🌿🌿🌿🌿🌿🌿
شرح جامع مثنوی معنوی - دفتر اول - داستان پیرِ چنگی که در عهدِ عُمَر (رض) از بهرِ خدا روزِ بینوایی، چنگ زد میانِ گورستان
قسمت قبلی(2101) امر می آمد که: نَی، طامِع مشو
چــــون از پایت خــــار بیرون شد، بروفرمان الهی به روح آن پیر چنگ نواز در رسید که: طمع مبند، و اینک که خار جسمانی و شواغل دنیایی از پای روحت بیرون آمده برو به سوی دنیا که بر تو باکی نیست.
(2103) مُول مُولی میزد آنجا جانِ او
در فـــــضایِ رحـــــمت و احسانِ اوجان پیر چنگ نواز در آن عالم روحانی، درنگ و توقفی کرد و در آن صحرای رحمت و احسان الهی انتظار کشید.
در خواب گفتنِ هاتف، مر عُمَر را (رض) که چندین زر از بیتُ المال به آن مرد دِه که در گورستان خفته است(2104) آن زمان حق بر عُمَر خوابی گماشت
تا که خـــــویش از خواب نتوانست داشتهمان زمان که پیر چنگی در عالم رؤیا فرو رفته بود، حق تعالی خوابی را بر عُمَر چیره ساخت به طوری که نتوانست در برابر آن خواب، تاب آورد.
(2105) در عَجَب افتاد کین معهود نیست
این ز غـــیب افـــــتاد، بی مقصود نیستعُمَر، تعجب کرد که این گونه خواب، برایش سابقه نداشته، زیرا عادت نداشت که آن موقع بخوابد. از اینرو گفت: (من در این هنگام و در این گونه مواقع عادت به خواب ندارم. پس این خواب از عالم غیب بر من واقع شده و این خواب، البته که بی حکمت نیست.
(2106) سر نهاد و خواب بردش خواب دید
کآمـــــدش از حـــــق ندا جـــــانش شنیدعُمَر، سر بر بالین نهاد و خواب، او را فرو گرفت و در رؤیایی دید که از بارگاه حق تعالی به او ندایی رسید و گوش جانش آن ندا را شنید.
(2107) آن ندایی کاصلِ هر بانگ و نواست
خـــــود ندا آن است و این باقی صداستهمان ندایی که اصل هر بانگ و نوایی است، زیرا در واقع، ندا همان است و سایر نداها صدایی بیش نیست.
(2108) تُرک و کُرد و پارسی گو و عرب
فـــــهم کـــــرده آن ندا بی گوش و لبترک و کرد و عجم و عرب، بی گوش و لب آن ندا را فهمیدند، خلاصه ندایی است که همگان آن را میفهمند و مخصوص به زبان و لغت خاصی نیست. یعنی گنج حقیقت در انحصار فرقه و فریقی نیست.
(2109) خود چه جای ترک و تاجیک است و زنگ؟
فـــــهم کـــــردست آن ندا را چـــــوب و ســـــنگنه تنها تُرک و تاجیک و زنگ این ندا را درک می کنند، بلکه چوب و سنگ و همه موجودات نیز این ندا را میشنوند، زیرا این ندا، ندای وحدت است.
(2110) هر دَمی از وی همی آید اَلَست
جــــوهر و اَعــــراض می گردند هستحضرت حق تعالی، در هر آنی و به هر شأنی با زبان معنوی اَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ میگوید و جوهرها و عرض ها و خلاصه همه موجودات ظهور می یابند.
🌿🌿🌿🌿🌿🌿