ادامه:::👇👇
🚫 با تمام این توصیفات امروزه در منابع اهل سنت نه از احادیثی که ابن حنزابه روایت کرده باشد اثری موجود است و نه از آن مسندی که دارقطنی در نوشتن آن کمک کرده این کمی احادیث ابن حنزابه مربوط به اکنون نیست بلکه حتی ذهبی هم نتوانسته بوده به حدیثی از احادیث وی دست پیدا کنه پس این که امروزه اثری از کتاب الغرر وی نیست، مطلب عجیبی نیست؛ همان طور که بقیه ی کتب و احادیث وی موجود نیست. سوال ما از شما اینه این عالم اهل سنت با این مقام و جایگاه و محدث بودنش وی را باعنوان صاحب حدیث و حافظ لقب داده اند حافظ به کسی میگن که بیش از هزار روایت حفظ بوده و بتصریح علمای شما ایشان مسندی هم داشته سوال ما اینه چرا اثری از کتاب ایشان الان نزد اهل سنت نیست؟؟ به چه علت؟ میتونیم حدسیاتی بزنیم اینکه اجماع علمای اهلسنت اینه که هر صاحب کتابی اگر عیوبی از ابوبکز و عمر و اصحاب نقل کرده باشد باید از بین برود و به قتل رساندن دختر پیامبر بزرگترین طعن بر شیخین است لذا شکی نیست که علمای اهل سنت آثار این عالم سنی را از بین برده اند ؛ به قرینه اینکه سید بن طاوس که عالمی محدث و ثقه است به عنوان نخستين ناقل روايت تهدید به احراق از کتاب الغرر دیده و نوشته است لذا شکی باقی نمیماند که این کتاب بعدها توسط نواصب از بین رفته است لذا این اشکال به خود شما وارد است اگر به ما اشکال کنید ما دروثاقت و صدق سیدبن طاووس شکی نداریم و مورد اطمینان و قبول ماست اما این اشکال همچنان بر شما باقی است ؛بنابر این نقل روایت تهدید به احراق بیت وحی از سوی عمر بن خطاب در آن کتاب امری دور از ذهن نیست. این کتاب تالیف ابن حنزابه محدث و رجالی موثق عمریه بوده اما الان بجز روایات انگشت شمار اثری از این کتاب باقی نمانده ! به هر حال نقل ماجرای تهدید به احراق توسط اسلم غلام عمر بن خطاب در کتاب الغرر، روایات دیگر را تقویت میکند.
3⃣ اشکال سوم اینکه اسلم شاهد ماجرا نبوده !میگیم این اشکال شما تکراری است ما سابقا بتفصیل پاسخ دادیم میتوانید به این لینکهای زیر رجوع کنید :
🌐https://t.me/menhajol_beda/15641
🌐https://t.me/menhajol_beda/15642
🌐https://t.me/menhajol_beda/15643
💠ثانیا این نقلی که آوردیم نقل ابن ابی شیبه و اشکال شما به شاهد بودن اسلم را حل میکند زیرا در این نقل آمده که اسلم خودش جز هیزم جمع کنندگان در خانه حضرت زهرا سلام الله علیها بوده،چیزی که در نقل ابن ابیشیبه نیست و لذا عده ای را به این توهم انداخته که ادعای ارسال روایت اسلم را مطرح کنند
لذا اسلم از شاهدان عینی آن واقعه بوده؛ ثالثا مخالفین یک روایت صحیح ارائه بدهند تا ثابت کنند اسلم زمانِ تهدید عمر در مدینه نبوده، آیا روایت صحیحی در این باره دارن؟پس ادعای عمریه اصلا ثابت نیست و بر فرض ثبوت، ضرری به سند وارد نمی شود.رابعا: ماجرای تهدید عمر بر احراق بیت حضرت صدیقه طاهره علیها الاف التحیه و الثناء طرق مختلفی دارد که همه این ها هم دیگر را تقویت می کنند خامسا بر فرض ما حرف شما را بپذیریم چه دلیلی دارد که شما روایت رو مورد تحریف قرار بدهید مگر نمیگویید این روایت مرسل است و اثبات کننده عقیده شماست خب چه دلیلی دارد که شما آنرا تحریف کنید؟؟!!
