌ای در سرم خالی کنید، نه شما برایم اهمیتی دارید نه خودم، چون بالاخره یکی باید فریاد بزند.

ویکتور سرژ
از کتاب ویلا اربل
نوشته‌ی رزماری سالیوان
ترجمه‌ی مریم الماسی


خلق یک نمایش‌نامه‌ی ده‌دقیقه‌ای یک فرصت آموزشی مناسب و پیشنهادی برای اولین تجربه‌ها در نمایش‌نامه‌نویسی است؛ چراکه زمان کوتاه آن مجال مناسبی برای تجربه‌ی نوشتن اثری کوتاه با شخصیت‌های محدود محسوب می‌شود و نویسنده را در محدوده‌ی خط داستانی کوتاه‌تری در مواجهه با طراحی و ترکیب‌بندی عناصر نمایشی قرار می‌دهد و می‌تواند به‌عنوان تجربیاتی برای خلق نمایش‌نامه‌های بلند در نظر گرفته شود، اما ازسوی دیگر این زمان کوتاه برای نمایش‌نامه می‌تواند به‌عنوان یک ویژگی چالش‌برانگیز، فرصتی برای آفرینش آثاری گزیده‌گو و متفاوت برای نمایشنامه‌نویسان حرفه‌ای به وجود آورد. اینکه در ده دقیقه بتوان نمایش‌نامه‌ای با همان بار معنایی، جذابیت ساختاری و تأثیرگذاری نمایش‌نامه‌ای بلند خلق کرد، کاری است که هر نمایش‌نامه‌نویس حرفه‌ای را نیز به انجام آن برمی‌انگیزاند.


منتشر شد:

| ۶۰۰ ثانیه بر صحنه | راهنمای نگارش و اجرای نمایشنامه‌ی ۱۰ دقیقه‌ای به همراه ۱۶ نمونه نمایشنامه | گلن آلترمن | شیوا مسعودی | فاطمه محمودی | نظریه و تئاتر | نشر نیماژ |


تبدیل اقدامات ملموس و واقعی به افسانه و داستان؛ این تاریخی بود که آن را می‌خواندیم و مطالعه می‌کردیم؟ قهرمانانی که ستایش می‌کردیم؛ ملغمه‌ای از دروغ‌هایی که با توطئه‌های بزرگ قدرتمندان در مقابل بیچارگانی همچون او و صورت‌تبری رنگ واقعیت می‌گرفتند. این اجتماع دلقک‌ها قهرمانانی بودند که مردم به آن‌ها احترام می‌گذاشتند....


از کتاب روزگار سخت
نوشته‌ی ماریو بارگاس یوسا
برگردان از زبان اسپانیایی مهدی سرائی

‌ماریو بارگاس یوسا، نویسنده پرویی برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۰، روز یکشنبه در سن ۸۹ سالگی در پایتخت این کشور، لیما، درگذشت.

پسر او، آلوارو بارگاس یوسا، در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کرد که او در کنار خانواده‌اش و «در آرامش» چشم از جهان فرو بست.


یک بانوی زیبا در هر کشوری که باشد، باز هم زیباست. هرچقدر هم که فرهنگ‌ها با هم تفاوت داشته باشند.



رمان بازگشت به خانه اولین رمانی بود که پس‌از جنگ به انگلیسی ترجمه شد. این رمان در سال 1950 جایزه‌ی آکادمی هنر ژاپن را برای اوساراگی به ارمغان آورد. اوساراگی در طول دوران کاری خود جوایز بسیاری به دست آورد که از آن‌جمله می‌توان به جایزه‌ی آساهی (یکی از معتبرترین و قدیمی‌ترین روزنامه‌ها در ژاپن) در سال 1952 و نشان فرهنگ دولت ژاپن در سال 1964 اشاره کرد.

