اشعار ایرج میرزا | Iraj mirza


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: Искусство


به نام خدا
برای آزادی

ارتباط با ادمین (پیشنهادات ، انتقادات)
به صورت ناشناس
https://t.me/HarfBeManBOT?start=MzQ4NjM4NTk0

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
Искусство
Статистика
Фильтр публикаций


یه مقداری که شوهره از اون بالا خودشو پاره میکنه زنه یه دفعه میگه آها!! بابا این به خاطر این درخت کیریه منم از اون بالا تو رو همونجوری میدیدم
او مکرر کرد بر زن آن سخن
گفت زن این هست از آمرودبن
از سر امرود بن من هم چنان
کژ همی دیدم که تو ای قلتبان


آمرود نوعی از گلابیه و با اون پسوند «بن»، معنی درخت گلابی میده مثلن خانم محترم توضیح میدن که بابا مشکل از درخته عزیز دلم اتفاقن منم از اون بالا تو رو در حال دادن می دیدم چیزی نیس نگران نباش بیای پایین درست میشه.
نکته ی جالب اون کلمه ی قلتبانه که خودش به معنی زن جنده س، یعنی زنه داره تمام سرنخ ها رو میذاره خودش مرده برنمیداره
هین فرود آ تا ببینی هیچ نیست
این همه تخییل از آمرو بنیست


اون کلمه رو هم -takh yeel- تلفظ کنید.خلاصه مرد ساده دل قصه ی ما هم از اون بالا با لبخندی ملیح بر لب به این می اندیشه که جل الخالق قدرت خدا از این بالا قشنگ انگار دارن زنتو میکنن ها چیه این درخت گلابی... ا و البته داستان مولانا همینجا تموم میشه. در صورت درخواست شما حرفای جدی که مولانا از این داستان میکشه بیرون رو هم میتونیم توضیح بدیم. فعلا فقط دو بیتی که مولانا همینجا میاره رو ببینید

هزل، تعلیم است آن را جد شنو
تو مشو بر ظاهر هزلش گرو
هر جدی هزلست پیش هازلان
هزلها جدست پیش عاقلان

✈️✈️✈️✈️
📎قسمت سوم
🌀 @irajmirrza

5.1k 0 25 26 43

🟡ادامه توضیحات:
پس مابون یعنی مرد مفعول در سکس اون لوطی» هم از ریشه ی لواط طرف مقابلشه، همون کون کن خودمون که قدیم بیشتر بار توهین و فحش داشته و چجوریشو نمیدونم اما کم کم معنی مثبتی پیدا کرده و اصطلاحاتی مثل لوطی گری به معنی بامرام بودن ازش تولید شده «مخنث» در اصل به معنای دوجنسه هست به ویژه کسی که بالاتنه ی زنونه و پایین تنه ی مردونه داره اما چون گذشتگان خیلی تقسیم بندی دقیقی روی این مسایل نداشتن به معاني منفی مختلفی استفاده میشده از جمله مردی که رفتارهای زنانه داره (مثل توی این داستان)
برگردیم به داستان زنه از اون بالا یه دفعه به شوهرش نگاه میکنه و شروع میکنه جیغ و داد و سلیطه بازی که ای بچه کونی برا چی داری اون پایین کون میدی؟ این یارو کیه تا دسته کرده تو کونت؟ تو تمام این مدت زیرخواب مردای دیگه بودی من نمی دونستم؟
شوهر بدبخت هم که اون پایین با شلوار گردیش نشسته بوده تخمه میشکسته از همه جا بیخبر یه نگاه به دور و برش میکنه میگه چی میگی زنیکه خر چرا کسشر میگی؟ اینجا که کسی نیست. زنه ولی کوتاه نمیاد با جیغ و داد گیر میده که بابا من دارم میبینم یارو داره میکندت چاقال
گفت شوهر نه سرت گویی بگشت
ورنه اینجا نیست غیر من به دشت
زن مکرر کرد کان با برطله
کیست بر پشتت فرو خفته هله؟


