Репост из: خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی(ره)
🎯5تیر در خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی(ره)
📌سال60⬅️از صبح تا ظهر در منزل آقای شیخ محمد هاشمیان در رفسنجان نشستمو جمعی از بستگانو آشنایان به ملاقات آمدند و مطالبشان را مطرح کردند. . ظهر در نماز جمعه شرکت کردم.احساسات مردم خیلی خوب بود و به طور اغراق آمیز از من ستایش شد. از این ستایشها خوشمنمیآید.
سخنرانی مفصلی در ماهیت اختلافاتمان با آقای بنیصدر کردم و افشاگریهایی نمودم.فکر میکنم روشنگر و مفید باشد.
📌سال61⬅️ رئیس جمهوری به منزل ما آمدند و با هم به زیارت امام رفتیم. راجع به کمک به سوریه درمقابل اسرائیل مذاکره کردیم. امام با حضور ما در آن جبهه با شرایط موجود مخالفت دارند ومعتقدند که عربها جنگ جدی نخواهند کرد و درگیری بیشتر ما باعث میشود که در جبهه جنگ باعراق دچار وقفه شویم و در آنجا هم به جایی نرسیم. بالاخره قرار شد اگر به طور جدی از طرف سوریه جنگ شد، شرکت کنیم.
📌سال62⬅️ آقای [علی اکبر]محتشمی [سفیر ایران در سوریه] گفت: مخالفانعرفات، منتظر کمک هستند که وعده دادهایم؛ گفتم: نمیخواهیم مسئول پاشیدن ساف باشیم.وقتی که وضع معلوم شد، به جریان اصلی مبارزه کمک میکنیم. گفت: سوریها از اینکه برخلاف مذاکره با [حافظ]اسد، ایران، روش ضد روس گرفته، ناراحتند. گفتم: به حرفمان وفاداریم، ولیروسها نباید به امور داخلی ما و حزب توده و اخراج جاسوسها، کاری داشته باشند و درباره نفت همسوریها باید به قرارداد عمل کنند؛ اگر نمیتوانند، از طریق مقامات بالا قبلا اطلاع بدهند.
📌سال63⬅️احمد آقا آمد، اطلاع داد که آقای [محسن] رضائی، نامهای به امامنوشته و خواستهاند که برای انجام عملیات بر آنها فشار وارد نشود تا بتوانند آماده شوند. تعجبکردم که خودشان، وقت [عملیات] تعیین میکنند و مرتبا عوض میکنند. این بار برعکس عملیات خیبر، ارتش، بیشتر از سپاه آمادگی دارد.
📌سال64⬅️صیاد شیرازی آمد و گزارش برنامههای جنگ را داد و چون تأخیر داشت، کمی اوقات تلخی کردم و ایشان هم ناراحت شد.
📌سال66⬅️محسن آمد و گزارش کارش را داد. برای نیروهای متخصص موشک در رشته برنامه ریزی و نقشهکشی به کمک کامپیوتر و مواد مرکب در صنعت موشک تدریس و کار میکند.نماز و خطبههای جمعه را در دانشگاه تهران انجام دادم. در خطبه دوم آمریکا را از ماجراجوئی در خلیجفارس بر حذر داشتم
📌سال67⬅️ساعت شش و نیم به گلف رسیدیم. تا شب در گلف ماندیم . به فوریت گزارشی از منطقه گرفتیم. نیروها تقریباً از کل هور عقب نشسته اند . دشمن تا جاده اهواز – خرمشهر مسلط است ولی قصد عقب نشینی به مرز دارد و منتظر است نیروهایش در جزایر و هور ، مواضع خود را درست کنند.
نیروی آماده ای که در این حالت به دشمن بتازد ، در دست نیست. مثل اینکه حالت روانی شیمیایی ، بیشتر از اصل ماده تأثیر می گذارد و بهانه خوبی برای عقب نشینی است. آنها که نمی خواهند بجنگند ، به آسانی می توانند تظاهر به ابتلاء به شیمیایی کنند و یا دچار خیال می شوند.
