🔴 دوران کرونا (۱۸)؛ شکلگیری قدرت در جمهوری اسلامی (۱۰)
✍️ #حسین_رفیعی:
🔸گفتیم که استعفای دولت موقت، به رهبری مهندس بازرگان، نقطهی عطف تحولات بعدی در انقلاب ایران است.
🔸شخصیت متعادل بازرگان و عدهی دیگری از اعضای نهضت آزادی در شورای انقلاب، همچنان، فعال باقی میمانند. و حتی در انتخابات مجلس اول، عدهای به مجلس راه یافتند. روابط این عده، با روحانیون، به تخاصم نکشید، و هرچند به تدریج از هم دور شدند. سالهای بعد از ۱۳۶۷ با انتشار جزوهی نقد ولایت فقیه، عدهای از نهضتیها زندانی شدند.
🔸ضربهی بعدی به بلوک قدرت روشنفکران ایران، خاصه روشنفکران مذهبی، را بنیصدر وارد کرد. تغییرات کمّی بین روحانیون با روشنفکران مذهبی و متعاقب آن کل روشنفکران جامعه که از ۲۲ بهمن ۵۷ شروع شده بود، در خرداد ۱۳۶۰ به نقطهی کیفی رسید و اصلاً انقلاب، حاکمیت و سرنوشت ایران در مسیر دیگری قرار گرفت.
🔸تاریخ تحولات انقلاب را دوباره باید، دقیق بازنویسی کنیم. پس از استعفای دولت موقت، سه بلوک قدرت، تأثیر جدی داشتند:
○ ابوالحسن بنیصدر،
○ سازمان مجاهدین خلق و
○ روحانیون حاکم
🔸ابوالحسن بنیصدر، شخصیت محوری این چرخش مسیر انقلاب است که باید ابتدا ویژگی شخصی او را بکاریم:
🔸او فرزند سیدنصرالله بنیصدر، روحانی ـ مالک، اهل همدان است. بنیصدر که در دانشگاه تهران شاگردی دکتر احسان نراقی، جامعهشناس مشهور ایران را در کارنامه خود دارد، پس از سرکوب ۱۳۴۲ به فرانسه میرود. هم در ایران در دوران ۳۹ تا ۴۲ فعال سیاسی بوده است و هم در فرانسه به فعالیت سیاسی میپردازد.
🔸در سال ۱۳۵۰ که برای تشییع جنازهی پدرش به نجف میرود با آیتالله خمینی ملاقات میکند و بین آنها رابطهی نزدیک، پدر ـ فرزندی، برقرار میشود. روحانیزادگی او و شناخت آیتالله خمینی از پدرش هم در این نزدیکی، نقش داشتهاند.
🔸پس از سرکوب ۱۳۴۲، بنیصدر بارها گفته است که «اولین رئیس جمهوری ایران» خواهد بود! او در اروپا، یک ملی ـ مذهبی بود، مصدق ـ مدرس را خیلی تبلیغ میکرد و در مورد آنها کتاب نوشته بود. کتابهایی نوشته که «اقتصاد توحیدی» و «تضاد و توحید» مشهورترین آنها در قبل از انقلاب هستند.
🔸بنیصدر، بسیار مغرور، خودخواه و کیش شخصیت داشت. پس از انقلاب در مصاحبهای به روزنامهی اطلاعات گفته است که: «بزرگترین اندیشه زمان معاصرم من همین تضاد و توحید را بزرگترین اثر قرن میدانم که از خودم است.»!! همین غرور او را از پای درآورد. غرور او را تجهیز کرد تا بر خلاف تجربه زیستی در جامعهی فرانسه و دموکراسی آن، به دنبال کسب قدرت تامه باشد. چیزی که بعضی روحانیون حزب جمهوری اسلامی هم، به دنبال آن بودند.
👈 متن کامل
✅@Kaleme
✍️ #حسین_رفیعی:
🔸گفتیم که استعفای دولت موقت، به رهبری مهندس بازرگان، نقطهی عطف تحولات بعدی در انقلاب ایران است.
🔸شخصیت متعادل بازرگان و عدهی دیگری از اعضای نهضت آزادی در شورای انقلاب، همچنان، فعال باقی میمانند. و حتی در انتخابات مجلس اول، عدهای به مجلس راه یافتند. روابط این عده، با روحانیون، به تخاصم نکشید، و هرچند به تدریج از هم دور شدند. سالهای بعد از ۱۳۶۷ با انتشار جزوهی نقد ولایت فقیه، عدهای از نهضتیها زندانی شدند.
🔸ضربهی بعدی به بلوک قدرت روشنفکران ایران، خاصه روشنفکران مذهبی، را بنیصدر وارد کرد. تغییرات کمّی بین روحانیون با روشنفکران مذهبی و متعاقب آن کل روشنفکران جامعه که از ۲۲ بهمن ۵۷ شروع شده بود، در خرداد ۱۳۶۰ به نقطهی کیفی رسید و اصلاً انقلاب، حاکمیت و سرنوشت ایران در مسیر دیگری قرار گرفت.
🔸تاریخ تحولات انقلاب را دوباره باید، دقیق بازنویسی کنیم. پس از استعفای دولت موقت، سه بلوک قدرت، تأثیر جدی داشتند:
○ ابوالحسن بنیصدر،
○ سازمان مجاهدین خلق و
○ روحانیون حاکم
🔸ابوالحسن بنیصدر، شخصیت محوری این چرخش مسیر انقلاب است که باید ابتدا ویژگی شخصی او را بکاریم:
🔸او فرزند سیدنصرالله بنیصدر، روحانی ـ مالک، اهل همدان است. بنیصدر که در دانشگاه تهران شاگردی دکتر احسان نراقی، جامعهشناس مشهور ایران را در کارنامه خود دارد، پس از سرکوب ۱۳۴۲ به فرانسه میرود. هم در ایران در دوران ۳۹ تا ۴۲ فعال سیاسی بوده است و هم در فرانسه به فعالیت سیاسی میپردازد.
🔸در سال ۱۳۵۰ که برای تشییع جنازهی پدرش به نجف میرود با آیتالله خمینی ملاقات میکند و بین آنها رابطهی نزدیک، پدر ـ فرزندی، برقرار میشود. روحانیزادگی او و شناخت آیتالله خمینی از پدرش هم در این نزدیکی، نقش داشتهاند.
🔸پس از سرکوب ۱۳۴۲، بنیصدر بارها گفته است که «اولین رئیس جمهوری ایران» خواهد بود! او در اروپا، یک ملی ـ مذهبی بود، مصدق ـ مدرس را خیلی تبلیغ میکرد و در مورد آنها کتاب نوشته بود. کتابهایی نوشته که «اقتصاد توحیدی» و «تضاد و توحید» مشهورترین آنها در قبل از انقلاب هستند.
🔸بنیصدر، بسیار مغرور، خودخواه و کیش شخصیت داشت. پس از انقلاب در مصاحبهای به روزنامهی اطلاعات گفته است که: «بزرگترین اندیشه زمان معاصرم من همین تضاد و توحید را بزرگترین اثر قرن میدانم که از خودم است.»!! همین غرور او را از پای درآورد. غرور او را تجهیز کرد تا بر خلاف تجربه زیستی در جامعهی فرانسه و دموکراسی آن، به دنبال کسب قدرت تامه باشد. چیزی که بعضی روحانیون حزب جمهوری اسلامی هم، به دنبال آن بودند.
👈 متن کامل
✅@Kaleme