برطله نوعی کلاه قرمزه زنه جزییات رو هم توصیف میکنه که جای شکی نمونه میگه اینی که کلاه قرمز رو سرشه داره مث سگ میکندت این کیه؟ مرد بدبخت هم همچنان بیخبر میگه بابا گاییدی مارو از اون درخت بیا پایین تو رو خدا رفتی اون بالا سرت گیج شده توهم زدی

گفت ای زن هین فرود آ از درخت
که سرت گشت و خرف گشتی تو سخ


زنه میاد پایین و با یه سیس متعجب میگه ئه آره اینجا که خبری نیست. و برنامه این میشه که مرده بره بالای درخت میوه بچینه ولی به محض اینکه مرده میره بالای درخت زنه یه سوت میزنه به دوس پسرش که داریوش بیا و فی الفور میرن رو کار و شروع میکنن به تلمبه زدن
چون فرود آمد بر آمد شوهرش
زن کشید آن مول را اندر برش


حالا این بار نوبت مرده بود که از اون بالا پایینو نگاه کنه و پشماش بریزه و شروع کنه به جیغ و داد کردن که آی جنده به کی داری میدی اون پایین
گفت شوهر کیست آن؟ ای روسپی
که به بالای تو آمد چون کپی


کپی یعنی بوزينه. زنه هم به صورت مالتی تسک خیلی ریکلس وسط کار جواب میده که چی کسشر میگی از اون بالا اینجا که کسی نیست.
گفت زن نه نیست اینجا غير من
هین سرت برگشته شد، هرزه متن


🔼🔼🔼🔼
📎قسمت دوم - ادامه دارد...
🌀 @irajmirrza


🟡رشته توییت توضیحات برای مطالعه:

داستان بدون هیچ مقدمه ای با ذکر فانتزی خانوم محترم برای سکس با دوس پسرش جلوی چشم شوهرش شروع میشه

آن زنی می خواست تا با مول خود
بر زند در پیش شوی گول خود


در حین اینکه با خودتون ور میرید به دو تا چیز به درد بخور هم یاد بگیرید. مول یعنی همون affair معشوق مخفی آنکه میکند یا میدهد. گول هم یعنی کسخل. پس بیت میگه فلان زن راست کرده بود پیش چشم شوهر کسخلش با دوس پسرش آره
و اما ببینید پلن جالبی رو که این بانو برای عملی کردن این ایده ی فرا زمانیش اجرا میکنه
پس به شوهر گفت زن کای نیکبخت
من برایم میوه چیدن بر درخت
چون برآمد بر درخت آن زن، گریست
ون ز بالا سوی شوهر بنگریست


به شوهرش میگه عزیزم من برم بالای درخت میوه بچینم بیارم بخوریم
منتها به محضی که میرسه بالای درخت پایین رو نگاه میکنه زل می زنه به مرده و میزنه زیر گریه و شروع میکنه به توپیدن به شوهر بدبخت
گفت شوهر را که ای مابون رد
کیست آن لوطی که بر تو می فتد؟
تو به زیر او چو زن بغنوده ای
ای فلان تو خود مخنث بوده ای؟


خب قبل از اینکه توضیح بدیم زنه دقیقن داره چیکار میکنه چند تا کلمه ی دیگه یاد بگیرید. مابون که اسم مفعول از ریشه ی «ابنه» هست و امیدوار بودم مجبور نباشم توضیح بدمش، ولی نوشتن این داستانا واقعن انرژی میبره و حیفه نکته ای برای کسی مبهم بمونه. تعریف ابنه رو از لغتنامه بخونیم یک نوع خارش و بیماری که در مقعد بروز میکند و شخص خواهش می نماید تا مردی را به روی خود کشد تا با او آن کند که با زنان کنند.
بیان اون جمله ی آخرش واقعن تو حلقم. اصطلاح کونت میخاره؟» رو هم پس ریشه ش رو متوجه شدید دیگه ایشالا 💜⚙️

