جشنواره‌های مجازی کتاب‌خوانی


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


@ferdoslibrary2 ادمین

Связанные каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: حسن آذری
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
*
تنها منم که می دانم

چرا اغلب اوقات ساکتی

به اولین صبح پس از پایان جنگ شبیهی

آرامی و زیبا اما غمگین

به اولین صبحانه

در اولین روز صلح می مانی

شیرینی و دلچسب اما

تنها با گریه می توان به تو دست زد

حسن آذری
*
@hassanazari54


Репост из: حسن آذری
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
◾️قسم به مکث!

در جوخه‌های اعدام
پس از شنیدن فرمان "آتش"
سربازی زودتر از همه شلیک می‌کند
سربازی دیرتر
و دیگر سربازها در میان این دو ...

قسم به مکث!
به اختلاف زمانیِ میان دو شلیک
ما همه سربازیم
آن‌که زودتر ماشه می‌چکاند
جلاد!
آنکه دیرتر شلیک می‌کند
عاشق!
و مابقی ماموریم!

گاهی اما یکی
اسلحه‌اش را
به سمت دهانی نشانه می‌رود
که فرمان آتش داده است
اوست که تنهاست...

#حسن_آذری
🎙 سید عبدالحمید ضیایی
🖋 @hassanazari54


Репост из: حسن آذری
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🔹
زیبایی‌ات را همه می‌بینند
اما فقط منم که می‌دانم
این پوست آدمی‌زادی
پیراهنی‌ست که از روی زخم‌ها تن کرده‌ای
من در زیر پوست تو
از رفتار خون با رگ‌هایت در جریانم
من گلبول‌های قرمز تو را
به وقت حمل مولکول‌های اندوه دیده‌ام
و دارم سعی می‌کنم شعری ببافم
از رنجی که به بافت استخوان‌هایت رسیده
تو زیبایی
این را همه می‌دانند
من اما تنها کسی هستم که می‌بینم
تو از روی پیراهن‌ات
برهنگی‌ پوشیده‌ای
🔹
حسن آذری
@hassanazari54


Репост из: حسن آذری
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
خدای جهت‌های متضاد!
خدای از هر جهت نزدیک!
ای‌که از رگ گردن به من نزدیک‌تری
و از خون به رگ نزدیک‌تری
و از گلبول‌های قرمز به خون نزدیک‌تری
و از هسته به سلول نزدیک‌تری
پس از مرگ که تجزیه خواهم شد
چگونه به من نزدیک خواهی ماند؟
خدای گوشه های پنهان!
خدای کوچه‌های تاریک!
آیا کسی را در آغوش گرفته‌ای
آیا کسی را بوسیده‌ای؟*
-مخصوصا در نوزده سالگی-
آیا پس از بوسیدن
جدا شده‌ای؟
خدای بی جوارح ‌!
کاش خدای دیگری بغلت می‌کرد
خدای ناظر بر جنگ!
خدای حاضر در صلح!
در جنگ‌ها چه پدرانی
چه مادرانی
چه فرزندانی که از دست نمی‌روند
-در صلح نیز -
خدای حکیم در بیمارستانها
خدای جراحت ها و عفونت ها!
خوشحالم که هرگز عزیزی را از دست نخواهی داد

شعر و صدا: حسن آذری
@hassanazari54


Репост из: حسن آذری
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
فصل پربارانی بود
شبی که کولی‌های کوچه‌گرد
به مادر پا به ماه‌ام گفتند
کودکش با زبان زنبق و
کلام کبوتر تکلم خواهد کرد
و با پیراهن پاره‌پاره پروانه‌ها
به پیشواز پائیز خواهد رفت
بعدها مادر بزرگ دریا ندیده من گفت
همان شب خواب دیده است
تمام باربران بنادر بزرگ جهان و
کارگران کارخانه‌های کشتی‌سازی
داشتند آواز مشترکی می‌خواندند
چیزی شبیه به فصل پربارانی بود

کودک تنهایی بودم که در کوچه
نه با بادبادک
که با باد بازی می‌کردم
و چنان با بادهای رهگذر صمیمی شده بودم
که یک‌بار یکی ایستاد و
نام غیر انسانی
نام واقعی‌اش را به من گفت

در نوجوانی
فروغ خواهرم بود
و فکر می‌کردم گنجشک‌ها
یک روز در گودی انگشتانم
واقعا تخم خواهند گذاشت

در جوانی
می‌رفتم خانه‌ی پیرزنی تنها
نامه‌‌ی آخر پسر از جنگ برنگشته‌اش را می‌خواندم
آن‌جا بود که فهمیدم
زبان زنبق و کلام کبوتر و پیراهن پروانه
همه شعر است
همه کسشعر است

