اتاق آینده / شیرعلی‌نیا


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


دعوتيد به خواندن درباره آینده
ارتباط با مدير كانال:
@jafarshiraliniaa

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


ترویج حجاب با ضرب‌و‌شتم
کارشان درست نیست اما لازمشان داریم

ششم شهریور 1363 هواپیمایی ایرانی ربوده شد. مقصد نهایی هواپیماربایان بغداد پایتخت عراق بود. مسافران یک‌هفته در عراق بودند و علاوه بر بازدید از بخش‌هایی از شهر بغداد و بازار این شهر به زیارت کربلا نیز برده شدند. در هتلی مستقر بودند و دوربین‌های عراقی از آن‌ها فیلم می‌گرفتند و در تلویزیون عراق پخش می‌کردند.
در این میانه یکی از صحنه‌هایی که از تلویزیون عراق پخش شد، در یادداشت روزانه‌ی هاشمی رفسنجانی بازتاب پیدا کرد؛ 7شهریور63؛ «امروز مسافران هواپیمای ربوده‌شده را برای زیارت به کربلا برده‌اند. فیلمی که از سیمای عراق پخش کرده‌اند، خیلی از زنان مسافر را بی‌حجاب نشان داده است.»
13 شهریور پس از یک هفته چالش و پی‌گیری، عراق حاضر نشد هواپیما را پس بدهد اما مسافران و خدمه‌ی پرواز با یک پرواز هلندی وارد تهران شدند. این بازگشت‌ها می‌تواند صحنه‌ی یک استقبال ملی باشد اما به روایت هاشمی در فرودگاه برای مسافران اتفاق عجیبی افتاد؛ «حدود سی نفر از آن‌ها را دادستانی انقلاب [تهران]، برای تحقیق در مورد رفتار آن‌ها در عراق از فرودگاه به زندان اوین برده. به نظر می‌رسد [دادستانی انقلاب] کار خوبی نکرده، تذکر دادم که آزادشان کنند.»
حدود یک ماه قبل از این اتفاق دادستان عمومی تهران بیانیه‌ی تندی داده بود که متولیان ادارات، مکان‌های عمومی، هتل‌ها، تالارهای برگزارکننده‌ی جشن عروسی باید بانوانی را که «رعایت حجاب و پوشش صحیح اسلامی را نمی‌کنند»، راه ندهند وگرنه خودشان تحت تعقیب قرار می‌گیرند.
همین ایام چند روزی تهران شاهد تظاهرات‌هایی علیه بدحجابی بود که گاه با خشونت‌هایی عجیب و غریب همراه می‌شد. ناطق نوری وزیر کشور در سخنانی با وجود انتقاد از بدحجابی‌ها از کارهای انجام گرفته در این تظاهرات‌ها هم انتقاد کرد و گفت: «آیا شما انقلابی هستید؟ قطعا حزب‌الله مشت به چشم بی‌حجاب نمی‌زند. تیغ نمی‌کشد و نسبتِ زنا به کسی نمی‌دهد.»(روزنامه اطلاعات، 6‌مرداد‌1363)
هاشمی رفسنجانی در خطبه‌های نمازجمعه با حمله به بدحجاب‌ها، از اصل اعتراض‌ها دفاع کرد و گفت: «اگر منتسبین حکومت وظیفه‌شان را به‌خوبی انجام ندهند، مردم خودشان وارد صحنه می‌شوند.» اما می‌گفت هنوز لازم نیست مردم برای مقابله با بی‌حجابی به صحنه بیایند و هر وقت لازم شد از مردم می‌خواهند که بیایند. هاشمی برخی کارهای خشن را کار حزب‌اللهی‌ها نمی‌دانست اما به حزب‌اللهی‌ها توصیه می‌کرد: «شما که به یک آدم بی‌حجاب فحش می‌دهید، او هم ممکن است به مقدسات شما فحش دهد.»(روزنامه اطلاعات، 6‌مرداد‌1363)
حضور موتورسواران در تظاهرات‌ها چهره‌ی وحشتناکی به اعتراض‌ها علیه بی‌حجابی می‌داد و زن‌ها و بچه‌ها را وحشت‌زده می‌کرد؛ وحشتی که با شکستن شیشه‌های مغازه‌ها چندبرابر می‌شد.
سوم مرداد هاشمی روایتی از جلسه‌ی سران قوا با حضور امام دارد؛ «شب، مهمان احمدآقا بودیم. آقایان ولایتی، اردبیلی، خامنه‌ای و [‌میرحسین] موسوی بودند. امام هم در این جلسه شرکت کردند؛ حالشان خوب است. درباره‌ی تظاهرات حزب‌الله علیه بی‌حجابی بحث شد. بعضی فکر می‌کنند کار خوبی شده است و انجام این تظاهرات تهدیدی برای بی‌حجاب‌ها بوده است.»
با وجود انتقادها از تندروی‌ها، دوباره این تظاهرات‌ها با همین روش در سال‌64 تکرار شد. اواخر فروردین 64 دوباره تهران صحنه‌ی تظاهرات علیه بی‌حجابی بود. یادداشت هاشمی در 28 فروردین بسیار خواندنی است: «شب مهمان نخست‌وزیر بودیم؛ در آن‌جا درباره‌ی حرکات موتورسواران حزب‌اللهی در خیابان‌ها و برخورد آن‌ها با افراد بی‌بندوبار‌ که این روزها اوج گرفته است‌ بحث شد. مقرر شد، بدون این‌که انتقاد تندی از آن‌ها شود، از عملشان جلوگیری شود، زیرا اعلامیه‌ی بی‌امضایی برای دعوت به تظاهرات علیه جنگ پخش شده و شاید لازم باشد که در روز شنبه نیروهای حزب‌اللهی هم در خیابان‌ها باشند.» آن‌ها در خیابان ماندند و اعتراض‌های خشن تا چند روز ادامه یافت. هاشمی، 1 اردیبهشت: «آقای ناطق، تلفنی، مشکل کنترل حزب‌اللهی‌ها را مطرح کرد؛ مخصوصا پس از تایید رئیس‌جمهور در نمازجمعه‌ی گذشته. قرار شد که با خود آقای خامنه‌ای صحبت شود که مشکل را حل کنند.»
دو روز بعد رئیس‌جمهور مصاحبه کرد: «این تظاهرات هر چه بود و هرگونه بود و هر چند روزى بود، كافى است و دیگر ادامه پیدا نكند... بعضى اتفاقات كه افتاده از جمله وارد یك مطب شدن یا مثلا داخل یك كافه كه چاى می‌‏خورده‌‏اند رفتن، كار حزب‌اللهی‌‏ها نبوده و كار گروه‌هاى نفوذى است... احساسات مردم را در مقابل بدحجابى و گرایش به فساد و فحشا و منكرات قبول می‌كنیم و مردم را محق می‌دانیم، اما آن احساسات و تندروى‌‏ها را قبول نمى‌‌‏كنیم.»(روزنامه‌جمهوری‌، 4‌ارديبهشت‌64)


https://t.me/jafarshiralinia


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
چاپ چهاردهم کتاب تاریخ جنگ

نسخه‌های قدیمی کتاب "تاریخ مصور جنگ ایران و عراق" محدود بود و بسیاری از عزیزان نتوانستند تهیه کنند.
حالا چاپ چهاردم منتشر شده است؛
البته قیمت آن با چاپ قبلی تفاوت دارد، اما از دوستانم در انتشارات سایان خواسته‌ام که حداکثر تخفیف را برای مخاطبان کانال در نظر بگیرند.

برای تهیه‌ی کتاب به آیدی زیر در تلگرام پیام بفرستید و برای استفاده از تخفیف ویژه کد ۱۴۰۲ را اعلام کنید.

