فرهیختگان


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


آسمانِ فکرِ آزاد رنگ و لباس نمی‌شناسد
از زمینِ سنت تا آسمانِ تجدد با اراده پرواز
فرهیختگی پایی در زمین و فکری آسمانی می‌خواهد

ارتباط با ادمین
@farhikhtehgan_bot
امام علی(ع):
شجاع‌تر از خردمند، وجود ندارد...
گروه تبادل نظر:
@iranintellectualsgroup

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


نمایش جابجایی ژئوپلیتیک در شام!

در حالی وزیر خارجه عربستان به شامات(لبنان و سوريه) سفر كرده است که این منطقه قبلا مقصد سفرهای فشرده مقامات ایرانی بود. در واقع سفر بن‌فرحان به لبنان پس از 15 سال، سپس به دمشق برای نخستین بار پس از سقوط نظام اسد و دستکم پایان دید و بازدیدهای فشرده مسئولین ایرانی از بیروت و قطع ارتباط با دمشق برونداد یک جابجایی ژئوپلیتیکی در اطلس شامات و تغییراتی است که در بلوک‌بندی‌های منطقه‌ای رخ داده است.

منطقه به شکل مستمر در این چند دهه شاهد این نوسانات و جابجایی‌ها بوده است و آنچه در این دوره جدید می‌تواند از پیامدهای منفی آن برای منطقه و روابط میان بازیگران بزرگ آن تا حدودی بکاهد، این است که مناسبات و رقابت منطقه‌ای میان دو بازیگر رقیب (تهران و ریاض) دیگر مثل گذشته آن صبغه خصومت و عداوت را ندارد. چه بسا عزیمت فیصل بن‌فرحان به عین‌التینه برای دیدار با نبیه بری رئیس مجلس لبنان و نزدیک به ایران و عدم اکتفا به دیدار با نخست وزیر و رئیس جمهور جدید این کشور نیز پیامی و اماره‌ای در این راستاست.

سفر وزیر خارجه عربستان به دمشق در امتداد ترافیک دیپلماتیک در سوریه بر دو گزاره کلیدی تاکید دارد که نگارنده از همان ابتدای تحولات سوریه بر خلاف خط تحلیلی رایج پیش‌بینی کرد و آن هم وجود اراده‌ای منطقه‌ای و بین‌المللی بر ثبات نسبی در سوریه پسا اسد و همچنین همکاری تدریجی با نظام جدید این کشور است که تاکنون نوعی «مقبولیت» و «مشروعیت» به آن بخشیده است.

در این میان اما برخی گسترش روابط ریاض و هیئت حاکمه جدید سوریه را از دریچه رقابت عربستان و ترکیه در منطقه می‌نگرند؛ اما به نظر نگارنده این احتمال در مورد ریاض و ابوظبی وارد است؛ ولی نقش ریاض در سوریه «فعلا» در واقع در امتداد و مکمل نقش ترکیه است. بازسازی سوریه و رفع مشکلات آن و «مشروعیت‌بخشی» به نظام جدید آن تنها از عهده ترکیه بر نمی‌آید.

این گونه به نظر می‌رسد که آنکارا از همان ابتدای کار توانست ریاض را وارد این بازی کند؛ تا جایی که امروز وزیر خارجه عربستان از رایزنی فشرده کشورش با آمریکا و اروپا برای رفع تحریم‌های سوریه خبر داد. همان اوایل سقوط نظام سوریه نیز هاکان فیدان بیان داشت که ترکیه در پرونده سوریه کاملا با عربستان هماهنگ است.

لبنان و سوریه هر دو اقتصادی ورشکسته دارند. در سال‌های اخیر لبنان متعاقب قطع کمک‌های خارجی به ویژه از عربستان پس از تشکیل دولت نزدیک به حزب‌الله و متحدانش دچار قسمی فروپاشی شد و ایران هم در سایه تحریم‌ها و بی‌پولی نتوانست جای عربستان را در این کشور پر کند و حتی دولت نجیب میقاتی به علت بیم از تحریم‌های ثانویه آمریکا از همکاری اقتصادی با ایران و واردات سوخت از پرهیز می‌کرد.

در واقع در کنار نحیف بودن اقتصاد ایران و نبود حکمرانی توسعه‌محور، تحریم‌های آمریکا هم جدا از تاثیرات ویرانگرش بر این اقتصاد، پیامدهای زیادی نیز بر فروکاست موقعیت منطقه‌ای ایران در یک دهه اخیر داشته است و همین خود یکی از عوامل برهم خوردن موازنه قوا در شامات بود.

اکنون اما با بازگشت عربستان به لبنان و برقراری روابط با نظام جدید سوریه و درخواست ریاض برای لغو تحریم‌ها هر دو کشور به بهبود اقتصاد ورشکسته خود از طریق کمک‌های مالی امیدوار شده‌اند.

به احتمال زیاد هم وضعیت معیشتی لبنانی‌ها بهتر از قبل شود؛ اما تداوم آن و یک بهبودی پایدار معطوف به اصلاحات اقتصادی و تحقق رشدی مستمر است. معضل بنیادین لبنان نظام حکمرانی فرقه‌ای، بحران‌های سیاسی و کشمکش‌های مستمر داخلی، تبدیل شدن به میدان رقابت‌های خارجی و نبود حکمرانی اقتصادی است. بدون پایان دادن به این وضعیت و همچنین تحقق قسمی از حکمرانی توسعه محور این کمک‌های خارجی صرفا نقش یک مسکن و بهبود دهنده مقطعی را دارند.

گویا رهبران و نیروهای سیاسی لبنانی تا حدودی به درکی نسبی در این باره رسیده‌اند و «ضرورت توسعه» کلید واژه سخنرانی جوزف عون پس از کسب رای مجلس لبنان بود. اما لبنان تا رسیدن به این مطلوب و حل بحران اقتصادی خود راه درازی در پیش دارد.

سوریه هم با دو معضل بازسازی و تحریم‌‌ها روبرو است که بدون رفع دومی، اولی هم امکان‌پذیر نیست. نظر به تکاپوی ترکیه، قطر و عربستان و وعده‌های اروپا و بعضا آمریکایی‌ها به احتمال زیاد دستکم این تحریم‌ها در آینده پیش‌رو پس از تخفیف جزئی آن‌ها در دوره بایدن کاهش قابل ملاحظه‌ای پیدا کند.