ای کولی‌های کوچه‌گرد!
چرا به مادرم نگفتید
پسرش در اتوبوس‌های تبریز- تهران خواهد گریست
در دستشویی بین راهی خواهد گریست
در خوابگاه خواهد گریست
در اتاق مشترک مجردی خواهد گریست
متن کامل شعر را در کانال بخوانید👇
@hassanazari54


Репост из: حسن آذری
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
*
بسیار سالها گذشت تا بفهمم
آن که در خیابان می گرید
از آن که در گورستان می گرید
بسیار غمگین تر است
سالها گذشت
من از خیابان های بسیارُ
گورستان های بسیاری گذشتم
تا فهمیدم
آن که حتی در خلوت خانه خویش
نمی تواند بگرید
از همه اندوهناک تر است
حسن آذری
*
@hassanazari54


Репост из: جشنواره‌های مجازی کتاب‌خوانی
دل‌تنگی
هر روز با تو
مشغول خشونت خانگی است
از اول صبح
که اخبار پریشانت می‌کند
وقتی می‌ترسی فقر
که دارد کوچه به کوچه
شهر را فتح می‌کند
به پشت در خانه رسیده باشد
تو و تمام زن‌هایی که با خودت
حبس خانگی‌شان کرده‌ای
جمعیتی نگران می‌شوید.

اخبار نیم‌روزی
به تو مژده می‌دهد:
نصف امروز تمام شد
با نصف دیگرش هم
مدارا کن
مثلا برو به آشپزخانه
عکس بگیر از شام
برای اشتراک گذاری در شبکه‌های اجتماعی

به زن‌هایی که با خودت
در خانه حصر کرده‌ای فکر کن
یک زن در سرت
دوست دارد گناه‌کار باشد
کوچه را به گناه بیندازد
خیابان را گناه‌کار کند
یک زن در لبهایت ذکر می‌خواند و استغفار می‌کند
زنی در قلبت
به اعترافات زن‌های دیگر گوش می‌‌دهد

در آشپزخانه
به چاقوها نگاه کن
که با صراحت تمام چاقو هستند
و قاشق و چنگال‌ها
که با تمام وجود
قاشق و چنگال هستند
و هر چیز دیگری
که کامل و دقیق
همان چیزی‌ست که باید باشد
اما آدمی
هرگز
صریح و دقیق و کامل
آدمی نبوده است

اخبار شام‌گاهی خسته‌ترت می‌کند
دلت می‌خواهد بگویی خسته‌ای
اما خودت هم می‌دانی
انسان خسته
هرگز سفره شام را جمع نمی‌کند.

برای تکمیل این شعر
نیاز دارم به دقت زنانه‌ات
نیاز دارم دقت کنی و به من بگویی
وقتی اشک روی رنده می‌چکد
آیا رنده می‌شود؟
#حسن_آذری
@hassanazari54


دل‌تنگی
هر روز با تو
مشغول خشونت خانگی است
از اول صبح
که اخبار پریشانت می‌کند
وقتی می‌ترسی فقر
که دارد کوچه به کوچه
شهر را فتح می‌کند
به پشت در خانه رسیده باشد
تو و تمام زن‌هایی که با خودت
حبس خانگی‌شان کرده‌ای
جمعیتی نگران می‌شوید.

اخبار نیم‌روزی
به تو مژده می‌دهد:
نصف امروز تمام شد
با نصف دیگرش هم
مدارا کن
مثلا برو به آشپزخانه
عکس بگیر از شام
برای اشتراک گذاری در شبکه‌های اجتماعی

به زن‌هایی که با خودت
در خانه حصر کرده‌ای فکر کن
یک زن در سرت
دوست دارد گناه‌کار باشد
کوچه را به گناه بیندازد
خیابان را گناه‌کار کند
یک زن در لبهایت ذکر می‌خواند و استغفار می‌کند
زنی در قلبت
به اعترافات زن‌های دیگر گوش می‌‌دهد

در آشپزخانه
به چاقوها نگاه کن
که با صراحت تمام چاقو هستند
و قاشق و چنگال‌ها
که با تمام وجود
قاشق و چنگال هستند
و هر چیز دیگری
که کامل و دقیق
همان چیزی‌ست که باید باشد
اما آدمی
هرگز
صریح و دقیق و کامل
آدمی نبوده است

اخبار شام‌گاهی خسته‌ترت می‌کند
دلت می‌خواهد بگویی خسته‌ای
اما خودت هم می‌دانی
انسان خسته
هرگز سفره شام را جمع نمی‌کند.

