🔴 تأملی در چگونگی و چرایی ظهور و تکامل تشیع تاریخی
✍️ #حسن_یوسفی_اشکوری:
🔸درآمد
اگر بپذیریم که امامت با شکل و شمایل و عرض و طولی که از قرن دوم به بعد در جوامع اسلامی و بیشتر ایرانی شکل گرفته، ناگزیر باید به این پرسش پاسخ دهیم که چرا و چگونه چنین اندیشه و نظریه ای پیدا شده و سامان یافته و در نهایت در قرن پنجم و پس از آن (و در اوج آن در روزگار حدود دویست و چهل ساله صفوی) قوام و دوام پیدا کرده است؟
در آغاز بگویم به لحاظ روشن شناسی من فهم و تفسیر تحولات تاریخی و اجتماعی را از عین به ذهن آغاز می کنم و نه برعکس. به دیگر سخن، بر این گمانم که ابتدا تحولات و تغییراتی در عرصه جامعه و واقعیت ها روی می دهد و آنگاه با انگیزه های مختلف و گاه پیچیده و پنهان از سویه های متنوع و احیانا متضاد برای آن تغییر و واقعیت نظریه پردازی می شود. با این حال نقش ذهنیت ها را نمی توان در تغییرات اجتماعی و تاریخی و عینی نادیده گرفت. شاید درست ترین سخن آن باشد که ذهنیت و عینیت در یک تعامل دیالکتیکی به واقعیت ها در بستر زمان شکل و شمایل می بخشند. بر این اساس، سخن من در اینجا تحلیل تاریخی است و نه مبحث اعتقادی و کلامی.
🔸تحلیلی از چرایی توسعه و تکامل تشیع تاریخی
به گمانم حداقل سه عامل موجب آن شده است که اندیشه های کلامی – سیاسی شیعی از اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم حول ایده محوری یعنی امامت و ولایت و در کانون آن شخص و شخصیت « امام» به تدریج شکل بگیرد و در گذر زمان و به مقتضای اوضاع و احوال ویژه جریانی که به «شیعه علی» شهرت داشته ذیل عنوان فرقه ای «شیعه» و یا تشیع ساخته و پرداخته شود. در تیپولوژی و کاراکتر امام، به مثابه محور و ستون خیمه اندیشه و نظام امامت شیعی (و بیشتر در تشیع باطنی و امامی)، امام هر روز از زمین بیشتر فاصله می گیرد و دارای فضایل و مناقب الهی و فرانسانی خاص می شود و حتی در جریان غالیان شیعی به صورت خداگونه ای در می آید که عالم و آدم به خاطر اینان (پنج نور آل عبا) و به طفیل وجودشان خلق شده و حتی رزق و روزی آدمیان در دست آنان است.
👈 متن کامل
✅@Kaleme
✍️ #حسن_یوسفی_اشکوری:
🔸درآمد
اگر بپذیریم که امامت با شکل و شمایل و عرض و طولی که از قرن دوم به بعد در جوامع اسلامی و بیشتر ایرانی شکل گرفته، ناگزیر باید به این پرسش پاسخ دهیم که چرا و چگونه چنین اندیشه و نظریه ای پیدا شده و سامان یافته و در نهایت در قرن پنجم و پس از آن (و در اوج آن در روزگار حدود دویست و چهل ساله صفوی) قوام و دوام پیدا کرده است؟
در آغاز بگویم به لحاظ روشن شناسی من فهم و تفسیر تحولات تاریخی و اجتماعی را از عین به ذهن آغاز می کنم و نه برعکس. به دیگر سخن، بر این گمانم که ابتدا تحولات و تغییراتی در عرصه جامعه و واقعیت ها روی می دهد و آنگاه با انگیزه های مختلف و گاه پیچیده و پنهان از سویه های متنوع و احیانا متضاد برای آن تغییر و واقعیت نظریه پردازی می شود. با این حال نقش ذهنیت ها را نمی توان در تغییرات اجتماعی و تاریخی و عینی نادیده گرفت. شاید درست ترین سخن آن باشد که ذهنیت و عینیت در یک تعامل دیالکتیکی به واقعیت ها در بستر زمان شکل و شمایل می بخشند. بر این اساس، سخن من در اینجا تحلیل تاریخی است و نه مبحث اعتقادی و کلامی.
🔸تحلیلی از چرایی توسعه و تکامل تشیع تاریخی
به گمانم حداقل سه عامل موجب آن شده است که اندیشه های کلامی – سیاسی شیعی از اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم حول ایده محوری یعنی امامت و ولایت و در کانون آن شخص و شخصیت « امام» به تدریج شکل بگیرد و در گذر زمان و به مقتضای اوضاع و احوال ویژه جریانی که به «شیعه علی» شهرت داشته ذیل عنوان فرقه ای «شیعه» و یا تشیع ساخته و پرداخته شود. در تیپولوژی و کاراکتر امام، به مثابه محور و ستون خیمه اندیشه و نظام امامت شیعی (و بیشتر در تشیع باطنی و امامی)، امام هر روز از زمین بیشتر فاصله می گیرد و دارای فضایل و مناقب الهی و فرانسانی خاص می شود و حتی در جریان غالیان شیعی به صورت خداگونه ای در می آید که عالم و آدم به خاطر اینان (پنج نور آل عبا) و به طفیل وجودشان خلق شده و حتی رزق و روزی آدمیان در دست آنان است.
👈 متن کامل
✅@Kaleme