دستاوردهای زیستمحیطی ایران در دوره پهلوی (۱)
برای بررسی دقیق کیفیت محیط زیست در یک دوره تاریخی نمیتوان بدون درنظر گرفتن سیر تاریخی توسعه و مدرنیته در آن کشور به نتیجه درستی دست یافت. حفاظت محیطزیست با تمام اجزایش محصول روند توسعه در حکمرانی، آموزش انسانی و حقوقی است. آنچه کیفیت زیستبوم مملکتی را بهبود میبخشد، کیفیت حکمرانی آن کشور است. قبل از دوران رضاشاه هیچ قانون مطلوبی در حوزه محیطزیست که بتوان آن را تحلیل کرد وجود نداشت و عملا زیستبوم ایران به نمدی مانده بود که هر زورمندی از بخشهایی از آن برای خود کلاهی میبافت. کشاورزی، شکار، بهرهبرداری از جنگلها، رودخانهها، چشمهها و سایر عوامل محیطی و زیستی بیحساب و کتاب در اختیار حکّام محلّی و وابستگانشان بود که به حکم شرع اسلام یا عرف همان حکّام بین خودشان حیفومیل میشد. اوّلین حمایتهای قانونی زیستمحیطی، قانون عدم صدور سند برای جنگلها در سازمان ثبت و اسناد و تعیین تکلیف مالکیت رودخانهها بود که ذیل قانون مدنی سال ۱۳۰۷ تدوین گردید، و تا سال ۱۳۱۸ در حمایت عمومی از زیستبوم ایران با چندین اصلاحیه تصویب گشت.
شکار بیرویه حاکمان و شکارچیان، گونههای ارزشمندی همچون شیر ایرانی و ببر مازندران را منقرض و جمعیت بسیاری از گونههای بومی و ارزشمند را بهشدت کاهش داد. حتی گونههای ارزشمندی از جمله گورخر و گوزن زرد ایرانی ناشناخته بودند. در همین دوران به لطف رضاشاه سنگ بنای حفاظت و ملّی کردن اراضی با منع ثبت و صدور سند جنگلها، اراضی عمومی، کوهها و راههای عمومی و تعیین و تکلیف حقآبه رودخانهها، چشمه و جویبارها و قوانین محدودیتی شکار گذاشته شد.
اوّلین نهاد دولتی مستقل درحمایت از زیست بوم ایران «کانون شکار» بود که برای ضابطهمند کردن شکار در ایران توسّط مجلس شورای ملّی به پیشنهاد شاهپور عبدالرّضا، منوچهر ریاحی و با همکاری اسکندر فیروز تاسیس و تصویب شد. برای اوّلین بار در این کانون با بودجه دولتی ضوابط و قوانین شکار تدوین گردید و طبقهبندی تنوّع ژنتیکی گونههای حیات وحش صورت گرفت و اوّلین منطقه حفاظت شده و شکارممنوع در گرگان ایجاد گردید. چهار سال بعد چندین منطقه حفاظت شده از جمله جزیره قیون داغی در دریاچه ارومیه که زیستگاه قوچ ارمنی بود، مورد حفاظت این کانون قرار گرفت؛ این در حالی است که همزمان با این دوره تاریخی تنها در چند کشور جهان اوّل از جمله ایالات متحده، انگلستان، استرالیا و کانادا چنین نهادهایی برای حفاظت از گونههای گیاهی، جانوری و پارک ملّی بنیان گذاشته بودند.
بعد از جنگ جهانی دوم رقابت کشورها برای افزایش تولید ناخالص داخلی بهرهبرداری از جنگلها، مراتع، معادن و رودخانهها را بهشدت افزایش داد. بنابراین برای جلوگیری از کاهش اثرات این بهرهبرداری بیملاحظه، نیاز به تدوین قوانین حفاظتی بود. کشورهای بزرگ صنعتی برای جلوگیری از نابودی سرزمینی، رو به قوانین ملّی کردن زیستبومهای ارزشمند از جمله پارکهای طبیعی، تالابها، رودخانهها و جنگلها آوردند. در ایالات متحده امریکا جنجالهای بر سر ملّی کردن زیستبومهای ارزشمند به قریب به ۲۰ سال به طول انجامید و بسیاری از رئسایجمهور نتوانستند این قوانین را تصویب کنند، تا در سال ۱۹۳۴ با ترفندهای سیاسی موفق به تصویب قوانین ملّی حفاظت از آب و خاک موسوم به قانون تیلور شدند و تا سال ۱۹۵۰ به نفع طبیعت اصلاحیههایی افزوده گردید.