از کتابفروشی‌های سراسر کشور بخواهید:

| بازگشت به خانه | جیرو اوساراگی| آزاده سلحشور |


‌اگر کسی دوستت ندارد، اگر فراموش شده‌ای، باز هم سعی کن منطقی باشی..‌‌.



‌به‌بهانه ۱۱ آپریل؛ سال‌روز درگذشت کورت ونه‌گات
‌‌

کورت ونه‌گات جونیور، زاده‌ی ۱۱ نوامبر ۱۹۲۲ و درگذشته‌ی ۱۱ آپریل ۲۰۰۷، نویسنده‌ای آمریکایی بود. ونه‌گات در ایندیاناپولیس به دنیا آمد و بزرگ شد. او به دانشگاه کورنل رفت اما در ژانویه‌ی ۱۹۴۳ از تحصیل انصراف داد و به ارتش پیوست. ونه‌گات در نهاد فناوری کارنگی و دانشگاه تنسی به یادگیری مهندسی مکانیک پرداخت. او سپس برای نبرد در جنگ جهانی دوم به اروپا فرستاده شد و در عملیاتی به اسارت آلمانی‌ها درآمد. ونه‌گات از جنگ جان سالم به در برد و پس از برقراری صلح، با جین ماری کاکس ازدواج کرد و صاحب سه فرزند شد. این نویسنده اولین رمان خود را در سال ۱۹۵۲ به انتشار رساند.

کتاب خدا حفظتان کند آقای رزواتر، رمانی نوشته‌ی کورت ونه‌گات است که اولین بار در سال ۱۹۶۵ به انتشار رسید. این رمان به داستان مردی میلیونر به نام الیوت رزواتر می‌پردازد که نیویورک را ترک می‌کند و بنیاد رزواتر را در ایندیانا به وجود می‌آورد. الیوت که کهنه سرباز جنگ جهانی دوم است و به صورت داوطلبانه در آتش‌نشانی خدمت می‌کند، پس از تجربه‌ای که باعث بیداری روحیه‌ی انسان‌دوستی در او می‌شود، به روستاهای مختلفی در سرتاسر آمریکا می رود و در نهایت در رزواتر اقامت می‌گزیند. می‌خوارگی الیوت، رابطه‌ی سخاوتمندانه‌اش با تهیدستان در رزواتر و ارتباط عجیبش با همسرش باعث می‌شود که او در نظر دیگران، غیرعادی و حتی دارای مشکلات روانی به نظر برسد. وکیلی حقه‌باز به نام نورمن موشاری در تلاش است که ثابت کند الیوت، سلامت عقل خود را از دست داده است. اگر موشاری موفق به انجام این کار شود، خواهد توانست بخشی از ثروت رزواتر را به خویشاوندان دور الیوت برساند و سهمی را نیز از آن خود کند. رمان خدا حفظتان کند آقای رزواتر، یکی از بهترین و خنده دارترین داستان‌های کمدی ونه‌گات است و تصویری فراموش نشدنی از حرص، دورویی و حماقت های بشر را ارائه می‌کند.


| خدا حفظتان کند آقای رزواتر | کورت ونه‌گات | محمد حسینی مقدم | نشر نیماژ |


گاهی ‌اوقات فکر می‌کنم تمام زندگی‌ام تحت‌کنترل علایق و وسواس‌های دیگران سپری شده است.