صابر گل‌عنبری




#فرهیختگان راهی به رهایی


اعلیحضرت گفتند: توقیف توفیق اشتباه بود.
سهند ایرانمهر

دکتر علیقلی اردلان یکی از رجال خوشنام و بدون تعصب بود. در گذشته بارها سفیر و یکبار وزیر امور خارجه شده بود. او طی دهه‌های چهل و پنجاه ریاست دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی را به عهده داشت. بچه‌های دانشکده را دوست داشت و بچه‌ها نیز او را دوست داشتند چون در سالگرد ۱۶ آذر روز دانشجو، که هر سال،دانشجویان شلوغ می گردند بارها آنها را از دست ماموران نجات داده بود. در آن سال‌ها او رئیس دانشکده بوده من در آن دانشکده رشته های جامعه شناسی و روان شناسی اجتماعی را تدریس می کردم. من و دکتر اردلان در ساعات فراغت با هم گپ می زدیم و درد دل می کردیم. من از سانسور و توقیف و گرفتاری های توفیق برایش می گفتم و او از گرفتاری های زمان سفارت و وزارتش.

به عنوان مثال، یکبار برایم تعریف کرد و گفت وقتی به شاه در کاخ سلطنتی تیراندازی شده بود، من سفیر ایران در آلمان بودم . امروز وزارت امور خارجه به ما دستور می‌داد این خبر را به کلی تکذیب کنیم! فردا دستور می‌داد بگویید در کاخ سلطنتی تیراندازی شده ولی بین گاردها تیراندازی شده! پس فردا دستور می‌داد خبر تیراندازی به شاه را تایید کنید ولی اعلام کنید که اعليحضرت صحیح و سالم هستند و ما را سنگ روی یخ می گردند - حالا فکر کنید دیگر کدام روزنامه و خبرگزاری : حرف ما را باور می‌کرد؟

طی این درد دل ها دکتر اردلان از طریق من دقیقا از جریان توقیف و نابودی غیرقانونی توفیق باخبر شده بود. در آخرین ماه‌های رژیم، وقتی دکتر اردلان وزیر دربار شد یک روز به من تلفن زد و گفت توفيق جان، کاری با تو دارم و می‌خواستم ببینمت به دیدنش رفتم و وقتی وارد شده به او گفتم: من به دیدن دوستم دکتر علیقلی اردلان آمده‌ام نه به دیدن وزیر دربار شاهنشاهی. دکتر اردلان بلند شد و مرا بوسید. اضافه کردم. البته اگر این حرف را من در زمان وزیران سابق دربار زده بودم. حداقل مجازانم زندان بود.دکتر اردلان تبسمی کرد و گفت:. اعليحضرت، اعليحضرت سابق نیستند اعلیحضرت، برخلاف سابق به کسانی که حقایق را هرچند تلخ برایشان بازگو کنند، احساس نیاز می کنند. اعليحضرت، الان برخلاف سابق، عین یک شاگرد می نشینند و به حرفهای همه گوش می کنند. علاوه براعليحضرت و شهبانو مشاوران جدید ایشان نیز معتقدند اکنون به راهنمایی انسان های صدیق، آگاه و شجاعی که عمیقا مردم را بشناسند و نبض اجتماع در دستشان باشد احتیاج است.

سپس دکتر اردلان چند لحظه ای مکث کرد و ادامه داد:. من با اعليحضرت درباره توقیف توفيق صحبت کرده‌ام و اعليحضرت به من گفتند توقيف توفيق اشتباه بود
گفتم :دکترجان ما مگر چه کرده بودیم جز این که گزارشگر صديق افکار عمومی بودیم؟ چیزی که بیش از هر کس شخص شاه به آن نیاز داشت.

دکتر اردلان در ادامه صحبتهایش گفت من به اعليحضرت عرض کرده‌ام به روزنامه‌ای که دیناری از هیچ دستگاهی نمی گرفته با توقیف و تعطیل غیرقانونی تمام نشریات و تمام موسسه مطبوعاتی و چاپخانه آن چه ضرر هنگفتی زده شده است و چه طور در آن را به زور و بر خلاف قانون مهرو موم شد. اخیرا هم که وزارت بهداری می‌خواسته ساختمان خالی توفیق را بخرد چون رشوه نداده‌اند ازشان نخریده‌اند ، حالا توفیق جان، اگر موافقيد من وقت بگیرم به اتفاق شرفیاب شویم یا اگر نمی‌خواهید من خودم با اعليحضرت صحبت کنم که دستور بدهند وزیر بهداری ساختمان را لااقل بخرند این کمترین کاریست که ممکن است بکنند.
گفتم دکتر جان ما طی نیم قرن، همانطور که گفتی، دیناری از هیچ کسی قبول نکردیم حالا با همه احتیاجی که به فروش آن داریم اگر به قیمت هم بخرند که نخواهند خرید، خواهد گفت شاه به‌شان رشوه داد؟
از تمام حسن ظن و محبت دکتر اردلان تشکر و خداحافظی کردم و این آخرین دیدارمان بود.

منبع: توفیق چگونه توفیق شد/عباس توفیق/نشر نو
زادروز علیقلی اردلان،
دیپلمات و دولتمرد دوره پهلوی و آخرین وزیر دربار شاهنشاهی


#فرهیختگان راهی به رهایی


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
کاغذ پاره‌ای به اسم تحریم



#فرهیختگان راهی به رهایی


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🔶سخنان حاج محمود دردکشان در مورد شرایط بحرانی کشور و ضرورت انسجام ملی با رفع حصر ۴بهمن۱۴۰۳

🔸ترسیم شرایط نابسامان امروز جامعه

🔸تنها گزینه ملتی که هر روز مرگ را تجربه می کند انسجام بخشی بین نیروهای موثر و مردمی است

🔸رفع حصر مهندس موسوی و خانم رهنورد و آقای کروبی گام موثری در انسجام ملی است.

🔸رابطه نابسامانی های حاکم بر کشور با حصر نخبگان

🔸جرم اساسی محصورین تصمیم برای نجات کشور در سال ۸۸ بود

🔸اخلاص و صداقت مهندس موسوی در مسئولیت پذیری برای نجات کشور

🔸حذف و حصر و سرکوب نمی تواند ادامه داشته باشد

🔸اراده نیروهای دلسوز و شناخته شده کشور برای برداشته شدن مسالمت آمیز حصر و ارسال پیام شفاف به حاکمیت

🔸فاجعه این است که این ظلم ها به اسم اسلام انجام می شود

🔸حصر آیت الله منتظری و خسارت های آن برای کشور

🔸تمام همت آیت الله منتظری برای استقلال و آزادی و پیاده شدن ارزش های الهی در ایران بود


🔸سرمایه سوزی و فرصت سوزی ها

🔸رفع حصر آغاز کار برای بر طرف شدن مشکلات است

🔸اگر تا ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ رفع حصر اتفاق نیفتد نیروهای مردمی برای تجمع مسالمت آمیز فرخوان می دهند

🔸دعوت به همراهی

🔹فقیه دوراندیش
👇👇👇
@va3moharam


ندای "توسعه ملّی" در هنگامه‌ی خواست تحقّق"جامعه‌ی بی طبقه"

چگونه دریافت "بازرگان" در تشخیص نیاز بنیادی جامعه‌ی ایرانی در فردای انقلاب ۵۷ در آرمان‌خواهی بی‌توجه به واقعیت موجود، به محاق رفت؟

به مناسبت سی‌امین سالگرد درگذشت مهندس مهدی بازرگان


امین احمدی


"توسعه"، "آرمانخواهی" و "واقعیت اجتماعی" همواره با ارتباط مفهومی با یکدیگر در ادبیات توسعه- با واژگان گوناگون- طرح شده اند؛ آرمانها، سپهر فکری برنامه ¬های نخبگان فکری و کارگزاران اجرایی برای آبادانی و پیشرفت یک جامعه را تعیّن می بخشند و واقعیت اجتماعی- متبلّور در فرماسیون های اجتماعی-اقتصادی هر ساخت اجتماعی- همواره در گوش برنامه ریزان توسعه، بانگ هشدار وجود صخره های ستبرِ مانع برای تحول و تغییر را به صدا در میاورند.

