Репост из: محمدرضا جلائیپور🍀Jalaeipour
🔴️️️️️️️️️️️️️️️️️️️ ضرورت «چرخش عدالتجویانه» در «سیاست رفاهِ» ایران در پاسخ به «اعتراض محرومان»
محمدرضا جلائیپور
آنچه در نوشتههای «راههای اعتراض قانونی را باز کنید» و «در ضرورت منع قانونیِ پلیس ضدشورش از استفاده از اسلحهٔ جنگی» آوردم، صرفا ضرورتهایی فوری برای کاهش هزینههای اعتراض محرومان و ناراضیان است، اما برای حل ریشهای نارضایتیهای محرومان باید نوعی چرخش عدالتجویانه در دستور کار نیروهای سیاسی اصلاحجو و حکمرانان قرار بگیرد.
مراکز شکلگیری اعتراضات آبانماه (که بیشتر در حاشیهٔ شهرهای بزرگ ایران بود)، دادههای بهدستآمده دربارهٔ ترکیب جمعیتی هزاران بازداشتشده و صدها جانباختهٔ این اعتراضات (که اغلب جوانان محروم و حاشیهنشینِ ۱۶ تا ۲۴ سالهٔ کمدرآمد، بیکار، بیافق و کمتحصیلات بودهاند) و تحلیل محتوای ویدیوهای منتشرشده از این اعتراضات نشان میدهد که آنچه شاهد بودیم بیشتر از جنس «اعتراض/شورشِ محرومان» بود؛ محرومانی که به ویژه در طول دو سال گذشته و بعد از تشدید تحریمها و با تداوم ناکارآمدیهای حکمرانی، تحت فشار معیشتی مضاعف و سهمگینی قرار داشتهاند.
در طول دو سال گذشته، در ایران هم فقر شدید، هم فقر مطلق و هم فقر نسبی افزایش داشته و در طول سال گذشته تورم کالاهای مصرفیِ اقشار فرودست بیش از ۱۰۰ درصد بوده و فشار طاقتفرسایی به این اقشار تحمیل کرده است. بحرانهای حکمرانی و ریشههای انواع نارضایتیِ روزافزون در ایران امروز پرشمار است، اما به نظر میرسد اگر ویژگیهای اعتراضات و معترضان اخیر بخواهد یک پیام فوری برای مجموع نیروهای سیاسی و حکمرانان ایران داشته باشد، آن پیام این است: نیازمند یک «چرخش عدالتجویانهٔ» جدی و فوری در «سیاست رفاه» حاکم بر دولت ایران ایم!
واقعیت این است که هیچ یک از نیروها و جبهههای اصلی سیاسی در ایران واجد سیاستِ «رفاه» و «عدالتگسترِ» دقیقی نیستند و بستههای سیاستیِ «کاهش فقر» و «بازتوزیع عادلانه و موثرتر ثروت و منابع عمومی» در میان هیچ یک از جریانهای سیاسی موثر ایران به قدر کافی در اولویت، دقیق و محورِ گفتمان سیاسی و تصمیم سیاسی و سیاستی نیست. به همین دلیل، اجزای یک سیاست رفاهِ عدالتگستر و کارآ و دقیق - از جمله «سیاست مالیاتی»، «سیاست آموزش»، «سیاست سلامت»، «سیاست بازنشستگی»، «سیاست مسکن» و «سیاست فقرزدایی» - محور اصلی شعارهای انتخاباتی و عملِ سیاسی دولت کنونی، اصلاحطلبان، اصولگرایان و هیچ یک از جریانهای اصلی سیاسی ایران نبودهاست.
«اعتراض/شورشِ محرومان» در آبان ۹۸ با صدای بلند میگوید وقتِ محور شدنِ فوریِ «سیاستِ رفاهِ عدالتگستر» در دستور کار حکمرانان و جریانهای سیاسی ایران است. سیاستگذاران دیگر فرصت کلیگویی و شعار ندارند. دولت، اصلاحطلبان، اصولگرایان و سایر نیروهای سیاسی، اگر صادقانه و مجدانه میخواهند از تکرار اعتراضات مشابه پیشگیری کنند و به نحو ریشهای نارضایتیهای محرومان را بکاهند باید به روشنی بگویند در چند ماه و چند سال پیش رو دقیقا با چه سیاست رفاه تحققپذیری و با چه منابعی و چگونه میخواهند عدالت اقتصادی، عدالت آموزشی و عدالت در سلامت را بگسترند و دقیقا با چه نوع هدفگذاری، چه شکل تخصیص منابع عمومی و چه شیوه توزیع منافعی میخواهند فقرزدایی کنند و شرایط زندگی حاشیهنشینان و دهکهای محرومتر را بهبود ببخشند.
به عنوان یک ناظرِ علاقمند به سیاستگذاری عمومی، به نظرِ خطاپذیرم میرسد که بستههای سیاستیِ رفاه و فقرزدایی در شرایط کنونی بدون توجه به ۱۳ محور و ضرورتی که به اختصار در ادامه میآید ناقص است. به تعبیر دیگر فقرزدایی و بسط عدالت، بدون گام برداشتن عملی در جهت این اهداف شعاری توخالی است و احزاب و جریانهای سیاسی تنها با تدوین و انتشار برنامهٔ عملشان در جهت این اهداف میتوانند صداقت و جدیتشان در کاهش فقر و محرومیتزدایی را نشان دهند (ادامه👇):
برای خواندن ادامهٔ متن کامل روی INSTANT بزنید:
https://urlzs.com/iVh2x
@jalaeipour
محمدرضا جلائیپور
آنچه در نوشتههای «راههای اعتراض قانونی را باز کنید» و «در ضرورت منع قانونیِ پلیس ضدشورش از استفاده از اسلحهٔ جنگی» آوردم، صرفا ضرورتهایی فوری برای کاهش هزینههای اعتراض محرومان و ناراضیان است، اما برای حل ریشهای نارضایتیهای محرومان باید نوعی چرخش عدالتجویانه در دستور کار نیروهای سیاسی اصلاحجو و حکمرانان قرار بگیرد.
