💝 خجستهباد زادروزِ شاعرِ اندیشمند و ترانهسُرایِ دردمند، نویسنده، خنیاگر و موسیقیدان، بازیگرِ تئاتر و سینما، نیمایِ هرمزگان، زندهیاد ابراهیم منصفی (رامی)❤️🙏🌸
[ زادهیِ ۱۶ آذر ۱۳۲۴ - بندرعبّاس
درگذشتهیِ ۱ تیر ۱۳۷۶ - بندرعبّاس ]
در دنیای شاعری، بازیگری و موسیقی
بهسالِ ۱۳۴۷ برای نخستینبار مجلّاتِِ معتبری مانند خوشه و فردوسی، شعرهای آزادِ ابراهیم منصفی را منتشر کردند.
حضور او در سه فیلمِ کوتاهِ سینمایِ آزادِ آن سالها بهکارگردانیِ حسن بنیهاشمی بهعنوانِ بازیگر و دریافتِ جایزهیِ اول سینمای آزاد برای فیلمِ نهنگ که نویسندهیِ آن نیز خود وی بود، بهشهرتش افزود.
او که با موسیقیِ ملّتهایِ مختلف آشنایی داشت و در این زمینه مطالعاتِ ارزشمندی را انجام داده بود، با علاقهای که بهموسیقیِ فلامینگوی اسپانیا و موسیقیِ هند داشت، آثارِِ محبوبی را در این زمینه خلق کرد.
وی در عرصهیِ سرودنِ ترانههایِ بومی با اقبال بهسمتِ ترانههایی که رنگ و بویِ اجتماعی داشت، در این حوزه تحوّلِ اساسی بهوجود آورد. اجرای ساده او با آکوردِ گیتار هنوز مخاطبان فراوانی داشت و نگاههای بسیاری را بهخود جلب کرده بود.
وی و چندتن از همدورههایِ او جزوِ اوّلین نفراتی بودند که بهسرودنِ شعرِنو نیمایی و آزاد در این منطقهیِ جنوبی روی آوردند و زمینهیِ ادامهیِ این جریانِ ادبی را در این خطّه فراهم کردند.
او در شعرهایِ آزاد خود پیروِ احمد شاملو بود که با تأثیرپذیری از اقلیم و جغرافیایِ بومیِ منطقه، گاهی بهشعرِ خود، تمایزی قابلِ تشخیص میداد.
وی زندگی سراسر پرفراز و نشیب داشت و بیگمان همین مسئله در شعرِ او نیز، تأثیرِ عمیقی بهجای گذاشته بود.
ابراهیم منصفی در ۵۲ سالگی با مرگی خودخواسته، به زندگیاَش پایان داد.😔
📀📚 آثارِ منتشر شده:
آلبومِ ترانههایِ او ۱۰ سال پس از مرگش توسّطِِ نشرِ ماهریز منتشر شد.
کتابِ مرواریدِ ساحل یا گُلهای اندوه، (مجموعه اشعار) چاپخانهیِ گامبرون، بندرعباس ۱۳۴۳
کتابِ رنجترانهها (مجموعه اشعار) گردآورنده: حسن کرمی، نشر ۷ رنگ. تهران ۱۳۷۸
گفتههایِ ناگفته (مجموعه اشعار) گردآورنده: حسن کرمی، نشر ۷ رنگ. تهران ۱۳۸۲
کتابِ ترانههایِ رامی، گردآورنده: حسامالدّین نقوی، نشرِ ماهریز، تهران ۱۳۸۴
کتابِ زخمِ هزار ترانه (شناختنامهیِ ابراهیم منصفی) گردآورنده: حسامالدّین نقوی، نشرِ ماهریز، تهران ۱۳۸۹
آلبومِ موسیقیِ زندگی
منتشر شده در سوئد (ترانهها)
آلبومِ رنج، منتشر شده در سوئد، (ترانهها)
آلبومِ ترانههایِ رامی، نشرِ ماهریز، تهران ۱۳۸۵
🎵 شرحِ اندوه
🎙✍ ابراهیم منصفی [ رامی ]
دلآزردگیهایِ بیحدِّ ما را
بس است ای دل افسردهسازان، خدا را
یکی استخوانست این سر، نه آهن
یکی لخته خونست این دل، نه خارا
نه باز است بر ما درِ اختیاری
نـه تقدیر کردهست با ما مدارا
خدایا، جفا را کجا شد کرانه؟
ستمگر به افسون، چه کردهست ما را؟
همه نیمهدیوانه از جبر و ظلمت
همه وحشت از دشمنانِ صفآرا
یکی دل به دریازنی باید از ما
چو موسا که بر نیل کوبد عصا را
بسازم یکی گوشواره زِ شعرم
که در گوش باشد همیشه شما را
نشایست این بیدلان را، دلالت
نبایست این دشمنان را، مدارا
همه خانگی بود رنج و بلامان
همه از خودی بود این زخمِ کارا
در این عمرِ بیاعتبارِ دو روزه
نه جمشید ماندهست نه مُلکِ دارا
🔗
@kalaleir | کانال #کلاله
🌐
instagram.com/kalale_ir