در این میان صف کشی و تقابل دو طیف "آرمانخواه" و "واقع گرا" در حقیقت نسبت دو گرایش به تحقق "شعارها" و "ایده آل " ها، با توجه به تفاوت ها در تعریف و تبیین "زمان"، "عمق" و " چگونگی استراتژی گذار" از وضعیت موجود به وضعیت موعود است زیرا فرد و گروه واقع گرای حاضر در جبهه خواستاران "اصلاح" امور نیز در پی تحقق ایده و طرحی برای تغییر جامعه خویش است پس، صفت آرمانخواه نه در معنای حقیقی کلمه که در معنای اصطلاحی ادبیات سیاسی ایران، در کنایه و شارح افراد و گروه های چپِ انقلابی و یا ایده آلیست رمانتیک در روزگار ما به کار می رود.

سرنوشت "بازرگان" در اداره اجرایی ایرانِ ملتهب بعد انقلاب ۵۷ و رویارویی انقلابیون آرمانخواه و "فولکس واگن" و "لاکپشتِ" انقلاب(صفاتی که بازرگان برای روش و بینش اجرایی خود می پسندید)، با نگاهی مجدد نه تقابل "خرد" و "جنون" و یا "محافظه کاری" و "عدالتخواهی" بلکه بیشتر تفاوت در راهبرد "تغییر" بود.این مهم نیازمند بررسی و تحلیل عمیق تر است.

بازرگان را با صفتهای "دگم مذهبی"، "فِناتیک"، "ذبح کننده علم در پای مذهب"، "لیبرال" و یا "پدر روشنفکری دینی" نواخته! و تقبیح و تجلیل کرده اند و از سویی موافقان سلک سیاسی- فکری او در سالهای اخیر اندیشه سیاسی-اجتماعی اَش را -برخلاف رای مشهور که لیبرال سرمایه داری دانسته شده است- "سوسیال دموکراسی" (البته در معنای قرن بیستمی کلمه) تعریف کرده اند(ر.ک بازرگان؛ لیبرال دموکرات یا سوسیال دموکرات؟ از مهدی معتمدی مهر،۳۰ دی ۱۳۹۶ در سایت "تاریخ ایرانی") اما نوشتار حاضر ضمن آگاهی به آنچه در کارنامه فکری و سیاسی بازرگان مورد نقد و هجو و یا تجلیل قرار گرفته است، بر این فرضیه استوار است که بازرگان هر چه بود،در هنگامه مسئولیت نخست وزیری دولّت موقت در تقابل و چالش با نیروهای انقلابی-از همه طیف های گوناگون- سخن از امری غریب نمی گفت و در این زمان بعد گذشت چهل و اندی سال، دغدغه های او می تواند مورد پذیرش حتی چپ مارکسیست واقع گرا شود یعنی اگر تحلیل تاریخی-اجتماعی، مبتنی بر شرایط عینی یک جامعه با ویژگیهای ایران ۱۳۵۷ برآمده از یک انقلاب سیاسی باشد.



متن کامل:
https://cutt.ly/ke8Yj6a6




#فرهیختگان راهی به رهایی


در حاشیه سخنرانی کوتاه و پرمغز دکتر عباس کاظمی درباره نسل زد:👆🏻

تا کمتر از شش سال دیگر زمام امور ایران به دست نسل زد خواهد افتاد نسلی که با کلیشه های نخ نما مانند بی ارمان و لذت جو و …بازنمایی می شود تا به پرسشهلی پیچیده مربوط به این نسل پاسخهای ساده دهد. در حالی که تحقیقات نشان می دهد نسل زد بسیار امیدوار و تحول خواه و ارزش مدار است و تحولات ۱۴۰۱ از این ویژگی های نسل زد کلیشه زدایی کرد برای انانکه می فهمند یا می خواهند بفهمند
امیر دبیری مهر

https://t.me/andishkadeye_kherad


سلطنت آمریکایی
جواد کاشی

تجدد با دو صدا از درون کلیسای مسیحی برآمد. یک صدا در مقابل نظام باورهای خرافی بود. این صدا بر عقل و تدبیر انسانی تکیه کرد، انسان را به جای خدا نشاند و رهاوردش خلاقیت‌های تکنیکی، رفاه و توسعه و گسترش سرمایه بود.

صدای دوم در مقابل زرق و برق و ریا و دروغ کلیسا برآمد. خدا را از اسارت کلیسا رهانید و بنیادی استوار برای فردیت آزاد از قیود بیرونی خلق کرد. فردیتی که معنویت را در نسبت متمایز و خود خواسته خود با خدا جستجو می‌کرد. رهاورد این صدا، ایجاد پشتوانه برای فردیت، آزادی، حق، عدالت و صلح انسانی بود.

تجدد با ایجاد توازن میان این دو صدا می‌توانست ضمن توسعه و پیشرفت مادی، بعد اخلاقی و معنوی خود را از دست ندهد.

هر روز که از عمر تجدد گذشت، صدای دوم کم رمق‌تر شد و صدای اول مدعی معنا و صلح و عدالت هم شد. ترامپ اوج این تفوق است. او در کنار شماری از ثروتمندترین چهره‌های قرن حاضر، سینه سپر کرد، خود را فرستاده خدا نامید و وعده داد صلح را به ارمغان خواهد آورد. اما نه با تکیه بر صدای دوم تجدد، بلکه با تکیه بر زور و پول.

احتمالا بعضی جنگ‌ها با تدبیر زورمندانه او به پایان خواهد رسید و آنچنانکه دستیارانش برنامه‌ریزی کرده‌اند یکی دو سال دیگر جایزه صلح نوبل هم خواهد گرفت.

