5 Nov, 13:12
🔖خلاصه : سئونگتا پس از اینکه متوجه شد همسرش به او خیانت می کند، اون به گذشته سفر میکنه، اون که میخواد از همسرش انتقام بگیره از راز های مادر همسرش سو استفاده میکنه و اونو..."عزیزم، تو نمی تونی این کار را انجام بدی ..."
#manhwa 🔥#Not_the_Daughter ☄️
4 Nov, 20:31
🔖خلاصه :یک کارگر نیمه وقت باکره فروشگاه رفاه، یون هیوک، که با برنده شدن در لوتو، در زندگی روزمره خود یک پول بادآورده را تجربه می کند!
#manhwa 🔥#Land_Lord 💥
4 Nov, 12:32
🔖 خلاصه : کارکتر اصلی هیونوو که برا اجاره خونش سرشو کلاه گذاشتن الان دنبال یه قرون پوله. بر اساس پیشنهاد یه سونبهٔ صمیمی، هیونوو شروع میکنه به انجام یه کار نیمه وقت برای رسوندن سفارش ها برای «کلوب مرغ»، اونم با این فکر که قراره یه کار ارسال سفارش خیلی ساده باشه. هر چند اولین مشتری ای که میبینه اونجای هیونوو رو میگیره تو دستش و می پرسه، «به خاطر من راست شده...؟»
#manhwa 🔥#Chicken_Club ⭐
3 Nov, 20:06
🔖خلاصه : "من میتوانم به تو کمک کنم تا به هر چیزی که میخواهی تبدیل شوی. چه چیزی را بیشتر آرزو میکنی؟" او در حالی که موهایش را از پیشانیاش کنار میزد، با صدایی مهربان پرسید. "واقعا فکر کردی من کسی را به صمیمیتی که با تو داشته باشم، در آغوش میگیرم؟" خجالتزده نگاهش را دور کرد و دستهایش را به هم فشرد تا سفیدی در آنها نمایان شود. "حتی فکرهایت هم احمقانه است. تو به خوبی از هویت من آگاهی..." "بله، میدانم." "پس بگو. من کی هستم؟" دستی که در حال بازی با موهایش بود، به آرامی از کنار چانهاش عبور کرد و به گلویش رسید. با آزمایش قدرتش، به آرامی فشار بیشتری وارد کرد و او را وادار به نگاه کردن به خود کرد. وقتی او را با گردن بلند کرد تا پاشنههایش کمی از زمین بلند شود، نفسش به شدت دردناک شد. "من هم سرنوشت خواهرت را در دست دارم." او توانست درد در چشمانش را ببیند؛ چیزی در درون او شکسته بود. چشمانش که روزی مانند آسمان پرستاره شب بودند، حالا هیچ ستارهای در خود نداشتند. وقتی نور چشمانش را در حال محو شدن دید، دستانش را شل کرد و دیگر سعی نمیکرد از او فرار کند. او بهطور غریزی این را میدانست. این حس که شبیه خیس شدن در آب گرم بود، قطعاً همان چیزی بود که او هوس کرده بود. بله، این واقعاً هوس بود. پس از پذirفتن احساساتش، شروع به آرزوی تصاحب تمام دنیای او کرد. "اگر نتوانم تو را داشته باشم، همه چیز را نابود میکنم."
#manhwa 🔥#wild_night 😇
3 Nov, 12:50
🔖خلاصه : سال ۲۰۴۰ ادما ماشین زمان ساختن میتونستن به گذشته برن . پس تو با این ماشین میخوای چیکار کنی ؟ درمورد زمانی که فرهنگ سکس شکوفه کرده تحقیق کنم !... با این اشتیاق، نه با بعضی از منحرفای،محقق، که توی ازمایشگاه فرهنگ سکس اونوری هستن ، جذابیت سکس ادما به وجود اوردن
#manhwa 🔥#OSC_Laboratory
3 Nov, 01:12
2 Nov, 19:58
🔖خلاصه : کیوان بخاطر یه تصادف به دنیای موازی رفت. اما، صبر کن، ۳٪ بدنش، کـ.یرش، اژدها شده؟الفا، نیمه حیوونا، اربابا... خیلی از زنای دنیای موازی میان دنبالش، دنبال کـ.یر اژدهاش...
