Фильтр публикаций


ترانه علیدوستی، بازیگر مطرح سینمای ایران با انتشار یک استوری به شلاق خوردن #مهدی_یراحی، خواننده معترض واکنش نشان داد و اجرای این حکم را نشانه «تحجر، شکنجه و خشونت» دانست.
خانم علیدوستی ضمن انتشار تصویری از مهدی یراحی نوشت: «ننگ بر تحجر، ننگ بر شکنجه، ننگ بر خشونت، ننگ بر قوانین ضد بشری و شرم و ننگ بر ناتوانی ما»


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
با سلام و‌ عرض ارادت

توضیحاتی در خصوص اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاق مرتبط با پرونده #روسریتو
…و‌ سخنی کوتاه با مردم عزیز و همراهان گرامی.

#مهسا_امینی


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
✅ توماج صالحی، خواننده معترض، با انتشار ویدیویی به اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاق برای مهدی یراحی واکنش نشان داد و این حکم را «عصر حجری» خواند. توماج صالحی با ستایش از مهدی یراحی گفت: «گاهی زخم‌ها آدم را قوی‌تر می‌کنند، بستگی به آدمش دارد.»


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🌅تنبیه‌بدنی دانش‌آموزان در ملکان با شلنگ!

رحیمی، مدیر آموزش و پرورش ملکان در این خصوص به رکنا گفت:تیمی از بازرسان و حراست به مدرسه رفته و بررسی انجام گرفت. از دانش‌آموزان دلجویی و افراد خاطی به هیئت تخلفات اداری معرفی شدند. شورای مدرسه نیز تشکیل و ابعاد ماجرا بررسی شد.


به‌مناسبت هشت مارس، روز جهانی زن
___________
مفهوم خشونت اقتصادی ازاین‌رو حائز اهمیت است که به ما نشان می‌دهد خشونت پدرسالارانه ریشه در واقعیت‌های مادی دارد و ناشی از منطق عملکرد سرمایه‌داری است. این مفهوم، ما را قادر می‌سازد تا پیوندی بین فرآیندهای اقتصاد کلان و شرایط زندگی مادی و اشکال گوناگون خشونت (خشونت جسمی، روانی، جنسی، کاری و مالی) برقرار کنیم. به این ترتیب، می‌توان ماهیت جمعی خشونت را نیز تشخیص داد و از مفهوم محدود خشونت جنسیتی و تصویر کلیشه‌ای قربانی فراتر رفت.
___________
👈متن کامل


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🔴واقعیت تلخ بازار: آنچه در کلیپ‌ها می‌بینید تنها بخشی از فاجعه است!"


روزانه صدها تریلی حامل گاز از کنار خانه‌های مردم عبور می‌کنند، اما خود مردم برای یک سیلندر گاز مانده‌اند.

سد کهیر کنارک پر از آب است و رودخانه نیز جاری، اما مردم پایین‌دست همچنان از نعمت آب بی‌بهره‌اند. آب در کوزه است، اما مردم تشنه‌اند.


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🔴مثلی داریم که می‌گوید شهر که شلوغ شود قورباغه هم هفت‌تیر می‌کشد. حکایت مسئولان مدرسه دولتی برجیان در شهر نهاوند است. مدرسه‌ای دولتی که به خاطر نپرداختن پول می‌خواهد یک دانش‌آموز را اخراج کند. مسئول این مدرسه در برابر اعتراض پدر این دانش‌آموز که می‌گوید حق ندارید به خاطر پول فرزندم را اخراج کنید، می‌گوید که برایش پرونده انضباطی درست می‌کنم.


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🔴 افشاگری از روزه‌ خواری در پشت صحنه برنامه «سمت خدا»


Репост из: خبرگزاری هرانا
نیلوفر ماهراصل از زندان اوین آزاد شد

❗️❗️❗️❗️❗️– روز سه شنبه ۱۴ اسفندماه، نیلوفر ماهراصل، شهروند ۶۰ ساله توسط دادسرا از اتهام انتسابی تبرئه و از زندان اوین آزاد شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز سه شنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، #نیلوفر_ماهراصل از زندان اوین آزاد شد.

بر اساس اطلاعات دریافتی هرانا، آزادی خانم ماهراصل از زندان پس از تبرئه وی از اتهام انتسابی در دادسرای اوین و مختومه شدن پرونده اش صورت گرفته است.

