Фильтр публикаций




تمام دردمون اینه که حرف نمیزنیم و انقدر سکوت میکنیم تا خشممون افسار رو به دست بگیره و همه چیز رو زیر پا له کنه،
تمام مشکل اینه که فکر می‌کنیم اگر گفت و گو کنیم و بگیم متوجه اوضاع خراب هستیم، ممکنه زودرنج یا drama queen بنظر برسیم.

و حالا ماییم با کلی سوال و درگیری مزخرف که با یک گفت‌وگوی ساده حل میشه.


آگاهی از مرگ مارا تشویق می‌کند شدیدتر زندگی کنیم.


برای خودم خیلی جالبه که وقتی میخندم لپام میاد بالا و باعث بسته شدن چشمهام میشه، این عکسهارو دوست دارم، این روزهارو هم دوست دارم، آدمها و احساساتی که تجربه میشن رو هم دوست دارم، اما این ورژن از من رو نه.
خیلی تلاش می‌کنم که کم کم و ریز ریز بتونم تغییرش بدم، اصالتش رو حفظ کنم و فقط گرد و غبار رو شونه هاش رو بتکونم.
این رو هم یادگاری میذارم اینجا بمونه برای روزی که برگردم و بگم، آخیش، حالا شد.




درسی که فکر کردم بیست میشم رو افتادم و درسی که فکر میکردم میوفتم رو بیست شدم =)
دانشگاه عالیه.


پرواز را به خاطر بسپار، پرنده مردنیست.


لابد دیگه.


Репост из: جنگل پرتقال
شما هم رقابت فرضی بعضی آدما رو با خودتون حس میکنید؟ عزیزم من وارد مسابقه‌ای با تو نشدم چه مرگته؟!


Репост из: RegaPlus
کاش زانوی غم بودی، هرشب بغلت می‌کردم.


چون در دریا افتادی و شنا نمی‌دانی،
مرده شو
تا آب تو را بر سر نهد.
شمس تبریزی




روزها






Репост из: ّ
منم در جایی ول شده‌ام، از یابنده تقاضا می‌کنم مرا پیدا کند و در آغوش گیرد.


آوین امروز خاله شده، منم به طرز عجیبی تو اکسپلور هر نینی‌ای میبینم گریه‌م میگیره.
چیَن این نینیا واقعا=))))




مگه اینکه آتیش مارو کنار هم قرار بده.


Репост из: تیرانا
-

Показано 20 последних публикаций.