@Cyanpub1


یک بام و دو هوا در روایت جنگ
بودجه‌های عجیب در جنگ هشت‌ساله

ستاری‌فر، معاون سازمان برنامه‌و‌بودجه در کابینه‌ی دوم موسوی، درباره‌ی دولت و بودجه‌ی جنگ می‌گوید: «بخش جنگ از بخش غیرجنگ مطالبات جدی‌تر و همه‌جانبه‌تری داشت که بخش غیرجنگ نمی‌توانست آن‌ها را برآورده کند. برای اولین‌بار در کشور یک واگرایی در زمان جنگ صورت گرفت که بریم خدمت حضرت امام و تعدادی مجوز دریافت و بعد خرج کنیم، چندین‌بار این امر صورت ‌گرفته بود، اما رویه نبود و بعد‌ها شد قاعده که بودجه را رها کنید، خودمان می‌رویم از بالا می‌گیریم. در سال 65 درواقع 25 میلیارد تومان پول داغ به اقتصاد تزریق شد؛ پول چاپ کردند. امام فرمودند دولت و نخست‌وزیری تصمیم بگیرند. بخش جنگ، سازمان مدیریت را تحت ‌فشار قرار دادند که می‌خواهند حمله با امواج نیروی انسانی کنند که نیاز به غذا و لباس و غیره دارند. قرار شد وقتی منابع را دریافت کردند عملکرد و هزینه‌شدن این منابع را گزارش دهند. اما نه‌تنها هیچ گزارشی داده نشد بلکه این میزان پول نیز بازگردانده نشد.» و ادامه می‌دهد: «در سال‌های بعد با بررسی‌هایی که صورت گرفت مشخص شد این مقدار پول در آن زمان باعث تورم شدید در کشور شد. نه‌تنها درمورد اهدافی که گفته بودند خرج نشد بلکه پادگان‌سازی صورت ‌گرفته است. باید توجه داشت در زمان هر جنگی پادگان‌ها موردحمله قرار می‌گیرند و بعد از جنگ اگر در آن زمان 100 تا پادگان داشته باشند به 70 تا کاهش می‌یابد، اما در کشور ما بعد از جنگ ظرفیت پادگان‌ها چندین برابر شده بود.»(گزارش سایت رسمی موسسه دین و اقتصاد، سال 94)
تورم سال 64، حدود 7 درصد است که در سال 65 به حدود 24 درصد می‌رسد.
فرماندهان اغلب از تریبون‌های رسمی از دولتِ زمان جنگ درباره‌ی عدم توجه به جنگ انتقاد می‌کنند. از سوی دیگر مضمونِ جنگ با دست‌خالی نيز ترویج می‌شود. هرچند حجم حمایت‌ها و کمک‌ها از طرف مقابل و بازبودن دست عراق برای تهیه‌ی نیازهای جنگی‌اش قابل‌مقایسه با ایران نیست و ایران با محدودیت‌های بسیار سختی رو‌به‌رو بوده اما نمی‌توان گفت که كشور با دست خالی جنگیده است.
موضوع دیگری که در این سال‌ها به آن زیاد اشاره شده این است که فرماندهان در مقابل درخواست آماده‌سازی نیرو برای اجرای طرح‌های عملیاتی‌شان با این جواب مواجه شده‌اند که ما بند پوتین این‌ها را هم نمی‌توانیم تامین کنیم. در یک موقعیت خاص درباره‌ی یک تقاضای خاصِ سپاه چنین جمله‌ای گفته شده اما جالب است که این جمله در روایت‌ها به نمادِ جنگ هشت‌ساله تبدیل می‌شود.
سردار رضایی در گفتگویی که سال93 با او داشتیم درباره‌ی نامه‌ی مشهورش در پایان جنگ که آن را طرحی پنج‌ساله برای پیروزی در جنگ می‌دانست، معتقد بود هزینه‌های طرح و امکانات فراوانی که در آن درخواست شده نه تنها برای شکست صدام که برای بیرون کردن آمریکا از خلیج‌فارس هم بود و «نهایتا 4 میلیارد دلار نمی‌شد.» (سطرهای ناخوانده، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ص95)
این جملات این‌گونه القا می‌كند که گویا در کشور اراده‌ای برای پرداخت کمتر از 4 میلیارد دلار برای پیروزی در جنگ وجود نداشته! اما گزارشات جنگی این موضوع را تایید نمی‌کند، به‌عنوان نمونه 20‌فروردین‌67، چند ماه قبل از پایان جنگ، رفیق‌دوست(وزير سپاه) در جلسه با فرمانده سپاه می‌گوید در دو سه سال گذشته، از چین دو و‌ نیم میلیارد دلار خرید کرده‌ایم: «1/800 ما خرید کرده‌ایم و بقیه ارتش.» این رقم سوای خرید از سایر کشورها است.
بخش‌های دیگر جلسه‌ی این روز هم نشان می‌دهد که دست فرماندهان چندان هم بسته نیست. در یکی از این جلسات، درباره‌ی خرید هواپیما از رومانی بحث می‌شود که هر کدام پنج‌و‌نیم میلیون دلار قیمت دارد. رضایی می‌پرسد: «این‌ها نفت هم از ما قبول می‌کنند؟» یعنی به جای پول، نفت بگیرند؟ احمدپور معاون وزير سپاه: «بله همه نفتی هستند.» رضایی: «خوب الحمدلله، بخرید، 100 تا بخرید ازشان.» یعنی 550 میلیون دلار. در همین جلسه از نهایی‌شدن قراردادهایی با برزیل هم صحبت می‌شود.(جلد 54 روزشمار جنگ، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه، ص770 تا 780)
این‌ها بخشی از هزینه‌های جنگ برای دولت است؛ به این‌ها اضافه کنید: نابودی زیرساخت‌ها و صنایع، هزینه‌ی ساماندهی آوارگان جنگی، محیط زیستی كه دستخوش آسیب‌های فراوانی می‌شود به‌ویژه وقتی جنگ به مناطق حساسی مانند هور کشیده می‌شود و...
برخی علاقه دارند انتقاد از دولت و مسوولان غیرنظامی در زمان جنگ در تریبون‌های عمومی و به‌شکلی یک‌طرفه مطرح شود اما انتقاد از خودشان را برنمی‌تابند و می‌گویند بحث‌های تخصصی نباید در فضاهای عمومی مطرح شود؛ یک بام و دو هوا!

(این یادداشت سه سال پیش نوشته شده است و یکی از یادداشت های کتاب توقیف شده نکته های تاریخی است، فایل نکته های تاریخی را از پیام سنجاق شده در کانال تلگرامی اتاق آینده دانلود کنید.)

https://t.me/jafarshiralinia


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
مستند سینمایی «جزیره ماهی»، از زاویه‌ی بررسی عملکرد لشکر ۱۴ امام حسین در عملیات کربلای۴، نکات مهمی از این عملیات و مسائل جنگ را روایت می‌کند.

این مستند حاصل تلاش چندین‌ساله‌ی فیلمساز عزیز کشورمان، رضا اعظمیان است.
او به مناسبت سی‌و‌هفتمین سالگشت عملیات کربلای۴، این مستند را برای انتشار در اختیار اتاق آینده قرار داده است.

مخاطبان می‌توانند انتقادات و پیشنهادات خود را از طریق آیدی زیر به سازنده‌ی مستند منتقل نمایند.

@reza1391450


Ancient IRAN books final_231223_193655.pdf
31.0Мб
ایران باستان در یک قاب چهار جلدی

این جا تصاویری را از مجموعه‌ی چهارجلدی تاریخ ایران باستان، که در ۱۲۰۰ صفحه تهیه شده، می‌بینید.

این کتاب‌ها، چهار جلد از مجموعه‌ی یازده‌جلدی تاریخ ایران است؛ از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین پروژه‌های انتشارات سایان در سال‌های اخیر که تاریخ ایران باستان را روایت می‌کند. روایتی از تاریخ حکومت‌ها و تاریخ اجتماعی و مردمی.

تیمی چندده‌نفره با هدایت یک هیئت علمی مطرح و متخصصِ تاریخ، تدوین این چهار جلد را انجام داده‌اند. علاوه بر متن دقیق و خواندنی، شاهکار دیگر در این پروژه، بازسازی حرفه‌ای و دقیق تصاویر شخصیت‌ها، با توجه به مستندات تاریخی است و برای تکمیل تصاویر کتاب با ۵۰ موزه‌ی معتبر جهان ارتباط گرفته شده است.
حتما شناسنامه‌ی اثر را در بخش پایانی فایل را به دقت مطالعه و بررسی کنید.