ادامه مطلب

↘️
@hranews_bot تماس ✉️ - @Hranews کانال هرانا 🆑


آروین


برای #آروین
مانا نیستانی

حوالی ۱۳۷۸ دفتر روزنامه‌ی زن می‌نشستم؛ طرح و کارتون می‌کشیدم، یکی از اعضای گروه طراحان روزنامه بودم.
داود احمدی مونس را اولین بار آنجا دیدم، فقط شانزده سال داشت با تیپ و لباس دبیرستانی آن ایام، پوشه‌ی کار به دست همراه با بولتن دانش آموزی که در دبیرستان منتشر می‌کرد درباره کاریکاتور با عنوان «آروین کاریکاتور» یا چنین چیزی.
اسم هنری‌اش را از همان گرفت و شد آروین.
نیک‌آهنگ کوثر دبیر سرویس طرح و کارتون بود و از اشتیاق، جروبزه و استعداد آروین خوشش آمد و هر از گاهی کارهایش را منتشر کرد، تا رسید به کارتون انتقادی از قانون دیه زنان.
سر همان کار روزنامه‌ی زن را بستند، آن زمان فقط هفده سال داشت.

آنجا صرفا آشنا بودیم نه دوست، دوستی ما بعدتر شروع شد، دقیق یادم نیست از کجا؟
شاید از روزنامه‌ی «آفتاب امروز» که من دبیر طرح بودم و او مرتب می‌آمد، کار می‌داد، می‌نشست صحبت می‌کردیم، شاید از کافه شوکا، شاید از «نشر روزنه» یا جایی دیگر.

ده سالی بزرگ‌تر بودم اما او خیلی زبل‌تر و کاری‌تر بود. کتاب اول یا دومم را در نشر روزنه می‌بستم، او مجموعه‌ای فراهم آورده بود از مقاله و طرح، مصاحبه درباره کارتون و کاریکاتور ایران، می‌آمد صفحه بندی‌اش می‌کرد.
عنوانش «کتاب فصل کاریکاتور». شماره اول که متاسفانه هیچ وقت به دوم نرسید، فقط هجده سالش بود. عادتش بود با آدم‌های دوروبر، ناشر و گرافیست و هرکس دیگر شوخی کند و هرچه به ذهنش می‌آید بی پروا بر زبان آورد، من هم اهل مطایبه درباره دیگران بودم، البته نامنصفانه پشت سرشان، پس خیلی سریع یار هم شدیم‌ در فعل ناپسند اما بسی شیرین غیبت کردن. خودش بسیار حساس و زودرنج بود، کمی زبانش موقع حرف زدن می‌زد و انگار از دوران مدرسه بابت شیرین حرف زدن، تحقیر و تمسخر شده بود، خیلی سریع یاد گرفت برای پوشاندن حس رنج از تحقیرشدگی، خود را بزند به مشنگی، خل و چل بازی کند، متلک بگوید و همزمان بنوشد تا دردها را فراموش کند.
خاطرات و لحظه‌های زیادی با او دارم، از کافه شوکا و آپارتمانی که مدتی کوتاه نزدیک پاساژ گاندی گرفته بود و بعد از شوکا نشینی می‌رفتیم آنجا، می نوشیدیم و موزیک «کرنبریز» گوش می‌دادیم، از کارهایی که با هم کردیم و جاهایی که با هم رفتیم.
ماجراهای آقای کا «کابوس» را که خواستم به صورت کتاب درآورم، نمی دانستم روی جلدش را چه کنم، یکی دو گرافیست خوب دیدم اما ایده‌هایشان برای کتاب کمیک دیوانه‌وارم زیادی آوانگارد بودند، دلم روی‌جلد مفرح‌تری می‌خواست، آروین برایم زد. جلد کتاب دوم و سوم «آقای کا» نسخه «نشر نقش و نگار» را هم او کار کرد، فقط بیست سال داشت. وقتی شوخی‌های آقای کا را می‌خواند از ته دل می‌خندید.
خودش بسیار شوخ و طناز بود و هر قدر سنش بالاتر رفت طنزش پخته‌تر شد. اواخر گاهی فکر می‌کردم کارتونهایش گویای تمامیت قریحه طنزش نیستند، وقتی می‌نوشت و شوخی‌های کلامی می‌ساخت، از پرویز شاپور به مراتب بهتر بود. کار چهارصفحه کمیک داستانی هفتگی برای نشریه دوست کودکان را که شروع کردم باید رنگی تحویل می‌دادم و تا آنموقع تجربه کار رنگی نداشتم، آروین می‌آمد خانه‌ام و می‌نشست پشت کامپیوتر و با فتوشاپ روی تصاویر سیاه و سفیدی که کشیده بودم رنگ می‌گذاشت. فقط بیست و یک سالش بود.