📎قسمت اول (ادامه دارد...)
🌀@irajmirrza

4.7k 0 25 13 35

آن زنی می‌خواست تا با مول خود
بر زند در پیش شوی گول خود
پس به شوهر گفت زن کای نیکبخت
من برآیم میوه چیدن بر درخت
چون برآمد بر درخت آن زن گریست
چون ز بالا سوی شوهر بنگریست
گفت شوهر را کای مأبون رَد
کیست آن لوطی که بر تو می‌فتد
تو به زیر او چو زن بغنوده‌ای
ای فلان تو خود مخنّث بوده‌ای
گفت شوهر نه سرت گویی بگشت
ورنه اینجا نیست غیر من به دشت
زن مکرر کرد که آن با بُرطله
کیست بر پشتت فرو خفته هله
گفت ای زن هین فرود آ از درخت
که سرت گشت و خرف گشتی تو سخت
چون فرود آمد بر آمد شوهرش
زن کشید آن مول را اندر برش
گفت شوهر کیست آن ای روسپی
که به بالای تو آمد چون کپی
گفت زن نه نیست اینجا غیر من
هین سرت برگشته شد هرزه متن
او مکرر کرد بر زن آن سخن
گفت زن این هست از امرودبُن
از سر امرودبن من هم‌چنان
کژ همی دیدم که تو ای قلتبان
هین فرود آ تا ببینی هیچ نیست
این همه تخییل از امروبُنیست
هزل تعلیم است آن را جد شنو
تو مشو بر ظاهر هزلش گرو
هر جدی هزلست پیش هازلان
هزلها جدست پیش عاقلان
کاهلان امرودبن جویند لیک
تا بدان امرودبن راهیست نیک
نقل کن ز امرودبن که اکنون برو
گشته‌ای تو خیره‌چشم و خیره‌رو
این منی و هستی اول بود
که برو دیده کژ و احول بود
چون فرود آیی ازین امرودبن
کژ نماند فکرت و چشم و سخن
یک درخت بخت بینی گشته این
شاخ او بر آسمان هفتمین
چون فرود آیی ازو گردی جدا
مبدلش گرداند از رحمت خدا
زین تواضع که فرود آیی خدا
راست بینی بخشد آن چشم ترا
راست بینی گر بدی آسان و زب
مصطفی کی خواستی آن را ز رب
گفت بنما جزو جزو از فوق و پست
آنچنان که پیش تو آن جزو هست
بعد از آن بر رو بر آن امرودبن
که مبدل گشت و سبز از امر کن
چون درخت موسوی شد این درخت
چون سوی موسی کشانیدی تو رخت
آتش او را سبز و خرم می‌کند
شاخ او انی انا الله می‌زند
زیر ظلش جمله حاجاتت روا
این چنین باشد الهی کیمیا
آن منی و هستیت باشد حلال
که درو بینی صفات ذوالجلال
شد درخت کژ مقوم حق‌نما
اصله ثابت و فرعه فی‌السما

✨✨✨✨
در پست بعد به معنی توضیح این شعر در رشته توییتی میپردازیم
❓ شعر از مثنوی مولانا
@irajmirrza

4.7k 0 50 11 38

بشنو که لطیفه ی قشنگیست
این است حقیقت است معنیش

در دسته ی شاحسین بنگر
کان ترک کفن فکنده در پیش

خواهد که کشد سِنان و خولی
کوبد قمه را به کله ی خویش

آن ترک دگر ز سینه زن ها
فریاد کند ز سینه ی ریش

کوبیدن اشقیا ازین به؟
دانایی و معرفت ازین بیش؟

📎شعر انتقاد از قمه زنی
🏷ایرج میرزا
@irajmirrza


طبع من این نکته چه پاکیزه گفت
سهل بود خوردن افسوس مفت

مردم این ملک ز که تا به مه
هیچ ندانند جز احسنت و زه

هرکسی اندر غم جان خودست
فارغ از اندیشه نیک و بدست

بعد که مُردم، همه یادم کنند
رحمت وافر به نهادم کنند

زانچه پس از مرگ برایم کنند
کاش کمی حین بقایم کنند

دل به کف غصه نباید سپرد
اول و آخر همه خواهیم مرد

✏️شعر نکته
💙ایرج میرزا
🚀 @irajmirrza


هرکس که نمود جنده بازی
دائم به ذَکَر علیل باشد

سوزاک نمایدش بلاشک
گر دختر جبرئیل باشد

🦋ایرج میرزا
🌐 @irajmirrza

13.7k 0 195 12 74

به قدر فهم تـو كردنـد وصـف دوزخ را
که مار هفت سر و عقرب دو سر دارد
خداي خواهد اگـر بنـده را عـذاب كنـد
ز مار و عقرب گزنده تر درارد
از آن گروه چه خواهي كه از هـزار نفـر
اقل دویست نفر روضه خوان خر دارد
دويستِ ديگر جنگير و شـاعر و رمـال
دویست واعظ از روضه خوان بَتَر دارد