اما نه ترامپ نه مشاورانش نمی‌دانند تجدد خالی شده از هر بعد انسانی و معنوی، تنها به کار تولید ذخیره‌های انبوه کینه ناشی از تحقیر و ناکامی خواهد آمد. تخم تفرقه و جنگ و ستیز در جهان خواهد پاشید. اینهمه جنگ و تفرقه و کینه ورزی در اینجای جهان که ما هستیم، حاصل همین سنخ تجدد عاری از معناست. تجدد را می‌خواستیم و برای رفع کسری معنای آن، ذخائر فرهنگی خودمان را به خدمت گرفتیم و ناکام شدیم.

ترامپ از معاهده‌هایی که به کاستن گرمای زمین و گسترش بهداشت جهانی مدد می‌کرد خارج شد. او با شعار «اول آمریکا» ناسیونالیسم خودخواهانه آمریکایی را تحریک کرد. به همه جهان هشدار داد که آمریکا برای اعاده قدرت از دست رفته‌اش به میدان آمده است. با لحنی تهدیدآمیز تلاش کرد تصویری رعب‌آور برای همگان خلق کند.

از درون دمکراسی آمریکا، یک سلطان قدر قدرت ظاهر می‌شود. او شهروندانش را قانع کرده تا از ارزش‌هایی نظیر آزادی و عدالت روی‌گردان شوند تا به جای آن رفاه بیشتر به دست آورند. روزگاری را نوید داده است که مردم جهان دوباره با حسرت از پشت شیشه به رفاه آمریکایی بنگرند. اما نمی‌داند حتی به شرط موفقیت، نمی‌تواند مانع کسانی شود که شیشه‌ها را خرد می‌کنند و امکان رفاه خودخواهانه و دگرستیزانه را از آنها خواهند ستاند.



#فرهیختگان راهی به رهایی


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
پاسخ صریح و بی‌پرده دکتر مطهرنیا به سوال مجری در مورد FATF...



#فرهیختگان راهی به رهایی


ادمند برک و ایدئالیسم آلمانی در رویارویی با انقلاب فرانسه: پیوند میان نظر و عمل

گفت‌وگوی مجله‌ی قلمیاران با موسی اکرمی



اشاره: قول مشهور «آنچه در فرانسه در عمل اتفاق افتاد در آلمان در نظر روی داد» گویای نسبت انقلاب سیاسی و اجتماعی فرانسه و انقلاب معرفتی آلمان است. در باب اهمیت انقلاب فرانسه و دگرگونی‌های ناشی از آن در تمام عرصه‌های زندگی و فکر انسانی فراوان گفته شده است. ولی به اعتباری تأمل اندیشمندان آلمانی در بارۀ انقلاب فرانسه [در برابر نگرش ادمند برک انگلیسی] نقطۀ عطف تحول نظری شگفتی در تاریخ فلسفه است. نظر به چنین اهمیتی گفت‌وگوئی با دکتر موسی اکرمی ترتیب دادیم تا بر برخی از وجوه نسبت مذکور پرتوی افکنده شود. قلمیاران
۱. علت وقوع انقلاب در فرانسه و نه در چین یا در آلمان: از شیوۀ تولید آسیایی تا پروتستانیسم و مقتضیات پسارنسانسی

۲. از نقد ادمند برک به انقلاب فرانسه تا توجه ایدآلیسم آلمانی به پیوند میان نظر و عمل

۳. رابطۀ میان نظر و عمل در انقلاب فرانسه: تجلی سخن هاینه و مارکس

۴. از نقد هگل بر نظریۀ قرارداد اجتماعی تا تلقی ایدئالیسم آلمانی چونان فلسفۀ بحران انقلاب فرانسه

****
۱. علت وقوع انقلاب در فرانسه و نه در چین یا در آلمان: از شیوۀ تولید آسیایی تا پروتستانیسم و مقتضیات پسارنسانسی

پرسش. #ماکس_وبر در دیباچۀ کتاب #اخلاق_پروتستانی_و_روح_سرمایه‌داری به طرح این موضوع پرداخت که چه شرایطی موجب آن تغییرات و نمودهای فرهنگی و تجدد در مغرب زمین شد. حال می‌توان پرسید که چرا تجدد در مغرب زمین اتفاق افتاد در حالی که آن همه پیشرفت‌ها در مشرق زمین وجود داشت، مثلاً در چین کاغذ یا باروت ساخته شده بود. همچنین می‌توان این پرسش را مطرح کرد که چرا با وجود شرایط سیاسی و اجتماعی خوب فرانسه نسبت به کشوری مثل آلمان که در همسایگی فرانسه بود، انقلاب۱۷۸۹ در فرانسه اتفاق افتاد نه در آلمان؟

پاسخ. شما در واقع دارید دو پرسش متفاوت و در عین حال مرتبط با هم را مطرح می‌کنید. یعنی می‌توان میان این دو پرسش پیوندی برقرار کرد. یک پرسش این است که چرا رنسانس یا مدرنیته در مغرب‌زمین روی داده و در مشرق زمین چنین رویدادی وجود نداشته، و اگر بعداً هم مدرنیته‌ای در مشرق دیده شده در گونه‌ئی پیروی یا تقلید تا تأثیرپذیری از غرب بوده است، به این صورت که توسط روشنفکران شرق و یا حتی توسط روشنفکران مغرب زمین چنین مدرنیته‌ای مانند یک کالای وارداتی از منظر درون یا صادراتی از منظر بیرون به درون مشرق زمین برده شده است؟ این پرسشی بوده و هست که برایش پاسخ‌های متفاوتی وجود داشته و دارد چه با آن پاسخ‌ها موافق باشیم چه موافق نباشیم؛ چه، با معیارهائی، درست باشند چه درست نباشند. شاید یکی از پاسخ‌های کلاسیک آن، که می‌شود با آن همدلی‌هائی داشت، تز شیوۀ تولید آسیایی است که در درجه اول شارل-لوئی دو سکوندا #مونتسکیو آن را مطرح کرد. بعداً هم گئورک ویلهلم فریدریش #هگل و کارل #مارکس آن را مطرح کردند. مطابق این تز شیوۀ تولید در آسیا متفاوت با شیوۀ تولید در اروپا یا غرب بوده است. این شیوۀ تولید آسیایی مبتنی بر عنصر کمیاب آب در کشاورزی و لزوم نظارت بر تقسیم یا توزیع مناسب آن در سرزمین‌های کم‌آب آسیایی بوده است به گونه‌ای است که چنین ضرورتی تمرکز قدرت سیاسی و حاکمیت سیاسی متمرکز را ایجاب می‌کرده. چنین ساختار حاکمیتیِ متمرکزی طبعاً نفوذ حاکم بر همه اتباع را به یک واقعیت تبدیل کرده و حتی بدان قدسیت و الوهیت بخشیده به گونه‌ای که اتباع به مثابۀ رعایا استقلال اقتصادی و استقلال فکری را در برابر فرمانفرمای قدرتمدار و خداگونۀ سرزمین از دست می‌داده‌اند.