جاسوس‌ها، عنوان کتابی‌ست پررمزوراز و طنزآلود، نوشته‌ی لوئیز فرناندو وریسیمو، نویسنده‌ی محبوب برزیلی که سال 2009 آن را به رشته‌ی تحریر درآورده و به چاپ رسانده است. لوئیز فرناندو وریسیمو، کاریکاتوریست، مترجم، نمایش‌نامه‌نویس، نوازنده‌ی حرفه‌ای ساکسیفون، نویسنده‌ی تلویزیونی و رمان‌نویس است که افزون بر شصت اثر منتشرشده‌اش، این نویسنده‌ی خوش‌ذوق را به یکی از محبوب‌ترین نویسندگان معاصر برزیل تبدیل کرده است. کتاب‌های او تاکنون بیش از میلیون‌ها نسخه فروش داشته و برنده‌ی جوایز متعدد ادبی در داخل و خارج از برزیل شده است. او سال 2010 برای انتشار جاسوس‌ها موفق به دریافت جایزه‌ی جابوتی شد. آثار او تابه‌حال به بیش از بیست زبان مختلف ترجمه شده‌اند.
شخصیت اصلی کتاب، فردی است که فارغ‌التحصیل رشته‌ی ادبیات بوده و درحال‌حاضر در دفتری انتشاراتی مشغول‌به‌کار است. اگرچه شخصیت اصلی داستان را می‌توان به‌سادگی نویسنده‌ای وازده و نومید تشخیص داد، اما او همواره آثار نویسندگان بزرگی چون میگل دو سروانتس، گوستاو فلوبر، مارسل پروست و بسیاری دیگر از نام‌های شناخته‌شده‌‌ی ادبی را به ‌‌سخره می‌گیرد و نگاه طعنه‌آمیزی به روش نوشتن و جهان‌بینی آن‌ها دارد.
در یک روز دوشنبه‌ی رخوت‌آلود، پاکتی مرموز و مبهم از جانب نویسنده‌ای خیالی به ‌نام آریادنه، به‌دستِ شخصیت اصلی کتاب و راوی قصه می‌رسد. درست بعداز دریافت این پاکت کنجکاو‌ی‌برانگیز است که راوی و رفقای شفیق و هم‌پیاله‌اش، درگیر گشایش معمای آریادنه می‌شوند. همین‌ کار، باعث شکل‌گیری عملیات تسئوس می‌شود که طرحی است برای جلوگیری از خودکشی مطرح‌شده در داستان...

از کتابفروشی‌های سراسر کشور بخواهید:

| جاسوس‌ها | لوئیز فرناندو وریسیمیو | محمدرضا امیری |

نشر نیماژ طبق قانون بین‌المللی «حقوق انحصاری نشر اثر» (Copyright) و از طریق عقد قرارداد با ناشر (Alfaguara) امتیاز انتشار ترجمه‌ی فارسی این اثر را خریداری کرده است.


به‌بهانه‌ی سوم آوریل؛ سال‌روز درگذشت گراهام گرین:


هنری گراهام گرین؛ رمان‌نویس، نمایشنامه‌نویس، منتقد ادبی و سینمایی و نویسنده‌ی پرکار داستان‌های کوتاه و رمان انگلیسی بود.
او در طول عمر طولانی‌اش در غالب معرکه‌های سیاسی و انقلابی گوشه و کنار جهان حاضر و ناظر بود و ماجراهای داستان‌هایش عمدتاً در متن همین وقایع قرن بیستم می‌گذرد، آثاری که ابهامات انسان نوین در این دنیای ناآرام را می‌نمایند.
دوران نوجوانی ملال مرضی و مهلکش او را دو بار به خودکشی کشاند؛ و حتی مدتی به بازی رولت روسی پرداخت؛ به مدت شش ماه هر ماه یک بار به جنگلی دورافتاده می‌رفت و یک گلوله در خشاب چرخنده یک رولور شش تیر قرار می‌داد، خشاب را می‌چرخاند و لوله تپانچه را به شقیقه‌اش می‌گذاشت و ماشه را می‌چکاند. در هر شش بار گلوله‌ای شلیک نشد؛ و به گفته خودش هجوم آدرنالین در شرایط ترس و هیجان بسیار شیمی خون و روحیه‌اش را تغییر می‌داد و افسردگی‌اش را موقتاً درمان می‌کرد!
در سال ۱۹۲۹ اولین رمان وی «انسان و درونش» (مزد ترس) انتشار یافت. در ۱۹۳۱ کتاب «ترن استانبول» را نوشت که او را به عنوان یک چهره‌ی شاخص ادبی معروف کرد و موفقیت مالی خوبی داشت. در همین زمان شروع به نوشتن مقالات سینمایی در روزنامه تایمز کرد و یکی از بهترین منتقدان سینمایی لقب گرفت. کتاب‌های بعدی او بیشتر تحت تأثیر مشاهدات او در سفرهایش نوشته شدند، داستان‌هایی که تضادهای روحی او را می‌تابانند. با اینکه همهٔ آثارش را داستان‌هایی ساده و سرگرم‌کننده می‌دانست، آنها را بسیار جدی و با وسواس می‌نوشت.
گرین با شروع جنگ جهانی دوم در وزارت اطلاعات مشغول به کار شد. پس از آن به عنوان داوطلب در جوخه‌ی پدافند هوایی خدمت کرد. در ماه اوت ۱۹۴۱ به خدمت سرویس اطلاعاتی انگلیس درآمد و در شهر فری تاون، سیرالئون به کار گمارده شد. در سال ۱۹۴۳ به لندن بازگشت و از طرف اینتلیجنس سرویس به عنوان مسئول ضداطلاعاتی در امور پرتغال درآمد و با کیم فیلبی مسؤول اطلاعات منطقه دوست شد.
در سال ۱۹۴۴ خدمت در نظام را کنار گذاشت؛ و پس از جنگ نیز به بسیاری از کشورهای دنیا از جمله هائیتی، پاناما، کوبا، ویتنام و… سفر کرد. گراهام گرین عاقبت به سال ۱۹۹۱ در سن ۸۷ سالگی در منزلش در منطقه وو وه کشور سوئیس بدرود حیات گفت.


هر موجودی یا باید از گرسنگی بمیرد یا خودش به فکر خودش باشد. اینکه روزی چند مشت ماکارونی بریزی توی حیاط که گنجشک‌ها بیایند و بخورند و بروند، دقیقاً انگار با تفنگ‌بادی افتاده‌ای به جانشان. چند روز اگر زیر فشار قسط و قرض و قرص نتوانستی به دادشان برسی، باید چه خاکی به سر کنند؟ حتماً فکر می‌کنید، فی‌الفور درِ خانه‌ی همسایه را می‌زنند و زن همسایه بشقاب ماکارونی‌اش را می‌آورَد و می‌ریزد توی حیاط و می‌گوید: «خداحافظ تا فردا!» یا اینکه پیش خودتان می‌گویید: «ماکارونی که نباشد، کِرم می‌خورَند.»
توی این وامصیبتا که به قول شمسایی: «یک‌مشت آدم کِرمَکی» طبیعت را تباه کرده‌اند، کِرم کجا بود؟ فرض کن، کِرم پیدا شد. گنجشکی که عادت کرده به خوردن ماکارونی آیا شأنش اجازه می‌دهد، نوک به کِرم بزند؟

| تیراندازی طبق بخشنامه | حسن بهرامی | رمان فارسی | نشر نیماژ |


🌿 سیزده‌به‌در مبارک 🪻


بعضی‌ها می‌گن بَدَن معبدیه که روح توش زندگی می‌کنه. شاید این درست باشه اما وقتی مثل من هر روز با اجساد رقت‌انگیز جانوران سروکار داشته باشی، بدن دیگه یه معبد به نظر نمی‌رسه؛ بیشتر شبیه‌به یه آلونک چرکینه. روحی هم که توی همچین آلونک رقت‌انگیزی زندگی می‌کنه، کمتروکمتر قابل‌اعتماد به نظر می‌رسه. گاهی فکر می‌کنم باید روی جسد و روحش یه‌جا روغن کلزا بریزم و آتششون بزنم. به‌هرحال روح جز اینکه زندگی کنه و رنج بکشه، هدف دیگه‌ای نداره. بیراه می‌گم؟


| شهر و دیوارهای نامطمئنش | هاروکی موراکامی | برگردان از متن ژاپنی: امیر دیانتی | نشر نیماژ |