برای تکمیل این شعر
نیاز دارم به دقت زنانه‌ات
نیاز دارم دقت کنی و به من بگویی
وقتی اشک روی رنده می‌چکد
آیا رنده می‌شود؟
#حسن_آذری
@hassanazari54


Репост из: حسن آذری
قرنطینه به من کمک کرد
تا خود را در گوشه‌ای گیر بندازم
در گوشه‌ای که راه فراری نبود
و بفهمم که من یک چند ضلعی نامنظم‌ام
که هر ضلعم به ضلع دیگر فشار می‌آورد
تا فرو بپاشم
در قرنطینه بود که از احاطه‌ی خود
به هندسه‌ی آدمی شگفت زده شدم
و دیدم از هر زوایه‌ای که نگاه می‌کنم
آدمی با هر ضلعش
اضلاع دیگرش را عذاب می‌دهد

در قرنطینه بود که فهمیدم
هر کسی باید آزمایشگاهی اختصاصی داشته باشد
که برود آن‌جا آزمایش ادراک بدهد
و عشق
تنها آزمایشگاه اختصاصی هر آدمی‌ست

در قرنطینه بود که دانستم
آدمی با یک سر که در دوران جنینی
وسط دو شانه‌اش تشکیل می‌شود
به دنیا می‌آید
و پس از تولد
هزار سر دیگر
در درونش تشکیل می‌شوند
آدمی حتی با هزار سر در درون
نمی‌تواند اندکی از درونش سر در بیاورد

بی‌خوابی‌های قرنطینه به من یاد داد
هیچ‌کس عمدا نمی‌تواند
خواب کسی را که دوست دارد ببیند
و هیچ‌کس هم سهوا
کابوس نمی‌بیند
به آن‌ها که تحلیل رویا بلدند بگوئید
من فقط با یک سر
خواب هزار سر دیگر را می‌بینم
و هر چه می‌بینم
حتی یکی رویا نیست

در ایام قرنطینه بود که کشف کردم
الکل
فقط سطح را تمیز می‌کند
اما آدمی سطح نیست
و هیچ الکلی
عمق ادمی را نمی‌تواند پاک کند
پزشکان باید پس از قرنطینه
دارویی کشف کنند
که دوره‌های نامنظم اندوه را
تنظیم کند

در قرنطینه دیدم
دارم به زبان مسلط می‌شوم
و هر چه به فارسی مسلط‌تر می‌شوم
با تمام اضلاعم
از کلمه‌ی" تنهایی" بیشتر می‌ترسم
اگر چه انتظار
چنان عضلات قلبم را قوی کرده است
که دیگر از هیچ چیزی نمی‌ترسد

#حسن_آذری
@hassanazari54


✅پویش صوتی کردن کتاب‌های کتابخانه‌ ملی
با چند گام،جهان کودکان را رنگی و صدای خود را در کتابخانه‌ ملی جاودانه کنید.
جشنواره تولید کتاب صوتی کودکان و نابینایان.✅

www.ketabkhanimajazi.ir
@ferdoslibrary


✅مهلت شرکت در هفتمین جشنواره مجازی کتاب‌خوانی و پنجمین جشنواره تولید کتاب‌های صوتی کودکان، نوجوانان و نابینایان تا آخر آبان تمدید شد.✅
سایت جشنواره:
www.ketabkhanimajazi.ir
کانال تلگرام
@ferdoslibrary



هفتمین جشنواره مجازی کتاب‌خوانی:
مسابقه‌ی کتاب‌خوانی از میان رمان‌های مطرح ادبیات ایران و جهان با جوایز ارزنده.

🔺نشانی سایت جشنواره:
www.ketabkhanimajazi.ir
🔺کانال تلگرام:
@ferdoslibrary


Репост из: جشنواره‌های مجازی کتاب‌خوانی
با صدای خود جهان را برای کودکان نقاشی کنیم.
پنجمین جشنواره تولید کتاب‌های صوتی کودکان،نوجوانان و نابینایان جهت تکمیل کتاب‌های صوتی کتابخانه‌ی ملی برگزار می‌شود:
www.ketabkhanimajazi.ir
@ferdoslibrary




با صدای خود جهان را برای کودکان نقاشی کنیم.
پنجمین جشنواره تولید کتاب‌های صوتی کودکان،نوجوانان و نابینایان جهت تکمیل کتاب‌های صوتی کتابخانه‌ی ملی برگزار می‌شود:
www.ketabkhanimajazi.ir
@ferdoslibrary


🌻 فراخوان جشنواره‌های مجازی کتاب‌خوانی فردوس:

فرهنگ‌سرای فردوس با مشارکت کتابخانه‌ی ملی جمهوری اسلامی ایران و همکاری مدیریت امور کتابخانه‌ها و ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران جشنواره‌های مجازی کتاب‌خوانی را برگزار می‌کند.