چاپ کتاب آغاز شده و در بهمن ماه، برای عزیزانی که  این مجموعه را پیش‌خرید کرده بودند، ‌ ارسال خواهد شد.

انتشارات سایان برای مخاطبان من، که الان قصد تهیه‌ی این مجموعه را دارند، شرایط ویژه‌ای در نظر گرفته است.

برای استفاده از این شرایط به آیدی زیر در تلگرام پیام بدهید و کد ۱۴۰۲ را اعلام کنید.

@Cyanpub1


بازیِ خونین
معادله‌های عجیب در طولانی‌شدن جنگ ایران و عراق

پروفسور برنارد رایش در مقاله‌ی اسراییل و جنگ ایران و عراق می‌نویسد: «بهره‌ی اصلیِ اسراییل از جنگ ایران و عراق آن بود که این دو قدرت منطقه‌ای که هر دو دشمن اسراییل محسوب می‌شدند، علیه یکدیگر وارد جنگ شدند و فرصت استراحتی برای اسراییل فراهم شد.» او معتقد است اسراییل به دنبال «حفظ موازنه‌ی قوا برای طولانی‌کردن جنگ و جلوگیری از پیروزی یکی از دو طرف بود.» در تحلیل رایش، جنگ علاوه بر درگیر نگه داشتن این دو کشور، جهان عرب را به دو قطب تبدیل کرده بود؛ یک قطب، سوریه، لیبی و یمن جنوبی و قطب دیگر اردن، مصر و کشورهای حاشیه‌ی خلیج‌فارس و «دودستگی جهان عرب، مانع تشکیل جبهه‌ی متحدی علیه اسراییل شد» (درس‌هایی از راهبرد، حقوق، دیپلماسی در جنگ ایران و عراق، ص147 و 148)
گویا سیاست آمریکا هم ادامه‌ی جنگ خونین ایران و عراق بود؛ تا وقتی که برنده‌ای نداشته باشد. الکواری نماینده‌ی وقتِ قطر در سازمان ملل، درباره‌ی موضع آمریکا و شوروی در جنگ می‌نویسد: «در واقع این دو ابرقدرت، به رغم تاکیدهایی که بر خلاف آن داشتند، از تداوم جنگ و طولانی شدن آن، مادام که هیچ‌یک از طرفین نتواند بر دیگری غلبه داشته باشد، احساس رضایت می‌کردند.» (عملکرد شورای امنیت در جنگ ایران و عراق، ص 201)
در سال‌های جنگ تا وقتی که ایران و عراق کشورهای هم را ویران می‌کردند، قدرت‌های جهانی با وجود اظهار نگرانی از ادامه جنگ، تلاشی عملی و جدی برای پایان دادن به آن نکردند. آنها سال هفتم تصمیم گرفتند جنگ را پایان دهند.
تحلیلگران ایرانی موفقیت نسبی کربلای 5(زمستان 65) را در تصمیم ابرقدرتها برای پایان دادن به جنگ موثر می‌دانند اما اغلب تحلیلگرانِ غیرایرانی ناامن شدن خلیج فارس در جنگ دریایی و افشای ماجرای مک فارلین را مهمترین دلیل تصمیم آمریکا برای پایان دادن به جنگ می‌دانند.
افشای پر سر و صدای ماجرای مک‌فارلین در آبان 65، که در جهان به ماجرای کمک آمریکا و اسراییل به ایران معروف شد، کار را برای بازی دوگانه‌ی آمریکایی‌ها سخت کرد و آمریکا تحت فشار شدیدی قرار گرفت و به تعبیر کدی و گازیوروسکی آمریکایی‌ها به این جمع‌بندی رسیدند که: «باید به‌گونه‌ای مستقیم برای پایان دادن به جنگ طولانی ایران و عراق مداخله نمایند.» (نظام دوقطبی و جنگ ایران و عراق، ص414)
تیر66 قطعنامه‌ی 598 برای پایان دادن به جنگ تصویب شد. واکنش ایران به قطعنامه منفی بود اما برای اولین‌بار تمام 5 عضو دائم شورای امنیت برای پایان دادن به جنگ تفاهم کرده بودند. به روایت دبیرکل سازمان ملل در جلسه‌ای که مهر66 او با 5 عضو دایم شورای امنیت برگزار کرد؛ شولتز وزیرخارجه‌ی آمریکا در جمع‌بندی نظر 5 کشور گفت: «همه‌ی ما پایان جنگ را می‌خواهیم. همه‌ی ما از قطعنامه‌ی 598 حمایت می‌کنیم» (به سوی صلح، ص255)
دکوییار، دبیرکل سازمان ملل، در خاطراتش درباره‌ی سیاست آمریکا در این مقطع از جنگ می‌نویسد: «نظر قطعی ایالات متحده این بود كه برای پایان جنگ: (1) عراقی‌ها باید به‌خوبی مقاومت كنند تا مانع هر گونه پیروزی ایران شوند. (2) جنگ باید بیش از هر زمانی برای ایرانی‌ها رنج‌آور شود. (3) جریان سلاح به ایران باید از طریق قطعنا‌مه‌ی دیگری در شورای امنیت كاهش یابد و (4) فشار بین‌المللی در ابعاد وسیعی به این كشور وارد شود.»(به سوی صلح، ص267)
بسیاری دریافتند که جنگ ماه‌های پایانی خود را سپری می‌کند. محمدجواد ظریف از دیپلمات‌های ایران در سازمان ملل به خاطر دارد که حدود دی‌ماه 66: «مایکل اشتاینر من را صدا کرد و گفت که من یک نکته‌ای را به تو بگویم و آن این است که شما الان دست بالا را دارید، ولی امسال سال شکست شما در جنگ است. قبل از این‌که شکست بخورید قطعنامه را بپذیرید. هیچ‌وقت این از ذهنم بیرون نمی‌رود.» (دیپلماسی ایران و قطعنامه 598، ص249) چندماه پس از این گفتگو سخنان نماینده‌ی آلمان در سازمان ملل به واقعیت پیوست و در بهار 67 ایران شکست‌های پی‌در‌پی و سختی را در جبهه‌های جنگ تجربه کرد. فاو، شلمچه، جزایر مجنون را که در عملیات‌های سخت و طولانی‌مدت در چند سال گرفته بود در عملیات‌های سریع دشمن در عرض چند ماه از دست داد و با سخت شدن و زجرآور شدن جنگ، قطعنامه‌ی 598 را پذیرفت.
سودهای سرشار بسیاری از کشورها و شرکت‌های بین‌المللیِ فروش سلاح و منافع بسیاری که در حاشیه‌ی جنگ‌ها وجود دارد، تا چه حد در ادامه‌ی جنگ تاثیر داشت؟ مقامات ایرانی به‌ویژه مسئولان وزارت خارجه تا چه حد به انگیزه‌ی اصلی ابرقدرت‌ها و کشورهایی که منافعشان در طولانی شدن جنگ بود پی بردند؟ عجیب آن که در ایران نیز نگاهی مسلط وجود داشت که تلاش دیپلماتیک برای پایان دادن به جنگ را تلاشی خائنانه تفسیر می‌کرد. آیا ممکن است گاه بازی خورده باشیم و با اصرار بر ادامه‌ی جنگ در زمین ابرقدرت‌ها بازی کرده باشیم؟
https://t.me/jafarshiralinia


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
کتاب تاریخ جنگ ایران و عراق

مدتی طولانی‌ است که عزیزان بسیاری در جستجوی نسخه‌ای از کتابم، «تاریخ جنگ ایران و عراق»، هستند.

مدتی هست که نسخه‌های چاپ شده به اتمام رسیده است. گاه با کمک دوستان توانسته‌ایم از برخی کتابفروشی‌ها در گوشه‌کنار کشور، نسخه‌ای برایشان پیدا کنیم.
حالا یکی از مخاطبان کانال با جستجو توانسته حدود ۴۰ نسخه از کتاب را به صورت پراکنده تهیه کند تا در اختیار عزیزانی قرار گیرد که هنوز نتوانسته‌اند کتاب را تهیه کنند.
ویدئوی بالا معرفی این کتاب است.

