Репост из: a user
❌ فقط افراد متاهل بخوانند ❌
به اتاق تزئین شده نگاه کردم ...
گیتی خانم گفت
- دخترا کمکت کنن لباس عروستو در بیاری؟
قبل از اینکه من چیزی بگم امیر جواب داد
- نه ... خودم کمکش میکنم
با این حرفش دختر ها آروم و ریز خندیدن و سر تا پام داغ شد . گیتی خانم هم با لبخند معنی داری سر تکون داد و گفت
- باشه... چیزی خواستین یه خدمتکار پشت در اتاقتون ...
امیر حرف مادرشو قطع کردو گفت
- اونم بفرست بره ... این طبقه کلا میخوام خالی باشه امشب ...
اینبار کسی نخندید و همه نگران به من نگاه کردن ...
❌رمان #سرنوشت داستانی از جنس عشق و انتقام برای خواندن ادامه متن کلیک کنید❌
به اتاق تزئین شده نگاه کردم ...
گیتی خانم گفت
- دخترا کمکت کنن لباس عروستو در بیاری؟
قبل از اینکه من چیزی بگم امیر جواب داد
- نه ... خودم کمکش میکنم
با این حرفش دختر ها آروم و ریز خندیدن و سر تا پام داغ شد . گیتی خانم هم با لبخند معنی داری سر تکون داد و گفت
- باشه... چیزی خواستین یه خدمتکار پشت در اتاقتون ...
امیر حرف مادرشو قطع کردو گفت
- اونم بفرست بره ... این طبقه کلا میخوام خالی باشه امشب ...
اینبار کسی نخندید و همه نگران به من نگاه کردن ...
❌رمان #سرنوشت داستانی از جنس عشق و انتقام برای خواندن ادامه متن کلیک کنید❌