⚫شعر دوزخ
🏷ایرج میرزا
@irajmirrza


چند تو را گفتم ای کمال مخور کيـر
تا نشوی مبتلا به رنج بواسیر

چون به جوانب تو پند من نشنیدی
رنج بواسیر کش کنون که شدی پیر

کیر بواسیر آورد همه دانند
درد گلو زاید از زیادی انجیر

خرما افزون خوری حناق بگیری
کیر ندارد به قدر خرما تاثیر؟

💘ایرج میرزا
📱 @irajmirzza

14.5k 0 256 53 89

ﺭﻭﺯی که ﺟﻮﺍﻧﺎﻥِ ﻭﻃﻦ ﺩﺭ ﺻﻒِ ﭘﯿﮑﺎﺭ
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﻧﺎﻥ ﺫﺍﺋﻘﻪ ی ﻣﺮﮒ ﭼﺸﯿﺪﻧﺪ
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳﺮﺍﻓﺮاﺷﺘﻪ ﺩﺭ ﻋﯿﻦِ ﻭﻗﺎﺣﺖ
ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻩ ﺧﻮﺭﺍﻥ ﻣﺪﻋﯽِ ﺧﻮﻥِ ﺷﻬﯿﺪﻧﺪ
ﻣﻮﺳﯿﻘﯽِﺷﺎﻥ ﺷﯿﻮَﻥِ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﺪﺍﯾﯽ
ﺍﯾﻦ ﮐﻮﺭ ﺩﻻﻥ ﺩﺷﻤﻦِ ﺷﺎﺩﯼ ﻭ ﺍﻣﯿﺪﻧﺪ
ﮐﻮﺗَﻪ ﻧﻈﺮﺍﻥ ﻗﺎﺻِﺪِ ﺩﻭﺭﺍﻥِ ﺗَﻮَّﺣُﺶ
ﺑﺮ ﺳﻘﻒِ ﺟﻬﺎﻥ ﺗﺎﺭِ ﺧﺮﺍﻓﺎﺕ ﺗﻨﯿﺪﻧﺪ
ﺟﺰ ﻣﻔﺖ ﺧﻮﺭﯼ، ﻣﺮﺩﻩ ﺧﻮﺭﯼ، ﻧﻮﺣﻪ ﺳُﺮﺍیی
ﻣﺮﺩﻡ ﻫﻨﺮِ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺯ ﺷﯿﺦ ﻧﺪﯾﺪند.

✈️ @irajmirrza

13.3k 0 222 9 152

درود خدمت اعضای گرامی کانال ایرج میرزا،
داخل کامنت ها نظر داده بودید که در جواب افرادی که کامنت منفی میگذارند چه نظری دارید، شعر زیر از ایرج میرزا به نام جواب به خرده گیر:


شنيدم ياوه گویی هرزه پویی
گدایی سفله ای بی آبرویی
چو اشعار حجابم را شنیده
حجاب شرم و عفت را دریده

زبان بگشاده بر دشنام بنده
به زشتی یاد کرده نام بنده
ولی من هیچ بد از وی نگویم
به جز راه ادب راهی نپویم

مرا از فحش دادن عار باشد
که فحش آیین سردم دار باشد
گذارم امر را در راه تحقیق
سپس خواهم ز اهل فکر تصدیق

«سخن را روی با صاحب دلان است»
نه با هر بی دل بی خانمان است

به قول تو زنی کاندر برم بود
منش نشناختم کو خواهرم بود
گرفتم قول تو عین صواب است
نه این هم باز تقصیر حجاب است؟

نباید منع کرد این عادت بد
که کس نادیده بر خواهر بچسبد؟
نه خود این نیز هم عیب حجابست
که خواهر از برادر کامیابست؟

تمام این مفاسد از حجاب است
حجاب است آنکه ایران زو خرابست
تورا هم شد حجاب اسباب این ظن
که خواندی مادرت را خواهر من!