برای بررسی دقیق کیفیت محیط زیست در یک دوره تاریخی نمیتوان بدون درنظر گرفتن سیر تاریخی توسعه و مدرنیته در آن کشور به نتیجه درستی دست یافت. حفاظت محیطزیست با تمام اجزایش محصول روند توسعه در حکمرانی، آموزش انسانی و حقوقی است. آنچه کیفیت زیستبوم مملکتی را بهبود میبخشد، کیفیت حکمرانی آن کشور است. قبل از دوران رضاشاه هیچ قانون مطلوبی در حوزه محیطزیست که بتوان آن را تحلیل کرد وجود نداشت و عملا زیستبوم ایران به نمدی مانده بود که هر زورمندی از بخشهایی از آن برای خود کلاهی میبافت. کشاورزی، شکار، بهرهبرداری از جنگلها، رودخانهها، چشمهها و سایر عوامل محیطی و زیستی بیحساب و کتاب در اختیار حکّام محلّی و وابستگانشان بود که به حکم شرع اسلام یا عرف همان حکّام بین خودشان حیفومیل میشد. اوّلین حمایتهای قانونی زیستمحیطی، قانون عدم صدور سند برای جنگلها در سازمان ثبت و اسناد و تعیین تکلیف مالکیت رودخانهها بود که ذیل قانون مدنی سال ۱۳۰۷ تدوین گردید، و تا سال ۱۳۱۸ در حمایت عمومی از زیستبوم ایران با چندین اصلاحیه تصویب گشت.
شکار بیرویه حاکمان و شکارچیان، گونههای ارزشمندی همچون شیر ایرانی و ببر مازندران را منقرض و جمعیت بسیاری از گونههای بومی و ارزشمند را بهشدت کاهش داد. حتی گونههای ارزشمندی از جمله گورخر و گوزن زرد ایرانی ناشناخته بودند. در همین دوران به لطف رضاشاه سنگ بنای حفاظت و ملّی کردن اراضی با منع ثبت و صدور سند جنگلها، اراضی عمومی، کوهها و راههای عمومی و تعیین و تکلیف حقآبه رودخانهها، چشمه و جویبارها و قوانین محدودیتی شکار گذاشته شد.
اوّلین نهاد دولتی مستقل درحمایت از زیست بوم ایران «کانون شکار» بود که برای ضابطهمند کردن شکار در ایران توسّط مجلس شورای ملّی به پیشنهاد شاهپور عبدالرّضا، منوچهر ریاحی و با همکاری اسکندر فیروز تاسیس و تصویب شد. برای اوّلین بار در این کانون با بودجه دولتی ضوابط و قوانین شکار تدوین گردید و طبقهبندی تنوّع ژنتیکی گونههای حیات وحش صورت گرفت و اوّلین منطقه حفاظت شده و شکارممنوع در گرگان ایجاد گردید. چهار سال بعد چندین منطقه حفاظت شده از جمله جزیره قیون داغی در دریاچه ارومیه که زیستگاه قوچ ارمنی بود، مورد حفاظت این کانون قرار گرفت؛ این در حالی است که همزمان با این دوره تاریخی تنها در چند کشور جهان اوّل از جمله ایالات متحده، انگلستان، استرالیا و کانادا چنین نهادهایی برای حفاظت از گونههای گیاهی، جانوری و پارک ملّی بنیان گذاشته بودند.
بعد از جنگ جهانی دوم رقابت کشورها برای افزایش تولید ناخالص داخلی بهرهبرداری از جنگلها، مراتع، معادن و رودخانهها را بهشدت افزایش داد. بنابراین برای جلوگیری از کاهش اثرات این بهرهبرداری بیملاحظه، نیاز به تدوین قوانین حفاظتی بود. کشورهای بزرگ صنعتی برای جلوگیری از نابودی سرزمینی، رو به قوانین ملّی کردن زیستبومهای ارزشمند از جمله پارکهای طبیعی، تالابها، رودخانهها و جنگلها آوردند. در ایالات متحده امریکا جنجالهای بر سر ملّی کردن زیستبومهای ارزشمند به قریب به ۲۰ سال به طول انجامید و بسیاری از رئسایجمهور نتوانستند این قوانین را تصویب کنند، تا در سال ۱۹۳۴ با ترفندهای سیاسی موفق به تصویب قوانین ملّی حفاظت از آب و خاک موسوم به قانون تیلور شدند و تا سال ۱۹۵۰ به نفع طبیعت اصلاحیههایی افزوده گردید.