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
سال نو مبارک


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
باربارا تعدادی از شعرهایش را به هالی داده بود تا بخواند و هالی می‌دانست چگونه‌اند؛ نوعی مکانیزم پذیرش‌اند و تلاش باربارا برای آشتی‌دادن قلب خوب و سخاوتمندش با وحشت؛ وحشتی که سال گذشته در آسانسور تجربه کرده بود؛ وحشت چت اوندوفسکی. وحشتِ یافتنِ دوستش در قفس با صورت آغشته‌به‌خون و دو جسد در نزدیکی‌اش، به کنار...

| هالی | استیون کینگ | ساغر سبزواری | ادبیات جهان | رمان، آمریکا |


ویدئو از فیلم «ده فرمان؛ فرمان دوم: نام خدایت را به باطل مبر» به کارگردانی کریستوف کیشلوفسکی


زمان از نظر من بسیار آهسته می‌گذشت و بااین‌حال هرگز به عقب بازنمی‌گشت. هر دقیقه، درست یک دقیقه بود و هر ساعت، درست یک ساعت. زمان به‌کندی پیش می‌رود؛ اما هرگز به عقب بازنمی‌گردد. این چیزی بود که در آن دوره یاد گرفتم. این مسئله بدیهی است؛ اما گاهی‌اوقات چیز‌های بدیهی معنایی ژرف‌تر از دیگر مسائل دارند. بعد، یک روز، بالاخره نامه‌ای دریافت کردم؛ پاکتی ضخیم و نامه‌ای طولانی.


| شهر و دیوارهای نامطمئنش | هاروکی موراکامی | برگردان از زبان ژاپنی: امیر دیانتی | چاپ هشتم | جلد سخت |


اگر قرار باشد آدم قبل‌از انجام هر کاری از درستی تصمیمش صددرصد مطمئن باشد، هیچ کاری در جهان به انجام نمی‌رسد. کارها دقیقاً همان‌جایی انجام می‌شوند که به‌جای یقین، شک داری و با همان شک جلو می‌روی؛ مثل حرکت در جاده‌ای مه‌آلود که اگرچه از وجود راه مطمئنی اما به وجود بیراهه‌های پیش پا هم به همان اندازه یقین داری؛ و بنابراین نمی‌دانی جاده برایت چه در آستین دارد...

| تابان؛ مرز آسمان | شیوا مقانلو | نشر نیماژ |

از کتابفروشی‌های سراسر کشور بخواهید


‌لینک توضیحات کامل و خرید مستقیم:

https://nashrenimaj.com/product/%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D9%86%D8%8C-%D9%85%D8%B1%D8%B2-%D8%A2%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86/


به بهانه‌ی هشتم مارس؛ روز جهانی زن:


تبعیضی که با پیر شدن زنان افزایش می‌یابد بازوی مهم امتیاز مردانه است. این توزیع نامتعادل کنونی، نقش‌های بزرگسالان برای دو جنس است که به مردان آزادی سن و به زنان انکار سنشان را تقدیم می‌کند. مردان فعالانه استانداردهای پیر شدن را مدیریت می‌کنند؛ زیرا نقش نرینگی پیش‌قدمی در معاشرت را به آن‌ها اعطا می‌کند. مردان انتخاب می‌کنند و زنان انتخاب می‌شوند. بنابراین مردان زنان جوان را انتخاب می‌کنند. هرچند این نظم نابرابر با قدرت تمام به دست مردان عملی می‌شود، پاسخ مقبول تسلیم نشدن زنان است که هیچ‌گاه اتفاق نمی‌افتد؛ زیرا زنان قدرتمندانه آن را با خوشنودی، دلتنگی و با دروغ‌هایشان تقویت می‌کنند.

