Репост из: کاغذ
از نامههای فلوبر؛ ترجمهٔ گلستان
https://goo.gl/npakeT
کاغذ: این مطلب شامل مقدمهای است از ابراهیم گلستان و سپس ترجمۀ گلستان از چهار نامه از گوستاو فلوبر. این مقدمه و نامهها در مجلۀ صدف شمارۀ ۱۰ در شهریور ۱۳۳۷ منتشر شده است و بازنشر از آنجاست.
[از متن نامهها] که دلمردگی تو را کشت، هان؟ از خشم میترکی، از اندوه در تابی، خفه میشوی؟ صبور باش ای شیرِ صحرا! من هم در حال خفه شدنم، مدتهایی است مدید.
دیوارهای اتاقم در کوچۀ «است» هنوز به یاد دارند که در تنهاییم چه دشنامها که دادم و چه لگدها که بر زمین کوفتم و چگونه گاهی نعره کشیدم و زمانی خمیازه. [...]
تنها راه حذر از ناشادی محصور کردن خویش است به هنر و جا ندادن به هرچه که دیگر. غرور اگر بر بنیانی سترگ باشد، جبران هر خسارت است.»
متن کامل چهار نامه را اینجا بخوانید:
https://goo.gl/eoBtv5
#بایگانی
@kaaghaz
https://goo.gl/npakeT
کاغذ: این مطلب شامل مقدمهای است از ابراهیم گلستان و سپس ترجمۀ گلستان از چهار نامه از گوستاو فلوبر. این مقدمه و نامهها در مجلۀ صدف شمارۀ ۱۰ در شهریور ۱۳۳۷ منتشر شده است و بازنشر از آنجاست.
[از متن نامهها] که دلمردگی تو را کشت، هان؟ از خشم میترکی، از اندوه در تابی، خفه میشوی؟ صبور باش ای شیرِ صحرا! من هم در حال خفه شدنم، مدتهایی است مدید.
دیوارهای اتاقم در کوچۀ «است» هنوز به یاد دارند که در تنهاییم چه دشنامها که دادم و چه لگدها که بر زمین کوفتم و چگونه گاهی نعره کشیدم و زمانی خمیازه. [...]
تنها راه حذر از ناشادی محصور کردن خویش است به هنر و جا ندادن به هرچه که دیگر. غرور اگر بر بنیانی سترگ باشد، جبران هر خسارت است.»
متن کامل چهار نامه را اینجا بخوانید:
https://goo.gl/eoBtv5
#بایگانی
@kaaghaz