این قدرت سیاسی مرکزی می‌توانسته است یک نوع امپراتوری ایجاد کند و از طریق این امپراتوری و بهره گیری از امکانات سرزمین‌های دیگر گاهی می‌توانست رفاهی نسبی برای اتباع پدید بیاورد، اتباعی که اکثریت آنان در چارچوب شیوه تولید فئودالی و ارباب-رعیتی حاکم زندگی می‌کردند. گروهی نیز ارتش را تشکیل می‌دادند. عده‌ای نیز به انواع پیشه‌های جامعۀ فئودالی اشتغال داشتند. گروهی اشراف و عده‌ای هم روحانیان مرتبط با دربار سلطان یا خاقان یا شاه یا امیر یا خلیفه یا امپراتور ‌بودند و برخی هم به امور درباری و دیوانی و امور نویسندگی و شاعری در خدمت دربار و اشراف و روحانیان اشتغال داشتند. بدین سان تمرکز قدرت ناشی از نحوۀ تولید و امکانات تولید و مقتضیات آن مانع استقلال فردی و گروهی انسان‌ها نسبت به قدرت مرکزی می‌شد.
در برابر چنین شیوۀ تولید و تبعات آن، در غرب امکانات تولید و شیوه تولیدی وجود داشته‌اند که نه تنها نیازی به تمرکز قدرت سیاسی و حکمرانی مطلق مرکزی نبوده بلکه شرایط ایجاب می‌کرده که تعدد مراکز قدرت وجود داشته باشد، هر چند ممکن بوده است از

متن کامل در:
https://www.tribunezamaneh.com/archives/267424




#فرهیختگان راهی به رهایی


Hacking Islamic Law e-Book.pdf
3.2Мб
«ماجراهای فقه در جهان جدید؛ راهنمای هک کردن فقه اسلامی»

بیش از هزار سال است فقیهان تلاش می‌کنند احکام فقهی همیشه روزآمد باقی بماند و این کار را با «هک کردن» احکام فقهی انجام می‌دهند. هک‌گری برای بازتنظیم فقهِ کهنه بر اساس مقتضیات زمان و مکان و از رهگذر غور در سنت فقهی تو-در-توی مسلمانان انجام می‌شود. فقیهان از این طریق برخی احکام را بهتر و کارآمدتر می‌سازند و برخی دیگر را دست‌نخورده باقی می‌گذارند. امروزه اما در مواجهه با چالش‌های ساختاری بی‌سابقه‌ی جهان جدید فرآیند هک متوقف شده و احکام فقهی راکد مانده. این کتاب برای احیای سنت کهن هک فقهی نوشته شده و می‌کوشد خوانندگان غیر متخصص را با فرایند اجتهادیِ هک فقهی آشنا و درگیر کند. اثر توضیح می‌دهد که فقیهان چگونه با چالش‌های متنوعی مانند لغو برده‌داری، دموکراسی، امور مالی و غیره مواجه اند و دستورالعملی به خوانندگان می‌دهد تا احکام فقهی را، بی مراجعه به فقیهان، هک کنند. برای ایرانیان و افغانستانی‌های داخل دو کشور کتاب به صورت قانونی و رایگان منتشر شده (پی‌دی‌اف ضمیمه است).

یاسر میردامادی


#فرهیختگان راهی به رهایی


آیا غیرمسلمان‌ها واقعاً کافر هستند؟
غیرمسلمان یا کافر؟!؛ بازنگری در تعریف فقهی

امیرحسین_ترکاشوند | دیماه ۱۴۰۳

امیر ترکاشوند در این نوشتار به بررسی دیدگاه‌های نوآورانه در تغییر تقسیم‌بندی فقهی انسان‌ها از “مسلمان و کافر” به “مسلمان و غیر مسلمان” می‌پردازد و نقش این دیدگاه‌ها در کاهش خشونت مذهبی و تقویت عدالت اجتماعی را تحلیل می‌کند. در بخش نخست، دیدگاه مرجع فقید، صانعی، مورد بررسی قرار می‌گیرد که با تأکید بر تفکیک غیرمسلمان از کافر، معتقد بود اکثریت غیرمسلمانان جهان کافر محسوب نمی‌شوند و از حقوق برابر با مسلمانان برخوردارند. در بخش دوم، به نظرات آیت الله مطهری در خصوص احترام به انسانیت و جایگاه والای عدالت و این‌که از نظر وی نیز کافر شمردن مردم کنونی جهان با منطق قرآن سازگار نمی‌باشد پرداخته می‌شود. بخش سوم دیدگاه‌های شیخ الأزهر، شیخ احمد الطیب، را در تبیین همزیستی مسالمت‌آمیز و نادرست بودنِ خطاب کفر به مردم اروپا و آمریکا و آفریقا و … بررسی می‌کند. در نهایت، مقاله با استناد به عباراتی از امام علی (ع) درتقسیم‌بندی نوینی از شهروندان نشان می‌دهد که چگونه این تحولات فکری می‌توانند به تقویت همزیستی مسالمت‌آمیز و ارتقای عدالت اجتماعی منجر شوند.

برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید



#فرهیختگان راهی به رهایی


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
استبداد اکثریت از استبداد سلطنت خطرناک‌تر است

▫️بر اساس نظریات هایک، استبداد اکثریت می‌تواند به مراتب خطرناک‌تر از استبداد سلطنتی باشد، چرا که در آن قدرت نه تنها در دست یک فرد، بلکه در دستان گروهی از مردم قرار می‌گیرد که ممکن است آزادی‌های فردی را نادیده بگیرند.

هایک بر این باور است که دموکراسی باید به گونه‌ای باشد که به حقوق اقلیت‌ها احترام بگذارد و از تمرکز بیش از حد قدرت جلوگیری کند. در واقع، استبداد اکثریت می‌تواند به نهادهای دموکراتیک آسیب رسانده و به تسلط بر جامعه منجر شود.

موسی غنی‌نژاد، اقتصاددان با مثال زدن آلمان نازی این نظریه را توضیخ می‌دهد.