| جستارهایی درباره‌ی زن | سوزان سانتاگ | آذرجوادزاده | نشر نیماژ |


یک یادداشت برای خواننده‌ی عزیزم
آنچه که خواهید خواند در حقیقت پیش‌درآمدی بر داستان ماجرای غریب و غم‌انگیز یک قاچاقچی در قشم است. پیش‌درآمد از این باب که توضیح می‌دهد درون آن صندوقچه‌ی گم‌شده‌ای که کل ماجرای بوکسرعلی حول محورش می‌چرخید چیست.
اگر آن رمان را خوانده باشید، این رمان برایتان بین دنیاها اتصال برقرار می‌کند. اگر آن را نخوانده باشید، این رمان یک داستان کاملاً مستقل برایتان تعریف می‌کند، در همان دنیا، در همان حال‌وهوا که قبل‌تر از وقایع دیگری رخ داده. بنابراین در هر دو حالت امیدوارم از آنچه می‌خوانید، لذت ببرید.
فکر می‌کردم بهتر است تا این رمان را، هم ادامه و قسمت دومِ ماجرای غریب و غم‌انگیز یک قاچاقچی در قشم بنامم، هم آنکه برایش نامی مستقل بگذارم؛ همین‌طور هم شد. دستورالعمل خونینِ برآورده‌کردنِ آرزو دومین کتابِ سه‌گانه‌ی قاچاقچی در قشم.
تقدیم به شما که این‌همه مدت، برای دنباله‌ی آن داستان صبر کردید. با بندبند وجودم حین نگارش، امیدوار بودم که سر ذوقتان بیاورد و ارزش این‌همه صبر‌کردن زیبایتان را داشته باشد؛ و داشته باشم.

متین ایزدی

از مقدمه‌ی کتاب «دستورالعمل خونین برآورده کردن آرزو»


جولیان بِک و جودیت مالینا، دو جوان بلندپرواز تئاتری بودند که در نیویورکِ پس‌از جنگ‌ جهانی دوم، رؤیای تئاتری را در سر می‌پروراندند که اصول اخلاقی مرسوم و آنچه را در اذهان مردم به‌عنوان فضیلت شناخته می‌شد به چالش بکشد و با برهم‌زدن قراردادهای پذیرفته‌شده، جهان را دچار تغییر کند. آن‌ها در تقابل با آنچه که آن روزها بر صحنه می‌دیدند، نام تئاترشان را لیوینگ‌تیاتر گذاشتند. چراکه در آن دوران، بر صحنه، چیزی جز اجراهایی تفننی و سرگرم‌کننده وجود نداشت. تئاتری به‌زعمِ آن‌ها، درحال مرگ و رو‌به‌نابودی.
آن دو تحتِ‌تأثیر بسیاری از هنرمندان و متفکران هم‌عصر خود بودند. نویسندگانی چون تنسی ویلیامز، آنس نین، جک کرواک، جین کنت. آهنگ‌سازانی مثل جان کیج، جیم موریسون و جان لنون و نقاشانی چون جکسون پولاک و سالوادور ‌دالی و متفکرانی چون مارتین بوبر و مایکل فاوکلت...

از کتابفروشی‌های سراسر کشور بخواهید:

| لیوینگ تیاتر | هنر، خشم و تبعید | جان تایتل | صحرا رمضانیان | نظریه و تئاتر | نشر نیماژ |




درست وقتی فکر می‌کنی توی زندگی‌ت بدترین انسان‌های روی کره‌ی زمین رو دیدی، می‌فهمی سخت در اشتباه بودی، خباثت پایانی نداره.