🌐https://t.me/menhajol_beda/15610
✅بنابراین تمامی اشکالات مولوی بی اساس است فلذا باقرار دادن اینروایت درکنار روایت المصنف و روایات دیگر ادعای مارا تقویت میکند فلذادر پایان از مولوی بابت نشر احادیث صحیح شهادت حضرت زهرا تشکر میکنیم.👍😅
🚫 با تمام این توصیفات امروزه در منابع اهل سنت نه از احادیثی که ابن حنزابه روایت کرده باشد اثری موجود است و نه از آن مسندی که دارقطنی در نوشتن آن کمک کرده این کمی احادیث ابن حنزابه مربوط به اکنون نیست بلکه حتی ذهبی هم نتوانسته بوده به حدیثی از احادیث وی دست پیدا کنه پس این که امروزه اثری از کتاب الغرر وی نیست، مطلب عجیبی نیست؛ همان طور که بقیه ی کتب و احادیث وی موجود نیست. سوال ما از شما اینه این عالم اهل سنت با این مقام و جایگاه و محدث بودنش وی را باعنوان صاحب حدیث و حافظ لقب داده اند حافظ به کسی میگن که بیش از هزار روایت حفظ بوده و بتصریح علمای شما ایشان مسندی هم داشته سوال ما اینه چرا اثری از کتاب ایشان الان نزد اهل سنت نیست؟؟ به چه علت؟ میتونیم حدسیاتی بزنیم اینکه اجماع علمای اهلسنت اینه که هر صاحب کتابی اگر عیوبی از ابوبکز و عمر و اصحاب نقل کرده باشد باید از بین برود و به قتل رساندن دختر پیامبر بزرگترین طعن بر شیخین است لذا شکی نیست که علمای اهل سنت آثار این عالم سنی را از بین برده اند ؛ به قرینه اینکه سید بن طاوس که عالمی محدث و ثقه است به عنوان نخستين ناقل روايت تهدید به احراق از کتاب الغرر دیده و نوشته است لذا شکی باقی نمیماند که این کتاب بعدها توسط نواصب از بین رفته است لذا این اشکال به خود شما وارد است اگر به ما اشکال کنید ما دروثاقت و صدق سیدبن طاووس شکی نداریم و مورد اطمینان و قبول ماست اما این اشکال همچنان بر شما باقی است ؛بنابر این نقل روایت تهدید به احراق بیت وحی از سوی عمر بن خطاب در آن کتاب امری دور از ذهن نیست. این کتاب تالیف ابن حنزابه محدث و رجالی موثق عمریه بوده اما الان بجز روایات انگشت شمار اثری از این کتاب باقی نمانده ! به هر حال نقل ماجرای تهدید به احراق توسط اسلم غلام عمر بن خطاب در کتاب الغرر، روایات دیگر را تقویت میکند.
3⃣ اشکال سوم اینکه اسلم شاهد ماجرا نبوده !میگیم این اشکال شما تکراری است ما سابقا بتفصیل پاسخ دادیم میتوانید به این لینکهای زیر رجوع کنید :
🌐https://t.me/menhajol_beda/15641
🌐https://t.me/menhajol_beda/15642
🌐https://t.me/menhajol_beda/15643
💠ثانیا این نقلی که آوردیم نقل ابن ابی شیبه و اشکال شما به شاهد بودن اسلم را حل میکند زیرا در این نقل آمده که اسلم خودش جز هیزم جمع کنندگان در خانه حضرت زهرا سلام الله علیها بوده،چیزی که در نقل ابن ابیشیبه نیست و لذا عده ای را به این توهم انداخته که ادعای ارسال روایت اسلم را مطرح کنند
لذا اسلم از شاهدان عینی آن واقعه بوده؛ ثالثا مخالفین یک روایت صحیح ارائه بدهند تا ثابت کنند اسلم زمانِ تهدید عمر در مدینه نبوده، آیا روایت صحیحی در این باره دارن؟پس ادعای عمریه اصلا ثابت نیست و بر فرض ثبوت، ضرری به سند وارد نمی شود.رابعا: ماجرای تهدید عمر بر احراق بیت حضرت صدیقه طاهره علیها الاف التحیه و الثناء طرق مختلفی دارد که همه این ها هم دیگر را تقویت می کنند خامسا بر فرض ما حرف شما را بپذیریم چه دلیلی دارد که شما روایت رو مورد تحریف قرار بدهید مگر نمیگویید این روایت مرسل است و اثبات کننده عقیده شماست خب چه دلیلی دارد که شما آنرا تحریف کنید؟؟!!
🌐https://t.me/menhajol_beda/15610
✅بنابراین تمامی اشکالات مولوی بی اساس است فلذا باقرار دادن اینروایت درکنار روایت المصنف و روایات دیگر ادعای مارا تقویت میکند فلذادر پایان از مولوی بابت نشر احادیث صحیح شهادت حضرت زهرا تشکر میکنیم.👍😅