نسخه کامل در تلگرام

نسخه کامل در سایت


#فرهیختگان راهی به رهایی


وجه مشترک ترورهای روحانیان در سالهای اخیر این است که ضاربان، از مستضعفان و فرودستان خشمگین‌اند؛ از نگهبان بانک در بابلسر، تا جانباز جنگ در کازرون تا آبدارچی دادگستری در تهران

محمد جواد اکبرین
گفتاری در کلاب‌هاوس | ۲۶ دقیقه




#فرهیختگان راهی به رهایی


هوش در دنیای قدیم و جدید

مدتی بود به نظر اینجانب می‌رسید که مفهوم هوش و هوشیاری و رفتار هوشمندانه در دنیای قدیم و جدید دست‌خوش تغییر شده است. دو نوع هوش را در پایین دسته بندی کرده‌ام. آنچه افراد باهوش و زیرک در مورد خود در جوامع قدیمی تلقی می‌کرده اند بر حسب نمایانه های فرهنگی و رایج، این را در گروه یک آورده‌ام. از دو نرم‌افزار هوش مصنوعی هم ویژگی انسان باهوش در دنیای مدرن را پرسیده‌‌ام که خلاصه پاسخ را در گروه دو آورده‌ام:

گروه یکم، در جامعه سنتی و قدیمی منظور از هوش چه بوده است؟ اگر ادبیات قدیم را بخوانیم نمونه یک موجود با هوش روباه است. توان بالای فریب دادن، توان بالای جلب توجه دیگران به جای دیگر خلاف حرکت خود، توان بالای پنهان کاری و حرکت در تاریکی، توان بالای متواری شدن، توان بالای خسارت زدن به دیگران برای منافع معمولی خود.

این در واقع برداشت نمادین فرهنگ ما از هوش است و گرنه روباه یک حیوان ضعیف، زیبا و دوست داشتنی است و در تلاش بقا. به این ویژگی‌ها در جامعه انسانی می توان تجلی‌های دیگری را هم نسبت داد. مانند سرکار گذاشتن و اقدام سرکاری، نشان دادن ظاهر زاهد و پرهیزکار برای جلب اطمینان عموم و استفاده در زمان مناسب. سعی در ایجاد شبکه ذی نفعان و هم‌فکران زیر زمینی و پشت پرده و هماهنگ شدن با آنان و ایجاد تقسیم بندی ما و آن‌ها، آدم فروشی زیر زمینی، بی قیدی در قبال منافع عمومی و فقط حفظ ظاهر، دو دوزه بازی و تفاوت قول و عمل یا تفاوت در ظاهر و اقدامات پشت پرده. جارو زدن مسائل به زیر فرش و انکار وجود مشکلات، عدم قبول مسئولیت و عدم‌ قبول اشتباه و انداختن تقصیر خطاهای خود به عهده دیگران، انکار و برخورد خشونت آمیز وقتی ترفند‌ها رو می‌شود، به دام انداختن آنکه مخالف تلقی می‌شود، از پشت خنجر زدن، عدم وجود حس همدردی و بی تفاوت بودن به درد و رنج دیگران، به خود نسبت دادن خدمات و دست آوردهای دیگران، کلک زدن و فریب دادن…

گروه دوم، از یک نرم افزار هوش مصنوعی پرسیدم که ویژگیهای هوش و افراد باهوش در جامعه مدرن چیست. این فهرست بخشی از پاسخ است؛

کنجکاوی و یادگیری مادام‌العمر
، افراد باهوش تمایل عمیقی به یادگیری و کشف دارند و دائماً به دنبال دانش و درک جدید در موضوعات مختلف هستند.
تفکر انتقادی، آن‌ها اطلاعات را با دقت تجزیه و تحلیل می‌کنند، فرضیات را زیر سؤال می‌برند و با منطق و بی‌طرفی به مشکلات می‌پردازند. هم ذهن نقاد دارند هم نقد دیگران از خود را با علاقه و احترام می پذیرند و بررسی می کنند.
انعطاف‌پذیری، آن‌ها به راحتی خود را با محیط‌ها، فناوری‌ها و چالش‌های جدید وفق می‌دهند و در مواجهه با تغییرات، تاب‌آوری وتحمل نشان می‌دهند.
مهارت‌های حل مسئله، آن‌ها در پیدا کردن راه‌حل‌های خلاقانه و عملی برای مسائل پیچیده مهارت دارند و اغلب خارج از چارچوب فکر می‌کنند. معمولاً یک مسئله را تا یافتن راه حل و دست آورد پیگیری می نمایند.
ذهن باز، آن‌ها آماده پذیرش ایده‌ها، دیدگاه‌ها و باورهای جدید هستند، حتی زمانی که این‌ها باورهای خودشان را به چالش می‌کشند. حل خلاقانه مسائل و تفکر خارج از چارچوب، تولید راه‌حل‌های نوآورانه و سازگاری با چالش‌های جدید را در نظر دارند.
هوش احساسی، آن‌ها احساسات خود را درک و مدیریت می‌کنند و با دیگران همدلی می‌نمایند و روابط سالم و ارتباطات مؤثر ایجاد می‌کنند. تشخیص و درک و به‌حساب آوردن احساسات دیگران و تنظیم احساسات خود، مدیریت مؤثر احساسات، پاسخ مناسب به موقعیت‌های چالش‌برانگیز از ویژگی‌های ایشان است.
خودآگاهی، آن‌ها از نقاط قوت و ضعف خود آگاهند و دائماً روی رشد شخصی کار می‌کنند.
آگاهی و حساسیت فرهنگی، آن‌ها تفاوت‌های فرهنگی را درک و احترام می‌گذارند و در محیط‌های متنوع، همکاری و شمول‌گرایی با دیگران را تقویت می‌کنند.
تواضع فکری، آن‌ها محدودیت‌های دانش خود را می‌پذیرند و آماده‌اند زمانی که اشتباه می‌کنند آن را قبول کنند.

نتیجه، در جوامع سنتی قدیمی کوچک افرادی که از گروه یکم از ویژه‌گیها که برشمرده شد برخوردار بودند می‌فهمیدند که آن شیوه‌ها کار کرد داشته و ممکن بود برای فرد موفقیت کسب کند. شهرت‌های نامناسب ناشی از کاربرد آن ویژگیها در دامنه اجتماعی محدودی می‌ماند و به سرعت در اندک مدتی فراموش می‌شد و فرد زیرک می‌توانست مکرر استفاده ببرد. در جامعه مدرن چنین نیست. انسان با هوش از نوع یکم را جامعه محلی، کلان و بینالمللی سریع می‌شناسد، ترفندها را خنثی می‌کند و در روابط و مراوده‌ها به چنین شخصی اطمینان نمی‌کند. در نتیجه او فری خواهد بود که با شکست‌های زنجیره‌ای مواجه می‌شود.


محمد طبیبیان



#فرهیختگان راهی به رهایی


۱.جدال قدیم و جدید- دکتر سیدجواد طباطبایی
مطالعۀ این کتاب برای به دست آوردن تصویری کلی از مناقشۀ قدیم و جدید و رئوس اختلاف نظرهای هانس بلومنبرگ با کارل لوویت و کارل اشمیت ضروری است و در حقیقت آشنایی مخاطبان ایرانی با این بحث در ابتدا از طریق همین کتاب رقم خورده است.

۲.معنا در تاریخ- کارل لوویت
لوویت یکی از اصلی‌ترین معارضان بلومنبرگ به شمار می‌رود و به‌طور سنتی عقیده بر این است که مشروعیت عصر مدرن در تقابلی تام و تمام با او نوشته شده است. اهمیت این کتاب به‌قدری است که اساساً پیش از مطالعه آن نباید سراغ مشروعیت عصر مدرن رفت.

