ای ابراهیم
من نیز
از کوهستان موریه برمیگردم
بیاسماعیل
با سوختههای قلب
با بافتههای دل
ای شهسوار ایمان
با من بگو
چگونه از موریه برگشتی
با اسماعیل
با دشنه آخته
بیخون ریخته
چگونه برگشتی
با شوری که تکانههایش عرش بود
در ژرفنای آینهام
تصویری است
که دیگر من است
پرندهای است که
از کوهستان موریه بازمیگردد
بیخنجر و خاطره
پرندهای است
که میداند اندوه بزرگ با چینهدان او چه کرده است.
پرندهای است که
ناگهان از خانهاش رفته است
و مدام به کوچهای فکر میکند
که از کنارهاش
مرگ مثل آبهای آزاد
همینطور تا ابد دیده میشود
#حجت_بوداقی
من نیز
از کوهستان موریه برمیگردم
بیاسماعیل
با سوختههای قلب
با بافتههای دل
ای شهسوار ایمان
با من بگو
چگونه از موریه برگشتی
با اسماعیل
با دشنه آخته
بیخون ریخته
چگونه برگشتی
با شوری که تکانههایش عرش بود
در ژرفنای آینهام
تصویری است
که دیگر من است
پرندهای است که
از کوهستان موریه بازمیگردد
بیخنجر و خاطره
پرندهای است
که میداند اندوه بزرگ با چینهدان او چه کرده است.
پرندهای است که
ناگهان از خانهاش رفته است
و مدام به کوچهای فکر میکند
که از کنارهاش
مرگ مثل آبهای آزاد
همینطور تا ابد دیده میشود
#حجت_بوداقی