مراکز شکلگیری اعتراضات آبانماه (که بیشتر در حاشیهٔ شهرهای بزرگ ایران بود)، دادههای بهدستآمده دربارهٔ ترکیب جمعیتی هزاران بازداشتشده و صدها جانباختهٔ این اعتراضات (که اغلب جوانان محروم و حاشیهنشینِ ۱۶ تا ۲۴ سالهٔ کمدرآمد، بیکار، بیافق و کمتحصیلات بودهاند) و تحلیل محتوای ویدیوهای منتشرشده از این اعتراضات نشان میدهد که آنچه شاهد بودیم بیشتر از جنس «اعتراض/شورشِ محرومان» بود؛ محرومانی که به ویژه در طول دو سال گذشته و بعد از تشدید تحریمها و با تداوم ناکارآمدیهای حکمرانی، تحت فشار معیشتی مضاعف و سهمگینی قرار داشتهاند.
در طول دو سال گذشته، در ایران هم فقر شدید، هم فقر مطلق و هم فقر نسبی افزایش داشته و در طول سال گذشته تورم کالاهای مصرفیِ اقشار فرودست بیش از ۱۰۰ درصد بوده و فشار طاقتفرسایی به این اقشار تحمیل کرده است. بحرانهای حکمرانی و ریشههای انواع نارضایتیِ روزافزون در ایران امروز پرشمار است، اما به نظر میرسد اگر ویژگیهای اعتراضات و معترضان اخیر بخواهد یک پیام فوری برای مجموع نیروهای سیاسی و حکمرانان ایران داشته باشد، آن پیام این است: نیازمند یک «چرخش عدالتجویانهٔ» جدی و فوری در «سیاست رفاه» حاکم بر دولت ایران ایم!
واقعیت این است که هیچ یک از نیروها و جبهههای اصلی سیاسی در ایران واجد سیاستِ «رفاه» و «عدالتگسترِ» دقیقی نیستند و بستههای سیاستیِ «کاهش فقر» و «بازتوزیع عادلانه و موثرتر ثروت و منابع عمومی» در میان هیچ یک از جریانهای سیاسی موثر ایران به قدر کافی در اولویت، دقیق و محورِ گفتمان سیاسی و تصمیم سیاسی و سیاستی نیست. به همین دلیل، اجزای یک سیاست رفاهِ عدالتگستر و کارآ و دقیق - از جمله «سیاست مالیاتی»، «سیاست آموزش»، «سیاست سلامت»، «سیاست بازنشستگی»، «سیاست مسکن» و «سیاست فقرزدایی» - محور اصلی شعارهای انتخاباتی و عملِ سیاسی دولت کنونی، اصلاحطلبان، اصولگرایان و هیچ یک از جریانهای اصلی سیاسی ایران نبودهاست.
«اعتراض/شورشِ محرومان» در آبان ۹۸ با صدای بلند میگوید وقتِ محور شدنِ فوریِ «سیاستِ رفاهِ عدالتگستر» در دستور کار حکمرانان و جریانهای سیاسی ایران است. سیاستگذاران دیگر فرصت کلیگویی و شعار ندارند. دولت، اصلاحطلبان، اصولگرایان و سایر نیروهای سیاسی، اگر صادقانه و مجدانه میخواهند از تکرار اعتراضات مشابه پیشگیری کنند و به نحو ریشهای نارضایتیهای محرومان را بکاهند باید به روشنی بگویند در چند ماه و چند سال پیش رو دقیقا با چه سیاست رفاه تحققپذیری و با چه منابعی و چگونه میخواهند عدالت اقتصادی، عدالت آموزشی و عدالت در سلامت را بگسترند و دقیقا با چه نوع هدفگذاری، چه شکل تخصیص منابع عمومی و چه شیوه توزیع منافعی میخواهند فقرزدایی کنند و شرایط زندگی حاشیهنشینان و دهکهای محرومتر را بهبود ببخشند.
به عنوان یک ناظرِ علاقمند به سیاستگذاری عمومی، به نظرِ خطاپذیرم میرسد که بستههای سیاستیِ رفاه و فقرزدایی در شرایط کنونی بدون توجه به ۱۳ محور و ضرورتی که به اختصار در ادامه میآید ناقص است. به تعبیر دیگر فقرزدایی و بسط عدالت، بدون گام برداشتن عملی در جهت این اهداف شعاری توخالی است و احزاب و جریانهای سیاسی تنها با تدوین و انتشار برنامهٔ عملشان در جهت این اهداف میتوانند صداقت و جدیتشان در کاهش فقر و محرومیتزدایی را نشان دهند (ادامه👇):
برای خواندن ادامهٔ متن کامل روی INSTANT بزنید:
https://urlzs.com/iVh2x
@jalaeipour