۳. الهیات سیاسی ۱و۲- کارل اشمیت
اشمیت را بدون تردید باید اصلی‌ترین معارض بلومنبرگ دانست. معارضی حتی اساسی‌تر از لوویت؛ چون بلومنبرگ هیچ نقطۀ فکری مشترکی با اشمیت ندارد. بلومنبرگ در مشروعیت اساساً با الهیات سیاسی ۱ مخالفت می‌کند، اما در ویراست دوم فصلی مجزا را به اشمیت اختصاص می‌دهد، چون اشمیت در یکی از پی‌گفتارهای الهیات سیاسی۲ تز بلومنبرگ را ردیه‌ای علمی بر الهیات سیاسی می‌داند. به همین دلیل خواندن این پی‌گفتار پیش از مشروعیت عصر مدرن ضروری به نظر می‌رسد.

۴. درآمدی بر دانش نوین سیاسی- اریک فوگلین
فوگلین را می‌توان معارض پنهان بلومنبرگ دانست. در واقع تز اصلی بلومنبرگ مخالفت با تکفیر عصر مدرن از سوی فوگلین است. گر چه بلومنبرگ به مفردات تز فوگلین اشاره نمی‌کند..

۵. ریشه های الهیاتی مدرنیته- مایکل آلن گیلسپی
گیلسپی در این کتاب نقطۀ عزیمت بلومنبرگ در مشروعیت را اختیار می‌کند. او تمام بحثِ مربوط به انقلاب نومینالیستی و اهمیت آن در ظهور مدرنیته را وامدار بلومنبرگ است، گرچه این نقطۀ عزیمت را علیه بلومنبرگ به کار می‌گیرد. به دلیل زبان غامض و متن پیچیدۀ خود بلومنبرگ در توضیح انقلاب نومینالیستی، مطالعۀ این کتاب ورزیدگی لازم را برای دست و پنجه نرم کردن با زبان دشوارفهمِ بلومنبرگ فراهم می‌کند.

۶. پایان الهی یا بشری تاریخ- جو پل کرول
کرول یکی از آگاهی‌بخش‌ترین شرح‌ها را از مناقشۀ لوویت، اشمیت و بلومنبرگ ارائه می‌دهد. جدای از این، شرح او از خود اندیشۀ اشمیت را می‌توان یکی از جامع‌ترین شرح‌ها حتی در بین خوانندگان انگلیسی زبان دانست. علاوه بر این، او شرحی تبارشناسانه از شکل‌گیری مشروعیت عرضه می‌کند که خواندن آن برای اطلاع از پیشینۀ کمتر شناخته شدۀ این کتاب و نیز خود بلومنبرگ خالی از فایده نیست.

۷. الهیات سیاسی پولس- یاکوب تاوبس
تاوبس را در اصل پدر الهیات سیاسی چپ می‌دانند. اما او در مناقشۀ قدیم و جدید جایگاهی قابل توجه دارد. تاوبس به‌رغم همسویی بیشتر با طرفداران قدیم از جمله اشمیت، یکی از دوستان نزدیک بلومنبرگ محسوب می‌شود. تز او در این کتاب همین جایگاه میانه را دارد، یعنی نه مدرنیته را تماماً مردود می‌شمرد و نه به برداشت متصلب امثال اشمیت از قدیم قائل است.

۸. برهوت معنوی جهان- ویلهلم استایفهالس
استایفهالس در این کتاب، شرحی بسیار خوشخوان و بصیرت‌بخش از گنوسیسم به‌عنوان اصلی‌ترین ماده و مصالح مناقشه بین بلومنبرگ، فوگلین و تاوبس ارائه می‌دهد. به‌علاوه، او شرحی به همین میزان اطلاع‌بخش از لوویت نیز پیش روی خوانندگان قرار می‌دهد. مزیت مهم دیگر این کتاب ایضاح متن سخت‌خوان تاوبس در الهیات سیاسی پولس و ربط و نسبت آن با متألهان سیاسی چپ از جمله کارل اشمیت و والتر بنیامین است.

۹. درآمدی بر اندیشۀ هانس بلومنبرگ- فرانتس یوزف وتس
وتس یکی از بهترین مقدمه‌ها در جهان‌های انگلیسی و آلمانی زبان را بر بلومنبرگ نگاشته است که به قول جو پل کرول قدر آن به تمامی دانسته نشده است. وتس شرحی مختصر از کم و بیش همۀ آثار بلومنبرگ از جمله مشروعیت ارائه می‌دهد که خواندن آن برای ورود به جهان بلومنبرگ ضروری است.

۱۰. تاخیر بنیادین روشنگری- ترجمه، تدوین و تالیف زانیار ابراهیمی
این کتاب حاوی عصارۀ رسالۀ دکتری زانیار ابراهیمی، ترجمۀ سخنرانی بلومنبرگ در کنگرۀ مونستر و ده مقالۀ تفسیری منتخب است که تلاش شده تا بیشترین آمادگی را برای فهم مشروعیت فراهم آورد و از این حیث می توان آن را پیش درآمدی بر ترجمۀ فارسی مشروعیت عصر مدرن دانست.

منابع تکمیلی
*درسگفتار مدرنیته و معمای مشروعیت، ارائه شده در مدرسۀ عالی روزگار نو
این درسگفتار شامل شروحی فشرده از تمام شرکت کنندگان در این مناقشه به علاوۀ تفاسیری از فیلسوفانی مانند هانس یوناس و آسوالد اشپینگلر است که آثارشان در مورد اهمیت گنوسیسم به نحوی پیدا و پنهان بر بلومنبرگ تاثیرگذار بوده است.

**پروندۀ مشروعیت عصر مدرن، مجلۀ سیاست نامه

***مفهوم امر سیاسی کارل اشمیت، ترجمۀ یاشار جیرانی و رسول نمازی

****درسگفتار بازخوانی کتاب مشروعیت عصر مدرن، دور اول و دوم این درسگفتار در خانه اندیشه‌ورزان علوم انسانی ارائه شده و دور سوم به زودی برگزار خواهد شد.

زانیار ابراهیمی



#فرهیختگان راهی به رهایی


پلب قوش، گزارشگر علمی

در دستکاری ژنتیکی چیز جدیدی وجود ندارد زیرا اجداد ما از عصر حجر با اختلاط گیاهان و جانوران متوجه شدند که می‌توانند مقدار غذایی را که تولید می‌کنند افزایش دهند.

فناوری ژنتیک مدرن دانشمندان را به انجام کارهای بسیار بیشتری قادر کرده است مانند تغییرات دقیق و هدفمند در دی‌ان‌ای جانداران در آزمایشگاه و این ادعا که این تغییرات به تولید محصولات و حیوانات جدید، با بازده بیشتر و مقام‌تر در برابر بیماری و آفات منجر می‌شود.