اگر آن زن به سر معجر نمیزد
یقین این شبهه از تو سر نمیزد
نفهمیده نمی گفتی و اکنون
نمی افتاد راز از پرده بیرون

نیاندیشیدی ای بیچاره ی خر
که خواهر ساز ناید با برادر
حجاب دست و صورت هم یقین است
که ضد نص قرآن مبین است

💦ایرج میرزا
✈️ @irajmirrza


ساقى سيم بر بده ساغر
كه جهان يافت رونق ديگر
شهر تبريز فصل تابستان
گشته همچون بهار جان پرور
ابر بر روى سبزه پندارى
ريخت هر بامداد گوهر تر
باده گويى به مغز بسپارد
همه از باغ نكهت عنبر
سرخ گل بين كه سر برون كرده
چون عروس از زمردين چادر
دوش در باغ بلبل و قمرى
داشتند اين نواى جان پرور
كه خداوند أسمان و زمين
كه جز او نيست نقشبند
صور زير ظل شهنشه إيران
ناصرالدين خديو كيوان فر
پسرى رشک أفتاب و قمر
پسرى اعتبار دين و دول
پسرى افتخار جد و پدر
آسمان بهر چشم زخم بريخت
از ستاره سهند بر مجمر
نظر سعد اختران را ديد
جمع در طالعش ستاره شمر
ابدالدهر اختران زان روى
به سعادت در او كند اثر
هست هم نام جد خود فيروز
باد فيروزبخت تا محشر
مادرش دختر ولى عهد است
كه ز خورشيد زيبدش معجر
جامه عصمت و حيا پوشيد
از ازل دست ايزدش در بر
گر برى بود مريم از تهمت
مى بگفتم بر او بود همسر
جز در آينه و در آب نديد
ديده عصمتش تنى هم بر
هم بر اين مادر افتخار كند
اين ملك زاده ملک منظر
فخر اسفنديار گر بوده ست
به كتايون دختر قيصر
به مظفر ملك مبارک باد

شعر در تهنيت فرزند يافتن نصرة الدوله
👈ایرج میرزا
💓 @irajmirrza

10k 0 16 14 38

ز یاران آنقدر بد دیده ام کز یار می ترسم
به بیکاری چنان خو کرده ام کز کار می ترسم

شاپویی ها خطرناکند و ترسیدن از آن واجب
ولی با این خطرناکی من از دستار می ترسم

نه از مار و نه از کژدم نه زین پیمان شکن مردم
از آن شاهنشه بی دین خلق آزار می ترسم

نمی ترسم نه از مار و نه از شیطان نه از جادو
غم خود را به یک سو هشته از غمخوار می ترسم

چو بی اصرار کار از دست مردم بر نمی آید
چه کار آید ز دست من که از اصرار می ترسم

فراوان گفتنی ها هست و باید گفتمش اما
چه سازم دور دور دیگرست از دار می ترسم

✏️ ایرج میرزا
📣 @irajmirrza

14.1k 0 136 12 109

باز چون جوجه ماکیان بیند
از پی صید برگشاید پر

تند و تیز از هوا به زیر آید
همچو حکم قضا و پیک قدر

ماکیانی که در برابر باز
نبود غیر عاجزی مضطر

خطر طفل خویش چون بیند
یاد نارد ز هیچ گونه خطر

از جگر برگشاید آوازی
که نیوشنده راه خلد به جگر

بجهد تا به پیش چنگل باز
بال کوبان فراز یکدیگر

باز چون بیند این تهور مرغ
کار مشکل نمایدش به نظر

بگذرد زین شکار و بال زند
در هوای شکاری آسان تر

این چنین می کند حراست طفل
مادر مهربان مهرآور

پس روا باشد ار کنند اطفال
جان به قربان مهربان مادر

🦋ایرج میرزا
💻@irajmirrza


عید نوروز اول سال است
روز عیش و نشاط اطفال است
همه آن روز رخت نو پوشند
چای و شربت به خوش دلی نوشند

