به هر بحران در هر نقطه از جهان باشد و سلاح اتمی یک جنگ افزار بازدارنده دفاعی است که تنها در چهارچوب مرزهای کشور دارنده کارایی دارد و در بحرانهای فرامنطقه ای آنهم بر علیه کشورهای غیر اتمی تنها سلاح های متعارف هستند که تعیین کننده نیروی برتر هستند
و از اواسط دهه 1950 غربیها با سرمایه گذاری هنگفت و افزایش چشمگیر هزینه های نظامی خود توانستند برتری هوایی شوروی را نیز بسمت یک موازنه متعادل ببرند و نهایتا در دهه 1960 ارام ، آرام دست برتر را نیز در آسمان داشنه باشند و با آغاز دهه 1970 با ورود نسل جدیدی از جنگنده های غربی از جمله فانتوم ، میراژ اف ۱ ، ساب 37 ویگن ، میراژ 2000 ، اف 14 تامکت و سلطان اف 15 ایگل شوروی عملا بصورت کامل آسمان را نیز واگذار کرد زیرا بهترین شکاری های این کشور میگ 23 و میگ 25 بودند که بهیچوجه قابل قیاس باهمتایان غربی خود نبودند [ مشکل شوروی این بود که هم پیمانان و متحدین این کشور را گروهی از کشورهایی تشکیل میدادند که از نظر زیر ساخت های صنعتی و قدرت اقتصادی چندان مطرح نبودند لذا تمامی مسولیت طراحی و تولید جنگ افزار و تجهیز کشورهای بلوک شرق به گردن شوروی افتاده بود اما در غرب ماجرا متفاوت بود و گروهی از کشورهای صنعتی قرار داشتند که هر کدام یک غول صنعتی محسوب میشدند که در اغلب ضمینه ها از خود شوروی هم برتر بودند و وظایف بنوعی تقسیم شده بود و در واقع شوروی بتنهایی باید با گروهی از قدرتهای صنعتی رده اول جهان رقابت کند ) اما در دریا نیروی دریایی شوروی پس از جنگ جهانی دوم یک نیروی دفاع ساحلی متکی بر قایق های توپدار و گشت ساحلی بود چنین نیرویی بهیجوجه توان نبرد در آبهای دور دست را نداشت ، بحران موشکی کوبا نشان داد نیروی دریایی ساحلی شوروی اگر چه توان دفاع از سواحل این کشور را داشت ولی برای حمایت از هم پیمانان شوروی از پتانسیل کافی برخوردار نیست و در یک جنگ احتمالی متحدین شوروی نمیتوانستند ازپشتیبانی این کشور برخوردار شوند
لذا این کشور بدنبال تقویت قدرت خود در نبرد دریایی در اقیانوسها رفت و از اواسط دهه 1970 با اوج گرفتن جنگ سردشوروی تقویت توان دریایی خود را از اولویت های اول تقویت و تجهیزارتش خود قرار داد
به موازات این برنامه شوروی بدنبال ایجاد توازن در نیروی دریایی خود با ایالات متحده رفت که برنامه ساخت و بخدمت گرفتن ده فروند ناو هواپیمابر از کلاس کوزینتسف و اولیانوفسک و ساخت بیش از ده رزم ناو کلاس کیروف و همچنین رزم ناوهای کلاس اسلاوا در ادامه این طرح بود
دیگر برنامه شوروی تقویت توان تهاجمی آبی خاکی خود با افزایش توان ترابری تجهیزات و انتقال نیرو بود
که در اواخر دهه 1970 به تولد ناوهای کلاس ایوان روگوف بعنوان بزرگترین ناو های آبی خاکی ساخته شده در شوروی منجر شد که این ناوها محصول برنامه 1174 شوروی بود
و از اواسط دهه 1950 غربیها با سرمایه گذاری هنگفت و افزایش چشمگیر هزینه های نظامی خود توانستند برتری هوایی شوروی را نیز بسمت یک موازنه متعادل ببرند و نهایتا در دهه 1960 ارام ، آرام دست برتر را نیز در آسمان داشنه باشند و با آغاز دهه 1970 با ورود نسل جدیدی از جنگنده های غربی از جمله فانتوم ، میراژ اف ۱ ، ساب 37 ویگن ، میراژ 2000 ، اف 14 تامکت و سلطان اف 15 ایگل شوروی عملا بصورت کامل آسمان را نیز واگذار کرد زیرا بهترین شکاری های این کشور میگ 23 و میگ 25 بودند که بهیچوجه قابل قیاس باهمتایان غربی خود نبودند [ مشکل شوروی این بود که هم پیمانان و متحدین این کشور را گروهی از کشورهایی تشکیل میدادند که از نظر زیر ساخت های صنعتی و قدرت اقتصادی چندان مطرح نبودند لذا تمامی مسولیت طراحی و تولید جنگ افزار و تجهیز کشورهای بلوک شرق به گردن شوروی افتاده بود اما در غرب ماجرا متفاوت بود و گروهی از کشورهای صنعتی قرار داشتند که هر کدام یک غول صنعتی محسوب میشدند که در اغلب ضمینه ها از خود شوروی هم برتر بودند و وظایف بنوعی تقسیم شده بود و در واقع شوروی بتنهایی باید با گروهی از قدرتهای صنعتی رده اول جهان رقابت کند ) اما در دریا نیروی دریایی شوروی پس از جنگ جهانی دوم یک نیروی دفاع ساحلی متکی بر قایق های توپدار و گشت ساحلی بود چنین نیرویی بهیجوجه توان نبرد در آبهای دور دست را نداشت ، بحران موشکی کوبا نشان داد نیروی دریایی ساحلی شوروی اگر چه توان دفاع از سواحل این کشور را داشت ولی برای حمایت از هم پیمانان شوروی از پتانسیل کافی برخوردار نیست و در یک جنگ احتمالی متحدین شوروی نمیتوانستند ازپشتیبانی این کشور برخوردار شوند
لذا این کشور بدنبال تقویت قدرت خود در نبرد دریایی در اقیانوسها رفت و از اواسط دهه 1970 با اوج گرفتن جنگ سردشوروی تقویت توان دریایی خود را از اولویت های اول تقویت و تجهیزارتش خود قرار داد
به موازات این برنامه شوروی بدنبال ایجاد توازن در نیروی دریایی خود با ایالات متحده رفت که برنامه ساخت و بخدمت گرفتن ده فروند ناو هواپیمابر از کلاس کوزینتسف و اولیانوفسک و ساخت بیش از ده رزم ناو کلاس کیروف و همچنین رزم ناوهای کلاس اسلاوا در ادامه این طرح بود
دیگر برنامه شوروی تقویت توان تهاجمی آبی خاکی خود با افزایش توان ترابری تجهیزات و انتقال نیرو بود
که در اواخر دهه 1970 به تولد ناوهای کلاس ایوان روگوف بعنوان بزرگترین ناو های آبی خاکی ساخته شده در شوروی منجر شد که این ناوها محصول برنامه 1174 شوروی بود