برای تهیه‌ی این نسخه‌های محدود از کتاب، لطفا به آیدی زیر در تلگرام پیام بدهید.

@ketabtarikh1


چرا جنگ، هشت سال طول کشید؟
منافع جنگ طولانی برای حاکمان ایران و عراق

جنگی که با تصمیم‌های چندروزه به یکباره پایان یافت، چرا هشت سال طول کشید؟ پرفسور تام ورکمن معتقد است در ریشه‌یابی طولانی شدن جنگ، باید ریشه‌های اجتماعی و سیاسیِ موضوع را بررسی کرد و می‌نویسد: «اگرچه جنگ برای هر دو طرف هزینه‌های سنگین مادی و انسانی دربرداشت، ولی برای هر دو طرف امتیازهای سیاسی نیز دربرداشت. شکاف‌های عمیق در هر دو جامعه، می‌توانست در قالب منافع دنبال‌شده در جنگ پوشش داده شود» (نشریه‌ی نگین ایران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه، ش 14، ص 43 تا 46)
او، از مزایای جنگ طولانی برای ایران، به این موضوع اشاره می‌کند که با تداوم جنگ «فرایند تحکیم انقلاب اساساً تکمیل شد.» روحانیون نشان دادند «که در بهره‌گیری از جنگ برای تحکیم هژمونی طبقه‌شان بسیار خبره هستند؛ موضوعات بیگانه‌ستیزی را مورد استفاده قرار دادند تا به لحاظ سیاسی دست به بسیج عمومی بزنند. ایران عراق را به عنوان مظهر تمامی آن‌هایی که ضد دین و دشمن اسلام بودند مورد سرزنش قرار داد... بی‌شک، این روند درجه‌ای از استحکام اجتماعی را برای جامعه‌ی دچار انشعاب ایران فراهم می‌ساخت. دفاع از اسلام تبدیل به دفاع از رژیم دین‌سالار شد.»
پس از پیروزی انقلاب، نهادهای تازه‌ای در کشور شکل گرفته بود و جنگ «به رژیم در گسترش و حفظ کنترل بر نهادهای مهم پس از انقلاب و تحکیم کنترل بر دستگاه سنتی دولت کمک کرد. از جمله‌ی این نهادها می‌توان به سپاه پاسداران اشاره کرد. این نهاد به عنوان وزنه‌ی تعادل ارتش و تحت عنوان نیروهای انقلابی ظهور کرد.» (همان)
موقعیت‌هایی خاصِ نظامی و امنیتی مانند جنگ، برخوردهای امنیتی در امور سیاسی اجتماعی را توجیه می‌کند و در ایران «جنگ برای رژیم فرصت بی‌نظیری فراهم آورد تا با حذف اپوزیسیون سیاسی، گسترش کنترل نهادهای انقلابی، مهار هر رفتار آشوب‌گرانه‌ی اجتماعی، قدرت خویش را تحکیم بخشد. مهم‌تر از همه‌ی این‌ها، جنگ اجازه داد تا خواهان یکسان‌سازی موضوعات اجتماعی در جامعه‌ای شوند که پس از انقلاب دچار شکاف‌های عمیقی شده بود» (همان).
طولانی شدن جنگ، برای صدام و حزب بعث هم، امتیازهای سیاسی فراوانی داشت. ایران و عراق هر دو تلاش می‌کردند این جنگ را جنگی فراتر از جنگ با طرف مقابل نشان دهند؛ ایران جنگش را جنگی در برابر شرق و غرب عالم و جهان کفر و طاغوت معرفی می‌کرد و حزب بعث نیز این جنگ را دفاع از امت عرب در مقابل فارس؛ و هر دو طرف در مقاطع مختلف، دشمنشان را صهیونیستی و تحت حمایت اسرائیل معرفی می‌کردند.
در ابتدای جنگ، صدام و حزب بعث تا مدتی سرمستِ حضور در خاک ایران بودند، اما با شکست‌های پی‌درپی و آزادی خرمشهر، در وضعیت تحقیرآمیزی قرار گرفتند. تداوم جنگ در سال‌های بعد، راهی برای رهایی صدام از این تحقیر، پیش پایش می‌گذاشت.
وقتی جنگ به داخل خاک عراق کشیده شد، «صدام حسین از این موقعیت به‌ عنوان مدافع ملت عرب استفاده کرد و خود را حامی ملت عرب نشان داد.» این کار با تبلیغات وسیع در عراق همراه بود؛ «مغازه‌های بمباران‌شده در شهر بصره، آکنده از پوسترهای تمجید از صدام حسین به عنوان «دومین فاتح بزرگ ارتش فارس» شده بود... رژیم بعث با مهارت توانست جنگ را به عنوان آرمان ملت عرب معرفی کند» (همان). شواهد فراوانی وجود دارد که صدام توانست حکومت‌های عربی و بخشی از افکار عمومی دنیای عرب را متقاعد کند که خطر ایران خطری برای جامعه‌ی عربی است و او مدافع اعراب است.
جان نیکسون، از بازجویان صدام، از قول دیکتاتور عراق اشاره کرده است که صدام معتقد بود اگر آیت‌الله خمینی پشت مرزها متوقف می‌ماند و به خاک عراق ورود نمی‌کرد، «افکار عمومیِ اکثریت عراقی‌ها را به خودش جلب می‌کرد... ولی با تغییر جهت، هدف واقعی خودش را نشان داد و گفت هدفش رسیدن به کربلاست و نه مرز» (بازجویی از صدام، ص 164).
علاوه بر این‌ها، جنگ طولانی مزایای سیاسی و اجتماعی نیز برای صدام داشت و حزب بعث به بهانه‌ی جنگ، کنترل سیاسی خود در کشور را توسعه داد و «با استراتژی‌های پوپولیسیتی، کار خود را پیش برد». از سوی دیگر، جنگ «بهانه‌ای برای تداوم سیاست‌های سرکوب‌گرایانه‌ی رژیم شد». به بهانه‌ی جنگ، کوچک‌ترین اعتراضی سرکوب می‌شد و تداوم جنگ «موجب چندپارگی در میان جنبش اپوزیسیون زیرزمینی در عراق شد» (نشریه‌ی نگین ایران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه، ش 14، ص 43 تا 46)


(این یادداشت سه سال پیش نوشته شده است و یکی از یادداشت های کتاب توقیف شده نکته های تاریخی است، فایل نکته های تاریخی را از پیام سنجاق شده در کانال تلگرامی اتاق آینده دانلود کنید.)