پسر خوب روز عید اندر
رود اول به خدمت مادر
دست بر گردنش کند چون طوق
سر و دستش ببوسد از سر شوق

گوید این عید تو مبارک باد
صد چنین سال نو ببینی شاد
بعد آید به دست بوس پدر
بوسه بخشد پدر به روی پسر

پسر بد چو روز عید شود
از همه چیز ناامید شود
نه پدر دوست داردش نه عمو
نه کسی عیدی آورد بر او

عیدی آن روز حق آن پسر است
که نجیب و شریف و باهنر است

✏️ ایرج میرزا
🎉 نوروزتان پیروز💚
@irajmirrza


ایرجا رفتی و اشعار تو ماند
کوچ کردی تو و آثار تو ماند

بعد عمری دل یاران بردن
دل ما سوختی از این مردن

قلم شاعری از کار افتاد
ادبیات ز مقدار افتاد

✍️#ملک‌الشعرا‌بهار

۲۲ اسفند سالروز درگذشت ایرج میرزا فقید، شاعر دوران مشروطه🕊❤️


➡️@irajmirrza


بنشینید بر این خاک دمی       
          بگذارید بر خاکم قدمی

گاهی از من به سخن یاد کنید   
           در دل خاک دلم شاد کنید

☑️ایرج میرزا

👍@irajmirrza


گویی اندر صحنه مجلس، فنر بنشانده اند
چون یکی پا می نهد روی فنر، رم می کنند

نام این رم را چو نادانان ادب بنهاده اند
بیشتر از صاحبان سیم  و زر رم می کنند

از برای رنج بر  رم مطلقاٌ معمول نیست
تا توانند از برای گنج ور رم می کنند

گر وزیری از در آید ،رم مفصل می شود
دیگر آن جا اهل مجلس، معتبر رم می کنند

هیچ حیوانی ز جنس خود ندارد احتراز
این بشرها از هیولای بشر رم می کنند

همچو آن اسب که بر من داده میر کامگار
بی خبر رم می کنند و با خبر رم می کنند

رم نه تنها کار این اسب سیاه مخلص است
مردم این مملکت هم مثل خر رم می کنند

💎#شعر_رم
2️⃣#قسمت_دوم
👑ایرج میرزا

🔝@irajmirrza

13k 0 42 2 47

یا رب این عادت چه می باشد که اهل ملک ما
گاه بیرون رفتن از مجلس  ، ز در رم می کنند

جمله بنشینند با هم خوب ،و برخیزند خوش
چون به پیش در رسند ، از همدگر رم می کنند

همچنان در موقع وارد شدن در مجلسی
گه ز پیش رو گهی از پشت سر رم می کنند

در دم در این یکی بر چپ رود آن یک به راست
از دو جانب دوخته بر در نظر، رم می کنند

بر زبان آرند بسم الله  بسم الله  را
گویا جن دیده ،یا از جانور رم می کنند

اینکه وقت رفت و آمد بود، اما این گروه
در نشستن نیز، یک نوع دگر رم می کنند

این یکی چون می نشیند، دگری ور می جهد
تا دو نوبت گاه کم ،گه بیشتر رم می کنند

فرضاٌ اندر مجلسی گر ده نفر بنشسته بود
چون یکی وارد شود ،هر ده نفر رم می کند

👀#شعر_رم
⚡️#قسمت_اول

@irajmirrza


باز چون جوجه ماکیان بیند
از پی صید برگشاید پر

تند و تیز از هوا به زیر آید
همچو حکم قضا و پیک قدر

ماکیانی که در برابر باز
نبود غیر عاجزی مضطر

خطر طفل خویش چون بیند
یاد نارد ز هیچ گونه خطر

از جگر برگشاید آوازی
که نیوشنده راه خلد به جگر

بجهد تا به پیش چنگل باز
بال کوبان فراز یکدیگر

باز چون بیند این تهور مرغ
کار مشکل نمایدش به نظر

بگذرد زین شکار و بال زند
در هوای شکاری آسان تر

این چنین می کند حراست طفل
مادر مهربان مهرآور

پس روا باشد ار کنند اطفال
جان به قربان مهربان مادر

💥ایرج میرزا

👍@irajmirrza

Показано 20 последних публикаций.