تا مدتها آمد و کارهایم را رنگ کرد تا این که از روی دستش نگاه کردم و یاد گرفتم و خودم انجامش دادم. کارهایش تحت تاثیر فولون کارتونیست فرانسوی و سایر هنرمندان نخبه گرا و طنازان طنز سیاه بود اما خودش، معصومیت و کودکانگی داشت که اجازه نمی‌داد ایده هایش چندان سیاه و تلخ بشوند. رفیقم کودک بود و کودک ماند. لجبازی و غدبازی‌هایش هم کودکانه بود. زندان که افتادم و موقتا آزاد شدم، تصمیم گرفتم ایران را ترک کنم. یکی از چند دوستی بود که خانه دعوتش کردم، آخرین بار با هم نوشیدیم و مدتی بعد از ایران خارج شدم و دیگر هرگز از نزدیک ندیدمش. من سی و سه سالم بود، او فقط بیست و سه سال داشت.
تمام سال‌های تبعید، دورادور زندگیش را رصد می‌کردم، گاهی چت می‌کردیم در کارش و هنرش بنظرم آنچه که می توانست بشود نشد، بخشی‌اش بابت زندگی زیر لوای این حکومت است که «نشدن» را انگار مثل حجاب اجباری بر تن همه ما کرده، همه طرحواره‌ای از آنچیزی هستیم که می‌توانستیم باشیم. بخش دیگر، بخاطر روحیه خودش بود و زخم‌هایی که رفته رفته او را خورد و در خود فرو برد. آنچه در بیرونش می‌دیدیم دیوانگی و شوخی گرفتن زندگی بود. زندگی خودش را زیادی شوخی گرفت اما متاسفانه زندگی چندان جنبه شوخی ندارد و بی رحم است. سه چهار هفته پیش در چت‌ها شکایت از دلدرد و ورم شکم کرد گفتم ساده نگیرد و حتما برود دکتر. رفت و آزمایش داد و فهمید نارسایی کبد گرفته. همیشه منتظر بودم بدنش به شکایت بیفتد اما این که انقدر سریع از دست برود، باورش نمی کردم. فقط چهل و یک سال داشت.


در پاسخ به فراخوان طرح و کارتون دوستان زیادی لطف کردند و آثار ارزشمند خود را فرستادند، تعدادی را انتخاب کرده ام که می بینید. بار دیگر سپاسگزارم از همه شما، قدمی کوچکی باشد در یادآوری اسیران آزادیخواه ایران.
حمید و فرزانه قره‌حسنلو، زوج پزشک، در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ بازداشت و به دست داشتن در حادثه مرگ یک بسیجی به نام روح‌الله عجمیان متهم شدند. آنها قویا این اتهام را رد کرده‌اند.

فرزانه قره‌حسنلو، کارشناس علوم آزمایشگاهی، به ۵ سال حبس در زندان مشهد و حمید قره‌حسنلو هم به ۱۵ سال حبس در زندان یزد محکوم شده‌اند.

حمید قره حسنلو متولد ۱۳۴۸ است که پیشه اصلی او پزشک رادیولوژی یا تصویربرداری پزشکی بوده است. او سابقه حضور در جنگ ایران و عراق را هم دارد و جزو خیرین مدرسه‌ساز در ایران بوده است. قره حسنلو، متاهل و دارای دو فرزند است. گفته می‌شود این زن و شوهر هر دو از «دراویش گنابادی» و معتقدان به «صوفیه» هستند.

حمید قره‌حسنلو به مناسبت دومین سالگرد اعدام محمدمهدی کرمی و محمد حسینی در نامه‌ای از زندان تاکید کرد که «هیچ حکومتی با ظلم پایدار نمی‌ماند.» او خطاب به مردم ایران نوشت: «باید شجاعت را جایگزین احتیاط و ترس کنیم.»

و اینک وظیفه ماست تا با یادآوری زندانیان سیاسی ارج‌ نهادن خود بر استواری و‌ مقاومت آنها را اعلام نموده و با هر آنچه در توان داریم قدمی شجاعانه به سوی آزادی برداریم.

مانا نیستانی

#مهسا_امینی
#حمید_قره‌حسنلو
#فرزانه_قره‌حسنلو
#زن_زندگی_آزادی
#فراخوان_کارتون


زندانیان سیاسی - عقیدتی در ایران یکی از سرمایه های اجتماعی انقلاب ایران است به حمایت از آنان به پا خیزید.


Репост из: کانال شورای آزادیخواهان سوسیالیست
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
چهارشنبه ۱۵اسفند۱۴۰۳ به مناسبت روز درختکاری، «میثم پیرفلک» پدر کیان، کودک خردسالی که در جنبش «زن، زندگی، آزادی» توسط نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی به قتل رسید، ویدیوی از درختکاری توسط کیان پیرفلک منتشر کرده است.

میثم پیرفلک با انتشار این ویدیو نوشته است:
«به نام خدای رنگین‌کمان
خداوند پویا خدای کیان
راه گلوی‌مان بسته‌ست؛ هوایی نیست
درختی بکارید شاید قدری بیشتر زنده بمانیم تا روزهای خوب را ببینیم.
روز درختکاری به یاد پویا و کیان عزیزم باشید.»