https://t.me/jafarshiralinia


نکاتی تکان‌دهنده از بلایی که ادبیات دفاع مقدس بر سرمان آورده است

جوان‌تر که بودم از جنگ نمی‌ترسیدم و حتی مشتاق بودم که دوباره جنگی شکل بگیرد. ادبیات دفاع مقدس از جنگ تابلویی زیبا برایم رقم زده بود؛ تابلویی سرشار از معنویت، انسانیت، صفا و برادری در مسیری که انتهایش به بهشت ختم می‌شود. در این ادبیات به جای جنگ از عبارت دفاع مقدس استفاده می‌شود؛ چون «واژه‌‌ی دفاع فاقد صراحت و خشونت و زنندگی جنگ است.»
بعدها که پرسش‌های کودکی‌ام مرا به تحقیق بیشتر در جنگ کشاند و با سیاهی‌ها، ویرانی‌ها و تلخی‌های جنگ آشنا شدم دریافتم «یکی از مشخصه‌های اساسی ادبیات همانا مخفی کردن اسراری است که امکان دارد هرگز برملا نشوند.»
دیدم چگونه عملیات‌های پرتلفات و خسارت‌بار همچون پیروزی‌های بزرگ در ذهنم جا گرفته است و دریافتم این ادبیات کلمات و ترکیب‌های تازه و معانیِ متفاوتی دارد؛ «برای مثال در ادبیات دفاع مقدس، شکست و سازش و مصالحه وجود و وجاهت ندارد.»
بعد که مطالعات تخصصی را در حوزه‌ی جنگ پیگیری کردم دریافتم چه مقدار اطلاعات متناقض و اشتباه در کتاب‌های ادبیات وجود دارد و بعدتر بود که فهمیدم:‌ «وظیفه‌ی ادبیات ارائه و بیان حالت‌ها و کیفیت‌های عاطفی است... ادبیات ربطی به واقعیت ندارد و راست و دروغ بودن در آن بی‌معناست. ادبیات نمی‌خواهد گزارشگر وقایع، راست یا دروغ یا حق و باطل باشد، تفاوت علم و ادبیات در اینجاست.»
به‌تدریج جنگ برایم به یکی از وحشتناک‌ترین رویدادها بدل شد و دریافتم نترسیدنم از جنگ محصول گرفتاری در عاطفه‌ها بوده؛ «هرگاه عواطفِ برخاسته از شعورِ نیم‌آگاه و آگاه از دری وارد شوند، اندیشه و خردِ آگاه از دری دیگر خارج می‌شود.» دیدم که مشتاق بودن برای جنگی دوباره چقدر نامعقول است و «ادبیات می‌تواند هرچیزی را که معقول می‌نموده نامعقول کند، از آن فراتر رود، آن را به گونه‌ای متحول کند که مشروعیت و کفایت آن را در معرض تهدید قرار دهد.»
ادبیات دفاع مقدس شجاعت و نبردِ ستودنی رزمنده‌های عزیزِ ایرانی در خلیج‌فارس با آمریکایی‌ها در سال‌های پایانی جنگ را روایت می‌کرد اما چندان از صدها میلیون دلار خسارت عملیات‌های تلافی‌جویانه‌ی آمریکایی‌ها در نابودی سکوهای نفتی ایران سخن نمی‌گفت.
از برخی کاستی‌ها و اشتباهات عجیب در سال‌های جنگ احساس سرخوردگی به آدمی دست می‌دهد اما آثار ادبی برخی آرزوهای دست‌نیافته را دست‌یافته نشان می‌دهند و «سرخوردگی‌های حاصل از تجربه‌های عینی تاریخی» را از میان می‌برد و «با بی‌حس کردن عصب‌های آگاهی به تسکین درد کمک می‌کند.» و غلبه‌ی شناخت ادبی به‌تدریج «ضرورت و اهمیت شناخت خردورزانه درباره‌ی جنبه‌های متنوع این پدیده و ماهیت آن را نفی و مسیر آن را مسدود می‌کند یا ناموجه و ناممکن جلوه می‌دهد.»
اگر افراد به اشتباهات زمان جنگ پی ببرند به سوال‌هایی می‌رسند که پاسخ‌هایی سخت دارند پس «هر نظام فرهنگی برای حفظ بقا و گسترش خود نیاز دارد ادبیات خاص خود را پدید آورد و منتشر کند» و توسعه‌ی این ادبیات با هدف تاثیرِ بیشتر گذاشتن بر مخاطب به‌تدریج بیشتر از واقعیتِ رویداد فاصله می‌گیرد و به سمت تولید گزاره‌های «شبه‌اسطوره‌ای می‌رود.» و مهم‌تر از همه این‌که «آثار ادبی هنری همچون مانیفست یا بیانیه‌های سیاسی، وظیفه‌ی توجیه اهداف و برنامه‌های نظام حاکم یا جریان‌های سیاسی را بر عهده می‌گیرند. چندان که گویی اسبِ سواری سیاست را زین می‌کنند.»
آن‌چه موضوع را جدی‌تر می‌کند حمایت‌های فراوان از ادبیات خاص و محدودیت فراوان برای روایت‌های ضدجنگ است و این‌جاست که نهادهای پشتیبان ادبیات دفاع مقدس نقش مهمی به عهده می‌گیرند و ادبیات دفاع مقدس با گزینشِ بخش‌هایی از آنچه اتفاق افتاده است جنگ را روایت می‌کند و نتیجه‌ «گزینش و برجسته‌سازی برخی ابعاد و زوایا و به‌حاشیه‌رانی(از دید دور داشتن و انگاشتن) و حذف ابعاد و زوایای دیگر است.» این گزینش نشان‌دهنده‌ی موضع نهادهای پشتیبانِ تولید آن‌هاست.

حالا این روزها کاملا از جنگ می‌ترسم؛ حتی اگر انتهایش پیروزی باشد چون این پیروزی به قیمت فدا شدن و ویرانی بسیاری از زندگی‌هاست که شاید هیچ‌گاه فرصت بازسازی‌اش فراهم نشود اما می‌دانم که هنوز بسیاری از دریچه‌ی همین ادبیات دفاع مقدس جنگ را می‌فهمند و مشتاق جنگند.
(این یادداشت را ۴ سال قبل نوشتم و یکی از یادداشت های کتاب توقیف شده ی نکته های تاریخی است؛ فایل نکته های تاریخی را از پیام سنجاق شده در کانال دانلود کنید)

- علیرضا کمری پژوهشگر چیره‌دستِ حوزه‌ی خاطرات و ادبیات جنگ مقاله‌ای در کتاب «پویه‌ی پایداری» منتشر کرده است. او در این مقاله با عنوان «درآمدی بر نقد معرفت‌شناختی ادبیات جنگ / ادبیات دفاع مقدس» به نکات بسیار مهمی پرداخته و جمله‌هایی را که در متن بالا در گیومه قرار داده‌ام جمله‌هایی از این مقاله است.

https://t.me/jafarshiralinia


چه شد که دوران پهلوی دوم به انقلاب اسلامی سال ۵۷ ختم شد؟
افراد و گروهای تاثیرگذار در این فرایند چه کسانی بودند؟
آیا روایتی که یک طیف را تاثیرگذار اصلی معرفی می کند و بسیاری را به حاشیه می برد، دقیق است؟
مردم در این دوره ها چه کتاب ها و نشریاتی می خواندند و به چه سخنرانی هایی گوش می دادند؟
در این کتاب فعالیت بسیاری از تاثیرگذاران این دوران روایت شده است؛
از آیت الله بروجردی تا آیت الله کاشانی تا نواب صفوی. از دکتر مصدق گرفته تا مهندس بازرگان، از آیت الله خمینی و شاگردانش گرفته تا طیف روحانیتی که مشی آن ها را نمی پسندیدند. از مبارزه با فلسفه تا تلاش برای آموزش ریاضی و شیمی به طلبه ها. از داستان حجاب تا چالش شهید جاوید. از مطهری تا شریعتی و صدها فرد تاثیرگذار دیگر.
از تشکیلات روحانیون گرفته تا مجاهدین خلق تا فرقان و گروه های هفت گانه.
در کنار موضوعات بالا در این کتاب
یک دور تاریخ سیاسی و حکومتی ایران در دوره‌ی پهلوی دوم و همچنین سرنوشت گروه‌های غیرمذهبی مرور می‌شود.
در ویدئو پست قبل توضیحات بیشتری درباره این کتاب داده­‌ام.
برای خرید کتاب
به آیدی زیر در تلگرام پیام بدهید و کد ۱۴۰۲ را اعلام کنید:

@Cyanpub1


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
کتابی فوق‌العاده مهم

چاپ اول کتاب «جریان‌های سیاسی مذهبی دوره‌ی پهلوی دوم» رو به اتمام است.
عزیزانی از من توضیح بیشتری درباره‌ی این کتاب خواسته‌اند و هم تخفیف بیشتر.
این ویدئو در پاسخ به این درخواست‌ها ضبط شده است.

اگر پس از دیدن ویدئو تصمیم به تهیه‌ی کتاب با شرایط ویژه‌ی انتشارات گرفتید،
به آیدی زیر در تلگرام پیام بدهید و کد ۱۴۰۲ را اعلام کنید:

@Cyanpub1


نقدی بر متولی‌گری نظامیان در تاریخ‌نگاری جنگ

پیشتر هم گفته‌ام که «با معضل‌ مهمی مواجه هستیم و آن انحصار تاریخ‌نگاری جنگ و متولی‌گری نظامیان در این حوزه است. ببینید! مورخ شئوناتی دارد، باید‌ها و نبایدهایی را مورد توجه قرار می‌دهد و روش‌ تحقیق خاص خود را دارد، نظامیان هم باید‌ها و نبایدها و محدودیت‌های خاص خود را دارند و این‌ها به‌راحتی در یک نقطه جمع نمی‌شوند. لذا تاریخ‌نگاری نظامیان متفاوت است با تاریخ‌نگاری‌ای که مورخ غیرنظامی انجام می‌دهد.»