🔷 جشنواره‌های مجازی کتاب‌خوانی از دو بخش 1- "هفتمین جشنواره مجازی کتاب‌خوانی" و 2- "پنجمین جشنواره تولید کتاب‌های صوتی کودکان، نوجوانان و نابینایان" تشکیل شده است. علاقه‌مندان و داوطلبان می‌توانند در یک یا هر دو بخش این جشنواره شرکت کنند.
🔺۱- جشنواره مجازی کتاب‌خوانی: عنوان یک مسابقه‌ی سراسری کتاب‌خوانی است که از میان رمان‌ها و داستان‌های مطرح ایران و جهان به صورت تستی و تشریحی برگزار می شود.
🔺۲- جشنواره تولید کتاب‌های صوتی کودکان، نوجوانان و نابینایان: برنامه‌ای است که طی آن کتاب‌های مناسب گروه‌های سنی کودکان و نوجوانان، با کمک داوطلبان و علاقه‌مندان تبدیل به کتاب صوتی می شود.
لازم به ذکر است هر دو جشنواره از بخش‌های مختلفی تشکیل شده است
رده‌های سنی جشنواره‌ها:
الف- نوجوان (۸تا ۱۵ سال)
ب- بزرگسال (۱۶ سال به بالا)

🔹شیوه شرکت در جشنواره‌ها:
ابتدا به تارنمای جشنواره‌های مجازی کتاب‌خوانی فردوس به آدرس www.ketabkhanimajazi.ir مراجعه کرده و با توجه به علاقمندی خود در یک یا هر دو جشنواره ثبت‌نام کنید. سپس با توجه به توضیحات ارائه داده شده در تارنما آثار و یا پاسخ‌نامه‌های خود را ارسال فرمائید.

🔹آدرس دبیرخانه:
تهران- فلکه‌ی دوم صادقیه- بلوار فردوس شرق- بعد از چهارراه سلیمی جهرمی- فرهنگ‌سرای فردوس- کتابخانه فردوس- تلفن:021-44081043
تقویم زمانی جشنواره:
تابستان و پائیز 1397
مهلت ارسال آثار:
30 مهرماه 1397
@ferdoslibrary




Репост из: حسن آذری
🔹
ویرانه‌هایی متحرکیم
اما روبه‌روی تلویزیون
به بمب‌گذارها فحش می‌دهیم
مرا ببخش عزیزم
جرات ندارم حتی مثل تروریست‌ها
مسئولیت ویرانی‌ات را به‌عهده بگیرم
🔹
سرایت؛ نشر نیماژ،
حسن آذری
@hassanazari54


Репост из: حسن آذری
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🔹بسیار سال‌ها گذشت تا بفهمم
آن‌که در خیابان می‌گرید
ار آن‌که در گورستان می‌گرید
بسیار غمگین‌تر است...🔹
حسن آذری
دکلمه‌ی این شعر را بشنوید

@hassanazari54


🔹 کاربرد‌های کتاب

گفتگو کنید.
پس از بلندخوانی کتاب با پرسش‌هایی از این دست با کودکان گفتگو کنید:

تابه‌حال به گربه‌های کوچه و خیابان دقت کرده‌اید؟ چه رنگ‌ها و نقش‌هایی دارند؟چه احساس نسبت به گربه‌های کوچه و خیابان دارید؟به نظر شما گربه‌های کوچه و خیابان چه چیزهایی دوست دارند؟ چه چیزهایی دوست ندارند؟ از چه چیزهایی می‌ترسند؟تابه‌حال گربه‌ای که آسیب دیده باشد دیده‌اید؟ چه کاری برایش کردید؟اگر شما جای گربه‌های کوچه و خیابان بودید چه احساسی داشتید؟

کلاژ گربه‌های شهر را بسازید.
الگوی گربه را در اختیار کودکان قرار دهید. سپس وسایل کاردستی و کلاژ در اختیار آنان بگذارید تا گربه‌های متنوع شهر را بسازند. این فعالیت با الهام از تصاویر گربه‌ها در انتهای کتاب می‌تواند انجام شود.

گربه‌های محله‌ی ما
از کودکان بخواهید گربه‌‌هایی که نزدیک خانه‌شان می‌بینند را زیر نظر بگیرند. نقاشی آن‌ها را بکشند یا از آن‌ها عکس بگیرند و همراه نشان دادن تصاویر برای کودکان دیگر درباره‌ی آن‌ها و کارهایی که می‌کنند توضیح دهند. حتی می‌توانند برای آن‌ها اسم انتخاب کنند و هر چند وقت یک بار ماجراهای جدید گربه‌های محله‌شان را برای بقیه تعریف کنند.

📢 کتابگرام: @ketabgeram_ferdos

Показано 20 последних публикаций.

411

подписчиков
Статистика канала