اشاره پدر کیان پیرفلک به «پویا»، پویا مولایی‌راد، پسرعموی «ماه‌منیر» مادر کیان است که در خرداد ۱۴۰۲ توسط ماموران مسلح جمهوری اسلامی کشته شد. ماه‌منیر همچنان در ممنوعیت از فعالیت‌های مجازی به سر می‌برد.


اعتراضات علیه ایلان ماسک در آمریکا شدت می‌گیرد



"تسلا را سرنگون کنید" شعاری است که تظاهرکنندگان در چند شهر آمریکا در برابر نمایندگی‌های شرکت تسلا و علیه ایلان ماسک، میلیاردر فناوری و مشاور دولتی سرداده‌اند. ماسک تاکنون ۱۰۰هزار کارمند دولت را اخراج یا بازخرید کرده است.

پس از موج گسترده اخراج کارمندان دولت که به ابتکار ایلان ماسک، مشاور دولت و کارآفرین آمریکایی صورت گرفت، تظاهرات گسترده‌ای در مقابل نمایندگی‌های شرکت تسلا در سراسر آمریکا برگزار شد.

در نیویورک صدها معترض به خیابان‌ها آمدند و پلیس اعلام کرد که ۹ نفر بازداشت شده‌اند. اعتراضات مشابهی در جکسون‌ویل (ایالت فلوریدا)، توسان (ایالت آریزونا) و بوستون (ایالت ماساچوست) در مقابل نمایشگاه‌های خودروسازی تسلا رخ داد.

بر اساس گزارش مجله اشپیگل، تنها در بوستون حدود ۴۰۰ نفر تجمع کردند. در مجموع، تظاهرات در برابر ۹۰ شعبه و ایستگاه شارژ تسلا در سراسر ایالات متحده، از جمله در ایالت‌های محافظه‌کار مانند نبراسکا، میزوری و کنتاکی برگزار شده است.

سازمان‌دهندگان این حرکت اعتراضی، که تحت عنوان "تسلا را سرنگون کنید" (Tesla Takedown) فعالیت می‌کنند، از مردم خواسته‌اند که سهام تسلا را بفروشند.

"هیچ دیکتاتوری در آمریکا پذیرفته نیست!"
معترضان خیابان‌ها را مسدود کردند و پلاکاردهایی با شعارهایی مانند "تسلا را بسوزانید، دموکراسی را نجات دهید" و "هیچ دیکتاتوری در آمریکا پذیرفته نیست" در دست داشتند.

شرکت تسلا و کاخ سفید هنوز به این اعتراضات واکنشی نشان نداده‌اند.

اخراج‌های گسترده دولتی به دستور ماسک
از زمان آغاز دور دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ در ۲۰ ژانویه، دست‌کم ۱۰۰هزار نفر از ۲.۳ میلیون کارمند فدرال یا اخراج شده‌اند یا با دریافت غرامت، استعفا داده‌اند.

ایلان ماسک، که توسط ترامپ به عنوان رئیس "اداره کارآمدی دولت" (به اختصار: DOGE) منصوب شده است، برنامه‌ای گسترده برای کاهش هزینه‌های دولتی اجرا می‌کند.

در این راستا بسیاری از کارمندان دولت آمریکا ایمیل‌هایی دریافت کرده‌اند که در آن از آن‌ها خواسته شده بود کار خود را توجیه کنند، در غیر این صورت اخراج خواهند شد: «هر کارمند فدرالی که نتواند توضیح دهد در هفته گذشته چه کاری انجام داده اخراج خواهد شد.»

اعتراضات همچنان ادامه دارد و بسیاری از مردم نگران تأثیرات این سیاست‌های ریاضتی و نقش ایلان ماسک در این تحولات هستند.

۱۴۰۳/۱۲/۱۲۱۴۰۳ اسفند ۱۲, یکشنبه




✅ظهوریان، نماینده مجلس: پزشکیان گفته است من دیگر وزیر اقتصاد معرفی نمی‌کنم ؛ مجلس خودش وزیر معرفی کند!


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🔴 گم شدن 61 تن طلای بانک مرکزی در یکسال.


Репост из: حامیان منشور مطالبات حداقلی
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
مرگ بر مافیا ، مرگ بر مافیا
تهران
تجمع اعتراضی مالکان اراضی تعاونی‌های ۳۳گانه یا اراضی شمال و شرق تهران ( سه‌شنبه ۱۴ اسفند۱۴۰۳)
در اعتراض به رسیدگی نکردن دولت به مطالباتشان
بر اساس گزارش‌ها، این مالکان بیش از ۳۴ سال است که زمین‌های خود را خریداری کرده‌اند اما هنوز امکان ساخت‌وساز را در این اراضی ندارند.

Показано 20 последних публикаций.