و «اساسا زمانی که بحث تاریخ جنگ در ستاد کل نیروهای مسلح مطرح می‌شود، دوگانه‌ی سپاه و ارتش بسیار پررنگ می‌شود و سایر ابعاد تحت تأثیر قرار می‌گیرد و چالش‌ها و پرسش‌ها کانالیزه می‌شود و نقدها تنها معطوف به این امر شود که کتاب «الف» نقش سپاه را پررنگ کرده یا کتاب «ب» نقش ارتش را پررنگ کرده است. حتی در مواردی کار به رهبری ارجاع می‌شود؛ یعنی از طریق نهادهای نظامی به دفتر رهبری نامه می‌نویسند و می‌گویند در روایت فلان کتاب در حق ارتش جفا شده است.»

و این‌که «منظور من آن نیست که نظامیان اساسا به حوزه‌ی تاریخ‌نگاری وارد نشوند، منظور من متولی‌گری است. متولی‌گری بدان‌جا ختم شده است که حتی گویا صدور مجوز رمان پیرامون دفاع مقدس هم به پژوهشگاه دفاع مقدس واگذار شده است.»

«ببینید! زمانی که مجموعه‌ای خارج از وزارت ارشاد بتواند برای یک کتاب تصمیم‌ بگیرد، طبیعتا دایره‌ی تاریخ‌نگاران محدود می‌شود. برای مثال، یک استاد دانشگاه چند سال وقت صرف می‌کند و کتابی تحلیلی می‌نویسد، سپس به او می‌گویند چند بخش از کتابت را تغییر بده یا حذف کن یا به‌کلی می‌گویند اجازه‌ی چاپ به تو نمی‌دهیم. این امر به‌نظرم معلول متولی‌گری نهاد نظامی در تاریخ‌نگاری است.»

کمتر بیرون از کانال تلگرامم یادداشتی منتشر می‌کنم؛
امسال پیشنهاد مرکز اسناد انقلاب اسلامی را برای نوشتن یادداشت پذیرفتم.
در این یادداشت از آسیب‌های متولی‌گری نظامیان در روایت جنگ نوشته‌ام.

یادداشت را در لینک زیر ببینید:

https://shorturl.at/abpx6


آیا ایران نمی‌توانست جلوی آغاز جنگ با عراق را بگیرد؟

برخی روایت‌ها نپذیرفتنِ پیشنهاد مذاکره‌ی صدام را از دلایل شروع جنگ‌ معرفی می‌کنند.
نقل شده که دعایی، سفیر ایران در عراق، نزد امام گریه کرده تا پیشنهاد مذاکره را بپذیرد، اما آیت‌الله نپذیرفته است.
از سوی دیگر، سال‌ها پس از جنگ، آیت‌الله منتظری، دکتر یزدی، دکتر بنی‌صدر روایت‌هایی از روزهای پیش از آغاز جنگ دارند که نشان می‌دهد ایران می‌توانست از جنگ خانمان‌سوز جلوگیر شود، اما...

در این فایل صوتی، که لایو اینستاگرام بوده، به این موضوعات پرداخته‌ام.
در این فایل، اشاره‌ای به ضعف استنادی مطالب شفاهی دارم، که مقصود اصلی، خاطرات شفاهی است؛ تاریخ شفاهی قابل استنادتر از خاطرات شفاهی است.

برای پیگیری لایوها و مطالب اینستاگرام، صفحه‌ی جعفر شیرعلی‌نیا را در اینستاگرام همراهی کنید:

https://instagram.com/jafarshiralinia?igshid=1sw8uiiznyf5v


Репост из: Centre Franco-Iranien مرکز ایران و فرانسه
📣 مرکز ایران و فرانسه برگزار می کند:

🟢 وبینار " جنگ ایران و عراق 1980 - 1988، منشا استراتژی ایرانی، 43 سال پس از آن"

🟦 سخنران : جعفر شیرعلی نیا

🟨 دبیر برنامه : علیرضا خلیلی، رئیس مرکز ایران و فرانسه

🗓 22 سپتامبر 2023 برابر با 29 شهریور

🕰 18 الی 19 و 30 به وقت پاریس - 19 و 30 الی 21 به وقت تهران

🔺 سخنرانی به زبان فارسی همراه با ترجمه فرانسه

جعفر شیر علی نیا:

✔ نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران در حوزه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی
✔ مولف زندگینامه ی مهمترین رجال سیاسی تاریخ جمهوری اسلامی
✔ پژوهشگر تاریخ جنگ ایران و عراق و مولف 20 عنوان کتاب در این حوزه
✔ برگزیده کتاب سال جمهوری اسلامی، 1388
✔ برگزیده بخش مرجع نگاری کتاب سال دفاع مقدس، 1393

🔸اطلاعات بیشتر و لینک ثبت نام 👇🏻
▪️ www.france-iran.org


پیامی از ارتش

سلام دوستان عزیزم

ساعتی پیش مسئول فضای مجازی ارتش جمهوری اسلامی تماس گرفت، و در گفتگویی صمیمانه و دوستانه از من خواست با توضیحی فضای ایجادشده پس از پیام دیروز را تعدیل کنم.

در پیام دیروز نوشته بودم: «عزیزان دانشکده‌ی فرماندهی و ستاد ارتش(دافوس) در اقدامی ارزشمند معادل قیمت ۲۰ نسخه از فایل الکترونیکی را پرداخت کرده‌اند و همچنین ۱۱ جلد، از کتاب‌های جدید و ارزشمندشان را برایم هدیه فرستاده‌اند.
(برای اعلام این موضوع از عزیزان اجازه گرفته‌ام)»

حالا بنا شد اعلام کنم این اقدام ارزشمند عزیزان ارتش به معنای تایید یا رد محتوای فایل «نکته‌های تاریخی» نیست و طبق روالی ثابت، دانشکده‌ی دافوس آثار مربوط به جنگ را تهیه می‌کند.