هالی سرودی عجیب و هولناک برای تعقیب وحشتناک عدالت سر‌ می‌دهد. جست‌وجوی سرسختانه‌ی کارآگاه برای یافتن حقیقت، داستان این رمان پرکشش، سرشار از تعلیق و پر از معماهای پیچیده را پیش می‌برد. کووید-19، شعار «زندگی سیاه‌پوستان مهم است»، ترامپ و شورش ششم ژانویه، همگی مضامینی هستند که در زمینه رمان جریان دارند. حتی جنایتکاران هم قرار است علیه بی‌عدالتی‌های زمان و دوران اعتراض کنند. در تمام طول رمان شما شاهد تلاش در جهت دفع زهر و یافتن شفا هستید. بله این بار هم جدیدترین رمان استیون کینگ، شما را میخکوب کرده است.
‌‌

از کتابفروشی‌های سراسر کشور بخواهید:

| هالی | استیون کینگ | ساغر سبزواری | نشر نیماژ |


هنرمند اعتنایی به هیچ دولتی ندارد و تمام میثاق‌ها را فسخ می‌کند...

راوی کتاب "مردی که پنجشنبه بود" ماجراهای شورانگیز هفت آنارشیست را در لندن عصر ویکتوریایی روایت می‌کند که نام روزهای هفته را بر خود نهاده‌اند. در نگاه نخست، این کتاب، داستانی طنزآلود و جنایی با نثری زیبا و بازی‌های کلامی چشمگیر و تصویرپردازی‌های خیال‌انگیز است؛ اما ورای واژگان نمادینش، مفاهیم ژرف‌تری نهفته است. نویسنده اثری به ظاهر کمدی خلق کرده که پرسش‌های ژرف فلسفی طرح می‌کند و با واژه‌های سمبولیک ماهیت شر را در قلمرو سیاسی و معنوی واکاوی می‌کند. شاهکار چسترتون، پس از گذشت بیش از صد و‌ اندی سال از انتشارش، همچنان در سرتاسر جهان هواخواهان بسیار دارد و فیلم و تئاتر و نمایش‌ و پادکست‌های گوناگونی بر اساس آن تهیه شده است و مراسم گوناگونی در سالگرد انتشارش برگزار می‌شود. این کتاب از این رو اینچنین محبوب است که ظاهر هیجان‌انگیز و طنزآلود داستان، دوست‌داران سرگرمی را به خود جلب می‌کند و معانی ژرف و نثر درخشان‌اش، ادب‌دوستانی را که در پی آثار جدی ادبی‌اند خرسند می‌کند.

منتشر شد:

| مردی که پنجشنبه بود| جی. کی. چسترتون | علی امیدیان| نشر نیماژ |


در آیین پایانی دومین دوره‌ی جایزه‌ی ادبی پرانتز که بیست و هشتم بهمن‌ماه برگزار شد، کتاب «مترسک؛ در چهار موقعیت» نوشته‌ی عباس باباعلی به‌عنوان بهترین مجموعه‌داستان برگزیده شد.
‌‌

در مجموعه داستان «مترسک؛ در چهار موقعیت» عباس باباعلی وضعیت‌های ناممکن و نامحتملی را شکل داده است که خاص اوست و نظیر آن‌ها را در کمتر اثری (چه داستان و چه هر اثر دیگری) می‌توانید بیابید: مرده‌ای که روی تخت تشریح عاشق شده است، مرده‌ای دیگر که دارد انتظار می‌کشد بیایند جسدش را جمع کنند و… ته‌مایه‌ی طنز داستان‌های باباعلی که رنگ پرمایه‌ای از کنایه را با خود همراه دارد، به همراه لحن جذاب و ویژه‌ی روایت‌های او و از این دو مهم‌تر بدیع‌بودن موضوعاتی که او برای نوشتن انتخاب کرده است، داستان‌های او را به آثاری ویژه و خواندنی تبدیل می‌کند. «مترسک…» دومین مجموعه داستان باباعلی است اما از پس سال‌ها تجربه‌اندوزی و نوشتن مستمر برای رسیدن به‌سبکی شخصی در داستان نویسی حاصل شده است.


| مترسک؛ در چهار موقعیت | عباس باباعلی | داستان فارسی | کتاب بوف | نشر نیماژ |

Показано 20 последних публикаций.