پاسخهای هادی حیدری به ۲۰ سئوال باشگاه روزنامهنگاران ایرانخودتان را در یک جمله، توصیف کنید؟سرگشتهای به دنبال شناخت خویشتن.
از چه کارتونیست و طراحی بیشترین تاثیر را گرفته اید و دقیقا چه تاثیری گرفتهاید؟از کارتونیستهای مختلفی که میتوانم به این نامها اشاره کنم: برادهالند، کینو، کامبیز درمبخش، زلاتکوفسکی، دوید لیواین، کاردون، احمد عربانی، جواد علیزاده و بسیاری دیگر.
آیا به آنجایی که مد نظرتان بود، رسیدهاید؟باورم این است که رسیدنی در کار نیست. همه ما در مسیر حرکت، آرام آرام شکل میگیریم و تا جایی که این حرکت ادامه دارد، ما نیز در حال تغییر و تکامل هستیم. به نظرم مهم این است که «حرکت» کنیم و نفس استمرار در حرکت از «رسیدن»، مهمتر است.
آیا در کارتان، فلسفه خاصی را دنبال میکنید؟کارتونیستها منتقدند و شاید به این جهت باشد که صاحبان قدرت، چندان دل خوشی از آنها ندارند. دوست دارم در کارهایم در عین حالی که نقد وجود دارد، رگههایی از امید نیز جاری باشد. بیشتر به طنز تلخ بدون تاریخ مصرف گرایش دارم و دوست دارم کارهایی خلق کنم که اگر سالها بعد هم توسط آیندگان دیده شود، همچنان بتوان از آنها متناسب با زمانه، معنا گرفت.
آیا باعث پیشرفت جامعهای که در آن زندگی میکنید، شدهاید؟این پاسخ را باید مخاطبان کارها بدهند. ما روزگار خود را روایت و ثبت تصویری میکنیم و این مخاطبانند که بهترین داوری را انجام خواهند داد که آثار بر آنها موثر بوده است یا خیر.
الان چه کتابی میخوانید؟ قبلش چه کتابی میخواندید و بعدا چه کتابی قرار است بخوانید و چرا این سه کتاب را خواندید؟الان کتاب تاریخ تصویر(دیوید هاکنی- مارتین گیفورد/ نشر نظر) را میخوانم. قبلش کتاب زندگی من(لئون تروتسکی) را خواندم و بعدا میخواهم کتاب مرد با شال آبی (مارتین گیفورد/ نشر نظر) را بخوانم.
کتاب «زندگی من» را به دلیل علاقهام به تاریخ و بهویژه تاریخ انقلاب روسیه که شباهتهای زیادی به وضعیت ما دارد. کتاب «تاریخ تصویر» را به دلیل ارتباطش با رشته و حرفهام میخوانم و کتاب «مرد با شال آبی» را هم به همین دلیل مطالعه خواهم کرد.
بهترین فیلم و سریالی که در یک سال اخیر دیدید چه بود و چه تاثیری بر شما داشت؟در چند سال اخیر، متاسفانه بسیار سریال کم دیدهام. بیشتر مستندهای روایی مشاهده کردم از جمله مستند زندگی هویدا. علاقهام به تاریخ معاصر ایران مرا به سمت دیدن مستندهای تاریخی میکشد و تاثیرش، تکمیل پازلهای پراکندهای است که در طول سالهای گذشته در ذهنم شکل گرفته بوده و کمکم تصویر متعادلتری نسبت به رویدادها را برایم میسازد.
بهترین موسیقی ای که در یک سال اخیر گوش کردید یا کنسرتی که رفتید چه بود؟سال گذشته کنسرت همایون شجریان را رفتم که لحظههای تاثیرگذاری داشت.
اگر طراح و کارتونیست نمیشدید چه حرفهی دیگری را دنبال میکردید؟احتمالا خوشنویس میشدم و یا به سمت آواز میرفتم یا برنامهسازی ویديویی.
اگر الان این حرفه را کنار بگذارید، دنبال چه شغلی میروید؟نقاشی خواهم کرد؛ یعنی بازگشت به رشتهای که در آن تحصیل کردم. اگر تعهد انجام کار در مطبوعات روی دوشم نبود، شروع میکردم به نقاشی و برپایی نمایشگاه. این کار از برنامههایم هست که اگر عمر و وقت اجازه دهد انجام خواهم داد.
چه چیزی شما را خوشحال میکند؟احساس مفید بودن. اینکه اگر درد و مشکلی از جامعه را در قالب تصویر بیان میکنی، مخاطبانی واکنش نشان میدهند و میگویند حرف دل آنها را زدهام؛ برایم بسیار دلپذیر است.
خوشحال شدن کسانی که روزگاری استادان ما در این کار بودند و حالا به دلیل بالا رفتن سن و سالشان، کمتر مورد توجه قرار میگیرند. اگر برای آنها قدمی بردارم و خوشحالی را در صورتشان ببینم، عمیقا شاد میشوم.
سرگرمی خاصی به غیر کتاب و فیلم دیدن دارید؟طراحی کردن که نهتنها به کارم ارتباط مستقیم دارد بلکه بسیار الهامبخش و آرامشبخش است. همچنین با چند نفر از دوستانم هم که حرفهای مشترک داریم، در بازههای زمانی نزدیک، مینشینیم و صحبت میکنیم. این معاشرتها برایم آموزنده، سرگرمکننده و دلچسب است.
هنرمند محبوب شما (زنده یا فوت شده) کیست؟ از نقاشان: دومیه، لوسین فروید، کتهکلویتس و اگون شیله.
از کارتونیست: کامبیز درمبخش، دیوید لیواین، مولاتیه، احمد عربانی و جواد علیزاده.
ادامه دارد
@JournalistsClub1