با توکل بر خدای قادر متعال
جعفر شیرعلی‌نیا
تابستان ۱۴۰۲

https://t.me/jafarshiralinia


جام زهر
آمار حیرت‌انگیز سربازان فراری

23 تیر 1367 امام‌خمینی پس از مقاومت چندهفته‌ای در برابر اصرار مسئولان برای پذیرش قطعنامه‌ي 598، با پذیرش قطعنامه موافقت کرد. هاشمی رفسنجانی آخرین دغدغه‌های امام برای پذیرش قطعنامه را در خاطرات اين روز، این‌گونه روایت کرده است: «‌امام نگران عدم وفای دشمن بودند و ناراحتی مردم حزب‌الله که احتمال اول را ضعیف و احتمال دوم را هم در مقابل خوشحالی بخش عظیمی از مردم و آثار مثبت صلح قابل‌تحمل دانستیم.»
27 تیر ایران رسما قطعنامه را پذیرفت.
تاکید هاشمی بر خوشحالی بخش عظیمی از مردم جالب است و البته این پرسش وجود دارد که هاشمی از کجا دریافته که بخش عظیمی از مردم از پذیرش قطعنامه خوشحال خواهند شد؟ گذشته از این‌که تحلیل هاشمی درست است یا نه، او و دیگر مسئولان کشور در سال‌های جنگ، ادامه‌ي جنگ را نیز خواسته‌ي مردم معرفی می‌کردند.
یکی از عبارت‌های پرتکرار در ادبیات سیاسی و اجتماعی تاریخ ایران، خواسته‌ي مردم است و زیاد شنیده‌ایم که بسیاری از مدیران در پاسخ علت برخی کارها توضیح می‌دهند که این خواسته‌ي مردم است و...
اغلب معلوم نیست تشخیص نظر مردم بر اساس کدام روش تعیین شده است.
در سال‌های جنگ و پس از آن بر مردمی‌بودن جنگ تاکید زیادي شده و هنوز فضای دهه‌ي شصت به گونه‌ای تصویر می‌شود که گویا کسی مخالف ادامه‌ي جنگ نبوده و مردم یک‌صدا پشتیبان جنگ بوده‌اند.
در همان سال‌های جنگ نشانه‌های زیادی وجود داشت که نشان می‌داد موضوع هم‌صداییِ همه‌ي مردم برای ادامه‌ي جنگ قابل‌تردید است.
بر اساس گزارش روزشمار جنگ مرکز مطالعات سپاه، 30 مهرماه 1365 رادیو بی‌بی‌سی گزارش داد که دولت یونان می‌گوید هزاران ایرانی در مرز ترکیه با یونان سرگردانند. این رادیو به نقل از روزنامه‌ي ملیت ترکیه می‌گوید: «تعداد پناهندگان موجود در ترکیه 600 هزار تا یک‌میلیون نفر تخمین زده می‌شود. بسیاری از اين افراد از خدمت سربازی فرار می‌کنند اما از آن‌جا که به خاطر خودداری از رفتن به سربازی نمی‌توانند گذرنامه بگیرند ناچارند گذرنامه‌ي جعلی به دست بیاورند.» (مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه، روزشمار جنگ، ج44، ص434)
سردار غلامعلی رشید از فرماندهان ارشد در جنگ و از فرماندهان ارشد ستاد کل نیروهای مسلح در حال حاضر، در مصاحبه با خبرگزاری فارس آمار 600 هزار سرباز فراری در جنگ را تاييد می‌کند.(منتشرشده در 5مهر87)
در یکی از گزارش‌های سپاه استان کرمان در آبان66 آمار مشمولانِ فراری، تنها در این استان حدود 30 هزار نفر برآورد شده است. (مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه، روزشمار جنگ، ج51، ص847)
این آمار مربوط به زمانی است که بیش از یک سال از تصويب طرح دستگیری مشمولانِ فراری گذشته است. طرحی که 26فروردین65 در مجلس تصویب شده بود. سپاه، کمیته، ‌ژاندارمری و شهربانی موظف بودند مشمولان غایب را دستگیر كنند. مجازات‌ها هم سنگين بود؛ يك تا سه سال حبس تعليقي براي كساني كه براي بار دوم فرار كنند و يك تا سه سال حبس براي كساني كه به اين افراد شغل می دادند.
با تمام تبلیغات و فشاری که صرف جذب نیرو برای عملیات کربلای 5 شد، این عملیات در زمستان 1365 با 210 هزار رزمنده انجام شد که بنا به اسناد سپاه، 27 هزارشان پاسدار بودند. 66 هزار نفر سرباز و 120 هزار نفر بسیجی.(مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه، روزشمار جنگ، ج 47، ص 206)
اين در ‌حالی است ‌که فرماندهان به دنبال جذب چند برابر این نیرو برای عملیات سرنوشت‌ساز این سال بودند.
درست است که بار جنگ و جنگیدن بر دوش مردم بوده و از این لحاظ جنگ هشت‌ساله یکی از مردمی‌ترین جنگ‌های دنیا است اما نمی‌توان گفت جنگ در تمام اين سال‌ها به‌ویژه پس از فتح خرمشهر خواسته‌ي تمام مردم ایران بوده است. آمار حدود 210 هزار نیرو برای عملیات بزرگ سال 65، در برابر آمار تقریبی سربازان فراری نسبتِ یک‌سوم را نشان می‌دهد که نکات بسیاری در مقايسه‌ي این آمار نهفته است. این را هم در نظر بگیرید که گاه چند نفر از یک خانواده در جبهه می‌جنگیدند اما این احتمال که چند نفر در یک خانواده همزمان سرباز باشند زیاد نیست. یعنی نسبت خانواده‌هاي درگير با پديده‌ي سرباز فراري عدد بسیار بزرگی را نشان می‌دهد. البته آمار مهاجران قانونی از کشور نیز قابل‌تامل است.
نکته‌ي جالب این‌جاست که این جمعیت قابل‌توجه از مردم کشور، چندان صدایی در فضای رسانه‌ای آن روزها نداشتند. اگر مسئولان صلاح نمی‌دانند که گاهی صدای مخالفان رسانه‌ای شود اما باید آمارهای این‌چنینی، آن‌ها را درباره‌ي خواسته‌ي مردم با پرسش‌هایی رو‌به‌رو کند تا با قاطعیت از خواسته‌ي مردم حرف نزنند. اگر این نشانه‌ها در ذهن مسئولان سوال‌ها و تردیدهایی ایجاد می‌کرد، شاید پذیرش قطعنامه و پایان جنگ در شرایط بسیار بهتري برای ایران رقم می‌خورد.



فایل «نکته‌های تاریخی» را از پیام سنجاق شده در کانال دانلود کنید.

https://t.me/jafarshiralinia

.


شماره حساب و شبای بانک ملی

سلام دوستان
گویا بر اساس تغییرات جدید در سیستم بانک‌ها، تعداد کارت به کارت محدودیت‌هایی دارد.
دوستان عزیزی که برای کارت به کارت با مشکل مواجه می‌شوند، می‌توانند از طریق شماره حساب یا شماره شبا که در تصویر بالا آمده اقدام کنند. انتقال از این طریق محدودیت ندارد.
اطلاعات مربوط به حساب بانک ملی خود من است.

فایل «نکته‌های تاریخی» را از پیام سنجاق شده در کانال دانلود کنید.


توقیف‌کنندگان عزیز لطفا از پشت پرده بیرون بیایید

در ده روزی که از انتشار فایل «نکته‌های تاریخی» می‌گذرد، هزاران پیام برایم رسیده است.
بخش مهمی از این پیام‌ها از فرماندهان و رزمندگان جنگ و خانواده‌ی شهداست که مرا شرمنده‌ی لطف خویش کرده‌اند.

عزیزان بسیاری از فرماندهان و رزمندگان جنگ، از ارتش و سپاه، «نکته‌های تاریخی» را منطبق با واقعیت‌های جنگ دانسته‌اند.
عزیزان دانشکده‌ی فرماندهی و ستاد ارتش(دافوس) در اقدامی ارزشمند معادل قیمت ۲۰ نسخه از فایل الکترونیکی را پرداخت کرده‌اند و همچنین ۱۱ جلد، از کتاب‌های جدید و ارزشمندشان را برایم هدیه فرستاده‌اند.
(برای اعلام این موضوع از عزیزان اجازه گرفته‌ام)

پیام‌های دلگرم‌کننده‌ی بسیاری از اساتید دانشگاه و معلمان عزیز برایم رسیده است.
در این روزها نویسندگان مطرح کشور و نویسندگان جنگ و اندیشمندان عزیزی مرا شرمنده‌ی لطف خودشان کردند و از من و تیم تحقیقاتی‌ام حمایت کردند.
بسیاری از شخصیت‌هایی بودند که من افتخار دیدار حضوری با آن‌ها را نداشتم اما از لطفشان سرشار شدم.

شرمنده‌ی لطف همه‌ی ایرانی‌های نازنین هستم؛ بسیاری از آن‌ها هم‌اکنون هزاران کیلومتر دورتر از ایران زندگی می‌کنند اما در این ده روز آن‌ها را کنار خود می‌دیدم.
کاش توقیف‌کنندگان نیز رخ بنمایند تا شنوای حرف‌شان باشیم.

کاش حالا که فایل «نکته‌های تاریخی» تنها در کانال تلگرامی من حدود ۱۷۰ هزار بازدید داشته است، نظرشان را که مبنای توقیف کتاب من بوده است، منتشر کنند.

کاش اسامی و سابقه‌ی این افراد را اعلام کنند، تا بدانیم چه کسانی و با چه سابقه‌ای چنین حکمی داده‌اند.

عزیزان من
شما کتابی را توقیف کرده‌اید که کاملا در حیطه‌ی تخصصی نویسنده‌ای است که دو دهه از عمر خویش را وقف این موضوع کرده است. به واسطه‌ی نوشته‌هایش در همین موضوع، برگزیده‌ی کتاب سال جمهوری اسلامی شده است و هم برگزیده‌ی بخش مرجع‌نگاری کتاب سال دفاع مقدس.
کتابی را توقیف کرده‌اید که تمام ارجاعاتش به منابع داخلی و از پیش منتشرشده است.
کاش خودتان را معرفی کنید و نظراتتان را با شهامت اعلام کنید.

