نامهی سعید مدنی از زندان دماوند 🔻
🔸 این نامه از سعید مدنی پاسخ به یادداشتیست که آصف بیات در اردیبهشتماه امسال در نقد نظرات او نوشته بود و در آسو منتشر شده است.
✍️ آقای دکتر آصف بیات عزیز
با سلام و احترام بسیار،
نقد و ارزیابی شما دربارهی نکات مطرحشده در گفتوگو با دوست و همبند، آقای حسین رزاق را دریافت کردم و از اینکه بهرغم انبوه گرفتاری و مشغلههای علمی وقت خود را مصروف نگارش آن کردید، سپاسگزارم.
نخست مایلم تأکید کنم که از این نقد نیز مانند دیگر آثار شما بسیار آموختم و با بسیاری از نکات آن همدلی دارم. لذا اگرچه من نیز مانند شما آرزو دارم روزی روی نیمکت پارکی یا در محیط امنی بنشینیم و از نزدیک و چهرهبهچهره دربارهی مسائل ایران و جنبش دموکراتیک گفتوگو کنیم، اما از آنجا که بحث دربارهی مسائل درون جنبش دموکراتیک مردم ایران را نمیتوان به آینده موکول کرد و تلاش برای پاسخ به مسائل کنونی را وظیفهای ملی و اخلاقی در برابر همهی علاقهمندان به ایران فردا میدانم، فرصت را مغتنم شمرده و بهرغم محدودیتهای زندان در تبعید و همینطور به قصد بهرهمندی بیشتر از نظرات شما نکاتی را به عرض میرسانم...
✍️ حاملان هر دو استراتژیِ انقلاب و گذار وضعیت نامطلوبِ موجود را محصول ساختار اقتدارگرا و غیردموکراتیک میدانند و دربارهی ساختاری بودن بحرانها و نابسامانیهای موجود توافق دارند و در تحلیل نهایی فقر، نابرابری، تبعیض و آپارتاید، فساد، توسعهنیافتگی و امثال آن را ساختاری میدانند و راهی جز تحول و تغییرات ساختاری برای آن سراغ ندارند؛ اما دربارهی مسیر تغییر، مشی تغییر، اصول حاکم بر تغییر، شتاب تغییر، هدف و چگونگی و سازوکار تغییر اختلافات جدی دارند.
✍️ در واکنش به انتخاباتْ گذارطلبان در حد فاصل انتخاباتگراییِ رفرمیستها و ضد انتخاباتگرایی انقلابیها قرار دارند. رفورمیستها طرفداران پروپاقرص انتخابات با هر استانداردی هستند که البته مبتنی بر نوعی مغالطه است: مغالطهی انتخاباتگرایی رفرمیستها در پی راستنمایی استدلال و استنتاج غلط آنها است. مقدمهی صحیح رفرمیستها برای انتخاباتگرایی عبارت است از اینکه «انتخابات شیوهی پیشبرد مسالمتآمیز روند دموکراسیسازی است»، و نتیجهگیری غلطشان این است که: «هر مناسک انتخاباتی به دموکراسی میانجامد». به عبارت دیگر آنها فراموش میکنند که فقط انتخابات آزاد، عادلانه و منصفانه (اگرچه نسبی) میتواند نویددهندهی دموکراسی باشد و لذا فقط انتخاباتی به دموکراسی ختم میشود که متضمن سه مشخصهی اصلی یعنی ۱) برابری در مشارکت سیاسی، ۲) رقابت آزاد و عادلانهی سیاسی و ۳) مشروعیت ایدهی حاکمیت مردم بر سرنوشت سیاسی خود باشد.
@NashrAasoo
@hoseinrazzagh
🔸 این نامه از سعید مدنی پاسخ به یادداشتیست که آصف بیات در اردیبهشتماه امسال در نقد نظرات او نوشته بود و در آسو منتشر شده است.
✍️ آقای دکتر آصف بیات عزیز
با سلام و احترام بسیار،
نقد و ارزیابی شما دربارهی نکات مطرحشده در گفتوگو با دوست و همبند، آقای حسین رزاق را دریافت کردم و از اینکه بهرغم انبوه گرفتاری و مشغلههای علمی وقت خود را مصروف نگارش آن کردید، سپاسگزارم.
نخست مایلم تأکید کنم که از این نقد نیز مانند دیگر آثار شما بسیار آموختم و با بسیاری از نکات آن همدلی دارم. لذا اگرچه من نیز مانند شما آرزو دارم روزی روی نیمکت پارکی یا در محیط امنی بنشینیم و از نزدیک و چهرهبهچهره دربارهی مسائل ایران و جنبش دموکراتیک گفتوگو کنیم، اما از آنجا که بحث دربارهی مسائل درون جنبش دموکراتیک مردم ایران را نمیتوان به آینده موکول کرد و تلاش برای پاسخ به مسائل کنونی را وظیفهای ملی و اخلاقی در برابر همهی علاقهمندان به ایران فردا میدانم، فرصت را مغتنم شمرده و بهرغم محدودیتهای زندان در تبعید و همینطور به قصد بهرهمندی بیشتر از نظرات شما نکاتی را به عرض میرسانم...
✍️ حاملان هر دو استراتژیِ انقلاب و گذار وضعیت نامطلوبِ موجود را محصول ساختار اقتدارگرا و غیردموکراتیک میدانند و دربارهی ساختاری بودن بحرانها و نابسامانیهای موجود توافق دارند و در تحلیل نهایی فقر، نابرابری، تبعیض و آپارتاید، فساد، توسعهنیافتگی و امثال آن را ساختاری میدانند و راهی جز تحول و تغییرات ساختاری برای آن سراغ ندارند؛ اما دربارهی مسیر تغییر، مشی تغییر، اصول حاکم بر تغییر، شتاب تغییر، هدف و چگونگی و سازوکار تغییر اختلافات جدی دارند.
✍️ در واکنش به انتخاباتْ گذارطلبان در حد فاصل انتخاباتگراییِ رفرمیستها و ضد انتخاباتگرایی انقلابیها قرار دارند. رفورمیستها طرفداران پروپاقرص انتخابات با هر استانداردی هستند که البته مبتنی بر نوعی مغالطه است: مغالطهی انتخاباتگرایی رفرمیستها در پی راستنمایی استدلال و استنتاج غلط آنها است. مقدمهی صحیح رفرمیستها برای انتخاباتگرایی عبارت است از اینکه «انتخابات شیوهی پیشبرد مسالمتآمیز روند دموکراسیسازی است»، و نتیجهگیری غلطشان این است که: «هر مناسک انتخاباتی به دموکراسی میانجامد». به عبارت دیگر آنها فراموش میکنند که فقط انتخابات آزاد، عادلانه و منصفانه (اگرچه نسبی) میتواند نویددهندهی دموکراسی باشد و لذا فقط انتخاباتی به دموکراسی ختم میشود که متضمن سه مشخصهی اصلی یعنی ۱) برابری در مشارکت سیاسی، ۲) رقابت آزاد و عادلانهی سیاسی و ۳) مشروعیت ایدهی حاکمیت مردم بر سرنوشت سیاسی خود باشد.
@NashrAasoo
@hoseinrazzagh