#manhwa 🔥#Dragon_dick☄️
2 Nov, 17:45
🔖خلاصه : نامجو به یک خونه جدید، کنار یه همسایه خاص، به اسم جوهی اسباب کشی کرد.صورت و بدنش با اراده اش شانسی عوض میشد، و تنها راهی که به حالت عادی برگرده باید چند بار بصورت غیرارادی ارضا بشه! اینکه راز اون بصورت غیرمنتظره برای نامجو فاش بشه، باعث شد اون تصمیم بگیره نامجو رو شریک سکس خودش بکنه...آدما میگن که تمام مردها عاشق یه "صورت تازه" ان...یک عاشقانه-شانسی با همسایه ای که هرروز تغییر میکنه!
#manhwa 🔥#Gacha_Girl⚡
2 Nov, 12:46
2 Nov, 12:13
1 Nov, 21:21
🔖خلاصه :آدمای زندان زنانه چونگیون، مهم نیست کی، همه پلید و طماع هستن. پسر خام ما ووجین موقع کار کردن اینجا به عنوان زندان بان یه دختر دسته گل رو توی این گه دونی پیدا میکنه...
#manhwa 🔥#Prison_Girl 💥
1 Nov, 15:47
1 Nov, 13:27
31 Oct, 21:24
🔖خلاصه : "زن ها فقط تو تخت گریه میکنن" میخوان ارتدوکس باشن، یا غیر ارتدوکس، هیچ استثنایی هم درمورد زنان خاندان سلطنتی وجود نداره. شیطان حشری، چئون جیونگ، نیت کرده به خدمت تمام زن های دورش برسه.ولی اون تو جریان اعدام افراد فرقه شیطان پرستی کشته میشه .گرچه، حالا بعد ده سال، شیطان حشری برگشته و یکبار دیگه داره تلاش میکنه تا تمام زنان موریم رو تسخیر کنه!
#manhwa 🔥#King_of_Demons ☄️
31 Oct, 12:56
🔖خلاصه : "حمام ویوا" یک چشمه آب گرم طبیعی در یک روستای آرام روستایی است که از نسل ها به نسل گذشته منتقل شده است. جینیو که حمام را از پدربزرگش گرفته است، خود را مسئول اداره آن با کمک سجونگ، همسایه و تنها کارمندش می بیند. همانطور که آنها با هم حمام را تمیز می کنند، به طور تصادفی با یک دسته از گیاهان مرموز و یک کتاب راهنمای داروهای گیاهی روبرو می شوند. رایحه مست کننده و حمام گیاهان سبز فضای بین این دو را به هم می زند.
#manhwa 👑#Herbal_love_story 🍃
30 Oct, 21:39
🔖خلاصه : میونگ وون، به عنوان یک پیشخدمت در یک بار کار میکند اونکه از بی پولی و فشار مالی رنج میبره یک رو یه زن به اون پیشنهاد راننده شدن برای یه خانواده پولدار رو میده . در اولین روز کاری میونگ میگیره به مادر خانواده تجا...
#manhwa 🔥#Rich_Lady ☄️
30 Oct, 12:31
29 Oct, 20:28
29 Oct, 13:27
🔖خلاصه : ارباب خانواده دهارم، تئوراد، یک برده جـ.ـنسی الف خرید، انگار که هیپنوتیزم شده است. با این حال... «شما یک الف خریدید به عنوان برده جنـ.ـسی؟! ویسکونت، آیا شما دیوانه هستید!؟» او با شنیدن این کلمات متوجه شد که الفی که آورده چقدر ترسناک است... آیا تئوراد میتواند نیازهای تحقیرآمیز این الف ترسناک را برآورده کند!؟
#manhwa 🔥#Elf ☄️
29 Oct, 00:07