مدافعان این فناوری می‌گویند این فناوری می‌تواند بیماری و رنج حیوانات را کاهش دهد و منجر به استفاده کمتر از آنتی‌بیوتیک ها شود.

آنها معتقدند که تغییرات ژنتیک می‌تواند از طریق کاهش انتشار گاز گلخانه‌ای متان که توسط دام‌هایی مانند گاو، بز و گوزن جهت شکستن الیاف سخت و آماده کردن آنها برای هضم تولید می‌شود، با تغییرات آب و هوایی مقابله کند.

اما مخالفان می‌گویند هنوز بی خطر بودن ویرایش ژنتیک ثابت نشده است. آنها همچنین نگران پیامدهای منفی این اقدام برای رفاه حیوانات هستند.

بیشتر بخوانید:
https://bbc.in/3TGYsfZ



#فرهیختگان راهی به رهایی


منطق حکومت دیکتاتوری

امروز سی و دومین سالگرد هجوم ماموران وزرات اطلاعات برای دستگیری شهید حاج داوود کریمی است
ایشان از دی ماه سال ۱۳۷۱لغایت خرداد ماه سال۱۳۷۲ در زندان انفرادی بود برای همین یک روایتی نشنیده از طرز برخورد مسول پرونده وی یعنی روح الله حسینیان تعریف میکنم

شهید حاج داوود کریمی فرمانده نظامی و فعال سیاسی بود روحانی و آخوند نبودن بنابراین مطلقا و منطقا نباید سر از دادگاه ویژه روحانیت در میاورد اما مسول پرونده ایشان از اطلاعاتی های معروف نظام به اسم روح الله حسینیان معروف به خسرو خوبان بود که همزمان قاضی دادگاه ویژه روحانیت بود و وقتی حاج داوود به وی معترض میشود در جواب حاج داوود با لحن بدی میگوید که چون خطبه عقد مادرت را یک روحانی خوانده هست برای همین اینجا هستی!

سهام‌نيوز



#فرهیختگان راهی به رهایی


سازمان ملل: روزانه حدود یک میلیارد وعده غذایی در سراسر جهان دور ریخته می‌شود

بر اساس برآوردهای سازمان ملل، سال ۲۰۲۲ در سراسر جهان روزانه معادل یک میلیارد وعده غذایی دور ریخته شده است.

نویسندگان گزارش شاخص ضایعات غذایی برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEP) می‌گویند در این تخمین پایین‌ترین حد را در نظر گرفته‌اند و «مقدار واقعی می‌تواند بسیار بیشتر باشد.»

منبع و متن کامل:
https://bitly.ws/3gTEN




#فرهیختگان راهی به رهایی


از جا کَندگی اروس
فرهاد قنبری

رولان بارت در کتاب "امپراطوری نشانه ها" می نویسد: "در ژاپن یا در کشوری که من ژاپن می‌نامم، امور جنسی فقط در خود رابطه جنسی است و نه در هیچ کجای دیگر" [تصور نمی‌کنم ژاپن امروز هم تفاوتی با سایر نقاط جهان داشته باشد]

بارت در این زمینه نگاه انتقادی به جوامع غربی به ویژه ایالات متحده امریکا داشت و معتقد بود رابطه جنسی در جامعه پست مدرن و مصرف گرای آمریکا در همه جا حاضر است.

به جرات می توان گفت این حضور همه جانبه "امر جنسی" در تمام ساحات و شئونات اجتماعی امروزه در هیچ جامعه ای به اندازه ایران پر رنگ و قابل مشاهده نیست. جامعه ایران به علت هاشور زدن بر گفتمان های جنسی و به حاشیه راندن "اروس" از گفتار روزمره جامعه باعث شده است، امر جنسی و گفتمان جنسی به شکل دفُرمه و پنهانی در همه ساحات و شئونات اجتماعی خود را به نمایش درآورد.

در ایران امروز از دیدار سعید جلیلی و جواد ظریف با کاترین اشتون و موگرینی تا هر سیاستمدار زنی در جهان خوانش اروتیک صورت می گیرد.

در ایران امروز از گفتار معلمی که سر کلاس از برخی واژه ها مانند صابون یا برخی اعداد و واژه هایی که حتی به فکر هیچ جنبنده ای خطور نمی کند، استفاده می کند تا راه رفتن و در پارک نشستن خوانش اروتیک صورت می گیرد.

در ایران امروز از درختان و شمشادهای داخل دانشکده ها تا کلاس های درس و وسایل حاضر در آزمایشگاهها، از خوابگاه و پادگان و سربازخانه و نشستن در تاکسی در کنار زنان و شوخی های کودکان و نوجوانان خوانش الوتیک صورت می گیرد.

در ایران امروز از آرایش های ظاهری تا نوع لباس پوشیدن و شکل و دکوراسیون منزل تا برخی غذاها و میوه ها خوانش اروتیک صورت می گیرد.

در این جامعه از رابطه خصوصی پزشک و بیمار، پزشک و مشاور، معلم و دانش آموز، استاد و شاگرد ، شاعر و کارگردان با کارآموز و بازیگر خوانش اروتیک صورت می گیرد.

در این جامعه از تئاتر و سینمای پر از سانسور تا ساده ترین کلمات و شوخی ها، سخیف ترین خوانش های اروتیستی صورت می گیرد.

در این جامعه از سریال های دست چندم کره ای، زانوی داور زن ورزشی تا هواداران حاضر در ورزشگاههای مختلف خوانش اروتیک صورت می گیرد.

در این جامعه از روضه فلان طلبه جوان تا سخنرانی امام جمعه ها و بحث در مورد خوراکی ها و غذاهای مقوی با محوریت پنهان اروس صورت می پذیرد.

جامعه ایران با هدف به حاشیه راندن سکس و سرپوش گذاشتن بر گفتمان های جنسی، اروس را به تمام شئونات اجتماعی کشاند و به همان میزان عشقبازی را از درون تهی و بی معنا کرد.



#فرهیختگان راهی به رهایی


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
بحث درونی اتاق گفت‌وگوی سیاسی جمعی از جمهوری‌خواهان ایران؛ "جمهوری اسلامی به کدام سو می‌رود؟ وظایف ما چیست؟"

بحث جمعی

تاریخ جلسه: 21 ژانویه 2025/ ۲ بهمن ۱۴۰۳

مشارکت کنندگان در بحث: مریم سطوت، احمد پورمندی، رضا علیجانی، منصور فرهنگ، رضا قریشی، مریم شیرین‌سخن، کورش پارسا، مهدی فتاپور، بهروز بیات، فرزانه بذرپور، بهروز خلیق، احمد علوی و مهدی قدسی.




#فرهیختگان راهی به رهایی

Показано 20 последних публикаций.