با دکتر روحانی درباره شرایط جاری و حاکم و راهکارها ، در طول روز مذاکراتی کردیم. آقای روحانی به ادامه جنگ اعتقادی ندارد و تأکید بر ختم آن آن دارد
📌سال68⬅️ آقايان [محسن] رضايي و [علی] شمخاني آمدند. درباره كيفيت تقسيم سلاحهاي شوروي پيشنهادهایی داشتند. آقاي [امیر] مير نماينده زاهدان آمد و پيشنهادي آورده بود از كسي كه مدعي است ميتواند مسأله حج و گرفتن اموالمان از آمريكا را درست كند. گفتم اگر مسأله حج را حل كرد، وارد صحبت ميشويم.
📌سال69⬅️ [آقاي تومانو]، فرستاده ويژة خانم«كورازون آكينو» رييسجمهور فيليپين آمد. پيام كتبى او را آورد و درباره مسايل مسلمانان جنوب فيليپين و مسالة خودمختارى آنها توضيحاتى داد و خواستار حمايت در جهت طرح دولت در موضوع خودمختارى شد؛ چون مسأله برايم روشن نبود و اطلاع داشتم كه بخشى از مسلمانان با اين طرح مخالفاند، تأييد نكردم و كلى حرف زدم.
📌سال70⬅️عصر در جلسه هيأت دولت شركت كردم. قرار شد اجازه بدهيم كه تلويزيونهاى ويديو سرخود را كه بعضى از حاجىها همراه ميآورند، وارد كنند. آقايان [علي]فلاحيان، [وزير اطلاعات] و معاونش آمدند و يكى از كِيسهاى جاسوسى و فساد مأمور انگليس را گزارش دادند.
📌سال71⬅️استخر را آب انداختم و عصر هم استفاده كردم؛ سرد بود. سرماخوردگى داشتم كه عصر بعد از شنا خوب شد. در حياط منزل، منظره رفتار يك گربه با بچهاش، توجهام را جلب كرد؛ برخورد محبتآميز دو طرف، شيردادن همراه محبت زياد و ليسيدن بچه، نمايشهاى آكروبات و قائم موشكبازى بچه در مقابل مادر و...
📌سال60⬅️از صبح تا ظهر در منزل آقای شیخ محمد هاشمیان در رفسنجان نشستمو جمعی از بستگانو آشنایان به ملاقات آمدند و مطالبشان را مطرح کردند. . ظهر در نماز جمعه شرکت کردم.احساسات مردم خیلی خوب بود و به طور اغراق آمیز از من ستایش شد. از این ستایشها خوشمنمیآید.
سخنرانی مفصلی در ماهیت اختلافاتمان با آقای بنیصدر کردم و افشاگریهایی نمودم.فکر میکنم روشنگر و مفید باشد.
📌سال61⬅️ رئیس جمهوری به منزل ما آمدند و با هم به زیارت امام رفتیم. راجع به کمک به سوریه درمقابل اسرائیل مذاکره کردیم. امام با حضور ما در آن جبهه با شرایط موجود مخالفت دارند ومعتقدند که عربها جنگ جدی نخواهند کرد و درگیری بیشتر ما باعث میشود که در جبهه جنگ باعراق دچار وقفه شویم و در آنجا هم به جایی نرسیم. بالاخره قرار شد اگر به طور جدی از طرف سوریه جنگ شد، شرکت کنیم.
📌سال62⬅️ آقای [علی اکبر]محتشمی [سفیر ایران در سوریه] گفت: مخالفانعرفات، منتظر کمک هستند که وعده دادهایم؛ گفتم: نمیخواهیم مسئول پاشیدن ساف باشیم.وقتی که وضع معلوم شد، به جریان اصلی مبارزه کمک میکنیم. گفت: سوریها از اینکه برخلاف مذاکره با [حافظ]اسد، ایران، روش ضد روس گرفته، ناراحتند. گفتم: به حرفمان وفاداریم، ولیروسها نباید به امور داخلی ما و حزب توده و اخراج جاسوسها، کاری داشته باشند و درباره نفت همسوریها باید به قرارداد عمل کنند؛ اگر نمیتوانند، از طریق مقامات بالا قبلا اطلاع بدهند.