جعفر شیرعلی نیا
تابستان ۱۴۰۲

پی‌نوشت: کتاب‌های اهدایی دانشکده‌ی دافوس ارتش، مجموعه‌ای است که با عناوینِ: ارتش در انقلاب، ارتش از انقلاب تا دفاع مقدس و ارتش در دفاع مقدس منتشر شده است. امیر حسنی سعدی، از فرماندهان ارشد ارتش در سال‌های جنگ، با همراهی تیمی خبره، این مجموعه را تدوین کرده‌اند و توسط انتشارات دافوس منتشر شده است.


فایل «نکته های تاریخی» را از پیام سنجاق شده در کانال دانلود کنید.


دوستان عزیزم
سلام
چند روزی هست که مخاطبان برای واریز مبلغ با پیام بالا مواجه می‌شوند.
عجیب این که در این چند روز تعداد واریزی‌ها بسیار کمتر از روزهای ابتدایی بوده است و معلوم نیست چرا این اتفاق افتاده است.

لطفا در صورت مواجهه با چنین مشکلی از شماره کارت زیر استفاده کنید. این شماره کارت نیز به نام خودم، جعفر شیرعلی‌نیا، است؛

۶۰۶۲۵۶۱۰۱۹۹۰۸۳۰۳

(«نکته های تاریخی» را از پیام سنجاق شده در کانال دانلود کنید.).


این آیین‌نامه شگفت‌زده‌تان می‌کند
آیا تحقیق درباره‌ی جنگ در خطر مرگ قرار دارد؟
(بازنشر یادداشت ۴ سال قبل من به بهانه توقیف کتاب «نکته های تاریخی»)

«عدم تشکیک در ضرورت ادامه‌ی دفاع مقدس در زمان‌های خاص (مثل ادامه‌ی جنگ بعدِ آزادسازی خرمشهر و ...» از معیارهای صدور مجوز برای انتشار آثار مربوط به تاریخ جنگ اعلام شده است. یعنی کافی است در این‌باره تشکیک شود تا کتاب یا هر اثر دیگری مجوز نگیرد!
23 دی‌ماه 1397، در روزنامه‌ی رسمی کشور «آیین‌نامه‌ی نظارت بر تولید و نشر آثار ادبی و تاریخی دفاع مقدس» منتشر شد که امضای بالاترین مقام نظامی کشور، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، سرلشکر باقری پای آن آمده است.
مرگ تحقیق و پژوهش زمانی فرا می‌رسد که نتیجه‌ی تحقیق را از قبل مشخص کرده باشند یا بگویند نتایج تحقیقات شما حتما باید با این دیدگاه تطبیق داشته و یا مغایرت نداشته باشد.
در آیین‌نامه‌ای که اشاره کردم در بخش «معیارها و ضوابط خاص چاپ و نشرِ آثار ادبی و تاریخی دفاع مقدس و مقاومت» موارد عجیبی وجود دارد مانند این معیار: «عدم ارائه‌ی چهره‌ای خشن از رزمندگان در برخورد با دشمن و گروه‌های معاند و ضدانقلاب» يعنی برخوردهای خشن چه انجام شده باشد یا نه، روایت چهره‌ی خشن می‌تواند مانع انتشار اثر شما شود. یکی دیگر از معیارها چنین آمده: «عدم زیر سؤال بردن پیروزی جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی و دفاع مقدس.»
این‌که ادامه‌ی جنگ در مقاطع مختلف ضرورت داشته یا نه و یا این‌كه ایران پیروز جنگ بوده یا نه، در هر برهه از زمان با اطلاعات و اسناد جدید باید تحقیق شود و شاید هر بار به نتیجه‌ای جدید برسیم. چطور است که عزیزان خود را داننده‌ی نتایج تمام تحقیقات حال و آینده فرض می‌کنند و این‌طور دستور می‌دهند؟
از این موارد در این آیین‌نامه کم نیست. به‌عنوان نمونه در یک بخش گفته شده که آثار باید با چه چیزهایی منطبق باشند و یا مغایرت نداشته باشند از جمله «با بیانات و رهنمودهای حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی)»؛ همچنین «با رویکردهای دفاع مقدس در جنگ تحمیلی.» انطباق و عدم مغایرت با «مضامین قرآن و عترت»،«با مفاهیم و ارزش‌های دفاع مقدس و مقاومت (ایثار، جهاد، شهادت و...»، «با آموزه‌های دینی در موضوع جهاد و دفاع.»
نگاه ستاد کل نیروهای مسلح به مقوله‌ی تحقیق چگونه است؟ آیا مورخان وظیفه‌ی دفاع از عملکرد نیروهای نظامی در جنگ را به عهده دارند؟
در آیین‌نامه تاکید شده که مخصوص کتاب نیست و آثار صوتی، تصویری و چندرسانه‌ای را هم دربر می‌گیرد و: «آثار ادبی، تاریخی و متون آموزشی دفاع مقدس و مقاومت که قبل از ابلاغ این آیین‌نامه منتشر شده‌اند، برای چاپ مجدد باید مجوز چاپ دریافت نمایند.»
در آیین‌نامه، ترکیب شورای نظارت غالبا افراد نظامی یا نماینده‌ی نهادهای نظامی‌اند. بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس متولی اجرای این آیین‌نامه است. بنیادی که رئیس آن در همین هفته‌ها گفته است: «هرکس دفاع مقدس را تحریف کند مجرم شناخته می‌شود و‌ برابر مقررات با فرد متخلف برخورد خواهد شد.»، «بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌‌های دفاع مقدس به‌عنوان مدعی‌العموم دفاع مقدس در برابر تحریف‌کنندگان دفاع مقدس می‌ایستد.»، «شان دفاع مقدس شان حضرت سیدالشهداست.»
این سخنان چه نسبتی با فضای علمی، تحقیقی و تاریخی دارد؟ با این ادبیات آیا می‌توان انتظار داشت دانشگاهیان و اندیشمندان در تحقیقات جنگ، حضور پیدا کنند؟ آیندگان چه قضاوتی درباره‌ی این روزهای ما خواهند كرد؟ آیا این روشْ اعتباری برای آثار تولید‌شده در این فضا، در حال و آینده باقی می‌گذارد و آیا آثار تاریخی پیرامون تاریخ جنگ را در معرض اتهام تاریخ‌نویسی فرمایشی قرار نمی‌دهد؟
چرا با وجود گذشت 30 سال از پایان جنگ این آیین‌نامه امروز تدوین و چنین سخنانی مطرح می‌شود؟ چرا نهادی که باید درباره‌ی عملکرد خودش، بودجه‌ای که گرفته و وظایفی که دارد پاسخگو باشد، مدعی‌العموم شده و از اعلام جرم حرف می‌زند؟
آیا بودجه و ساختمان‌های بزرگ می‌تواند شان علمی بیاورد؟ «دایره‌المعارف دفاع مقدس» در چه وضعیتی قرار دارد؟ ای کاش بنیاد حفظ آثار جلسات نقدی برای «دایره‌المعارف دفاع مقدس» و سایر آثارشان برگزار کند تا شان علمی و جایگاه تخصصی‌اش آشکار شود.
در تمام دنیا پژوهشگرانِ مستقل و مردم نگران تحریف تاریخ و روایت‌ یکسویه‌ی آن از سوی نهادهای قدرت هستند و سوال اصلی این‌جاست که نگرانی از تحریف در جایی كه قدرت و امکانات فراوان وجود دارد بیشتر است یا در بخش‌های مستقل و مردمی؟ و باید اندیشید این آیین‌نامه و این سخنان به جلوگیری از تحریف کمک می‌کند یا ممکن است زمینه‌ساز تحریف شود؟
امیدوارم پیشکسوتان حوزه‌ی تاریخ جنگ سکوت خود را بشکنند که این روش‌ها بیش از همه تلاش آن‌ها را زیر سوال برده است.
(«نکته های تاریخی» را از پیام سنجاق شده در کانال دانلود کنید.).

https://t.me/jafarshiralinia

Показано 20 последних публикаций.