توضیحی برای وضع ایرانزمین پس از سقوط شاهنشاهی ساسانی✍جواد طباطبایی
تردیدی نیست که اگر از زاویه تاریخ باستانی در این حادثه نظر کنیم عمده ترین سبب فروپاشی شاهنشاهی ساسانی را باید انحطاط درونی نظام آن بدانیم و نه حمله بیرونی و به این اعتبار فروپاشی ایران زمین بر اثر حمله عربان را میتوان نتیجه انحطاط تاریخی ایران دانست اما اگر همین حادثه را از دیدگاه تحول تاریخی آتی ایران زمین تا سده ششم هجری مورد بررسی قرار دهیم لاجرم میتوان ارزیابی متفاوتی از آن عرضه کرد.
پیوندی که میان دیانت جدید و اندیشه ایرانشهری برقرار شد و از میان رفتن بسیاری از محدودیتهای نظام پیشین را باید چونان زمینه ساز دگرگونیهایی دانست که در فاصله سده های سوم تا ششم در ایران روی داد. در این سده ها که به درستی عصر زرین فرهنگ ایران خوانده شده است، با از میان رفتن چیرگی خلیفگان، سامان کهن فرمانروایی ایران زمین تجدید شد، زبان فارسی نوآئینی جانشین زبان پهلوی شد که همۀ امکانات زبان شعر، ادب و همه شاخه های دانش را به یکسان داشت. نخبگان ایرانی توانستند با سود جستن از افقهای باز امپراتوری جدید در همۀ دانشها و مهارتهای زمان به سرآمدانی کاردان تبدیل شوند و وابستگی خدایگانی و بندگی را به نفع خود دگرگون کنندـ این که ایرانیان نبردی را که نظامی بود، باخته بودند اما جنگ فرهنگی را نباختند مبین این است که «وضع انحطاط» واپسین کلام فرهنگ و تمدن باستانی ایران نبود، تنها صورتی از فرهنگ و تمدن ایرانی به پایان رسیده بود و میبایست آن مادهٔ کهن صورتی نو می پذیرفت.
شاهنشاهی ساسانی و نظام بسته آن توان پذیرفتن این صورت نو را نداشت مادهٔ فرهنگ و تمدن ایرانی که هنوز زندگی و زایندگی خود را از دست نداده بود نیازمند افقهای بازی بود تا بتواند به صورتی نو درآید تعبیر نوزایش اسلام که برخی درباره این دوره از تاریخ اسلام به کار برده اند از دیدگاه تاریخ فرهنگ و تمدن ایرانی جز حلول آن ماده در این صورت نیست، اسلام اگر عربی مانده بود جز دیانتی نبود، اما تمدن نمیشد چنانکه به طور عمده در قلمرو فرهنگ ایرانی شد. معنای این تحول از دیدگاه تاریخ فرهنگ و تمدن ایرانی جز این نیست که ایرانیان انحطاط باستانی خود را به نوزایش دوره اسلامی تبدیل کردند. بازشدن افقهای سیاسی، ترکیبی از اسلام، فرزانگی باستانی ایران و فلسفه یونانی، چونان نسیم شمال بر بازمانده مرداب کهن وزیدن گرفته بود جهان نو میشد.
بی هیچ تردیدی این نخستین فروپاشی ایرانزمین، انحطاطی جدی اما «انحطاطی زاینده» بود که به فاجعه نابودی ایران منجر نشد.
تأملی درباره ایران، مینوی خرد، ۱۳۹۵
@Javadtaba 🌲