📌سال63⬅️احمد آقا آمد، اطلاع داد که آقای [محسن] رضائی، نامهای به امامنوشته و خواستهاند که برای انجام عملیات بر آنها فشار وارد نشود تا بتوانند آماده شوند. تعجبکردم که خودشان، وقت [عملیات] تعیین میکنند و مرتبا عوض میکنند. این بار برعکس عملیات خیبر، ارتش، بیشتر از سپاه آمادگی دارد.
📌سال64⬅️صیاد شیرازی آمد و گزارش برنامههای جنگ را داد و چون تأخیر داشت، کمی اوقات تلخی کردم و ایشان هم ناراحت شد.
📌سال66⬅️محسن آمد و گزارش کارش را داد. برای نیروهای متخصص موشک در رشته برنامه ریزی و نقشهکشی به کمک کامپیوتر و مواد مرکب در صنعت موشک تدریس و کار میکند.نماز و خطبههای جمعه را در دانشگاه تهران انجام دادم. در خطبه دوم آمریکا را از ماجراجوئی در خلیجفارس بر حذر داشتم
📌سال67⬅️ساعت شش و نیم به گلف رسیدیم. تا شب در گلف ماندیم . به فوریت گزارشی از منطقه گرفتیم. نیروها تقریباً از کل هور عقب نشسته اند . دشمن تا جاده اهواز – خرمشهر مسلط است ولی قصد عقب نشینی به مرز دارد و منتظر است نیروهایش در جزایر و هور ، مواضع خود را درست کنند.
نیروی آماده ای که در این حالت به دشمن بتازد ، در دست نیست. مثل اینکه حالت روانی شیمیایی ، بیشتر از اصل ماده تأثیر می گذارد و بهانه خوبی برای عقب نشینی است. آنها که نمی خواهند بجنگند ، به آسانی می توانند تظاهر به ابتلاء به شیمیایی کنند و یا دچار خیال می شوند.
با دکتر روحانی درباره شرایط جاری و حاکم و راهکارها ، در طول روز مذاکراتی کردیم. آقای روحانی به ادامه جنگ اعتقادی ندارد و تأکید بر ختم آن آن دارد
📌سال68⬅️ آقايان [محسن] رضايي و [علی] شمخاني آمدند. درباره كيفيت تقسيم سلاحهاي شوروي پيشنهادهایی داشتند. آقاي [امیر] مير نماينده زاهدان آمد و پيشنهادي آورده بود از كسي كه مدعي است ميتواند مسأله حج و گرفتن اموالمان از آمريكا را درست كند. گفتم اگر مسأله حج را حل كرد، وارد صحبت ميشويم.
📌سال69⬅️ [آقاي تومانو]، فرستاده ويژة خانم«كورازون آكينو» رييسجمهور فيليپين آمد. پيام كتبى او را آورد و درباره مسايل مسلمانان جنوب فيليپين و مسالة خودمختارى آنها توضيحاتى داد و خواستار حمايت در جهت طرح دولت در موضوع خودمختارى شد؛ چون مسأله برايم روشن نبود و اطلاع داشتم كه بخشى از مسلمانان با اين طرح مخالفاند، تأييد نكردم و كلى حرف زدم.
📌سال70⬅️عصر در جلسه هيأت دولت شركت كردم. قرار شد اجازه بدهيم كه تلويزيونهاى ويديو سرخود را كه بعضى از حاجىها همراه ميآورند، وارد كنند. آقايان [علي]فلاحيان، [وزير اطلاعات] و معاونش آمدند و يكى از كِيسهاى جاسوسى و فساد مأمور انگليس را گزارش دادند.
📌سال71⬅️استخر را آب انداختم و عصر هم استفاده كردم؛ سرد بود. سرماخوردگى داشتم كه عصر بعد از شنا خوب شد. در حياط منزل، منظره رفتار يك گربه با بچهاش، توجهام را جلب كرد؛ برخورد محبتآميز دو طرف، شيردادن همراه محبت زياد و ليسيدن بچه، نمايشهاى آكروبات و قائم موشكبازى بچه در مقابل مادر و...