🔜
Hypnotic Poison.
#Teaser
«من هیولاییم که تو ساختی، و یادت نیست ساختیش، یادت نمیاد بهش میگفتی عاشقشی و حتی یه بارم نخواستی واسش عزا بگیری. حتی نتونستی بشناسیش و هیچوقت به این فکر نکردی که چی پشت سر خودت جا گذاشتی.»
•┄┄•┄┄•
چندبار آب دهانش را قورت داد و سعی کرد نگاهش را از پوست برهنهی هیونجین بدزد و به صورتش خیره شود.
صدای نفسنفس زدن خودش را میشنید. کاش این مکالمه مزخرف زودتر تمام میشد تا بتواند برود جرعهای خون بنوشد.
دستش را از روی قفسه سینه هیونجین برداشت و خواست عقب برود که آیدن گفت: «ماسک رو... دور ننداختم. به یه شرط بهت میدمش.»
دلش میخواست بیخیال شود و با خیال راحت برود و خونش را بنوشد، ولی آن ماسک دستساز، یادگاری بود. یادگاری جیسونگ.
به سختی دهانش را باز کرد: «چه شرطی؟»
لبخند مزخرفی بر لبهای هیونجین نشست.
- منو ببوس.
•┄┄•┄┄•
«گفته بودم هیچوقت با یه تکدست نمیخوابم! احمق هول.»
هیونجین این را گفت و در برابر نگاه خیره مینهو، با همان دکمههای باز و وضعی آشفته، از کابین خارج شد. باز هم هیونجین بازیاش داده بود. کاش جلوی عطشش را نمیگرفت و دندانهایش را در گلویش فرو میکرد تا حال این تحقیر را تجربه نکند.
•┄┄•┄┄•
خواست به سمتش برود و در آغوش بگیرد، ببوسد و بکشد. میخواست آنقدر محکم او را در آغوش بکشاند که صدای خرد شدن استخوانهایش را بشنوند. میخواست آن صورت را با بوسههایش به خون بکشاند. میخواست آن عینک را در چشمان زیبایش خرد کند و چشمهای خونآلودش را ببوسد. میخواست هالهای باشد که میتواند او را در خود فرو ببرد.
•┄┄•┄┄•
«نمیخوای که اینجا انجامش بدی؟» جیسونگ، بوسه کوچکی بر لالهی گوش مینهو نشاند.
میخواست سوالی بپرسد ولی عمیقا میدانست که نیازی نیست. دستهایش هنوز روی شانههای جیسونگ بود و با چشمانش او را میبلعید. مانند حیوانی وحشی و یا عاشقی دلخسته؟ اهمیتی نداشت، مهم این بود که حس میکرد روح جیسونگ در چشمانش فرو میرود.
•┄┄•┄┄•
«همین که منو بکشی، دوباره. میخواستم همون جوری که تو مال منی، کل وجودم متعلق به تو باشه.»
•┄┄•┄┄•
✧ Name: #HypnoticPoison
✧ Couple: #MinSung . #HyunHo
✧ Genre: Fantasy, Vampire, Romance, Mystery, Smut, Psychological, Steampunck
✧ Author: #Anna |
@Malificanna✧ Telegram Channel:
http://T.me/HereticTion