🍃🌸🍃
سنت های دوازده گانه📝
سنت یکم / سوال 4
در رابطه با هر یک از موارد سوال قبلی ،
مثالی بیاورید که نشان دهد چگونه قبل
از پیوستن به انجمن ، این اصل را زیر پا
می گذاشتید ؟👇👇
جواب👇
✅ خانواده :
به خواسته های جمع خانواده احترام
نمی گذاشتم ، به قوانین خانواده پایبند
نبودم . هر موقع که می خواستم ، رفت
و آمد میکردم و ساعت و زمان را در نظر
نمی گرفتم ، اکثر اوقات پرخاشگر و
خشمگین بودم و جو منزل را متشنج
می کردم..
به اعضای خانواده ، به چشم دشمن
نگاه می کردم ، میخواستم در همه حال ،
حرف خودم را به کرسی بنشانم و نظرات
و امیال دیگران برایم ، کاملا بی اهمیت
بود..
✅ محل کار :
از این شاخه به آن شاخه می پریدم .
اگر از یکی از همکاران خوشم نمی آمد ،
پشت سرش بدگویی می کردم ، یا برایش
نقشه میکشیدم ..
به قوانین محل کار احترام نمی گذاشتم
وقت شناس نبودم ، دیر به محل کارم
میرفتم و میخواستم هر چه زودتر هم
برگردم ، بیشتر با فریب و دروغگویی کار
خودم را پیش می بردم ..
نقاط ضعف همکارانم را برجسته
می کردم ، تا خودم را تایید کنم .
اینها همه اتحاد و همبستگی بین
همکاران را خراب می کرد ..
✅ اجتماع :
به قوانین و مقررات اجتماعی ، بی
احترامی می کردم . با مصرف مواد
مخدر و انجام کارهای خلاف قانون ،
چهره ی اجتماع رو زشت کرده بودم .
در جامعه ، با کسی رابطه ی خوبی
نداشتم ، حتی با هم مصرفی هایم ،
از افراد جامعه بدم می آمد و با کارهایی
که می کردم ، باعث آزار آنها می شدم .
بر خلاف عرف جامعه حرکت میکردم و
در عین حال ، همیشه حق به جانب هم
بودم و فقط حق را به خودم می دادم ..
✅ محل تحصیل :
بی نظمی و بلاتکلیفی در تحصیل ،
حاضر نشدن بر سر کلاس های درس ،
تقلب در امتحانات ، انجام رفتارهای
اخلال گرانه در کلاس و مدرسه ، و در
نهایت ترک تحصیل ..
✅نکات مهم :
1_نظر خودم را به دیگران تحمیل
می کردم..
2_اگر برایم سودی نداشت ، هیچ
مسئولیتی را قبول نمی کردم ..
3_ساز مخالف زدن و تک روی کردن..
4_تقصیر را به گردن دیگران انداختن
و حقوق دیگران را زیر پا گذاشتن..
5_هیچ موقع ، هیچ کس را قبول
نداشتم..
6_مشکل اصلی من ، در "قانون گریزی"
من بود..
7_خودمرجعی و خودمرکزی ..
8_خود را تافته ی جدا بافته می دانستم
و همیشه مخالف جریان آب ، شنا
میکردم ..
9آنقدرها هم که فکر میکردم ، آدم
مهمی نبودم ..!!
📘سنت یکم/سنت های دوازده گانه
@Karkardghdam12
سنت های دوازده گانه📝
سنت یکم / سوال 4
در رابطه با هر یک از موارد سوال قبلی ،
مثالی بیاورید که نشان دهد چگونه قبل
از پیوستن به انجمن ، این اصل را زیر پا
می گذاشتید ؟👇👇
جواب👇
✅ خانواده :
به خواسته های جمع خانواده احترام
نمی گذاشتم ، به قوانین خانواده پایبند
نبودم . هر موقع که می خواستم ، رفت
و آمد میکردم و ساعت و زمان را در نظر
نمی گرفتم ، اکثر اوقات پرخاشگر و
خشمگین بودم و جو منزل را متشنج
می کردم..
به اعضای خانواده ، به چشم دشمن
نگاه می کردم ، میخواستم در همه حال ،
حرف خودم را به کرسی بنشانم و نظرات
و امیال دیگران برایم ، کاملا بی اهمیت
بود..
✅ محل کار :
از این شاخه به آن شاخه می پریدم .
اگر از یکی از همکاران خوشم نمی آمد ،
پشت سرش بدگویی می کردم ، یا برایش
نقشه میکشیدم ..
به قوانین محل کار احترام نمی گذاشتم
وقت شناس نبودم ، دیر به محل کارم
میرفتم و میخواستم هر چه زودتر هم
برگردم ، بیشتر با فریب و دروغگویی کار
خودم را پیش می بردم ..
نقاط ضعف همکارانم را برجسته
می کردم ، تا خودم را تایید کنم .
اینها همه اتحاد و همبستگی بین
همکاران را خراب می کرد ..
✅ اجتماع :
به قوانین و مقررات اجتماعی ، بی
احترامی می کردم . با مصرف مواد
مخدر و انجام کارهای خلاف قانون ،
چهره ی اجتماع رو زشت کرده بودم .
در جامعه ، با کسی رابطه ی خوبی
نداشتم ، حتی با هم مصرفی هایم ،
از افراد جامعه بدم می آمد و با کارهایی
که می کردم ، باعث آزار آنها می شدم .
بر خلاف عرف جامعه حرکت میکردم و
در عین حال ، همیشه حق به جانب هم
بودم و فقط حق را به خودم می دادم ..
✅ محل تحصیل :
بی نظمی و بلاتکلیفی در تحصیل ،
حاضر نشدن بر سر کلاس های درس ،
تقلب در امتحانات ، انجام رفتارهای
اخلال گرانه در کلاس و مدرسه ، و در
نهایت ترک تحصیل ..
✅نکات مهم :
1_نظر خودم را به دیگران تحمیل
می کردم..
2_اگر برایم سودی نداشت ، هیچ
مسئولیتی را قبول نمی کردم ..
3_ساز مخالف زدن و تک روی کردن..
4_تقصیر را به گردن دیگران انداختن
و حقوق دیگران را زیر پا گذاشتن..
5_هیچ موقع ، هیچ کس را قبول
نداشتم..
6_مشکل اصلی من ، در "قانون گریزی"
من بود..
7_خودمرجعی و خودمرکزی ..
8_خود را تافته ی جدا بافته می دانستم
و همیشه مخالف جریان آب ، شنا
میکردم ..
9آنقدرها هم که فکر میکردم ، آدم
مهمی نبودم ..!!
📘سنت یکم/سنت های دوازده گانه
@Karkardghdam12